يشامدهاى ناگوار آينده
خطبه 229
خطبه اى از آن حضرت (ع ) در آن اشارت است به پيشامدهاى ناگوار آينده
بدانيد. پدر و مادرم فداى كسانى باد كه در آسمان مشهورند و در زمين مجهول . چشم به راه حوادث آينده باشيد. حوادثى ، چون پشت كردن كارهايتان و گسستن پيوندهايتان و روى كار آوردن خردسالان و كهترانتان . در آن هنگام ، زخم شمشير آسانتر است از به دست آوردن يك درهم از راه حلال . در آن هنگام آنكه چيزى مى ستاند، پاداشش از آنكه چيزى عطا مى كند، بيشتر است . در آن هنگام ، مستيتان از شراب نيست كه از نعمت است و لذت جويى است .
سوگند مى خوريد نه از روى ناچارى و ضرورت ، دروغ مى گوييد، بى آنكه به تنگنا افتاده باشيد. در آن هنگام بلا شما را مى آزارد، آنسان ، كه پالان كوهان شتر را مى آزارد. چه دراز است رنج و محنت شما و چه دور است آستان اميد شما.
اى مردم ، زمام اين اشتران را، كه بار گناهانتان را بر پشت دارند، از دست رها كنيد و از گرد سلطان خود پراكنده مشويد تا چون كارى كنيد خود را نكوهش كنيد. خويشتن را در لهيب فتنه اى كه به شما روى آورده ميفكنيد و از راههاى فتنه باز گرديد و جاده را براى آن خالى گذاريد. به جان خودم سوگند، كه در شعله آن مؤ من بسوزد و آنكه مسلمان نيست ، در امان ماند. (مثل من در ميان شما چون چراغى است در تاريكى كه هر كه پاى به درون تاريكى نهد از آن نور گيرد. اى مردم ، بشنويد و به خاطر بسپاريد و گوش دل حاضر آريد تا نيك دريابيد.)
توحيد
خطبه 228
خطبه اى از آن حضرت (ع ) در توحيد است و در اين خطبه ازاصول علم چيزى گردآورده كه در ديگر خطبه ها نيست .
يكتايش ندانست آنكه ، برايش كيفيتى انگاشت و به حقيقتش نرسيد آنكه براى او همانندى پنداشت . آنكه به چيزى همانندش ساخت ، بدو نپرداخت و آنكه ، به او اشارت كرد و يا در تصورش آورد، قصد او ننمود. هر چه كنه ذاتش شناخته آيد، مصنوع است و هر چه قيامش به ديگرى بود، معلول است . خداوند فاعل است ولى نه با ابزار، تعيين كننده است ولى نه با جولان فكر و انديشه ، بى نياز است نه آنكه از كس سودى برده باشد. زمان همراه او نيست و ابزار و آلات به مددش برنيايند. هستى او بر زمانها پيشى دارد. وجودش بر عدم مقدّم است . ازليّتش را آغازى نيست . در آدميان قوه ادراك نهاد و از اين معلوم گردد كه او را آلت ادراك نيست . برخى موجودات را ضد ديگرى قرار داد و از اين معلوم شود كه او را ضدّى نيست و مقارنتى كه ميان اشيا پديد آورد، نشان اين است كه قرينى ندارد. روشنى را ضد تاريكى ساخت و ابهام را ضد وضوح و ترى را ضد خشكى و سرما را ضد گرما. و ميان ناسازگاران آشتى افكند و آنها را كه از هم جدا بودند مقارن يكديگر گردانيد و آنها را كه از هم دور بودند به يكديگر نزديك نمود. و نزديكها را از هم دور ساخت .
ادامه مطلب
صفحات: 1· 2
هيچ چشمى نتواندش ديد
خطبه 227
خطبه اى از آن حضرت (ع )
ستايش خداوندى را كه به حواس درك نشود و هيچ مكان را گنجاى او نيست و هيچ چشمى نتواندش ديد و هيچ پرده اى نتواندش پوشيد. به حادث بودن آفريدگان خود بر قديم بودنش راه مى نمايد و به پديد آوردن آنها بر هستى خويش گواهى دهد.
همانند بودن آفريدگانش به يكديگر، دليل بر بى همانندى اوست . خداوندى كه در هر وعده كه دهد صادق است و فراتر از آن است كه بر بندگان خود ستم روا دارد. با آفريدگان خود به عدالت رفتار مى كند و هر حكم كه مى دهد از روى عدالت است .
حادث بودن اشياء بر ازليّت او گواه است و موسوم بودنشان به ناتوانى دليل بر توانايى او، آنها به فنا محكوم اند و اين نشانه بر دوام بودن اوست . يكى است اما نه به عدد، جاويدان است ولى نه به مدت . برپاست ولى نه به نيروى تكيه گاه . ذهنها دريابندش ولى نه از راه حواس . آنچه ديده شود گواه وجود اوست ولى نه آنسان در آنها حاضر باشد و به چشم آيد. انديشه ها به او احاطه نكنند. بلكه جلوه اى نمود تا به وجودش معترف شوند و به تعقل دريابند كه ادراك كنه ذاتش ممنوع است و بدين ترتيب ، آنها را بر انديشه هاى باطلى كه مدعى احاطه ذات او بودند، حاكم و داور قرار داد. بزرگيش به گونه اى نيست كه داراى ابعاد باشد و اين ابعاد سبب بزرگى جسم او گردند و عظمتش به گونه اى نيست كه غايات به او خاتمه يابند و او را در حالى كه ، داراى جسد است ، بزرگ نشان دهند.بلكه ، شاءن او و سلطنت او بزرگ است .
ادامه مطلب
صفحات: 1· 2
رسول الله (ص )
خطبه 226
سخنى از آن حضرت (ع ) به هنگام غسل دادن و كفن كردن رسول الله (ص ) فرمود:
پدر و مادرم به فدايت يا رسول الله . با مرگ تو رشته اى گسسته شد كه با مرگ ديگران گسسته نشده بود: رشته نبوّت و اخبار غيبى و آسمانى .
حادثه خاصى بود مرگ تو. به گونه اى كه آنان كه به مصيبت مرگ تو دچار شدند ديگر مصيبتها را از ياد بردند و همگان يكسان در مصيبت مرگ تو عزادار شدند. اگر ما را به شكيبايى فرمان نداده بودى و از گريستن و زارى كردن منع نكرده بودى ، آنقدر مى گريستيم تا سرشكمان را به پايان رسانيم . درد جدايى تو در رفتن درنگ مى كند و رنج و اندوه تو چون يار سوگندخورده اى همواره با ماست . در سوگ تو، هر چه بيقرارى كنيم ، باز هم اندك است ، ولى مرگ چيزى است كه كس را ياراى راندن و توان دفع كردن آن نيست . پدر و مادرم به فدايت ، ما را نزد پروردگارت ياد كن و ما را در ياد خوددار.
اختلاف مردم
خطبه 225
سخنى از آن حضرت (ع ). ذعلب يمانى از احمد بن قتيبه از عبد الله بن يزيد از مالك بن دحيه روايت مى كند كه گفت ما نزد اميرالمؤمنين (ع ) بوديم . در آنجا از اختلاف مردم سخن رفت و آن حضرت فرمود:
سرشت و طينت مردم است كه آنها را از هم جدا مى كند. زيرا از قطعه زمينى به وجود آمده اند كه شور يا شيرين يا سخت يا نرم بوده است . پس بر حسب نزديك بودن زمينشان به يكديگر نزديك اند و بر حسب اختلاف زمينهاشان از يكديگر متفاوت . نيكو منظرى است كم خرد، بلندبالايى است ، كوتاه همت ، نيكوكردارى است زشت روى ، كوتاه قامتى است دورانديش ، نيكو سرشتى است كه خود را به راه بد افكنده . سرگشته دل است و پراكنده ذهن ، گشاده زبان است و بينا درون .
سخن
خطبه 224
سخنى از آن حضرت (ع )
زبان پاره اى است از انسان . اگر آدمى را ياراى سخن گفتن نباشد، زبان او را سخنگو نكند. و سخن به زبان مهلت درنگ ندهد، اگر آدمى به سخن گفتن توانا باشد.
ما اميران سخنيم ، سخن در ما ريشه دارد و شاخه هايش بر سر ما سايه افكنده . بدانيد، خدايتان رحمت كناد، شما در زمانى هستيد كه حقگويان در آن اندك اند و زبانها در گفتن راست ناتوان و جويندگان حق بيمقدارند. مردم اين زمان به نافرمانى از خدا كمر بسته اند (و اهل سازش و مماشات در كارهاى خلاف اند). جوانانشان بدخويند و پيرانشان گنهكارند و عالمانشان منافق اند و قاريانشان سودجوى و چاپلوس اند. خردان بزرگان را ارج نمى نهند و توانگران بينوايان را يارى نمى رسانند.
مال
خطبه 223
سخنى از آن حضرت (ع ). به عبد الله بن زمعه فرمود و او از شيعيانش بود. در ايام خلافتش نزد او آمد و مالى طلبيد و على (ع ) در پاسخش چنين فرمود:
اين مال نه از آن من است و نه از آن تو، غنيمت جنگى همه مسلمانان است اندوخته اى كه شمشيرهايشان اندوخته . اگر با ايشان در كارزار شركت كنى تو را نيز بهره اى است همانند ايشان و گرنه ، چيزى كه دست آنها چيده است طعمه دهان ديگران نخواهد شد.
دوستى
خطبه 222
خطبه اى از آن حضرت (ع ) در ذوقار ادا فرمود. هنگامى كه به بصره مى رفت . آن را واقدى دركتاب الجمل آورده است :
آنچه را كه بدان مامور شده بود، بيان فرمود و پيامهاى پروردگارش را به مردم رسانيد. خداوند به وجود او گسيختگيها را به هم پيوست و شكافها را به هم آورد و ميان خويشاوندان پس از آنكه سينه هايشان از كينه انباشته بود و آتش دشمنى در دلهايشان زبانه مى كشيد، دوستى افكند.
كليد رستگارى و درستكارى
خطبه 221
خطبه اى از آن حضرت (ع )
هر آينه ترس از خدا كليد رستگارى و درستكارى و اندوخته روز بازپسين (و آزادى از هر بندگى و رهايى از هر تباهى است .) هر كه را نيازى باشد، نيازش بدان برآيد. هر كه گريزان است رهايى يابد. هر كه را خواسته اى است به خواسته هاى خود برسد. پس عمل كنيد كه عمل را به آسمان برند. توبه كنيد كه توبه سود دهد.
و دعا كنيد كه دعا شنيده شود. اكنون زمان آرامش است و قلمها به نوشتن اعمال روان اند. به اعمال و طاعات بشتابيد. در برابر عمرى كه از جوانى به پيرى مى گرايد يا بيماريى كه از كارت بيندازد يا مرگى كه جان از تنت بربايد. مرگ ويرانگر لذتهاى شماست . تيره كننده خواهشهاى نفسانى شماست . دوركننده شما از هر مقصد و مقصود است . ديدار كننده اى است كه كس دوستش ندارد. هماوردى است كه هزيمت نشناسد. كينه جويى است كه كس طلب ديدارش نيست . ريسمانهايش شما را سخت فرو بسته است . شر و فسادش شما را در بر گرفته و پيكانهايش به سويتان روان است و صولت و قهرش بر شما سخت بزرگ و ستم و تجاوزش پى در پى . كم افتد كه ضربت شمشيرش خطا كند يا شمشيرش كند گردد. زودا كه ابرهاى تيره اش بر سرتان سايه افكند و بيماريهايش شدت گيرد و تاريكهاى شدايدش همگان را در خود فرو پوشد و زمان سكرات مرگ در رسد و دردهاى جان دادن هر دم رخ نمايد.
ادامه مطلب
صفحات: 1· 2
چگونه قوای ذهنی خود را تقویت کنیم؟
ما درعصری به سر میبریم كه هر روز بر گستره دانش به طور فزایندهای افزوده میشود. خوشبختانه با در اختیار داشتن زمینه وسیع فناوری اطلاعات كسب دانش آسانتر از پیش شده است و این بدان معناست كه انسان باید از ذهنی فعال و قوی برخوردار باشد. بنابراین چنانچه میخواهید قوای ذهنی خود را تقویت نمایید و از پیشرفتهای اطلاعات جا نمایند ۷ توصیه زیر را به كار بندید.
۱) به اندازه كافی ورزش كنید:
تمرینات ورزشی علاوه بر جسم برای ذهن نیز مفید هستند. ورزش با رساندن مقادیر بیشتری اكسیژن به مغز،قدرت تمركز و شفافاندیشی را بیشتر و سریعتر میكند. هر چه ذهن خود را بیشتر فعال كنید، بیشتر تقویت میشود و احساس بهتری در شما پدید میآید. با ورزش كردن قدرت تمركزتان افزایش مییابد، سریعتر تصمیم گیری میكنید و زودتر و خلاقانهتر مشكلات را از پیش پای خود برمیدارید. ورزش همچنین به رشد سلولهای مغزی جدید كمك میكند….
ادامه مطلب
صفحات: 1· 2
چگونه حافظه کوتاهمدت را تقویت کنیم؟
مهم نیست که شما چقدر در یادگیری یک زبان خارجی یا یک درس خاص مهارت دارید، چرا که اغلب ما در به یادآوردن مسائلی مانند ترتیب کارهایی که در یک مهمانی انجام دادهایم، دچار مشکل میشویم. دلیل این مساله این است که حافظه کوتاهمدت و فعال ما در هر زمان، تنها میتواند بین پنج تا هفت قطعه اطلاعات را در خود نگهداری کند. این محدودیت، بسیاری از کارهایی را که شما میخواهید با ذهن خود انجام دهید تحتالشعاع قرار میدهد. بنابراین اگر بتوان به نحوی بر این مشکل غلبه کرد، بسیار عالی خواهد شد.
متاسفانه تلاشهای گذشته متخصصان علوم شناختی برای افزایش حافظه کوتاهمدت افراد با شکست مواجه شده است. دانشمندان به افرادی که در آزمایشها شرکت میکردند استراتژیهای خاصی مانند تکرار کردن یک رشته از اعداد را آموزش میدادند. اگرچه این آموزشها باعث میشد تا کارایی آنها در یکسری از وظایف ساده و خاص بهبود یابد، اما در سایر مسائل تفاوتی در توانایی آنها ایجاد نمیکرد.
ادامه مطلب
صفحات: 1· 2
دروازه ای به دنیای الکترونیکی مکتوبات در اینترنت
سايت قوانين دادگستری کل استان تهران:
www.dadgostary-tehran.ir/main.asp
وب سايت دادگستري کل استان تهران با ماهيت حقوقي, آموزشي , خبري جهت استفاده حقوقدانان , قضات و عموم مردم. اين وب سايت بخشي از اطلاعات خود را به 4 زبان فارسي، انگليسي، فرانسه و عربي اطلاعات خود را عرضه مي نمايد.
می دانی آقــــــا
می دانی آقــــــا …
نـیـامدن شـــما از نبودنتان دردناکـــــ تـر استــــ…
نبودن از تـقـــدیر استــــ
امــّــا …
نیامدن شمـــا آقـــــــا از تـقـصــــیر استــــ …
تـقـصــــیر مـن ،
تـقـصــــیر مـا ،
تـقـصــــیر …؟!
اللهم عجل الولیک الفرج
ترک گناه
براے تعـجـیل در فــرج امــام زمـــان (عج)
.
.
.
.
.
.
نـــه ! صلوات بیعمل فایدهای ندارد.
شیعــــﮧی منتظــــر!
✔ یڪے، یڪے
┘◄ گنـاهانت را ترڪ ڪن …
در وصف بيعت
خطبه220
سخنى از آن حضرت (ع ) در وصف بيعت با او به خلافت . نظير اين سخن با الفاظى ديگر،پيش از اين گذشت .
دستم را گشوديد و من آن را بستم ، دستم را كشيديد و من آن را نگه داشتم سپس ، بر من هجوم آورديد آنسان ، كه اشتران تشنه در نوبت آب خوردن به آبگيرها هجوم آورند، چندان كه بند كفش بريد و ردا از دوش افتاد و ناتوان در زير پاها ماليده شد.
خوشحالى مردم در بيعت با من به حدى رسيد كه خردان ، شادمانه و پيران ، لنگان و لرزان و بيماران با درد و رنج فراوان و دوشيزگان ، بى نقاب به سوى من شتافتند.