طوفان جاهلیت
من یمنی ام
من اگر یمنی بودم همیشه دعا می کردم که این جنگ شوم هرچه زودتر به پایان برسد و من و همه ی هموطنانم از زیر بار این همه شکنجه دشمن نجات پیدا کنیم و با این وضعیت کشورم سعی می کردم به جای ناامید شدن هر روز توکلم را به خدا بیشتر کنم تا با ایمانم ان شاءالله کشورم و مردم پاکم نجات پیدا کنند.
ان شاءالله
زهره بدرقه آزاد- طلبه مدرسه
طوفان جاهلیت
من یمنی ام
خورشید به گود آمده سرگرم قنوت است
این آل سعود است که در حال سقوط است
هستند شیاطین همه درگیر تبانی
ایران شده آماده ی یک جنگ جهانی
آماده شده لب بزند جام جنون را
صادر کند از نفت عرب بشکه ی خون را
بیزار ز جنگیم ولی مرد جهادیم
دادیم سر و دست ولی باج ندادیم
ما با احدی نیز نداریم سر جنگ
لعنت به بلادی که شد آغازگر جنگ
ما هیچ زمان حمله نکردیم به جایی
ما مرد دفاعیم ولیکن چه دفاعی !
شمشیر عجم منتظر رخصت جنگ است
مکه بشود مرکز ایران چه قشنگ است
ما منتظر حمله ای از سوی حجازیم
تا بین بقیعش حرمی ناب بسازیم
از نام علی ، واله و مستیم همیشه
ای خاک یمن پشت تو هستیم همیشه!
محسن کاویانی
طوفان جاهلیت
من یمنی ام
در حدیثی از امام صادق(ع) داریم که فرموده اند: زمانی که مرگ عبدالله را شنیدید برای ظهور لحظه شماری کنید.
اکنون شاه ملعون عربستان به درک واصل شد و جانشین بی تدبیر او کاری را انجام داد که عمل سفیانی گونه است، باید گفت که مردم نیز همان یمانی اشاره شده در روایات و اخبار از ائمه هستند که در این میان باید زمینه ظهور امام زمان(عج) را فراهم نماییم.
من اگر جای مرد یمن بودم یک قدم برای ظهور امام زمانم بر می داشتم و سعودی های ملعون را جای خود می نشاندم و بقیع و بیت الله را از چنگال این وهابیون آزاد می کردم.
اکنون که فرصت انتقام مظلومیت ائمه فرارسیده شما ای مردم یمن با اتکال به خداوند منان عزم خود را جزم کنید و بر سعودی وهابی بتازید که خداوند با شماست و شما را یاری می کند.
طاهره خدامرادی- فارغ التحصیل مدرسه
تبلیغ
نشست ویژه ماه مبارک رمضان
دوشنبه 20/03/1394
ساعت10 الی 12
با حضور مبلغین حوزوی(ائمه جماعات، دانش آموختگان و طلاب پایه 4و5) و مبلغین غیر حوزوی
جوانان
مقام معظم رهبری(مدظله العالی) فرمودند:
جوانان عزیز بدانند آینده مال شماست و دشمنان محکوم به شکست هستند. امیدوارم خداوند متعال همه شما را با توفیقات خود به راه های سعادت رهنمود شود و قلب حضرت ولی عصر(عج) را از ما خوشنود کند.
حرف های یواشکی با خدا ...
گفتم : خسته ام .
گفتی : لا تقنطوا من رحمه الله ( از رحمت خدا ناامید نشوید«زمر53» )
گفتم : هیچ کسی نمیداند تو دلم چی می گذرد.
گفتی : ان الله یحول بین المرء و قلبه (خدا حائل است بین انسان و قلبش«انفال24» )
گفتم : غیر از تو کسی را ندارم.
گفتی : نحن اقرب الیه من حبل الورید ( ما از رگ گردن به انسان نزدیک تر هستیم «ق16» )
گفتم : ولی انگار اصلا من رو فراموش کردی!
گفتی : فاذکرونی اذکرکم (مرا یاد کنید تا یاد کنم شما را «بقره152» )
گفتم : تا کی باید صبر کرد ؟
گفتی : و ما یدریک لعل الساعه تکون قریبا ( تو چه می دانی ! شاید موعدش نزدیک باشد « احزاب 63» )
گفتم : تو بزرگی و نزدیکت برای من کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چکار کنم ؟
گفتی : واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله (کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه«یونس 109» )
گفتم : تو خدایی و صبور! من بنده ات هستم و ظرف صبرم کوچیک … یه اشاره کنی تمومه !
گفتی : عسی ان تحبوا شیئا و هو شرلکم (شاید چیزی که تو دوست داری به صلاحت نباشه «بقره 216» )
گفتم : انا عبدک الضعیف الذلیل …
گفتی : ان الله بالناس لرئوف رحیم (خدا نسبت به همه مردم – نسبت به همه – مهربان است «بقره 143» )
گفتم : دلم گرفته .
گفتی : بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفر حوا ( مردم به چی دل خوش کردن ؟ باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن « یونس58» )
گفتم : اصلا بی خیال توکلت الله .
گفتی : خدا اونایی رو که توکل میکنند دوست دارد «آل عمران159» )
گفتم : خیلی چاکریم .
گفتی : ولی این بار انگار گفتی : حواست رو خوب جمع کن ! یادت باشه که :
و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به وان اصابته فتنه انقلب علی وجهه خسرالدنیا والآخره
( بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت میکنند. اگه خیری بهشون برسه امن و آرامش پیدا میکنند و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن رو گردون میشن اینان خودشون تو دنیا و آخرت زیان میکنند «حج11» )
گفتم : تو همیشه نزدیکی ؛ من دورم … کاش میشد بهت نزدیک شم
گفتی : و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفه و دون الجهر من القوم بالغدو والاصال
( هر صبح و عصر، پروردگارت را پیش خودت، با خوف و تضرع و با صدای آهسته یاد کن «اعراف205» )
کو آن کسی که کار برای خدا کند ؟
در ضلع شرقی مسجد جامع بازار تهران غذا فروشی داشت . مرحوم حاج میرزا احمد عابد نهاوندی معروف به «مرشد چلویی»
روی تابلوی بالای دخل مغازه اش نوشته شده بود :« نسیه و وجه دستی داده می شود . حتی به روی جناب عالی به قدر قوه »مرحوم مرشد در جلوی آشپزخانه ای که ایستاده بود،گفته بود کسانی که می خواهند غذا بیرون ببرند ، هدایت کنند تا از نزد او بگذرند چون بیشتر کسانی که غذا بیرون می بردند بچه ها و نوجوانانی بودند که برای کار فرمایان و صاحبان مغازه های بازار غذا می گرفتند و می بردند و خودشان از آن غذا محروم بودند . کودکی که با ظرف غذا در دست ، نزد او می آمد مقداری پلوی زعفرانی روی بادیه او می ریخت و ظرف را کامل می کرد و بعد تکه ای کباب یا لقمه گوشت یا اگر تمام شده بود ، ته دیگی زعفرانی داخل روغن می کرد و دهان آن پسر بچه یا نو جوان می گذاشت و همین طور فقیران و مسکینان صفی داشتند که از داخل راهرو شروع می شد و به اول سالن مغازه ختم می گشت . افراد فقیری که معمولا عائله مند بودند و بعضی مورد شناسایی مرشد قرار داشتند ، هر روز می آمدند و به نسبت تعداد عائله خود غذای رایگان و خرجی یومیه می گرفتند .
کتاب بهترین کاسب قرن
این شعر از آن مرحوم است :
کو آن کسی که کار برای خدا کند ؟ برجای بی وفایی مردم وفا کند
هرچند خلق سنگ ملامت بر او زنند بر جای سنگ نیمه شب ها دعا کند
آثار قرائت قرآن
مرحوم آیت الله ا لعظمی سید احمد خوانساری (1270-1363ش) بیماری زخم معده داشتند که احتیاج به عمل جراحی داشت،از طرفی ایشان سال خورده و از لحاظ جسمی ناتوان بودند و تحمل جراحی بدون بی هوشی نیز ممکن نبود.پیش از آن که عمل جراحی آغاز شود،ایشان اجازه بی هوش کردن را به پزشکان معالج ندادند .( چون به نظر ایشان در صورت بی هوشی ، تقلید مقلدانشان دچار اشکال می شد)از این رو به پزشک معالج فرمودند:«هر گاه من مشغول قرائت سوره مبارکه ا نعام شدم،شما مشغول عمل من شوید من توجه ام به قرآن است و در این صورت هیچ مشکلی پیش نمی آید . ( ایشان آن چنان به قرآن توجه پیدا می کردند که احساس درد نمی کردند.)همان طور هم شد و با تمام شدن عمل جراحی،قرائت سوره مبارک انعام نیز به پایان رسید !
(مردان علم در میدان عمل ج4ص188-189)
آخرین عمل
آخرین عمل (آیت الله مجتهدی تهرانی ره )
حقیقت شقاوت این است که آخرین عمل انسان گناه باشد و حقیقت سعادت این است که انسان در حال عبادت بمیرد .در حال خواندن نماز شب سکته کند ، در راه مشهد و کربلا بمیرد .
“حاج جواد اطمینان"به در خانه کسی رفت تا قباله بگیرد تا برای جهاز دختر آن خانواده قالی و یخچال تهیه کند در همان جا سکته کرد و مرد . عمل آخری او کمک به بندگان خدا بود . این را در نامه عمل او می نویسند . پس همیشه بعد از نمازهایتان از خدا بخواهید که “خدایا ، عمل آخری ما را عمل خیر قرار بده ."زیرا اگر آخرین عمل شما خیر باشد ، خداوند به همان نگاه می کند و به اعمال قبلی نگاه نمی کند . بعضی ها هستند که وقتی به آنها نامه ای می دهید فقط اول و آخر نامه را می خوانند ، خداوند هم همین طور است ،فقط به آخری نگاه می کند ، می بیند آخرین مل خوب بوده ، می گوید : به بهشت برو لذا می گویند :این دعا را زیاد بخوانید :"اللهم اجل واقب امرنا خیرا” اگر عربی این دعا را بلد نیستید ، بعد از هر نماز بگویید :"خدایا عاقبت مارا ختم به خیر بگردان .” یعنی آخرین عمل مرا عبادت قرار بده .
یاد مرگ
فی الکافی عن الباقر(ع) : « قلت لابی جعفر علیه السلام حدثنی بما انتفع به فقال یا ابا عبیدة اکثر ذکر الموت (الشافی صفحه534)»
شرح حديث از امام خامنه ای ( مدظله العالی)
ابو عبید از حضرت ( باقر علیه السلام ) درخواست نصیحت می کند که چیزی به من بگو که من از آن بهره مند بشوم . حضرت می فرمایند : یاد مرگ را در ذهن خود زیاد کن ! فانه لم یکثر الانسان ذکر الموت الا زهد فی الدنیا ؛ . هر کسی که زیاد به یاد مرگ باشد به دنیا بی رغبت می شود. جلوه های دنیا در چشم او و در دل او بی رونق می شود . واقع قضیه هم همین است . کسانی که خیلی به دنیا چسبیده اند ، از یاد مرگ می گریزند . اگر کسی اسم مرگ را بیاورد ،پریشان و آشفته می شوند . شنیدیم بعضی ها را که وقتی نصیحتشان می کردند ، اسم مرگ را می آوردند ، دستپاچه می شدند . می گفتند آقا نگو ! اصلا می ترسند به یاد مرگ بیفتند . این ، از جهت چسبندگی شدید به دنیاست . اصلا طاقت ندارد اسم مرگ را بشنود . چون مرگ فراق همه چیز است . همه آن دلخوشی ها ، دل بستگی ها و لذت هایی که انسان در دنیا دارد ، از همه این ها مفارقت می کند و دور می شود. این کسی که دل بسته به این هاست چه چیزی برایش بدتر ، سنگین تر ، سخت تر از این مفارقت است ؟ انسان یک چیزی گم کند ، چیزی که به آن دل بسته است ،چقدر آشفته می شود ؟! حالا همه محبوب های زندگی را ، افراد محبوب ، اشیاء محبوب ، همه این ها را از دست می دهد . بین او و همه این ها جدایی می افتد . این کسی که دل بسته به این هاست ، از مرگ وحشت می کند اصلا اسمش را نمی خواهد بشنود. بنابراین ، یک قاعده روشنی شد ، که اگر می خواهید این حالت دل بستگی کم بشود ، زیاد یاد مرگ بکند .
شرح حدیث از امام خامنه ای ( مدظله العالی ) 7/8/ع87
نکات خانه داری
از آغاز زندگی بشر نقش کلرید سدیم یا همان نمک به عنوان چاشنی در رژیم غذایی مشخص بود . بعد ها خاصیت ضد میکروبی و نگه دارندگی آن در مواد غذایی کشف شد و حالا کارکرد های آن در خانه داری به اثبات رسیده است . امتحان کنید.
1- تمیز کردن اتو
حتما برای شما هم پیش آمده است که هنگام اتو زدن ، در اثر حرارت زیاد قسمتی از لباس به اتو بچسبد و به علت سفت شدن جدا کردن آن مشکل شود . کریستال های نمک چاره این کارند. اتو را به برق بزنید ، روی حرارت زیاد قرار دهید . مقداری نمک آشپزخانه روی روزنامه بریزید . اتوی داغ را بر آن بمالید تا تمیز شود.
2- جذب سریع چربی
هنگام صرف غذا در رستوران ؛ درصورت ریختن سس سالاد روی لباس ، مقداری نمک روی قسمت لک شده بریزید تا چربی را جذب کند و پس از رسیدن به خانه آن را طبق معمول بشویید .
ادامه مطلب در صفحه بعد
صفحات: 1· 2
بسم اللّه الرحمن الرحيم
امام على عليه السلام :
إِنَّ الْعَبْدَ إِذَا أَرَادَ أَنْ يَقْرَأَ أَوْ يَعْمَلَ عَمَلًا [وَ] يَقُولُ: … «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» فَإِنَّهُ يُبَارَكُ لَهُ فِيهِ.
هرگاه بنده اى بخواهد چيزى بخواند و يا كارى انجام دهد و بسم اللّه الرحمن الرحيم بگويد در كارش بركت داده مى شود.
تفسیر منسوب به امام حسن عسکری ص 25
گذشت
پيامبر صلى الله عليه و آله :
مَن يَغفِر يَغفِرِ اللّهُ لَهُ وَ مَن يَعفُ يَعفُ اللّهُ عَنهُ؛
هر كس از خطاها درگذرد، خدايش از او درگذرد و هر كس گذشت كند خدا نيز از او گذشت كند.
نهج الفصاحه ص734 ، ح 2809
عمر طولانی
رسول اكرم صلى الله عليه و آله :
مَن كَثُرَ عَفوُهُ مُدَّ فى عُمُرِهِ؛
هر كس پر گذشت باشد، عمرش طولانى شود.
اعلام الدين ص 315
آرامش دل
امام على علیه السلام :
مَنْ وَثِقَ بِاَنَّ ما قَدَّرَ اللّهُ لَهُ لَنْ يَفوتَهُ اسْتَراحَ قَلْبُهُ؛
هر كس اطمينان داشته باشد كه آنچه خداوند برايش تقدير كرده است به او مى رسد، دلش آرام مى گيرد.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 104 ، ح 1849