قبولی یک نماز
امام صادق (ع ) :
من قبل الله منه صلاة واحدة لم یعذبه
اگر خداوند از کسی یک نماز بپذیرد او را عذاب نمی کند.
( وسائل الشیعه ، ج 3، ص .23 محجة البیضاء، ص 339 )
امام صادق (ع ) :
من قبل الله منه صلاة واحدة لم یعذبه
اگر خداوند از کسی یک نماز بپذیرد او را عذاب نمی کند.
( وسائل الشیعه ، ج 3، ص .23 محجة البیضاء، ص 339 )
حفظ قرآن مانند تلاوت آن آثاري فراوان و ارزنده دارد. برخي از آثار حفظ آيات قرآن مجيد، عبارت است از:
1.پاداش اخروي
حافظان قرآن در بهشت جايگاهي والا دارند و پاداش آنان دو چندان خواهد بود. پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند: درجات بهشت به تعدد آيههاي قرآن است. وقتي كه صاحب قرآن وارد بهشت شود، به وي ميگويند بخوان و بالا برو، كه هر آيهاي را درجهاي است. پس برتر از درجة حافظ قرآن درجهاي نيست.
همچنين در روايات بيان شده كه حافظان قرآن توان شفاعت كردن ديگران را نيز دارند.
2. هدايت انسان
تلاوت و انس با قرآن از سفارشهاي مكرر معصومان ـ عليهم السّلام ـ است و حفظ قرآن به طور طبيعي به انس با آيات الاهي ميانجامد؛ زيرا حافظ قرآن بايد براي تثبيت محفوظات قرآنياش دست كم روزي چند بار به قرائت قرآن بپردازد. معصومان ـ عليهم السّلام ـ حافظان قرآن را به تكرار آيات الاهي فراخوانده، يادآور شدهاند همان گونه كه شتر بسته شده در يك نقطه ـ چنانچه مورد ديدار پياپي صاحبش واقع نشود. ـ جايگاهش را ترك ميكند، محفوظات حافظ قرآن نيز ـ اگر پيوسته مورد مراجعه و تكرار قرار نگيرد از خاطر زدوده ميشود.[1] بنابراين، حافظ ناگزير با قرآن انس ميگيرد وزمينه هدايت و سعادتش فراهم ميآيد. حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: هيچ كس با قرآن هم نشين نميشود مگر اين كه از كنار آن با افزايش يا كاهش برميخيزد: افزايش هدايت يا كاهش گمراهي.[2]
نفوذ قرآن در جانها و پديد آوردن تحول در شخصيت افراد نيز از آثار سازندهي تلاوت و حفظ قرآن است. بسياري از مردم با تلاوت يا شنيدن آهنگ دلنشين قرآن مسير زندگي خود را تغييرداده، سمت سعادت و كمال رهنمون شدند.[3]
ادامه مطلب در صفحه بعد
صفحات: 1· 2
“الهی”
بـوی ِناب"بهشـت"میدهد همـۀ “نامهای"قشـنگ ِ"تــو”
میگذارمشان روی ِزخمهای “دلم”
گفـته بـودی “اَلجَّبار”
یعنی کسی کـه"جُـبران مــیکند"همـۀ شکستگـیهایِ “دلت” را
گفـــــته بودی “اَلمُصَـوِّر”
یعنی کسی کــه از “ُنومـیسـازد” همۀ آنچه را"ویـران"شـده اسـت درون ِ “دلت”
گفــته بـودی"الشّـافـی”
یعنی کسی کـــه"شِفا” مـیدهد تمام ِ “زخمهـایِ عمیق"و"ناعـلاج"را
هـوای ِ"دلم” سبک میشود بــازمزمه نامهایِ زیبایت
نَفـس میکشــم درهوایِ “مهربانیهـایِ نابت”
“الهی”
سپاس که هستی …
خطبه 83 :
سخنى از آن حضرت (ع ) درباره عمرو بن عاص
در شگفتم از پسر نابغه . به شاميان مى گويد كه من بسيار مزاح مى كنم و مردى شوخ طبعم و اهل لعب و بازيچه ام . اين سخنى است باطل و گناه آلود كه عمرو بر زبان آورده . بدانيد، كه بدترين گفتار دروغ است و او مى گويد و دروغ مى گويد. وعده مى دهد و خلاف مى كند، اگر چيزى از او خواهند، خسّت مى ورزد و اگر خود چيزى خواهد، به اصرار و سوگند، مى ستاند و اگر پيمانى بندد در آن خيانت كند و حق خويشاوندى به جاى نياورد. چون جنگ فرا رسد، به زبان ، بسى امر و نهى كند تا خود را دلير جلوه دهد، و اين تا زمانى است كه شمشيرها از نيام برنيامده و چون شمشيرها از نيام برآمد، بزرگترين نيرنگ او اين است كه عورت خود بگشايد.
به خدا سوگند، ياد مرگ مرا از هر بازيچه و مزاحى باز مى دارد و از ياد بردن آخرت ، عمرو را نگذارد كه سخن حق بر زبان آورد. عمرو با معاويه بيعت نكرد، مگر آنگاه كه معاويه شرط كرد كه در آتيه او را پاداشى دهد. آرى ، معاويه او را رشوتى اندك داد و عمرو در برابر آن از دين خويش دست كشيد.
من یمنی ام
یمن را دوست دارم ، دینم را دوست دارم، تمام بچه های به خاک و خون کشیده شوده ی از عقده های مشتی بی عقل را دوست دارم.
فاطمه قاسمی لو- طلبه مدرسه
امام صادق عليه السلام فرمود ؛
عُرِجَ بِالنَّبي صلي الله عليه واله اِلي السَّماءِ مِاَئَه وَ عِشرين َ مَرَّه ً ما مِنْ مَرَّهٍ الاّ وَ قَدْ اَوْصي الله ُ النَّبيَّ بِوَلايَهِ عَلًيَّ وَاْلاَئِمَّهِ مِنْ بَعْدِهِ اَكْثِرَممِّا اَوْصاهُ بِالْفَرائِضِ…..
پيامبر صد وبيست مرتبه به معراج برده شد و در هر مرتبه خداوند بيش از آنچه به واجبات توصيه كند به ولايت علي عليه السلام و امامان پس از او توصيه فرمود…..
(بصائر الدرجات ج -١ص٧٩)
حَجِیجُ الْقِیامَةِ
گواه و شاهد و دلیل روز قیامت.
حضرت فرمود:
«أَنَا شاهِدٌ لَکُمْ وَحَجِیجُ یوْمِ الْقِیامَةِ عَلَیکُمْ»؛( نهج البلاغه، خطبه 176؛ غرر الحکم، حدیث 3762.)
«من اکنون گواه شمایم و روز قیامت دلیل بر شما خواهم بود».
وقتی خداوند همه حجاب ها را از دیده حضرت ابراهیم(ع) برداشت، ابراهیم باطنِ آسمان ها و زمین، و آنچه در آن بود را مشاهده كرد، مرد و زنى را در حال زنا ديد. همان لحظه نفرين كرد، پس هر دو هلاك شدند.
سپس دو نفر ديگر را در آن حال ديد، باز نفرين كرد هر دو نابود شدند.
وقتی دو نفر ديگر را در آن حال ديد و خواست نفرين كند، به او وحى شد: ابراهیم! نفرين خود را از بندگان من بردار. يقيناً من آمرزنده و مهربان و بردبارم. گناهان بندگانم به من ضرر و زيان نمى رساند، همانطور كه طاعتشان به من سود نمى دهد.
من با بندگان گناهکارم يكى از سه كار را انجام مى دهم:
1- يا توبه مى كنند و من توبه آنان را مى پذيرم و گناهانشان را مى آمرزم و عيوبشان را مى پوشانم.
2- يا فعلاً عذابشان نمی کنم. چون مى دانم از نسل آنها فرزندانى مؤمن به وجود مى آيد. پس با والدین ناسپاسشان مدارا مى كنم تا مؤمنان از نسل آنان به دنيا آيند. وقتى مؤمنان به دنيا آمدند، در صورتى كه پدر و مادرشان هنوز توبه نكرده باشند عذاب را بر آنان جاری می کنم.
3- و اگر هیچکدام نبود، آن عذابی که در آخرت براى آنان آماده كرده ام، از آنچه تو براى آنان مى خواهى بزرگ تر و شدیدتر است.
اى ابراهيم! مرا با بندگان خود تنها بگذار! كه من بردبار و دانا و حكيمم. به دانايى خود زندگى آنان را تدبير مى كنم و قضا و قدرم را بر آنان جارى مى سازم.
منبع: تفسير برهان، ذيل آيه شريفه 75 انعام، حديث 9
امام علی علیه السلام: به خشم درآوردن و شرمنده ساختن دوست، مقدمه جدایی از اوست.
إِذَا احْتَشَمَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ فَقَدْ فَارَقَه
نهج البلاغه (صبحی صالح) ص559
قـالَ اَميرُالْمُؤْمِنينَ عليه السلام: جُمِـعَ خَيْرُ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ فِى كِتْمـانِ السِّرِّ وَ مُصادَقَةِ الاَْخْيارِ، وَ جُمِعَ الشَّرُّ فِى الاِْذاعَةِ وَ مُواخاةِ الاَْشْرارِ.
بحارالأنوار، ج74،ص178.
امام اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: خير دنيا و آخرت در رازدارى و دوستى با نيكان جمع شده است، و شرّ و بدى در افشاى راز و دوستى با اشرار گردآمده است.
حضرت رسول اکرم «صلی الله علیه واله وسلم » میفرمودند :
« انا وعلی ابوا هذه الامه » من و علی « صلوات الله علیهما » پدر این امت هستیم .
پدر این امت دنبال هدایت بچه هاست دنبال تربیت بچه هاست و برای تربیت بچه ها دستور العمل دارد نهج البلاغه کلام پدر این امت « شیعه » است وپدر این امت یک طوری صحبت میکند که بچه ها بفهمند وقابل فهم باشد.
و قل جآء الحق و زهق الباطل. ان الباطل كان زهوقا/سوره اسراء، آیه 81
بگو كه حق آمد و باطل نابود شد كه البته باطل رفتنی و نابود شدنی است.
******
در این آیه شریفه، طبیعت حق و باطل مورد بحث است كه باطل نابود شدنی است اگرچه جولانی دارد ولی دوام و بقایی نخواهد داشت و سرانجام پیروزی از آن حق و طرفداران حق خواهد بود.
خطبه 221 :
خطبه اى از آن حضرت (ع )
هر آينه ترس از خدا كليد رستگارى و درستكارى و اندوخته روز بازپسين (و آزادى از هر بندگى و رهايى از هر تباهى است .) هر كه را نيازى باشد، نيازش بدان برآيد. هر كه گريزان است رهايى يابد. هر كه را خواسته اى است به خواسته هاى خود برسد. پس عمل كنيد كه عمل را به آسمان برند. توبه كنيد كه توبه سود دهد.
و دعا كنيد كه دعا شنيده شود. اكنون زمان آرامش است و قلمها به نوشتن اعمال روان اند. به اعمال و طاعات بشتابيد. در برابر عمرى كه از جوانى به پيرى مى گرايد يا بيماريى كه از كارت بيندازد يا مرگى كه جان از تنت بربايد. مرگ ويرانگر لذتهاى شماست. تيره كننده خواهشهاى نفسانى شماست . دوركننده شما از هر مقصد و مقصود است . ديدار كننده اى است كه كس دوستش ندارد. هماوردى است كه هزيمت نشناسد. كينه جويى است كه كس طلب ديدارش نيست . ريسمانهايش شما را سخت فرو بسته است . شر و فسادش شما را در بر گرفته و پيكانهايش به سويتان روان است و صولت و قهرش بر شما سخت بزرگ و ستم و تجاوزش پى در پى. كم افتد كه ضربت شمشيرش خطا كند يا شمشيرش كند گردد. زودا كه ابرهاى تيره اش بر سرتان سايه افكند و بيماريهايش شدت گيرد و تاريكهاى شدايدش همگان را در خود فرو پوشد و زمان سكرات مرگ در رسد و دردهاى جان دادن هر دم رخ نمايد.
ادامه مطلب در صفحه بعد
صفحات: 1· 2
بیگانگی ما با کلام مولا داستان غریبی است که استاد شهید مطهری در مقدمه کتاب سیری در نهج البلاغه از آن گلایه می کند و می گوید: «بیگانگی یک عالم سنی با نهج البلاغه چندان عجیب نیست. عجیب این است که نهج البلاغه در دیار خودش، درمیان شیعیان علی، در حوزه های علمیه ی شیعه «غریب» و «تنها» است همچنانکه خود علی غریب و تنهاست. بدیهی است که اگر محتویات کتابی و یا اندیشه ها و احساسات و عواطف شخصی با دنیای روحی مردمی سازگار نباشد، این کتاب و یا آن شخص عملاً تنها و بیگانه می ماند هرچند نام شان با هزاران تجلیل و تعظیم برده شود.»