اعتکاف
انسان موجودى است سالك و پویا به سوى معبود حقیقى خویش و از هر راهى كه برود و هر مسیرى را كه در زندگى انتخاب كند، سرانجام به لقاى معبود خویش مى رسدخداوند در قرآن فرموده:
« یا ایها الانسان انك كادح الى ربك كدحا فملاقیه (انشقاق/6 )؛ اى انسان! تو با تلاش و رنج به سوى پروردگارت مى روى و او را ملاقات خواهى كرد.»
با توجه به این آیه اگر انسان راه ایمان، خود سازى و تهذیب نفس را بپوید جمال و مهر خداوند را ملاقات مى كند، بنابراین اگر مقصد و غایت سلوكش لقاى محبت و مهر خدا باشد، باید راه تهذیب نفس و عبادت حقیقى را در پیش گیرد و از هواى نفس گاهى به گوشهاى خلوت پناه ببرد و دور از همه عنوانها و تعلقات مادى،زماني را بر حال زار خویش بگرید و با سوز دل و اشك چشم، كدورت و زنگار را از چهره جان خود بزداید و در زاد و توشه آخرت اندیشه كند.
.
ادیان الهى با توجه به همین نیاز روحى، با آن كه انسان را به حضور در جامعه و شركت در فعالیتهاى اجتماعى فرا مى خوانند، فرصت هایى را نیز براى خلوت نمودن او با خداوند فراهم نمودهاند، یكى از این فرصتها «اعتكاف» است.
اعتکاف، محو خود خواهى در امواج بلند خداگرایى و خدمت به امت اسلامى است. اعتکاف، بیرون رفتن از خانه خویش و مصمم شدن بر حضور در خانه حضرت حق است. عبادتى مستحبى و تقرب جویانه و داوطلبانه است که روزه روز سوم آن رنگ وجوب مى گیرد. اعتکاف، گریز از لذت گرایى و مهار حس خود محورى و برترى جوئى و بازگشت از قبله دنیاگرایان به سمت و سوى قلب و قبله هستى است. اعتكاف راهي است كه كمك مي كند انسان همیشه با یاد خدا تلاش کند ، خود را در محضر پروردگار ببیند ، از نافرمانى او بپرهیزد و به سوى سعادت دنیا و آخرت گام بردارد.
اعتكاف مخصوص دین اسلام نیست بلكه در ادیان الهى دیگر نیز وجود داشته و در اسلام استمرار یافته است، برخى از آیات قرآن نیز دال بر این است كه اعتكاف در ادیان الهى گذشته وجود داشته است. خداوند متعال مى فرماید:
«… و عهدنا الى ابراهیم و اسماعیل ان طهرا بیتى للطائفین والعاكفین والركع السجود( بقره/ 125)؛ به حضرت ابراهیم و اسماعیل (ع) سفارش نمودیم تا خانه ام را براى طواف كنندگان، معتكفان و نمازگزاران تطهیر كنند.»
از این آیه استفاده مى شود كه در زمان حضرت ابراهیم و اسماعیل (ع) عبادتى به نام اعتكاف وجود داشته و پیروان دین حنیف گرداگرد كعبه معتكف مى شده اند. برخى از روایات اهل سنت هم نشان مى دهد كه در دوران جاهلیت هم عملى عبادى به عنوان اعتكاف در میان مردم رایج بوده است. علامه حلى در كتاب «تذكرة الفقهاء» به مشروعیت اعتكاف در ادیان پیشین تصریح نموده است.
اگر چه ممكن است در شرع مقدس اسلام پارهاى از خصوصیات و احكام و شرایط آن تغییر یافته باشدكه اين خود دليلي است بر كامل بودن دين مبين اسلام ،اما اسلام فكر جدايى از زندگى دنيا و گوشه نشينى و كناره گيرى از مردم و به تعبير ديگر رهبانيت را باطل و ناپسند اعلام كرد،اما اعتكاف را به عنوان فرصتى براى بازگشتبه خويش و خداى خويش قرار داد،تا كسانى كه از هياهو و جنجال هاى زندگى مادى خسته مى شوند، بتوانند چند صباحى با خداى خود خلوت كنند و جان و روح خود را با خالق هستى ارتباط دهند،و با توشه معنوى و اعتقادى راسخ و ايمان و اميدى بيشتر به زندگى خود ادامه دهند،و خود را براى صحنه هاى خطر و جهاد در راه خدا آماده سازند.