تحقيق پاياني سطح دو(كارشناسي)
مدرسه علمیه امام خمینی(ره)
فلسفه ي آفرينش انسان
استاد راهنما:
حجةالاسلام سيد سيف الله نحوي
محقق:
هاجر محمدي كمال
تاريخ دفاع:
1385
چكيده
انسان با برخورداري از حس كنجكاوي و پژوهشگري پيوسته سؤال هايي را در زمينه هاي مختلف مطرح ساخته و مي كوشد تا مجهولات مربوط به معماي وجود خويش و موجودات اطرافش را حل كند. از ميان انبوه سؤالات، سؤالي مهم و سرنوشت ساز و آن اينكه «هدف از آفرينش انسان چيست؟» هر گروه و فردي با توجه به جهان بيني خاص خود پاسخگوي اين سؤال مي باشد.
بررسي ها نشان ميدهد تنها جهان بيني ميتواند به اين سؤالات پاسخ درست بدهد كه به وجود مبدئي با شعور با نام «خدا» گواهي دهد. شكي نيست كه خداوند متعال از خلق خود هدفي داشته زيرا عقل حكم مي كند كه كار بي هدف، كاري عبث و بيهوده است و خداوند منزه است از اينكه كاري عبث و بيهوده انجام دهد. قرآن حكيم با ذكر آفرينش آسمان، زمين، ستارگان و حيوانات و… همه را به گونهاي انسان و عمل و انديشه ي او پيوند داده است. از نظر عقل نيز آفرينش نوعي احسان و فيض از جانب خدا نسبت به موجودات ممكن است. قرآن، نهج البلاغه، تورات و انجيل، همگي پيرامون آفرينش جهان بحث هايي را در خود جاي داده اند و ثابت ميكنند كه خداوند ابتدا هوا و سپس آب و آنگاه ديگر پديده ها را آفريد. امروزه همه ي دانشمندان اين حقيقت را قبول دارند كه قبل از پيدايش آب، حيات بر سطح زمين وجود نداشته است و طبق فرضيه هاي جديد، نخستين جوانه هاي حيات در درياها ظاهر شده است. در روي كرهي خاكي، قبل از انسان، گروه هاي مختلفي از جنيان زندگي مي كرده اند و قرآن مجيد خود گواه اين مطالب است كه جن از آتش آفريده شده و از حواس انسان پوشيده است. آنها مانند انسانها مكلف به عبوديت و بندگي خداوند هستند و در ميان آنان به گروه هايي از مرد و زن، كافر و مؤمن، برمي خوريم. شيطان اسم عام است و ابليس اسم خاص؛ همان كه حضرت آدم را فريب داد و به خاطر غرور و خودبيني مطرود درگاه الهي شد. نقش شيطان در گمراه ساختن انسان، جز در حد تشويق به گناه و وسوسههايي از اين قبيل نيست و هرگز بر انسان تسلطي ندارد. در بحث هاي كلامي ثابت شده است كه هدف خداوند از آزمايش انسانها و انبيا -عليهمالسلام- كه انسانهايي جامع و برجسته هستند مبعوث شده اند تا عقل هاي مردم را روشن نموده و آنها را در راه عبادت و معرفت هدايت كنند. قرآن مجيد آفرينش انسان را از خاك دانسته و آن را بهترين مخلوق برشمرده، چرا كه قبل از انسان، گروهها و طايفه هايي از جن و نسناس بر روي كرهي خاكي زندگي ميكردند كه بر اثر بي كفايتي و بي لياقتي خود، خداوند نسل آنها را منقرض كرد و اين موجود خاكي (انسان) را آفريد و او را خليفه ي خود در روي زمين قرار داد و به فرشتگان دستور داد تا بر او سجده كنند. از آيات قرآن استفاده مي شود كه موجودات جهان و بسياري از آفريدههاي خداوند تحت تسخير بشرند و انسان موجودي است كه توانايي دارد جهان را مسخّر خويش سازد و فرشتگان را به خدمت گمارد؛ حتي خورشيد و ماه از جمله موجوداتي به شمار ميروند كه براي بشر تسخير شده اند. آفرينش انسان به گونهاي خاص بوده و ويژگي هاي منحصر به فردي در او قرار گرفته است كه ميتواند به واسطه اي آن به رشد و بالندگي برسد و امكان ندارد با تعليم و تربيت، آن خصوصيات را به دست آورد.pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">زماني كه بشر براي كوچكترين جزءهاي زندگي خود هدف و علتي قايل است چگونه ممكن است براي پديده ي عظيمي چون خلقت انسان، هدفي را نيابد. در هر حال، ايمان به حكمت خدا از يك سو و توجه به فلسفه هاي اجزاي وجود انسان، از سوي ديگر ما را مؤمن مي سازد كه هدفي بزرگ از آفرينش انسان بوده است. با كمك نيروي عقل و تفكر درمي يابيم كه هدف از آفرينش حتي آمدن انبيا و نزول كتاب آسماني، تكليف، برنامه هاي تربيتي همه براي تكامل انسان و قرب به خداوند ميباشد و اين قرب هدف نهايي از آفرينش است كه ائمه و معصومين -عليهمالسلام- در كلامهاي گهربار خودشان به آن اشاره فرموده اند.
اسلام، كاملترين و جامع ترين ديني است كه اين امكان را به بشر ميدهد تا با واقعيت هاي پيرامون خود آشنا شود و راه صواب را از ناصواب بازشناسد و به هدف آفرينش وجود خود نايل گردد و دچار لرزش و ترديد نشود. بعد از آنكه انسان به وجود مبدأ هستي بخش بيپايان «خدا» پي برد و او را شناخت، از نظر عقلي و نقلي درمي يابد كه هيچ موجودي بيهوده آفريده نشده و تمام توجه او به سمت خدا جلب مي شود و به تقديس و تسبيح خداوند ميپردازد. قرآن كريم به صراحت هدف از آفرينش انسان را عبادت و پرستش خدا اعلام ميدارد و عبادت را مخصوص ذات حق مي داند. عبادت در حقيقت اين است كه بنده خويش را در مقام ذلت و عبوديت و توجه دادن خويش به مقام و عظمت پروردگار قرار دهد. عبادت براي خود فلسفه ي خاصي دارد كه گاهي از عبادت براي رسيدن به كمال و گاهي براي رسيدن به يقين تعريف شده است و حقيقت عبادت كه غرض نهايي از آفرينش است اين است كه بنده از هر چيزي بريده شود و به ذكر پروردگار بپردازد. گاهي اوقات، علل و انگيزهي عبادت ميتواند رسيدن به نعمت هاي بهشتي، دوري از عذاب الهي، شكرگذاري در برابر نعمتها و عظمت خدا باشد. اگر چه مباحث متعدد و مختلفي به عنوان پيشنيازهايي براي بررسي فلسفه ي آفرينش انسان به ميان آمده اما ميتوان به اين مطلب اشاره نمود كه تمام عناصر مادي و هستي موجود به خاطر خلقت انسان و خلقت او نيز تنها به منظور تكامل و سعادت و نزديك شدن به مقام قرب الهي بوده و اين جايگاه محقق نمي شود مگر با تحقق انسان كامل. از اين رو، پرداختن به شرايط و چگونگي انسان كامل از ديگر مباحث مطرح شده در پايان نامه ي مزبور است.از اين رو، ميتوان گفت اهدافي كه در متون دين اسلام براي آفرينش انسان بيان شده است، همگي مقدمه و اهداف واسطه اي براي هدف نهايي به شمار مي آيند. بديهي است كه خلقت انسان و زمين و آنچه در آن دو است، واسطه و مقدمه اي براي تحقق اهداف اوليه و مياني و سرانجام ابزاري براي هدف نهايي خلقت انسان محسوب مي گردد.