با وجود این همه تضاد فرهنگی، با این که 4 سال ازم کوچکتره، احترام خاصی برای هم قائلیم. حداقل از ظاهرش که اینطور به نظر میاد. وقتی دیدم هنوز انقدر توانایی ندارم که عابرین غریبه رو در کمترین زمان، با نهی از منکرم تحت تاثیر قرار بدم، تصمیم گرفتم برم سراغ دوستان و آشنایان و خانواده.
(البته در زمینه جامعه و دانشگاه هم در حال تمرینم!) مثلا مادرش معتقده اشکالی نداره اگه دختر و پسر مدتی با هم آشنا بشن، بعد بحث خواستگاری مطرح بشه!! نماز می خونه، اما اثری رو بچه هاش نداره! خودش روزه میگیره، اما تاثیری رو بچه هاش نداره! و متاسفانه حجاب در ظاهرشون نمایان نیست، در حالیکه همیشه به من میگه چقدر ظاهر آراسته و همراه با حجاب بنده رو دوست داره!

ادامه مطلب

صفحات: 1· 2