دل نوشته ایی از نوکر اباعبدالله (ع)
سلام بر آن کسی که خداوند شفا را در خاک قبر او قرار داد
سلام بر کسی که محل اجابت دعا در زیر بارگاه اوست
سلام بر فرزند فاطمه زهرا (س)
سلام بر فرزند سدره المنتهی
سلام بر فرزند زمزم و صفا
سلام بر پنجمین اصحاب کساء
سلام بر آن جایگاه های براهین و حجج الهی
سلام بر آن حسابگر اعمال خویش برای خدا
سلام بر آن کسی که میکائیل در گهواره با او تکلم می نمود
سلام ای آقای همه ی خوبی های دنیا
امسال هم مثل همه ی سال های عمرم منتظر بودم تا اربعین را دعوتم کنی تا به پابوست بیایم ولی باز من لایق دعوت همچون شمایی بزرگوار نشدم تا یکی دو روزی بیایم و مهمانخانه و خاک پاکت شوم. ای امام تمام خوبی ها و سخاوتها.
ای آقای عشق های عالم ای حسین جان ای ابا عبدالله ، ای سرور خوبی ها بر ما نظری بنما تا شاید در این دنیای فانی که چند روزی میهمان این زمین خاکی هستیم سربلند بر مقصد قیامت برسیم. آقاجان دلم شکسته از دنیای فانی بدون آقایمان صاحب الزمان (عج) .که جان ناقابلم به فدای قدمهای پاکش. ای کاش من هم شایستگی پیاده روی اربعین بودم چون مطمئن هستم اربابم حضرت مهدی (عج) در این پیاده روی حضور دارد و نظر کرده های خود را از بین مسافران کویش انتخاب میکند و آنها هم با این نظر کردگی عاقبت به خیر می شوند.
کاش بودم تاریخ به من نشان داد که لایق حضور در کربلایت در روز عاشورایت را نبودم. قرن ها از این روز شوم و تلخ می گذرد و من هنوز نتوانسته ام و یا مطمئن شایستگی پابوسیت هم
نشدم ، وای خدای من چه تلخ است چه غم انگیز که گناهانم حجابی بین من و شما ایجاد کرده کاش شایسته بودم که همراهیت کنم و صدای هل من ناصر ینصرونی تو را اجابت می کردم و از غافله ی عشاق جا نمی ماندم ای سید شباب اهل جنت ، چون از سروری به رعوفی شما ، مظمئنم بالاخره یک روز دعوتم می کنید تا با پای جان و جسم به دیدارت بیایم. این روزها با پای دل در حسرت دیدارت می سوزم. مهدی جان آقای خوبان / عزیز دل زهرا/ ما را لایق خوبی هایت و دعاهای خیرت بنما این بنده ی بی لایق را . بعض تمام گلویم را گرفته ، به قدری احساس پوچی در دنیا می کنم چون لااقل لایق پابوست نیستم وقتی به اطراف نگاه می کنم می بینم افرادی که حتی وضع جسمانی خوبی هم ندارند به پابوست می آیند ولی من هنوز نتوانستم با جسم سالم به پا بوست بیایم تا تحت قبه ات اشک ندامت بریزم و برای فرج فرزندت دعا کنم.
آه اربعین ، آه اربعین ، آه کربلا. در حسرتتان سوختم. روزها و ماه ها و سالها در پی هم سپری شدن بدون عزیز فاطمه چه تلخ و چه سرد می گذرد.
اللهم عجل لولیک الفرج
تو که سفینت و نجاتی و باب هر معرفت و کمال هستی ، می شود نظری به این جا مانده ی دل سوخته نمائی تو که از خاندان کرامتی تو که پسر خیروالنساء ی به کرمت امید دارم.
زهره بدرقه آزاد- کلاس سوم