دلنوشته اي از يك رقيه يتيم به رقيه يتيم
سلام بر تواي بانوي كوچك ، سلام بر تو اي عزيز دل حسين (عليه السلام) ، سلام برتو اي ذريه ي بانوي بي نشان ، سلام برتو اي سلاله پيغمبر ، دل نوشته اي مي نويسم به ياد يتيمي و دلتنگي و روزهاي تلخ بي پناهي بانو رقيه، دلنوشته اي از يك رقيه يتيم به رقيه يتيم .
اما يتيمي من كجا و يتيمي شما كجا ، دلنوشته اي از سوي دختر دلتنگ براي پدر به دختر دلتنگ پدر
اما دلتنگي من كجا و دلتنگي شما كجا ، دلنوشته اي به ياد آخرين خاطره ديدار پدر ، اما خاطره من كجا و خاطره شما كجا ، دل نوشته اي به ياد اولين شب بي پدري ، اما شب بي پدري من كجاو شب بي پدري شما كجا ، دلنوشته اي به يادروزهاي تلخ بي پناهي ، اما بي پناهي من كجا و و بي پناهي شما كجا . دلنوشته اي به ياد دل جويي اطرافيان براي از دست دادن پدر ، اما اطرافيان من كجا و اطرافيان شما كجا ، دلنوشته اي به ياد از دست دادن تنها يادگاري پدر ، اما يادگاري من كجا و يادگاري شما كجا .
رقيه جان ، بانو جان ،
اگر بخواهم ادامه دهم مدتها زمان مي خواهم تا رنج هايت را به شماره در آورم ….
دلم ديگر تاب ندارد آخر غم از دست دادن پدر ، براي من بسي طاقت فرسا بود اما… بي بي جان غم من كجا و غم شما كجا
خانم جان ، خوشحالم كه هم نام توهستم و هم درد تو و غمخوار تو ولي شرمنده ام از …
بي طاقتي ام بانو ، آخر چه كنم .ظرفيت من كجا و ظرفيت شما كجا ، بانوي كوچك ، ببخش مرا و دستم را بگير .. كه اگر رهايم كني خدا مي داند كه چه مي شود …
رقيه نعيمي خواه طلبه پايه سوم