دلنوشته به مناسبت ۹ دی و همچنین سالروز شهادت سردار سلیمانی
سردار دلها ،قهرمان قلب من اکنون سه سال است که آسمان کوچ غربتت را برشانه هایمان می تکاند و آفتاب ،مسیر چشمان رو به قدس را به انگشت نشان می دهد و می گرید .سه سال است که نسیم ،بوی عطر انگشتر سرخ رنگ شهادت را به مشاممان می رساند .تو انعکاس روشن خورشید در قله های بلند شجاعت بودی ،تو همچو طوفانی بر سر تجاوز گران زمان بودی .این تو بودی که در بحبوحه ی اسارت دنیا ،تمام قد ایستادی وبا قدم های استوارت دشمن را زیر چکمه هایت له کردی ودر رگهای وطن ،خون زندگی وعزت را جاری کردی .
تو همواره مدافع ،مدافعان حرم بودی وجاده های صلابت را یکی پس از دیگری با موفقیت پشت سر نهادی تا دنیا را زیر سایه حرم حضرت زینب به آرا مش برسانی .این بود که دژخیم تاب بر نیاورد ودر برابرت حقیرانه دست به کار شد وتورا برای همیشه تبدیل به پدری شهید برای ملت ایران کرد .او ناجوانمردانه در سیاهی شب به شکل شیطانی درآمد تا سیاهی شب را بهانه ی نبودنت کند .اما این را نمی دانست که هر کاری غرامتی سنگین دارد وغرامت این شیطنت ربوده شدن آسایش وسلامتی از دنیاست ،دنیایی که فهماند دنیا بدون حاج قاسم مساوی بادرد ومرگ است واین است دنیای بدون حاج قاسم .ای سردار دلها ،حاج قاسم عزیز،تو همواره قهرمان قلب مایی تا آمدن منتقم خون زهرا ،تا او بیاید ودنیا را به ساحل امنیت و آرامش ابدی برساند ومانیز باتو عهد میبندیم تا آخرین قطره ی خونمان مدافع وطن ،مدافع حرم ومدافع قدس شریف ومدافع عزتمان باشیم .انشاالله