آشفتگی های فضای مجازی
- گاه با کانال هائی مواجه می شوید که انواع و اقسام نسبت ها را به شخصیت های حقیقی و حقوقی می دهند اما ادمین خود را معرفی نمی کنند؛
مطالب این کانال ها را نمی توان جدی گرفت؛
عباراتی مانند :
“گفته می شود”
“شنیده شده”
و امثال این ها مادام که همراه با مدرک معتبر نباشند ارزش خواندن و شنیدن را ندارند؛
- گاه در فضای مجازی مطالب بی اساس، چنان محکم و مسلم اداء می شوند که شنونده ی خام فورا باورشان می کند؛
هرگز در مورد اشخاص و گروه ها هیچ سخنی را هر قدر محکم گفته شود مادام که مدرکش ارائه نگردد نمی پذیریم.
- باید مراقب باشیم افراد مجهول الهویه با نشر اخبار نادرست افکارمان را مدیریت نکنند.
پرهیز از شیوه صحیح و اصول نگارش فارسی در فضای مجازی
پرهیز از شیوه صحیح و اصول نگارش فارسی موضوعی است که امروزه در فضای مجازی به چشم میخورد که سبب دگرگونیهایی در تغییر زبان فارسی شده است.
کلماتی مانند فک کنم، خدافظ، اصن ی وضعی به جای معادل اصلی آنها فکر کنم، خداحافظ، اصلا یک وضعی و سایر کلمات دیگر که شما هم در فضای مجازی تغییرات آن را مشاهده کردهاید، این روزها توسط کاربران تلفن همراه و رایانه به وفور استفاده میشود.
اصن، واقعن، گف، بزنگ، خاهش، حتمن، لودفن، فعلن، حتا و سایر کلمات مشابه، کلماتی هستند که با یک گشت زدن در فضای مجازی به چشم شما هم خورده است و حتی شاید شما هم جزء آن دسته افرادی باشید که از این کلمات استفاده میکنید و این کلمات را به اشتباه جایگزین معادل اصلی فارسی شان کردهاید.
سالمندان- عکاس محدثه اصغری







روز جهانی سالمند
سازمان ملل در سال ۱۹۸۲ شورای جهانی سالمندی را تشکیل داد و در همان سال طرحی را برای تعیین یک روز جهانی برای سالمندان ارائه داد تا اینکه در سال ۱۹۹۰ این شورا اول اکتبر (مصادف با نهم مهر ماه) را روز جهانی سالمندان تعیین کرد.
سالمندان همان كساني هستند كه زندگي دشوار حال خويش را در گرو فراهم نمودن شرايط زندگي بهتر براي فرزندان خود به دست آورده اند… و تنها يك آرزو دارند و آن گذران روزهاي آخر عمرشان در خانه اي آرام و مملو از محبت كنار عزيزانشان است. هرچند در اين بازار نابسامان زمان ما، تكريم سالمندان كمرنگ شده و به آنان توجه و عنايت كافي نمي شود. اگرچه، احترام به سالمندان و تکریم مقام و منزلت آنان مورد سفارش پیشوایان دینی بوده و در آیات کتاب مقدس آسمانی و روایات و آموزههای دینی و فرهنگی از جایگاه والایی برخوردار است. تواضع در برابر والدين و احترام و اطاعت از آنان، كمترين حقي است كه برگردن فرزندان دارند. آيا با تمام سفارشات دين مبين اسلام ما فرزندان نسبت به تكريم والدين خويش به هنگام فرو افتادن در ورطه ناتوانی و خزان زندگی متعهد هستيم؟
دستوری شگفت در رفع فقر
* عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد الهادی:
لَمَّا کَلَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مُوسَى بْنَ عِمْرَان:…
قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ صَلَّى الصَّلَوَاتِ لِوَقْتِهَا قَالَ أُعْطِیهِ سُؤْلَهُ وَ أُبِیحُهُ جَنَّتِی
عبدالعظیم حسنی از امام هادی علیه السلام نقل می کند که:
حضرت موسی به خدا عرضه داشت…
خدایا! پاداش کسى که نمازها را اول وقت بخواند چیست؟
خداوند فرمود: [در دنیا] هرچه بخواهد به او می دهم و [ در آخرت] بهشتم را بر او مباح کنم.
شهیدی که در کربلا دفن شد
ابوریاض یکی از افسرای عراقی میگه:
توی جبهه جنوب مشغول نبرد با ایران بودیم که دژبانی من رو خواست. فرمانده مان با دیدن من خبر کشته شدن پسرم رو بهم داد. خیلی ناراحت شدم. رفتم سردخانه، کارت و پلاکش رو تحویل گرفتم. اونا رو چک کردم، دیدم درسته. رفتم جسدش رو ببینم. کفن رو کنار زدم ، با تعجب توأم با خوشحالی گفتم: اشتباه شده، اشتباه شده، این فرزند من نیست.
افسر ارشدی که مأمور تحویل جسد بود گفت: این چه حرفیه می زنی؟ کارت و پلاک رو قبلا چک کردیم و صحت اونها بررسی شده. هر چی گفتم باور نکردند. کم کم نگران شدم با مقاومتم مشکلی برام پیش بیاد.
احکام بیرون گذاشتن مقداری از مو
آیا بیرون گذاشتن مقداری از مو، به طوری که تحریک کننده نباشد، اشکال دارد؟
پاسخ:
بیرون گذاشتن موی سر (حتی به مقدار چند تار مو) از چادر یا روسری در انظار عمومی و دید نامحرم، حرام است. در حرمت نگاه به موی زن فرقی بین تمام یا قسمتی از آن وجود ندارد و بر زنان مسلمان واجب است تمام موهای سر را از نامحرم بپوشانند و مواظب باشند از زنان غیر مسلمان و بی بند و بار پیروی نکنند.
توجه
مژه های مصنوعی و ریمل های خرده مژه دار که به عنوان زینت محسوب می شوند، باید از نامحرم پوشانده شوند.
منبع: توضیح المسائل ده مرجع، با استفاده از م 2435؛ العروه الوثقی مع تعلیقات، ج 1، (الستر و الساتر)، با استفاده از قبل م 44؛ بهجت، خامنه ای، سیستانی و مکارم: استفتا؛ سبحانی، توضیح المسائل، م 417 و احکام جوانان، م 417؛ صافی، جامع الاحکام، ج 2، س 1693 و استفتا.
داستانی آموزنده
جوانی با دوچرخه اش به پیرزنی برخورد کرد،
به جای عذرخواهی و کمک کردن به پیرزن شروع کرد به خندیدن و مسخره کردن؛ سپس راهش را ادامه داد و رفت؛
پیرزن صدایش زد و گفت: چیزی از تو افتاده است… جوان به سرعت برگشت و شروع به جستجو نمود؛
پیرزن به او گفت: مروت و مردانگی ات به زمین افتاد، هرگز آنرا نخواهی یافت!!!
زندگی اگر خالی از ادب و احساس و احترام و اخلاق باشد هیچ ارزشی ندارد..
زندگی حکایت قدیمی کوهستان است، صدا می کنی و می شنوی، پس به نیکی صدا کن، تا به نیکی به تو پاسخ دهد…
احتکار
هشدار علی (علیه السلام ) به حاکمان جامعه اسلامی برای مقابله با احتکار کالا و اجناس
على (عليه السلام ) در فرمان زمامدارى مصر به مالك اشتر نوشت :
بدان كه بسيارى از تاجران در داد و ستد بيش از اندازه سختگيرند و بخل ورزى ناپسندى دارند و به منظور سود بيشتر كالا را احتكار مى كنند و به دلخواه نرخ گران مى بندند و اين كار براى توده مردم زيانبار و براى حكمرانان عيب و ننگ است .
نامگذاری روز آتشنشانی و ایمنی در ایران
در روز 7 مهر 1359 وقتی که دشمن بعثی به پالایشگاه آبادان حمله هوایی کرد، آتش نشانان منطقه و شهر های اطراف برای مهار آتش به پالایشگاه رفتند که در حین عملیات خاموش کردن آتش، مجدداً هواپیماهای دشمن اقدام به بمباران پالایشگاه می کنند که منجر به شهادت تعداد زیادی از آتش نشانان می شود.
طرح تعیین روز آتش نشانی و ایمنی در سال 1379 توسط ستاد هماهنگی امور ایمنی و آتش نشانی کشور پیشنهاد و توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی کشور تائید شد. این روز با هدف ترویج ایمنی و پیشگیری از حوادث در سطح کشور هم چنین یادآوری حماسه آفرینی ها و از خود گذشتگی های آتش نشانان میهن اسلامی در عرصه دفاع مقدس نامگذاری شده است. ایجاد زمینه های مناسب برای آموزش همگانی مردم در جهت پیشگیری از بروز حوادث مختلف و حفاظت از سرمایه های ملی نیز از دیگر اهداف نامگذاری این روز است.
آتش نشان کیست؟
واژه آتش نشان یا امدادگر مقدسترین واژه یا اسم است که همیشه تداعی فرشته نجات را برای مردم دارد و جامعه اورا مقدس و یک فرشته نجات میدانند .
آتش نشان فردی است که در راستای تحقق اهداف سازمانی یعنی نجات جان انسان ها (در پاره ای موارد حیوانات)، مال آن ها ، حفظ اموال و ثروت های عمومی و ملی و ارائه خدمات بشر دوستانه اقدام می نماید.
بمنظورتحقق اهداف مذکور بالاجبار آتش نشان در هرگونه حوادث اضطراری که مردم به او احتیاج دارند با وسائل ، تجهیرات همراه ، آموزش های مورد نیاز( بدو ورود و دوره ای مستمر) مرتبط با شغل و تجربیات حاصله طی سالیان خدمت، شرکت و اقدامات بایسته را بعمل آورد.
شعله های زرد و قرمز
شعله های زرد و قرمز تو را به یاد چه می اندازند؟ شعله هایی که گاهی آنقدر بی رحمند که همه چیز را می بلعند. اگرچه این شعله ها زیبایی خاص خود را دارند ؛ اما گاهی به خاطر اندکی بی دقتی یا شاید هم به خاطر بازیگوشی یک کودک حادثه ای برزگ رقم بخورد.
به یاد آور لحظه ای را که همه تلاش می کنند برای مهار عامل مرگ !
لحظه ای که همه در دستشان سطل آبی است یا لحظه ای که صدای ناله از خانه هایی که به خاکستر تبدیل می گردند بلند می شود….
مبارزه با آتش
انسان ها، خیلی زود به رزمگاهشان آمدند.
مبارزه با آتش آغاز شده بود که هواپیمای بعثی دوباره از راه رسید و پالایشگاه را بمباران کرد.
درحادثه تعدادی از آتش نشان های شجاع کشورمان جانشان را تقدیم پروردگارشان کردند.
سال ها بعد به یاد آن فداکاری بزرگ روز هفتم مهرماه را روز آتش نشانی نام گذاشتند تا بهانه ای باشد برای تقدیر از مردانی که نامشان با ایثار و از خودگذشتگی گره خورده است.
فرا رسیدن 7مهر روز بزرگداشت آتش نشانی و ایمنی را به شما و همکاران محترمتان تبریک عرض نموده و از تلاش، ایثار و فداکاری شما در خدمت به مردم تقدیر و تشکر بعمل می آوریم و از خداوند تبارک و تعالی در سال حمایت از کالای ایرانی، سلامتی و توفیقات روز افزون شما را خواستاریم.
پلومرغ!
حضرت آیت الله مظاهری می فرماید: خدا رحمت کند پدرم را، ایشان می فرمود: آن وقت، با قافله به کربلا می رفتند. جایی منزل کردیم، دیدیم یک آقایی آنجا خوابیده است. گفتیم: شاید غذا نخورده باشد. یک کسی رفت، بیدارش کرد و گفت: بیا غذا بخور. آن مرد گفت: پلومرغ داری؟ گفت: نه. گفت: نه من نمی آیم.
آن کس گفت: ما آمدیم، خیال کردیم دیوانه است. در وسط راه و پلومرغ! به عنوان غذا حتی نان خالی نیز گیرشان نمی آید، حالا به او می گوییم بیا ناهار بخور می گوید پلومرغ دارید یا نه! گفت: فهمیدیم که دیوانه است.
امین در امانت داری
شیخ مرتضی انصاری، مرجع تقلید شیعیان بود. وی روزی که از دنیا رفت با آن ساعتی که به صورت یک طلبه فقیر دزفولی، وارد نجف شد، فرقی نکرد. وقتی مردم خانه او را دیدند، متوجه شدند که او مانند فقیرترین مردم زندگی می کند.
روزی شخصی به ایشان گفت: آقا! خیلی هنر می کنید که این همه وجوهات به دست شما می آید و از آنها هیچ گونه استفاده شخصی نمی کنید.
شیخ مرتضی گفت: چه هنری کرده ام!
مرد سؤال کننده گفت: چه هنری از این بالاتر!
شیخ مرتضی گفت: حداکثر، کار من، مثل کار خرک چی های کاشان است که می روند اصفهان و بر می گردند. خرک چی های کاشان پول می گیرند که بروند از اصفهان کالا بخرند و بیاورند. آیا شما دیده اید که اینها به مال مردم خیانت کنند! این مسئله، مسئله مهمی نیست که به نظر شما مهم آمده است
منبع : داستان های معنوی، ص 265.