شهادت رسول خدا (ص)
روز یکشنبه ۲۷صفر سال ۱۱هجری قمری، و شهادت رسول خدا (ص)
در صبحگاه، رسول خدا صلی الله علیه و آله, قِیس بن عِباده و حَبّاب بن مُنذِر را مامور میسازند تا با گروهی از انصار سپاه اسامه را حرکت دهند؛
این گروه مأمورند تا سپاه را همراهی کنند و خبر قطعی حرکت و خروج سپاه از مدینه را به رسول خدا صلی الله علیه و آله برسانند…
چندی بعد اسامه و سربازانش حرکت میکنند…
قیس و حباب به نزد رسول خدا بر میگردند تا خبر حرکت را به ایشان برسانند, پیامبر خدا که به علم غیب آراسته اند به این دو نفر میفرمایند:
این سپاه امروز حرکت نخواهد کرد؛آری؛ …اینک کسانی که برای آینده ی حکومت مدت ها برنامه ریزی کرده اند، به روشنی دریافتهاند که با وجود رسول خدا صلی الله علیه و آله نمیتوانند در مدینه بمانند…
_ پس دستوری جدید از سوی آنان برای از بین بردن قطعی رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدینه میرسد که به علت شتابزدگی ردّ پای آن در تاریخ مانده است!!!
در طی بیماری پیامبر، همسران رسول خدا صلی الله علیه و آله به نوبت در امر پرستاری رسول خدا صلی الله علیه و آله همکاری میکنند؛
“ام سلمه” در چند روز گذشته بیشترین تلاش را در این زمینه داشته است و اهل بیت علیهم السلام و به خصوص امیرالمؤمنین علیه السلام و صدیقه ی طاهره علیها السلام را برای نگهداری پیامبر صلی الله علیه و آله یاری رسانیده است،
در تمامی منابع تاریخی که حکایت امروز را نقل کرده اند آمده است:
_ حال رسول خدا صلی الله علیه و آله، امروز چندان مناسب نبود و در طی روز ایشان به ظاهر چندین بار از هوش رفتند؛
خبر وخامت حال رسول خدا صلی الله علیه و آله در مدینه می پیچد و مسلمانان برای زیارت رسول خدا صلی الله علیه و آله به منزل ایشان میآیند؛
_ رسول خدا صلی الله علیه و آله بنی هاشم را فرا می خوانند و شروع به وصیت میکنند؛
…عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر که انجام برخی امور و وصایای رسول خدا صلی الله علیه و آله را به جهت گرفتاری های شخصی قبول نکرده است، به عنوان بزرگ بنی هاشم حاضر است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله سفارش هایی چند به بستگان خویش میکنند؛
در پی آن پیامبر تمام اموال و وسایل شخصی خویش را با ذکر نام و تعداد،
در حضور این جمع، به امیرمؤمنان علیهالسلام می سپارند تا همگان شاهد باشند؛
_ در همین زمان، امیرمؤمنان علیه السلام برخی از این اموال را به منزل خویش می برندو سپس باز میگردند. (۱)
_ پس از چندی، در خانه ی پیامبر صلی الله علیه و آله، جز امیر مؤمنان علیه السلام کسی باقی نمی ماند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله وصیت ها و سفارش های ویژه ای برای برادر خویش دارند.
_ رسول خدا ابتدا امیرالمومنین علیه السلام را مأمور میکنند که پس از انجام مراسم کفن و دفن، در خانه بنشینند و قرآن را جمع نمایند.(۲)
_ در پی آن رسول خدا صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام را مأمور به صبر می کنند؛
_ صبر در برابر تمام وقایع آینده و صبری خاص در مقابل هتک حرمت فاطمی (علیها السلام) …..
_ با فهم این معنا ، امیرمؤمنان علیه السلام به صورت بر زمین میافتند…(۳)
امیرالمؤمنین علیه السلام به رسول خدا صلی الله علیه و آله پناه میآورندو از آنچه در پی خواهد آمد، شِکوه میکنند…(۴)
_ اینک رسول خدا صلی الله علیه و آله، اهل بیت علیهم السلام را فرا میخواند؛
آنان را به صبر دعوت میکنند؛
به صبر، صبر و صبر …..
در مقابل آنچه نا اهلان میکنند؛
_ اشک های بانوی دو عالم علیها السلام که شاهد بر این ماجرا است حکایت گر غم های بی پایان
آینده است؛
از دیگر شاهدان این ماجرا، جبرئیل، میکائیل و اسرافیل هستند….(۵)
این سپاه که امروز صبح راهی سفر شد،
بار دیگر با کارشکنی سپاهیان به مدینه بازگشت.
_ گروهی به کمک تاریکی شب، مخفیانه وارد مدینه می شوند،
تاریخ ۳ نفر را در این میان نام برده است؛
_ در نیمه شب پیامبر صلی الله علیه و آله از بستر برخاسته, میفرمایند:
امشب، شرّ بزرگی به مدینه راه یافته است.(۶)
۱ - علل الشرائع ۲۰۰/۱ ، بحارالانوار ۴۶۰/۲۲
۲ - الصراط المستقيم ۹۲/۲ ، بحارالانوار ۴۸۴/۲۲
۳ - کافی ۲۸۲/۱ ، طرف من الأنباء و المناقب ص۱۵۶ ، بحارالانوار ۴۸۱/۲۲
۴ - خصائص الأئمه ص۷۲ ، طرف من الأنباء و المناقب ص۱۵۹ ، بحارالانوار ۴۸۳/۲۲
ه - طرف من الأنباء و المناقب ص۱۵۱ ، بحارالانوار ۴۸۲/۲ و صص ۴۵۹ ، ۴۶۰
۶ - ارشاد القلوب ۲۰۴/۲ ، بحارالانوار ۱۰۹/۲۸