نقش فقر در سست شدن بنیان خانواده
مدرسه علميه امام خمينی(ره)
عنوان:
نقش فقر در سست شدن بنیان خانواده
گردآورندگان:
مریم احمدنژاد، سمانه خدابنده، فریبا فکوری
بهار1390
چکیده
موضوع تحقیق؛ نقش فقر در سست شدن بنیان خانواده می باشد. فقر عبارت است از نیازمندی انسان، یا بی نصیب ماندن از چیزهایی که برای تأمین زندگی او و کسانی که تحت تکفل او هستند، کفایت کند.
درصورت کم توجهی خانوادهها به مسائل اقتصادی خود امکان روبرو شدن با معضل فقر بیشتر شده، چرا که در بسیاری از مواقع دیده شده که این خود عاملی است برای فروپاشی و سست شدن بنیان خانوادهها. در حالی که با دقت نظر بیشتری و با کار و تلاش و مدیریت صحیح امور اقتصادی میتوان جلوی فقر در خانوادهها را گرفت.
در این مقاله از متون دینی و کتب اجتماعی و اقتصادی استفاده شده، و روش گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای میباشد.که این منابع به روش توصیفی، تحلیلی می باشد.
با توجه به این مسئله، به عوامل فقر از جمله؛ بیکاری، مدیریت ناصحیح امکانات مادی و آثاری که از خود برجای می گذارد همچون تأثیری که بر روی کج روی فرزندان داشته، اعتیاد و طلاق می باشد. و از جمله راه های جلوگیری از فقر؛ قناعت، میانه روی در معیشت و صله رحم بوده، که در این مقاله به آن ها پرداخته شده است.
کلید واژه:
خانواده، فقر، بیکاری، اعتیاد، قناعت.
مقدمه
با حمد و سپاس از ذات اقدس اله!
فقر در سست شدن بنیان خانواده بی تأثیر نبوده؛ چرا که پدیده شوم فقر از ناهنجارترین دردها در زندگی انسان است؛ هر انسانی که مال و مواد زندگی را در اختیار نداشته باشد، و افراد یا سازمان هایی نباشندکه دست او را بگیرند و زندگیش را تأمین کنند دست به گریبان فقر می-گردند.
انسان برای رفع نیازهای خود نیازمندکار و تلاش می باشد تابتواند مایحتاج خود و خانواده-اش را تأمین کند و موجب استحکام نظام اقتصادی خانواده خود گردد. درمقابل اگر به این امر کمتر پرداخته شود؛ خانواده ها دچار فقر اقتصادی شده و امکان کشمکش و درگیری از هم-پاشیدگی اعضای خانواده می شود و اثرات مخربی همچون بزه کاری فرزندان و یا طلاق را از خود برجای می گذارد و برای اینکه خانواده ها با این معضل روبرو نشوند نیاز هست که جلوی فقر را به طرقی گوناگون همچون، قناعت، میانه روی در معیشت و … گرفته شود.
و لیکن به این مسئله که فقر در خانواده ها چه اندازه می تواند مؤثر باشد، چندان پرداخته نشده، ضرورت اقتضاء می کند با هدف نشان دادن؛ اهمیت این مسئله و با پرداختن به علل و عوامل فقر، اثرات سوئی که از خود برجای می گذارد و راه های جلوگیری از فقر بررسی شود.
مقدمه
انسان موجودی نیازمند است که برای رفع نیازهای خود نیازمند تلاش و کوشش بوده، متأسفانه در برخی از خانواده ها به این امر چندان توجه ای نمی شود که آثار بسیاری از خود به جای می گذارند که از جمله آن آثار، فقیر شدن خانواده ها می باشد. که درواقع فقر عبارت است از نیازمندی انسان، بی نصیب ماندن از چیزهایی که برای تأمین زندگی او و کسانی که در تحت تکفل او هستند کفایت کند؛ به عبارت دقیق تر؛ فقر عبارت است از نداشتن چیزهایی که آدمی در زندگی به آن ها نیازمند است و ناقص یا اندک بودن امکانات که شکوفایی قابلیت آدمی و ظهور استعدادهای او به آن ها بستگی دارد. که این امر در بسیاری از مواقع باعث از هم پاشیدگی و سست شدن بنیان خانواده گردیده است.
عوامل فقر
فقر شامل عوامل گوناگونی است که از جمله آن عوامل؛ بیکاری، نداشتن مدیریت دخل و خرج و غیره. نسبت به مسائل اقتصادی می باشد که به تعدادی از آن عوامل اشاره می گردد:
بیکاری
با توجه به اینکه در اسلام به کار و کوشش، سفارش بسیاری شده است. بنابراین هر شخصی مسئول تأمین مخارج زندگی خود می باشد. چنانچه شخص اگر به فعالیت های اقتصادی کمتر بپردازد دچار عواملی از جمله بیکاری شده و چندان از موقعیت اجتماعی برخوردار نمی-باشد. اسلام این امر را مورد مذمت قرار می دهد و دارای معایب بسیاری می باشد.
الف) مذمت بیکاری
مشیت خداوند از حکمت او جدا نیست و همیشه روی حساب لیاقت ها و شایستگی ها است. این مسأله به معنی نفی عالم نمی باشد، چرا که عالم اسباب یعنی جهان تکوین، نیز خواست خدا و مشیت تکوینی خدا است،و هیچگاه از مشیت تشریعی او جدا نخواهد بود. به عبارت روشن تر اراده خدا در زمینه وسعت و تنگی روزی، مشروط به شرایطی است که بر زندگی انسان ها حکم فرماست، و تلاش ها و کوشش ها و اخلاص ها و فداکاری ها، و به عکس سستی و تنبلی و بخل و آلودگی نیت ها، نقش تعیین کننده ای در آن دارد، به همین دلیل قرآن مجید کراراً انسان را در گرو سعی و کوشش و تلاش و فعالیت خود شمرده، و بهره او را از زندگی به میزان سعی و تلاشش می داند. «وَ أَن لَّیسَ لِلإنسانِ إلّا مَا سَعَی».
اسلام دین کار و کوشش است و به رغم تبلیغاتی که گاهی از جانب مخالفان اسلام درباره تشویق روحیه دنیا گریزی و ترغیب به آخرت گرایی در این دین می شود و گریز از کار و کوشش را از نتایج این نگرش در میان مسلمانان می دانند، منابع دینی ما پر از روایاتی است که بر این امر تأکید فراوان کرده و آن را از بهترین و ارزشمندترین عبادت ها شمرده است.
در مذمت بیکاری و سربار جامعه بودن مطالب زیادی در مبانی اسلام گفته شده است اسلام نسبت به مفاسد زیانبار، تنبلی و بیکاری و عوارض آن بسیار هشدار داده است و انسان بیکار را مطرود، ملعون درگاه الهی معرفی کرده و انسان بیکار را سرباز جامعه دانسته و این عمل نه تنها برای شخص بیکار زیانبار است حتی جامعه را به هلاکت می رساند و استقلال یک ملت را خدشه دار میکند.
امام محمد باقر–علیه السلام- می فرمایند:
«إنّی َلأبغِضُ الرَّجُلَ أو أبغِضُ لِلرَّجُلِ أن یَکُنَ کَسَلاناً[کَسلانَ] عن أمرِ دُنیاهُ وَمَن کَسِلَ عن أمرِ دُنیاهُ فَهُوَ عن أمرِ آخِرتِهِ أکسَلُ».
«من از انسان هایی که نسبت به امور دنیای خود کسالت و بی حالی نشان دهند بیزارم، و هرکس در امور دنیای خویشتن کسالت و سستی به خرج دهد، بی-تردید در امور مربوط به آخرت خویش، کسالت بیشتری خواهد داد».
ب) معایب بیکاری
بیکاری و فقر تمامی ابعاد زندگی اجتماعی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد، فرد بیکار به علت اینکه تولید کار نمی کند و احساس بی ارزشی می کند، ارزش هر انسانی به کاری است که عهده دار انجام آن است به همین دلیل است که وقتی یک روز کار مفیدی انجام نمی دهد، احساس بی ارزشی و بی فایده بودن می کند.
از طرفی وقتی فردی کاری ندارد و فقیر محسوب می شود احساس نشاط و شادابی هم ندارد. انسان به هنگام کار شور و شوق و انگیزه و نشاط بری ادامه زندگی پیدا می کند و احساس مفید بودن و سازندگی دارد درحالی که انسان بیکار و فقیر احساس بی ارزشی و حقارت پیدا می-کند، کار باعث افزایش منزلت اجتماعی و ارزش فردی می شود، فرد فعال در خانواده احساس رضایتمندی دارد و افراد خانواده نیز درکنار سرپرست خانواده احساس رضایتمندی و امنیت و آرامش دارند. بیکاری و فقر در بیشتر موارد باعث بروز تنش در خانواده و برهم خوردن آرامش می شود و مشکلات اقتصادی و فشار مالی وارده بر خانواده اختلاف نظر بین زوج ها را تشدید و جایگاه مرد خانواده بعداز، از دست دادن شغل تنزل پیدا می کند و توازن و قدرت در خانواده بهم می ریزد. یک پدر بیکار و فقیر نمی تواند الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشد و او پس از از دست دادن اعتمادبه نفس، قدرت و اختیار کافی را برای اداره خانواده از دست می دهد. همه این ها کنار هم رضایتمندی از زندگی را کاهش می دهد. طبق تحقیقات بیکاری و فقر یکی از مهمترین دلایل بروز افسردگی است.یک شخص بیکار و فقیر در جامعه منزوی می شودو نمی-تواندتوانایی های خو را در عرصه های اجتماعی به اثبات برساند.
فقر و بیکاری بلای دین و موجب رشد بزه کاری ها و ناهنجاری های اخلاقی در جامعه بدبینی، سوءظن، حسادت، بغض و کینه، دزدی، چپاول، نا امنی … شمرده می شود. اساساً عامل پریشانی اذهان و اضطراب جامعه است لذا اگر هم حکومت و یا جامعه ای بخواهد از مسائل یاد شده رهایی پیدا کند باید معضل فقر اقتصادی را حل کند؛ وقتی که دین و ایمان وکمالات معنوی در انسان افول کند، اصول اخلاقی و ارزش های انسانی در او کم رنگ و مشکلات فردی و اجتماعی را حل و راه های رشد و توسعه را طی کرد. و سرانجام با بودن عداوت و دشمنی در جامعه و خانواده در بین اعضاء آسایش و امنیت از جامعه و خانواده رخت بر می بندد. و جامعه یا خانواده به عقب افتادگی منجر می شود.
افزایش اختلاف روانی، اختلافات خانوادگی، به وجود آمدن مشکلات، کاهش رضایتمندی از زندگی مشترک، احتمال وجود اختلاف نظر برای اداره زندگی، تنش در روابط زناشویی، افزایش اضطراب و استرس، کاهش عزت نفس و احتمال بروز رفتارهای پرخاش گرانه، احتمال ارتکاب به جرائم و مشاغل کاذب واسطه گری، احتمال گرایش به انجام کارهای غیر قانونی و احساس حقارت از جمله تبعات منفی بیکاری و فقر در خانواده ها است.
مدیریت ناصحیح امکانات مادی
با توجه به اینکه اسلام به برنامه ریزی صحیح در مسائل اقتصادی تأکید داشته است. خانواده که رکن اساسی جامعه می باشد نیازمند یک مدیریت قوی است. چرا که اگر نتواند به طور صحیح در امور مادی خود مدیریت داشته باشد ممکن است، قادر به تأمین کمترین مایحتاج خود نیز نباشد و این مدیریت ناصحیح دچار آسیب هایی می گردد که یکی از آن ها فقر می باشد که امکان سست شدن بنیان خانواده را دارد. از جمله این مدیریت ناصحیح که ایجاد آسیب می کند؛ نداشتن مدیریت دخل و خرج و اسراف می باشد که به آن ها اشاره می گردد:
الف) نداشتن مدیریت دخل و خرج
کسانی از نظر نداشتن فکر و فن اداره جامعه و تدبیر امور مالی و مدیریت اقتصادی و دیگر مسائل اجتماعی تخصص های لازم را ندارند و از این نظر نابالغ و ناواردند و اشغال سیستم-های مربوط توسط آنان، باعث عقب ماندگی، نابسامانی، فقر و محرومیت مردم می گردید نباید بکار گمارده شوند و اینکه در همه مسائل اجتماعی و برنامه ریزی های اداری به ویژه در امور اقتصادی و مسائل مالی درک درست و رشد عقل اقتصادی و داشتن مهارت و تخصص لازم در رشته های آن همواره ضروری است. ضرورت اصل مدیریت، امروزه روشن شده، و بارها به تجربه رسیده است که هیچ کاری بدون مدیریت و تجربه لازم، صورت پذیر نیست. و اگر صورت بگیرد و یا به کلی در جهت خلاف مقصود است یا ناقص است و کم فایده. بنابراین وجود مدیریت و تخصص در هر حرکت و در هر تحول و برنامه ریزی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی حتمی شمرده شده و شناخت کلیه شرایط و زمینه ها و کشف روابط آن ها با دیگر بخش های اجتماعی، ضروری ترین گام در هر کار به حساب آمده است.
امام رضا –علیه السلام- می فرماید:
« إنَّ اللّهَ یُبغضُ القیلَ وَ لقالَ وَ إضاعَةَ المالِ، وَ کَثرَ ةَ السُّوألِ».
« بی گمان خداوند قیل و قال(گفتار بی فایده) و تباه سازی اموال و زیاد درخواست کردن را دشمن دارد».
تباه کردن اموال و تضییع آن ها از وسعت مفهوم و گستردگی ویژه ای برخوردار است و هر نوع تباهی و نابودی و فساد در اموال را شامل می گردد. تباهی و تضییع ممکن است در اثر عللی چند پدید آید، از جمله اسراف کاری و مصرف بیش از اندازه باشد؛ یا بی اطلاعی و نبود تخصص و مهارت در مدیریت های مالی عرفان گرایی غلط و بی توجهی به مسائل حیات و گرایش به زهدهای صوفیانه یا کوتاهی و سهل انگاری در به کار گیری اموال و یا بیکاری و امثال آن و در هر صورت و به هر علت که مالی تضییع گردد موجب می شود تا سرمایه زندگی تباه شود و انجام دادن مسئولیت های خانوادگی و اجتماعی ناممکن گردد حتی سیر و حرکت معنوی انسان نیز دستخوش تزلزل می شود زیرا که سیر و عروج معنوی در این جهان با ابزار مادی و در شرایط مساعد طبیعی صورت می گیرد و این ابزار و شرایط با اموال تهیه می شود و انرژی لازم را به انسان می بخشد و حرکت معنوی او را ممکن می سازد.
ب) پرهیز از اسراف
یکی از حدود و میزان های بهره مندی و استفاده از نعمت ها، خودداری از اسراف است؛ به این معنا که شخص از زیاده روی و ضایع کردن نعمت ها و امکانات خودداری نماید. اسراف موقعی رخ می دهد که مطلوبیت معنایی مصرف یک کالا برای فرد، کمتر از جامعه باشد و یا ارزش تولید نهایی برای فرد کمتر از ارزش آن برای جامعه باشد و بالاترین درجه اسراف، تلف کردن است و آن موقعی رخ می دهد که مطلوبیت نهایی مذکور به صفر برسد.
بنابراین تحریم اسراف باعث می شودکه تولیدکنندگان و مصرف کنندگان در تصمیم-گیری ها منافع و هزینه های اجتماعی خویش را ملاک قرار دهند و به این ترتیب فقط منافع شخصی مدنظر قرار نگرفته، بلکه مصلحت جامعه ملاک تصمیم گیری واقع می شود.
قرآن کریم به طور صریح از اسراف نهی کرده است و می فرماید:
«… کُلُوا و اشرَبُوا وَ لا تُسرِفوا إنَّهُ لایُحبُّ المُسرفین».
«… از نعمت های خدا بخورید و بیاشامید و اسراف مکنید که خدا مسرفان را دوست نمی دارد».
با وجود اینکه قرآن ا ز اسراف نهی کرده ولی در برخی از خانواده ها اسراف و ریخت و پاش های بی حد و حصر و تهیه یا خرید لوازم غیر مورد نیاز، دیده می شود.
در حالی که پرهیز از سفره های رنگین، خرید وسایل تجملاتی و بی مصرف و کنار نهادن فرهنگ مصرف گرایی و … از اموری است که موجب کاهش هزینه های زندگی شده، خودکفایی و اقتدار اقتصادی خانواده و در نهایت رهایی از فقر اقتصادی را به همراه دارد.
آثار فقر
علاوه بر عللی که فقر از خود بر جای می گذارد؛ آثار سوئی نیز در جامعه در پی داشته؛ بخصوص در خانواده ها که باعث سست شدن بنیان آن ها می گردد؛ از جمله آن آثار طلاق، کج-روی فرزندان و اعتیاد و … است که به آن اشاره می گردد:
الف) طلاق
وقتی خانواده ای با معضل فقر مواجه می شود به گونه ای که قادر به تأمین کمترین مایحتاج خود نیز نمی باشند؛ این امر در هر کدام از اعضای خانواده به گونه ای تأثیر گذاشته و باعث اختلاف و کشمکش و درگیری در خانواده می شود. به طوری که اثرات مخربی از خود برجای می گذارد. از جمله اینکه جدایی بین زن و مرد ایجاد شده و بر فرزندان نیز اثرات زیانباری بر جای می گذارد. که به آن ها اشاره می گردد:
1.بر زنان:
در صد زیادی از زنان مطلقه وجود باورهای غلط و قضاوت های تنگ نظرانه افراد جامعه نسبت به طلاق و زنان مطلقه را باعث احساس بیگانگی، نا امنی و ناراحتی در روابط خود با دیگران دانسته که موجب می شود از حضور در جمع فامیلی و دوستان احساس معذب بودن کنند یا مورد اذیت و آزارهای اطرافیان و پیشنهادهای غیر متعارف قرار گیرند.
آنچه بسیاری از زنان پس از طلاق خود احساس می کنند، نگرانی بیش از حد از ازدواج بعدی است. تا آن حد که ممکن است آن ها نسبت به ازدواج مجدد دلسرد کند.
2.بر مردان:
فشارهای روحی و روانی، ابتلا به انواع آسیب ها مثل اعتیاد به موادمخدر، الکل، اختلافات رفتاری، خودکشی، انحرافات جنسی و قرار گرفتن در معرض انواع بیماری های عفونی و ویروسی، از دست دادن پیوندهای همبستگی با خانواده، طرد خانوادگی و اختلاف با سایر اعضای خانواده، تن دادن به ازدواج های موقت و ازدواج های ثانویه، اختلاف بین فرزندان با همسر در صورت ازدواج مجدد، از جمله آثار و پیامدهای منفی طلاق برای مردان است.
3.بر فرزندان:
که از همه این ها مهمتر است، کمتر دیده شده است که نامادری ها همچون مادر، دلسوز و مهربان باشند، و بتوانند خلاء عاطفی فرزندانی را که از آغوش پر مهر مادر بریده شده اند پرکنند، همانگونه که اگر زن سابق فرزند را با خود ببرد، در مورد ناپدری نیز این صادق است، البته هستند زنان و مردانی که نسبت به غیر فرزندان خود، پر محبت و وفادارند، ولی مسلماً تعداد آن ها کم است، و به همین دلیل فرزندان بعد طلاق، گرفتار بزرگ ترین زیان و خسران می شوند، و شاید غالب آن ها، سلامت روانی خود را تا آخر عمر از دست می دهند.
ب) تأثیر خانواده بر کج روی فرزندان
خانواده، محیط اصلی فرد است؛ جایی که در آن جا چشم می گشاید و سنین اولیه رشد را طی می کند و او در این دوران، تأثیرپذیری زیادی از اطرافیان دارد. رابطه فرزند با پدر و مادر و ارضای نیازهای عاطفی او، از سوی والدین، می تواند مانع محرومیت از محبت، طرد از اجتماع و ایجاد حس انتقام جویی و احساس رضایت از ارتکاب جرم گناه باشد.
که یکی از عواملی که منجر به جرم و بزه کاری فرزندان در خانواده می گردد همان فقر می باشدکه بی شک امروزه با توجه به تحقیقات بسیاری در این زمینه می توان گفت: میان برخی از انواع کج روی ها و وضع اقتصادی افراد رابطه وجود دارد. فقر فرصت مساوی تحصیل و مطالعه، کار و رشد استعدادها را ازخانواده های فقیر می گیردو موجب اختلاف درسطح درآمد و فرهنگ می شود و همین یکی از عوامل پریشانی خانواده ها و نیز «بزه» در میان فرزندان است.
بحران اقتصادی، تورم، بیکاری و توزیع ناعادلانه ثروت و نواقص موجود در نهادهای اقتصادی منجر به ناهنجاری های مختلف اجتماعی می شود. بحران های اقتصادی در توزیع عادلانه ثروت به منزله مهمترین عامل ایجادکننده فقر وپیامدهای ناشی از آن به شمار می رود. بحران-های اقتصادی در برانگیختن نوجوانان و جوانان به سرقت و انحرافات دیگر تأثیرتوجهی دارد. بحران های اقتصادی موجب کاهش درآمدها، فقر، بیکاری و نابسامانی خانواده ها می شود و خود انگیزه ای است که افراد را به سوی جرایم و تخلف از مقررات اجتماعی می راند، عدم امکان فراهم سازی وسایل تفریحات سالم و پر نمودن اوقات فراغت و ناتوانی خانواد ه ها برای محافظت فرزندان از مفاسد موجود در محیط های ناسالم و معاشرت با افراد ناباب، همگی به نوعی با فقر و تهی دستی خانواده ها ارتباط دارد.
ج) اعتیاد
نمی توان با صراحت گفت بین فقر و اعتیاد رابطه مستقیم وجود دارد، چون در هر جامعه عده زیادی از مردم فقیرند، ولی معتاد نیستند. عللی که این افراد را به این راه می کشاند. یکی محرومیت های ناشی از فقر است که تنها راه فرار از این ناراحتی ها را مصرف مواد مخدر می-دانند. عامل دیگر اینکه تولیدکنندگان سعی می کنند عوامل توزیع را از این گونه افراد انتخاب کنند چون اولاً به علت فقر تخصص و حرفه ای ندارند و در نتیجه بازار کارشان بی رونق است. عوامل تولید سعی می کنند اول آن ها را معتاد کنند و بعد از آن ها برای فرو ش مواد مخدر استفاده نمایند چون کاری است بدون زحمت با درآمد نسبتاً خوب و در عین حال به تخصص هم نیازی ندارد و بعد از مدتی فروش و توزیع برای شناخت ناشی از فقر آموزشی که خود از فقر خانوادگی ناشی می شود علت دیگری برای کشش در این راه است.
معتادان جوان اصولاً کانون خانوادگی شان نامطلوب است چون محیط خانواده کانون و محیط مناسبی برای زندگی نباشد انسان سعی می کند بیشترین اوقات خود را در خارج از خانواده بگذراند و این کار ارتباط او را با دیگرانی که چون شکارچیان ماهری به دنبال شکار می گردند زیاد می کند و آن ها پس از شناخت مشکل شخصی در نقش انسانی دلسوز و با توجه به مشکلات دیگران ظاهر شده و برای فرار از این واقعیت تلخ او را به مصرف داروی مخدر دعوت می کنند و پس از چند بار مصرف معتادش می نمایند، ولی پس از معتاد کردن شخص دیگر از آ ن ها به عنوان دوستی دلسوز خبری نمی شود هر قدر ستیزه های خانوادگی بیشتر باشد، احتمال کشش به طرف اعتیاد و دیگر انحرافات اجتماعی بیشتر است.
همان گونه که فقر می تواند فرد را به سوی قاچاق مواد مخدر و اعتیاد بکشاند خود نیز یکی از عواقب اعتیاد می باشد، یعنی رابطه دوسویه بین فقر و اعتیاد وجود دارد به گونه ای که هر گاه فرد فقیر به دلیل مشکلات مالی به اعتیاد روی آورد اعتیاد باعث فقر هر چه بیشتر او می-شود. زیرا از سویی مصرف مواد خدر هزینه بردار و از سویی دیگر فرد معتاد ضعیف شده و توان کار کردن ندارد. اگر خانواده ها وضعیت اقتصادی ضعیفی داشته باشند فرزندان دچار مشکلات فراوانی در جهت ادامه تحصیل و شغل می شوند. بنابراین بعضی از جوانان در اثر این مشکلات به اعتیاد روی می آورند به همان اندازه، اگر وضعیت اقتصادی خانواده مطلوب باشد و نیازهای مالی جوانان از سوی والدین بر آورده شود، روحیه گریز از اعتیاد در آن ها افزایش می-یابد.پس وضعیت اقتصادی خانواده ها در روی آوردن نوجوانان به اعتیاد مؤثر است.
راه های جلوگیری از فقر
فقر از مهمترین بنیاد «مساوات» است. اسلام با مبازره بر ضد فقر و طرد آن، و دعوت مردمان به کمک رسانی در حد کفایت به محرومان، خواسته است مردمان را وا دارد تا «اصل مساوات» را به شکلی ریشه ای در زندگی ها وارد سازند. از جمله در بین خانواده ها که راه های گوناگونی برای جلوگیری و مبارزه با فقر موجود می باشد که به چند نمونه از آن از جمله «قناعت، میانه روی در معیشت، صله رحم» اشاره می گردد:
الف) قناعت
قناعت یکی از ویژگی های افراد با ایمان و از امتیازات انسان های با فضیلت است، افراد خود ساخته و آراسته دارای روحیه قناعت و عزت اند و در پرتو این روحیه عالی هیچگاه چشم طمع به مال و منال دیگران ندوخته و برای کسب مال و مقام شخصیت والای خویش را خرد نمی کنند افراد قانع در زندگی به مقدار ضرورت و کفاف بسنده کرده و به کمتر ازآن نیز خشنودند. مهمترین بارزه صفت قناعت همان رضایت خاطر و روحیه بالای انسان های قانع نسبت به مقدرات عالم است. قناعت از مکام اخلاق و از خصایص پیامبر اکرم-صلی الله علیه وآله- است. ما نیز به پیروی از آن بزرگوار که اسوه و الگوی ما است باید خود را به این صفت متصف کنیم.
امام صادق –علیه السلام- فرمودند: خداوند امتیاز پیامبرش را به مکارم اخلاق قرار داد، شما نیز خود را در این مورد بیازمایید. اگر این ویژگی ها در شما بود خدا را سپاس گویید و از او بخواهید که آن ها را زیادتر کند. این امتیازات عبارت است از: یقین، قناعت، صبر، شکر، رضا، حسن خلق، سخاوت، غیرت، شجاعت و مردانگی.
1)آثار قناعت از بعد مثبت آن
الف) عزت و سرافرازی:
شک نیست که از دیدگاه قرآن و اسلام عزت و بزرگی از آنِ مؤمنان است. بی شک، یکی از چیزهایی که سبب عزت و بزرگی انسان می شود و او را از ذلت و خواری نجات می دهد، قناعت است. به هر حال کسی که می خواهد عزت نفس خود را حفظ کند باید قناعت پیشه باشد و از آبروی خود پیش مردم نکاهد.
ب) قناعت و بی نیازی:
اگر کسی به آنچه خدا به او داده است قناعت کند از بی نیازترین افراد است. حضرت علی–علیه السلام- می فرماید:
«لا کَنزَ اَغنَی مِن القِناعة».
«گنجی بی نیازتر از قناعت نیست».
2) آثار سوء قانع نبودن:
الف) ذلت و خواری:
کسی که به آنچه خدا برای او مقدر کرده است راضی نباشد خواه ناخواه چشم طمع به مال دیگران خواد داشت که درنتیجه، دست نیاز به سوی آنان دراز خواهد کرد و این خود موجب ذلت و خواری او خواهد شد.
امام صادق–علیه السلام- فرمودند:
«مَا اَقبَحَ بِالمُؤمِنِ اَن تَکُنَ لَه رَغبَةٌَ تُذِلُّهُ».
«چه زشت است برای مؤمن که میل و رغبتی در او باشد که او را خوار و ذلیل کند».
ب) نگرانی دائم:
از نتایج آز و طمع نگرانی و تشویش خاطر است. انسان همیشه در زندگی اعتدال و میانه روی را از دست ندهد و قناعت را پیشه خود سازد که در غیر این صورت، روی سعادت و خوشبختی را نخواهد دید.
امام سجاد–علیه السلام- فرمودند:
«تمامی خیرات و سعادت را در این دیدم که انسان به آنچه که در دست مردم است چشم طمع نداشته باشد».
خلاصه دست دراز کردن به سوی این و آن از شرف و عظمت انسان می کاهد یعنی او را بدهکار و مردم را بستانکار می کند، ولی بی اعتنا بودن به آنچه نزد مردم است (از ثروت و نعمت) سبب عزت و سربلندی او می شود.
ب) میانه روی در معیشت
یکی از مهمترین تعالیم اقتصادی اسلام، اصل اندازه داری در زندگی و مصرف کردن است و جای تأسف بسیار است که این تعلیم اقتصادی تاکنون پژوهیده و شناسانده نگشته است. و همچنین زیان های مالی بسیار سنگینی که رعایت نکردن آن به مردمان می رساند، هنوز مورد پژوهش و آموزش قرار نگرفته است شیخ بلند این تربیت سازنده، استواری سازی اصل نظم و اعتدال در مصرف است زیرا برنامه ریزی حاکم بر زندگی افراد هر گاه بر شالوده «میانه روی» و مراعات حدود باشد و اندازه لازم و مناسب در نظر گرفته شود در جهت قوامیت مال قرار داشته و زندگیی کفافی را پی ریزد، همین چگونگی خود باعث رفاه فرد و بی نیازی و امنیت اقتصادی اجتماع خواهد شد. و هرگاه برنامه ریزی ها در زندگی افراد و مؤسسات و نهادها بر عکس آنچه گفته شده باشد، هم موجب سقوط مالی افراد می شود و هم نیازمند جامعه می باشد.
چنانکه امام علی–علیه السلام- می فرماید:
«مَن لَم یُحسِنِ الإقتِصادُ أهلَکَهُ الإسراف».
«هر کس میانه روی را به خوبی و دقیق رعایت نکند اسراف او را تباه سازد».
شکل راستین اندازه داری در زندگی و مصرف که تعالیم اسلامی بر آن تأکید کرده اند، این است که زندگی اتلافی و اسرافی به زندگیی قوامی و مقتصرانه بدل شود و اندازه داری و انضباط بر همه موارد مصرف حاکم باشد تا مصرف کردن و بهره مند شدن از مواهب و امکانات موجود، هم از نظر کمی و کیفی با واقعیت زندگی فطری انسان هماهنگ گردد و برخورداری همه مردمان از اموال و معادن و نعمت های الهی، چنان چون زندگی یک خانوار همگون باشد. و این هماهنگی و همگونی برای فرد و جامعه جز از راه اندازه داری و میانه روی و کوشش جدی حاکمیت برای تحقق بخشی به آن شدنی نیست.
توجه به اهمیت تربیتی و سازنده اندازه داری در زندگی و مصرف آموخته شدن با روح این تعلیم بر فراگیری و پذیرش دو موضوع مبتنی است:
1)در هم تنیدگی ابعاد مادی و روحی وجود انسان، به این معنی که مسائل معیشت و مصرف با تار و پود وجود انسان همواره در حال تأثیرگذاری و تأثیرپذیری است. از این رو نمودهای اقتصادی و حالات زندگی و چگونگی مصرف پیوسته بر خصوصیات نفسی و حالات روحی و اخلاقی انسان اثر می گذارد و به آن ها شکل می دهد و ماده و معنی در وجود انسان کار می کنند و اثر می گذارند و از اینجاست که می نگریم فراوانی و زیادی مال موجب سرکشی نفس می شود. طغیان نفس و سرکشی نفس نیز انسان را به هب مال فراوان وا می دارد. تا جایی که از او طاغوت یا طاغوتچه ای می سازد.
2)پی ریخته شدن فطرت و طبیعت انسان بر اعتدال و تعامل به میانه روی و زیانمندی افراط و تفریط برای آدمی و نقش بنیادین اندازه داری در معیشت که این ها همه شرایط زندگی ظاهری و مادی انسان که زندگی انسان ها از قوام مادی و معنوی و از همگرایی معیشتی و اخلاقی برخوردار می گردد و از هرگونه کوتاهی یا تجاوز برکنار می ماند.
چنانکه امام سجاد–علیه السلام- مقام دعا می گوید:
«وَقوِّمنی بالبَذلِ و الإقتصاد».
«خداوندا! زندگی روحی و مادی مرا با بخشیدن و میانه روی کردن در مصرف برپای دار».
و بدینگونه از خدای متعال مسئلت می کند که او را با دست بخشش داشتن و میانه روی کردن در زندگی برپای دارد. نه با مال فراوان و شادخواری و خوشگذرانی، بنابراین، استواری معیشتی برای هر انسانی جز با میانه روی در مصرف پدید نمی آید و تکاثر مالی و آزادی در مصرف جز اُفت اخلاقی و سقوط چیزی در پی نمی آورد. و روشن است که عامل سقوط ، عامل استواری نتواند بود و استواری به همان میانه روی است.
چنانکه امام علی–علیه السلام- می فرماید:
«لَن یَهلِکُ مَن اقتَصد».
«هر کس میانه روی کرد هرگز تباه نگشت».
بنابراین میانه روی در زندگی ازعوامل نجات انسان است و اسراف و همچنین خصت ورزی در زندگی و امکانات و مصرف از عوامل تباهی که نیروهای روحی را به هدر می دهد و نفس انسان را فاسد می کند.
اصل اندازه داری در معیشت که برخی از تعالیم و آیات و احادیث با نظر به عام بودن ادله مراحل تکلیفی مثبت یا منفی مربوط به مال را شامل می شود بنابراین بر شالوده این اصل، اسراف و تبذیر و مصرف های شادخوارانه و ضایع کردن مال و مصرف کردن در جاهای غیر لازم یا غیر ضروری یا غیر مناسب نفی می شود.
نقش صله رحم در فقرزدائی
مراد از قطع رحم این است که او را به گفتار یا کردار بیازاری و با او رفتار ناشایست کنی، یا او را نیاز شدید به چیزی باشد و تو علاوه بر قدر حاجت ضروری خود قدرت بر رفع احتیاج او داشته باشی، از مسکن و لباس و خوراک و از دادن آن به او خودداری و امتناع کنی یا دفع ظلم از او برای تو میسر باشد و نکنی و همه ی این قطع رحم است و در مقابل قطع رحم صله ی رحم است که بسیار به آن سفارش شده است.
پیامبر اکرم-صلی الله علیه وآله- فرمودند:
«وَمَن سَرَّهُ النسَّأ فی الأجَلِ وَ الزِّیادةُ فی الرِّزقِ فَلیَصِل رَحِمَهُ ».
« هرکه تأخیر در مرگ و افزایش روزی را خوش دارد باید صله رحم کند».
با همه ی سفارشاتی که به صله ی رحم شده است ولی باز مشاهده می شود که در بین بعضی از خانواده قطع رحم ایجاد شده و از همدیگر خبری ندارند که این قطع رحم طبق سفارش خداوند روزی را کم می کند که این عاملی برای فقر زدایی است. زیرا وقتی افراد خانواده از حال همدیگر خبری نگیرند و از مشکلات یکدیگر اطلاع نداشته باشند نمی توانند به همدیگر یاری برسانند و این باعث عقب ماندگی مادی است و فقر را در بین خانواده ها افزایش می دهد.
اگر هر مجموعه از فامیل، ایتام خود را سرپرستی ، و فقیران خود را اداره کنند، بعید نیست بتوان ادعا کرد فقر به کلی از جامعه زدوده شود و فقیری باقی نماند. به عبارت دیگر برای اصلاح، تقویت، پیشرفت و تکامل بخشیدن به یک اجتماع بزرگ از نظر اقتصادی، جنبه-های معنوی، اخلاقی یا هر جهت دیگر از واحدهای کوچک آن آغاز می کنند. با پیشرفت و تقویت تمام واحد های کوچک، اجتماع عظیم خود به خود اصلاح تقویت خواهد شد.
در صله رحم توصیه به تقویت کسانی داده شده که معمولاً افراد از اعانت به آنان روی گردان نیستند؛ زیرا تقویت بنیه ی افرادی را می کنند که خونشان در رگ و پوست هم در گردش است. از هم فاصله ای ندارند و اعضای یک خانواده اند. هنگامی که اجتماعات کوچک خویشاوندی از جهت اقتصادی و سایر جنبه ها، قوی و نیرومند شد، اجتماع عظیم آن ها نیز عظمت می یابد و از جهات مختلف قوی خواهد شد.
اگر به ابزار فقر زدایی با دقت نگریسته شود حدیث نبوی قابل درک خواهدشد که فرمود:
«صِلةُ الرَّحم تَعمُرُ الدِّیارَ وَ تَزیدُ الأعمارِ وَ إن کانَ أَهلَها غیرَ أخیارِ».
«پیوند با خویشاوندان، شهرها را آباد می سازد و بر عمرها می افزاید، گرچه انجام دهندگان آن از نیکان هم نباشند».
نتیجه گیری
یکی از پایه های مهم اقتصاداسلامی در خانواده ها که به آن تأکید فراوانی شده کار و کوشش می باشد. اسلام انسان ها را تشویق و ترغیب به کار کرده و کار کردن را از عبادات شمرده است.
در مقابل اگر خانواده ای با معضل فقر روبرو شود این امر بر روی هریک از اعضای خانواده تأثیر گذاشته و باعث اختلاف و کشمکش شده. چرا که به اقتصاد خانواده بنابر عواملی از جمله بیکاری و نداشتن برنامه ریزی صحیح ضربه وارد شده و اثرات مخربی همچون جدایی بین زن و مرد و کج روی بر روی فرزندان برجای می گذارد. در حالی که با دقت نظر بیشتری همچون شناخت و توجه به صله رحم می تواند جلوی این پدیده ی شوم را گرفت.
متأسفانه با وجود اینکه در اسلام به کار و تلاش ارزش قائل شده و همچنین به بعد اقتصادی خانواده ها توجه داشته؛ بازهم در برخی از خانواده ها شاهد این هستیم که فقر دامن آن-ها را گرفته و باعث فرپاشی و سستی آن ها شده است.
انشا اللّه با توجه بیشتر به این امر در خانواده شاهد اینگونه معضلات نباشیم.
پي نوشت ها
. محمدرضا، حکیمی، الحیاة، دایرة المعارف اسلامی، مترجم احمد آرام، قم، ج4، ص400.
3. نجم/17.
4. محسن، عباس نژاد، راهنمای پژوهش در قرآن و علوم روز «قرآن و اقتصاد» مشهد، بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه، 1386، ص619.
. http//shafcabadi.blogfa.com
. محمد بن یعقوب ابن اسحاق، کلینی، فروع کافی، قم، قدس، 1388، ج5، ص85.
.www.bikari.ir.com
.www.mogiran.com
. محمد، حکیمی، معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی–علیه السلام- ، مؤسسه بوستان کتاب، قم، 1388، ص139.
. الحسن بن علی بن الحسین، ابن شعبه الحرّانی، تحف العقول، مؤسسه نشر اسلامی، قم، 1421ه.ق، ص329.
. محمد، حکیمی، معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی–علیه السلام- ، ص143.
. محسن، عباس نژاد، راهنمای پژوهش در قرآن و علوم روز «قرآن و اقتصاد»، ص229.
. اعراف/31.
. سیف الله، نحوی، نقش خانواده در پیشگیری از انحرافات، نورالسجاد، قم، 1388، ص156.
. ناصر، مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، ج24، ص226.
17. محمد، عابدی، وظایف دولت در پیشگیری از جرم، نورالسجاد، قم، 1388، ص89.
. محمدتقی، مصباح یزدی، ماهنامه معرفت (جامعه شناسی)، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، قم، ج39، ص149.
. محمدحسین، فرجاد، آسیب شناسی و کجروی های اجتماعی، مرکز مطبوعات و انتشارات، تهران، 1383، ص55.
. همان، ص155.
. نقش خانواده در پیشگیری از انحرافات، ص60.
. الحیا ة، ج5، ص235.
. محمدرضا، مهدوی کنی، نقطه های آغاز در اخلاق عملی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1380، ص 635.
. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، مؤسسه دارالوفاء، بیروت، لبنان، 1404ه.ق، ج11، ص139.
. نقطه های آغاز در اخلاق عملی، ص643.
. محمد، دشتی، نهج البلاغه، حکمت 371.
. نقطه های آغاز در اخلاق عملی، ص645.
. محمد بن یعقوب ابن اسحاق، کلینی، اصول کافی، قم، اسوه، 1379، ج2، ح1، ص
. اصول کافی، ج2، ح3، ص148.
. نقطه های آغاز در اخلاق عملی، ص647.
. الحیاة، ج4،ص365.
. هاشم، رسولی محلاتی، غرر الحکم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1386، ج1، ص274.
. الحیاة، ج4، ص266.
. صحیفه سجادیه، دعای 30.
. الحیاة، ج4،
. غررالحکم، ج1، ص256.
. الحیاة، ج4، ص203.
. مهدی، علامه نراقی، علم اخلاق اسلامی، جمال، قم، 1388، ص346.
. محمدباقر، مجلسی، بحار الأنوار، بیروت- لبنان، مؤسسه الوفاء، 1404ه.ق، ج71، ص121.(نرم افزار جامع الأحادیث نور2).
. راهنمای پژوهش در قرآن و علوم روز «قرآن و اقتصاد»، ص395.
. حسین، نوری، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل البیت الإحباد التراث، چاپ اول، 1408ه.ق، ج15، ص241. (نرم افزار جامع الأحادیث نور2).
فهرست منابع
* قرآن کریم.
* نهج البلاغه.
* صحیفه سجادیه.
1. ابن شعبه الحرّانی، الحسن بن علی بن الحسین، تحف العقول، مؤسسه نشر اسلامی، قم، 1421ه.ق.
2. حکیمی، محمد، معیارهای اقتصادی در تعالیم رضوی–علیه السلام- ، مؤسسه بوستان کتاب، قم، 1388.
3. حکیمی، محمدرضا، الحیاة، دایرة المعارف اسلامی، مترجم احمد آرام، قم، مجلدات4و5.
4. رسولی محلاتی، هاشم، غررالحکم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1386، ج1.
5. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، مؤسسه دارالوفاء، بیروت، لبنان، 1404ه.ق، ج11.
6. عابدی، محمد، وظایف دولت در پیشگیری از جرم، نورالسجاد، قم، 1388.
7. عباس نژاد، محسن، راهنمای پژوهش در قرآن و علوم روز «قرآن و اقتصاد» مشهد، بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه، 1386.
8. علامه نراقی، مهدی، علم اخلاق اسلامی، جمال، قم، 1388.
9. فرجاد، محمدحسین، آسیب شناسی و کجروی های اجتماعی، مرکز مطبوعات و انتشارات، تهران، 1383
10. کلینی، محمد بن یعقوب ابن اسحاق، اصول کافی، قم، اسوه، 1379، ج2.
11. کلینی، محمد بن یعقوب ابن اسحاق، فروع کافی، قم، قدس، 1388، ج5.
12. مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت- لبنان، مؤسسه الوفاء، 1404ه.ق، ج71، (نرم-افزار جامع الأحادیث نور(2.
13. مصباح یزدی، محمدتقی، ماهنامه معرفت (جامعه شناسی)، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، قم، ج39.
14. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1382، ج24.
15. محمدرضا، مهدوی کنی، نقطه های آغاز در اخلاق عملی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران، 1380.
16 . نحوی، سیف الله، نقش خانواده در پیشگیری از انحرافات، نورالسجاد، قم، 1388.
17. نوری، حسین، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل البیت الإحباد التراث، چاپ اول، 1408ه.ق، ج15. (نرم افزار جامع الأحادیث نور2)
18. www.aftab.ir
20. www.mogiran.com
21. http//shafcabadi.blogfa.com