مراسم سوگواری شب عاشورای حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام برگزار شد
در شب عاشورای حسینی، مراسم سوگواری سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی و جمعی از مسئولان و قشرهای مختلف مردم در حسینیهی امام خمینی رحمهالله برگزار شد.
در این مراسم حجتالاسلام و المسلمین عالی در سخنانی، دعوت و فراخوان حضرت سیدالشهداء علیهالسلام برای یاری دین خدا را یک دعوت فرا تاریخی و فراگیر خواند و گفت: ظاهر این دعوت، درخواست کمک و یاری است اما در واقع، امام حسین علیهالسلام بهدنبال دستگیری، شفاعت و رساندن جذبههای الهی به بشریت برای نجات آنهاست.
وی برخورداری از قلب و ضمیر روشن را لازمهی توفیق برای اجابت این دعوت انسانساز دانست و افزود: «دنیازدگی»، «فرار از انتخاب راه حق»، «شرط گذاشتن برای یاری دین خدا» و «اولویت دادن به دغدغههای شخصی در مقابل دعوت ولیّ خدا» از جمله موانعی است که انسان را از اجابت دعوت همیشگی حضرت سیدالشهداء علیهالسلام و قرار گرفتن در حلقهی نورانی محبین ایشان باز میدارد.
در این مراسم همچنین آقایان اکبری و کریمی به ذکر مصیبت حضرت امام حسین علیهالسلام و نوحهخوانی پرداختند.
فرم در حال بارگذاری ...
روزشمار محرم- روز عاشورا
روز عاشورا
و اینك میدانی دوباره، اینك 72 یار و هزاران دشمن كینه توزی كه رحم و مروّت را از ازل نیاموخته اند. اینك عاشورا كه هر چه از آن بگوییم كم گفته ایم، از برخوردهای جلاّدانه سپاه عمر بن سعد، یا عنایات و الطاف سیدالشهداء علیه السلام .
سردارانی، سپاه عظیمی را به سوی جهنم رهبری مي كردند و امام معصومی لشكر كم تعداد خود را به بهشت بشارت ميداد… و سرانجام شهادت، خون، نیزه، عطش و اطفال، تازیانه و سرهای بریده، آه از اسارت و شام، آه از خرابه و…
...
تا به قتلت عدو شتاب گرفت چرخ را سخت اضطراب گرفت
ریخت خون مقدّست به زمین آسمان زاشك آب گرفت
ابر خون ماه عارضت پوشاند همه گفتند آفتاب گرفت
ناله مصطفی به گوش رسید موج خون زچشم بوتراب گرفت
شد سیه رنگ آسمان از خشم كه زخونت زمین خضاب گرفت
آن تن پاره پاره را دربر گه سكینه گهی رباب گرفت
شست زینب زاشك جسمت را بلكه از چشم خود گلاب گرفت
بر تن پاره پاره داد سلام زآن بریده گلو جواب گرفت
هردم از زخم بيحساب تَنَتْ خم شد و بوسه بيحساب گرفت(شعر از غلامرضا سازگار. )
منبع: سایت شهید آوینی
فرم در حال بارگذاری ...
روزشمار محرم-چهار حادثه مهم شب عاشورا
چهار حادثه مهم شب عاشورا
1. در شب عاشورا به “محمد بن بشیر حضرمی” یكی از یاران امام حسین علیه السلام خبر دادند كه فرزندت در سرحدّ ری اسیر شده است. او در پاسخ گفت: ثواب این مصیبت او و خود را از خدای متعال آرزو ميكنم و دوست ندارم فرزندم اسیر باشد و من زنده بمانم. امام حسین علیه السلام چون سخن او را شنید فرمود: خدا تو را بیامرزد، من بیعت خود را از تو برداشتم، برو و در آزاد كردن فرزندت بكوش.
محمد بن بشیر گفت: در حالی كه زنده هستم، طعمه درندگان شوم اگر چنین كنم و از تو جدا شوم.
امام علیه السلام پنج جامه به او داد كه هزار دینار ارزش داشت و فرمود: پس این لباسها را به فرزندت كه همراه توست بسپار تا در آزادی برادرش مصرف كند.25
...
2. امام حسین علیه السلام در سخنرانی شب عاشورا خبر از شهادت یاران خود داد و آنان را به پاداش الهی بشارت داد. در این مجلس “قاسم بن الحسن” به امام علیه السلام عرض كرد: آیا من نیز به شهادت خواهم رسید؟ امام با عطوفت و مهربانی فرمود: فرزندم! مرگ در نزد تو چگونه است؟ عرض كرد: ای عمو! مرگ در كام من از عسل شیرینتر است. امام علیه السلام فرمودند: آری تو نیز به شهادت خواهی رسید بعد از آنكه به رنج سختی مبتلا شوی، و همچنین پسرم عبداللّه (كودك شیرخوار) به شهادت خواهد رسید.pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">قاسم گفت: مگر لشكر دشمن به خیمهها هم حمله ميكنند؟ امام علیه السلام به ماجرای شهادت عبداللّه اشاره نمودند كه قاسم بن الحسن تاب نیاورد و زارزار گریست و همه بانگ شیون و زاری سر دادند.263. امام علیه السلام در شب عاشورا دستور دادند برای حفظ حرم و خیام، خندقی را پشت خیمه ها حفر كنند. حضرت دستور داد به محض حمله دشمن چوبها و خار و خاشاكی كه در خندق بود را آتش بزنند تا ارتباط دشمن از پشت سر قطع شود و این تدبیر امام علیه السلام بسیار سودمند بود.27
4. مرحوم شیخ صدوق در كتاب ارزشمند “امالی” نوشته است: شب عاشورا حضرت علياكبر علیه السلام و 30 نفر از اصحاب به دستور امام علیه السلام از شریعه فرات آب آوردند. امام علیه السلام به یاران خود فرمود: برخیزید، غسل كنید و وضو بگیرید كه این آخرین توشه شماست.28
25. الملهوف، ص39.
26. نفس المهموم، ص230.
27. الامام الحسین و اصحابه، ص257.
28. امالی شیخ صدوق، مجلس30.
فرم در حال بارگذاری ...
مراسم عزاداری شب تاسوعای حسینی علیهالسلام برگزار شد
مراسم عزاداری شب تاسوعای حسینی با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی و جمعی از مسئولان و قشرهای مختلف مردم در حسینیه امام خمینی رحمهالله برگزار شد.
در این مراسم، حجتالاسلاموالمسلمین پناهیان در سخنانی با اشاره به نمونههایی از عوامل نفوذی و نفوذپذیر در تاریخ اسلام و آسیبهای سنگینی که از سوی این افراد به جامعهی اسلامی وارد شده است، گفت: ایجاد تفرقه و دودستگی از جمله بسترهای نفوذ دشمن است و برای جلوگیری از نفوذ باید دشمن و شیوههای نفود او را شناخت و همچنین از قرارگرفتن نفوذپذیران در مراکز تصمیمسازی و تصمیمگیری جلوگیری کرد.
وی، ولایتگریزی را یکی از شاخصههای اصلی نفوذپذیران دانست و افزود: باور به قدرت درونی و تقویت عناصر اقتدار داخلی، راه نفوذ دشمن را مسدود میکند و برنامهریزی و عمل مسئولان نیز باید بهگونهای باشد که امید دشمن را ناامید کند.
همچنین در این مراسم آقایان سماواتی و مطیعی به ذکر مصیبت و نوحهسرایی در رثای حضرت سیدالشهدا و حضرت ابالفضلالعباس علیهماالسلام پرداختند.
فرم در حال بارگذاری ...
برگزاری اولین شب مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
مراسم عزاداری سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفای ایشان، با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد.
در این مراسم که هزاران نفر از اقشار مختلف مردم و جمعی از مسئولان نظام حضور داشتند، حجت الاسلام والمسلمین صدیقی با تبیین ویژگیها و اهداف قیام تاریخ ساز عاشورا، ازخودگذشتگی را ویژگی مهم حماسه سازان این واقعه خواند و گفت: حضرت امام حسین علیهالسلام پرچمدار ایثار و ازخودگذشتگی بود و نهضت ایشان در ادامه نهضت حضرت رسول الله صلیالله علیه و آله و سلم بود.
همچنین در این مراسم آقایان انسانی و منصور ارضی به ذکر مصیبت و مرثیهخوانی پرداختند.
مراسم عزاداری حضرت سیدالشهدا علیه السلام تا یکشنبه سوم آبان (دوازدهم محرم) ادامه خواهد داشت.
فرم در حال بارگذاری ...
تاسوعا و عاشورا به چه معنا است وآیا قبل از شهادت امام حسین (ع)تاسوعا و عاشورا وجود داشت؟
عاشورا از ریشة عشر به معنای ده و دهم و تاسوعا از ریشه تسع به معنای نه و نهم است .
این لفظ فقط بر نهمین و دهمین روز محرم اطلاق شده است.
به لحاظ آن که حوادث مهم کربلا در روز نهم و دهم ماه محرم الحرام اتفاق افتاد، این دو روز را برجسته تر نموده و به نام تاسوعا و عاشورا یعنی روز نهم و دهم محرم الحرام در فرهنگ مسلمانان به ویژه شیعیان از جایگاه خاصی بهره مند شد.
ابن اثیر در کتاب «نهایه» میگوید: «عاشورا یک اسم اسلامی است» .(1)
همین مطلب را طریحی در «مجمع البحرین» گفته است. (2)
البته پیش از واقعه کربلا ، هم پیامبر اسلام(ص) و هم حضرت علی(ع) شهادت امام حسین(ع) را در کربلا پیشگویی کرده بودند. امام حسین(ع) نیز شهادت خود را پیشگویی کرده، به برخی از پیامبران پیشین نیز شهادت آن حضرت وحی شده بود. (3).
پس از آن که حضرت امام در کربلا به شهادت رسید، روز عاشورا میان مردم به روز حزن و اندوه شناخته شد و شیعیان علی(ع) آن روز را روز عزا و عزاداری قرار دادند . از این رو به نام عاشورای حسینی شهرت یافت.
...
امام صادق(ع) فرمود: و أمّا یوم عاشورا فیوم أصیب فیه الحسین(ع) صریعاً بین أصحابه و أصحابه حوله صرعی عراة؛(4) عاشورا روزی است که حسین(ع) میان یارانش کشته شد و بر زمین افتاد. یاران او نیز پیرامون او به خاک افتاده و عریان بودند.pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">روز نهم محرّم، تاسوعای سال 61 هجری امام حسین و یارانش در محاصرة نیروهای دشمن بودند. در این روز دشمن آب را به روی اهل بیت امام حسین(ع) و یاران او بسته بود.این روز به دلیل این که بر اهل بیت سخت گذشت و شاید یکی از روزهای بسیار سخت و مصیبتبار برای خاندان پیامبر بود،به عنوان تاسوعای حسینی، مورد توجه شیعیان قرار گرفت.
امام صادق(ع) فرمود: «تاسوعا روزی است که حسین(ع) و اصحاب او در کربلا محاصره شدند و سپاه شامیان بر ضد آنان گرد آمد. ابن زیاد و عمر سعد از فراهم آمدن آن همه سوار خوشحال شدند و آن روز، حسین(ع) و یارانش را ناتوان شمردند و یقین کردند دیگر برای او یاوری نخواهد آمد و عراقیان او را پشتیبانی نخواهند کرد».(5)
در مقابل شیعیان، بنی امیه و پیروانشان روز عاشورا را روز جشن و سرور قرار دادند. به تدریج دشمنان درباره عاشورا احادیثی ساختند تا آن روز را با فضیلت نشان بدهند، در حالی که آن روز، روز غم و اندوه و مصیبت است. روزی است که بهترین انسان را کشتند، جگر رسول خدا را پاره کردند و زنان و کودکان پیامبر را به اسارت بردند، آیا این روز میتواند روز مبارکی باشد؟!
امام صادق(ع) در همین باره میفرماید: بنی امیه و همراهان آنان از شامیان، نذر کردند که اگر امام حسین کشته شد و به سپاهیان (بنیامیه) آسیبی نرسید و حکومت در خاندان ابی سفیان تثبیت شد، روز عاشورا را عید قرار دهند و به شکرانه پیروزی خود، روزه بگیرند. این عمل، به صورت روش و سنتی میان مردم تاکنون ادامه دارد، که ریشه آن از خاندان ابوسفیان است. در این روز، مردم روزه میگیرند و با شادی، با خویشان و بستگان خود،رفتار میکنند.(6) از این رو در زیارت عاشورا آمده است:
«اللّهم ان هذا یوم تبرّکت به بنو امیّة وابن آکلة الاکباد».(7)
از جمله روایتی که در متون روایی و تاریخی راه یافته آن است که گفته اند: علت نامگذارى روز دهم محرّم به عاشورا آن است که ده نفر از پیامبران به ده کرامت در این روز مورد گرامیداشت الهى قرار گرفته اند.(8) ، در حالی که این سخن صحیح نیست . ابن درید میگوید: «عاشورا یک اسم اسلامی» است و در دوره جاهلیت به این نام معروف نبود. (9)
شیخ عباس قمی با اشاره به همین حدیث به نقل از نویسنده «شفاء الصدور» میگوید: بنی امیه روز عاشورا را مبارک میدانستند. در این روز برای خود خرید میکردند و خرید را در آن روز سنّت کرده بودند.آنان در این روز مراسم عید بر پا میکردند، آن روز را روزه میگرفتند و در آن روز طلب حوائج را مستحب میدانستند، برای همین درباره روز عاشورا فضایل و مناقبی ساختهاند و حتی دعائی هم درباره آن درست کردهاند که اولش این است: «یا قابل توبة آدم یوم عاشورا، یا رافع ادریس الی السماء یوم عاشورا، یا مسکّن السفینة یوم عاشورا یا غیاث ابراهیم من النار یوم عاشورا». اینها را ساختهاند تا امر مشتبه شود. آنان در سخنرانی های خود میگویند: هر نبیّ وسیله و شرفی دارد و در روز عاشورا این شرف زیاد میشود، مانند خاموش کردن آتش نمرود برای ابراهیم، قرار گرفتن سفینه نوح کوه جودی، غرق ساختن فرعون در دریا و نجات حضرت موسی از دست فرعون، نجات حضرت عیسی از دست یهودیان.
شیخ عباس قمی در ادامه میگوید: شیخ صدوق از میثم تمار نقل کرده امت پیامبر، فرزند پیامبر را میکشند و روز عاشورا که فرزند پیامبر را کشتهاند، روز مبارک قرار میدهند! راوی میگوید: به میثم گفتم: چگونه آن روز را روز مبارک قرار میدهند؟ گفت: آنان در فضیلت آن حدیث جعل میکنند و میگویند: روز عاشورا روزی است که خداوند توبه آدم را پذیرفته با اینکه توبه آدم در ذی حجه پذیرفته شده است.آنان میگویند: در عاشورا، یونس از شکم ماهی نجات یافته، در حالی که در ذی قعده از شکم ماهی نجات یافته است. میگویند: روز عاشورا روزی است که کشتی نوح کنار کوه جودی قرار گرفت در حالی که روز هیجدهم ذی حجه قرار گرفت. آنان میگویند: روز عاشورا دریا برای موسی شکافته شد در حالی که در ربیع الاول شکافته شده بود (10).
حضرت امام رضا(ع) میفرماید: «کسی که در روز عاشورا از انجام کارهای مورد نیاز خویش پرهیز نماید، خداوند، حوائج دنیا و آخرت او را برآورده کند و کسی که روز عاشورا را، روز حزن و اندوه و مصیبت و گریه خود قرار دهد، خداوند روز قیامت را، روز شادی و سرور او گرداند و چشمش با دیدن ما در بهشت، روشن گردد.(11)
———————————————————————————————————
پی نوشتها:
1- ابن اثیر ، النهایه فی غریب الحدیث ، ج3 ، ص240
2- طریحی، مجمع البحرین ، ماده عشر ، ج3 ، ص186
3- بحارالانوار، ج 44، ص 223 و ص 250.
4- کافی ،ج4، ص147؛بحار، ج45 ، ص 95 .
5 – سفینه البحار، ج 1، ص 312 (ماده تسع).
6- بحارالانوار ، ج45 ، ص 95 – 96.
7- همان، ج 98، ص 295.
8- حیاة الامام الحسین، ج 3، ص 179.
9- الصحیح من سیرة النبی، ج 4، ص 306 .
10- مفاتیح الجنان، ص 476، اعمال روز عاشورا.
11. سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ص 578، اعمال روز عاشورا.
فرم در حال بارگذاری ...
روزشمار محرم
روز نهم
1. در روز نهم محرم (تاسوعای حسینی) شمر بن ذی الجوشن با نامهای كه از عبیداللّه داشت از “نُخیله” ـ كه لشكرگاه و پادگان كوفه بود ـ با شتاب بیرون آمد و پیش از ظهر روز پنجشنبه نهم محرم وارد كربلا شد و نامه عبیداللّه را برای عمر بن سعد قرائت كرد.
ابن سعد به شمر گفت: وای بر تو! خدا خانه ات را خراب كند، چه پیام زشت و ننگینی برای من آوردهای. به خدا قسم! تو عبیداللّه را از قبول آنچه من برای او نوشته بودم بازداشتی و كار را خراب كردی… .21
...
2. شمر كه با قصد جنگ وارد كربلا شده بود، از عبیداللّه بن زیاد امان نامهای برای خواهرزادگان خود و از جمله حضرت عباس علیه السلام گرفته بود كه در این روز امان نامه را بر آن حضرت عرضه كرد و ایشان نپذیرفت.pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">شمر نزدیك خیام امام حسین علیه السلام آمد و عباس، عبداللّه، جعفر و عثمان (فرزندان امام علی علیه السلام كه مادرشان امالبنین علیه السلام بود) را طلبید. آنها بیرون آمدند، شمر گفت: از عبیداللّه برایتان امان گرفتهام. آنها همگی گفتند: خدا تو را و امان تو را لعنت كند، ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر امان نداشته باشد؟!223. در این روز اعلان جنگ شد كه حضرت عباس علیه السلام امام علیه السلام را باخبر كرد. امام حسین علیه السلام فرمود: ای عباس! جانم فدای تو باد، بر اسب خود سوار شو و از آنان بپرس كه چه قصدی دارند؟
حضرت عباس علیه السلام رفت و خبر آورد كه اینان ميگویند: یا حكم امیر را بپذیرید یا آماده جنگ شوید.
امام حسین علیه السلام به عباس فرمودند: اگر ميتوانی آنها را متقاعد كن كه جنگ را تا فردا به تأخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خدای خود راز و نیاز كنیم و به درگاهش نماز بگذاریم. خدای متعال ميداند كه من بخاطر او نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم.23
حضرت عباس علیه السلام نزد سپاهیان دشمن بازگشت و از آنان مهلت خواست. عمر بن سعد در موافقت با این درخواست تردید داشت، سرانجام از لشكریان خود پرسید كه چه باید كرد؟ “عمرو بن حجاج” گفت: سبحان اللّه! اگر اهل دیلم و كفار از تو چنین تقاضایی ميكردند سزاوار بود كه با آنها موافقت كنی.
عاقبت فرستاده عمر بن سعد نزد عباس علیه السلام آمد و گفت: ما به شما تا فردا مهلت ميدهیم، اگر تسلیم شدید شما را به عبیداللّه ميسپاریم وگرنه دست از شما برنخواهیم داشت.24
21. ارشاد، شیخ مفید، ج2، ص89.
22. انساب الاشراف، ج3، ص184.
23. الملهوف، ص38.
24. ارشاد، شیخ مفید، ج2، ص91.
فرم در حال بارگذاری ...
روزشمار محرم
روز هشتم
1. “خوارزمی” در مقتل الحسین و “خیابانی” در وقایع الایام نوشته اند كه در روز هشتم محرم امام حسین علیه السلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛ بنابراین امام علیه السلام كلنگی برداشت و در پشت خیمه ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را كَند، آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشكها را پر كردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد. هنگامی كه خبر این ماجرا به عبیداللّه بن زیاد رسید، پیكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسیده است كه حسین چاه ميكَند و آب بدست مي آورد. به محض اینكه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسین علیه السلام و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود.17
...
2. در این روز “یزید بن حصین همدانی” از امام علیه السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو كند. حضرت اجازه داد و او بدون آنكه سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟ مگر من مسلمان نیستم؟ گفت: اگر تو خود را مسلمان ميپنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفته ای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن مينوشند از آنان مضایقه ميكنی؟pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من ميدانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حسّاسی قرار گرفتهام و نميدانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش ميسوزم؟ و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه ميدانم كیفر این كار، آتش است؟ ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نميبینم كه بتوانم از آن گذشت كنم.یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه السلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند.18
3. امام علیه السلام مردی از یاران خود بنام “عمرو بن قرظة” را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند.
شب هنگام امام حسین علیه السلام با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند. امام حسین علیه السلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود “عباس” و فرزندش “علياكبر” را نزد خود نگاه داشت. عمر بن سعد نیز فرزندش “حفص” و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص كرد.
در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیه السلام كه فرمود: آیا ميخواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد. یك بار گفت: ميترسم خانهام را خراب كنند! امام علیه السلام فرمود: من خانهات را ميسازم. ابن سعد گفت: ميترسم اموال و املاكم را بگیرند! فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی كه در حجاز دارم. عمر بن سعد گفت: من در كوفه بر جان افراد خانوادهام از خشم ابن زیاد بیمناكم و ميترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند.
حضرت هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نميگردد، از جای برخاست در حالی كه ميفرمود: تو را چه ميشود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد. به خدا سوگند! من ميدانم كه از گندم عراق نخواهی خورد!
ابن سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است.19
4. پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامهای به عبیداللّه نوشت و ضمن آن پیشنهاد كرد كه حسین علیه السلام را رها كنند؛ چرا كه خودش گفته است كه یا به حجاز برميگردم یا به مملكت دیگری ميروم. عبیداللّه در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، “شمر بن ذی الجوشن” سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت كند.20
17. وقایع الایام، ج5، ص27؛ مقتل الحسین، خوارزمی، ج1، ص244.
18. كشف الغمة، ج2، ص47.
19. بحارالانوار، ج44، ص388.
20. ارشاد، شیخ مفید، ج2، ص82.
فرم در حال بارگذاری ...
روزشمار محرم
روز هفتم
1. در روز هفتم محرم عبید اللّه بن زیاد ضمن نامهای به عمر بن سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین امام حسین و یاران، و آب فرات فاصله ایجاد كرده و اجازه نوشیدن آب به آنها ندهد.15
عمر بن سعد نیز بدون فاصله “عمرو بن حجاج” را با 500 سوار در كنار شریعه فرات مستقر كرد و مانع دسترسی امام حسین علیه السلام و یارانش به آب شدند.
2. در این روز مردی به نام “عبداللّه بن حصین ازدی” ـ كه از قبیله “بجیله” بود ـ فریاد برآورد: ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند كه قطرهای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی!
امام علیه السلام فرمودند: خدایا! او را از تشنگی بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده.
حمید بن مسلم ميگوید: به خدا سوگند كه پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی كه بیمار بود، قسم به آن خدایی كه جز او پروردگاری نیست، دیدم كه عبداللّه بن حصین آنقدر آب ميآشامید تا شكمش بالا ميآمد و آن را بالا ميآورد و باز فریاد ميزد: العطش! باز آب ميخورد، ولی سیراب نميشد. چنین بود تا به هلاكت رسید.16
15. انساب الاشراف، ج3، ص180.
16. ارشاد شیخ مفید، ج2، ص86.
فرم در حال بارگذاری ...
برپايي مراسم عزاداري ابا عبدالله الحسين (عليه السلام) در مدرسه علميه امام خميني(ره) رباط كريم
اين مراسم با حضور طلاب ، دانش آموختگان، خانواده شهدا و عموم مردم در سطح شهرستان رباط كريم برگزار گرديد .
در اين مراسم سركار خانم خاني به سخنراني پيرامون نقش زنان در واقعه عاشورا پرداختند ايشان با اشاره به نقش موثر بانوان در جامعه عنوان داشتند كه در واقعه عاشورا زنان نقش بسزايي را ايفا نمودند زناني چون همسر زهير كه تمام تلاش خود را نمود تا همسرش در كنار امام حسين (عليه السلام) باشد و سر انجام هم موفق شد و همسرش در ركاب امام به شهادت رسيد بانويي چون حضرت رباب (سلام الله عليها) كه بعد از واقعه عاشورا زمينه ساز خطبه خواني حضرت زينب (سلام الله عليها) در مجلس يزيد بوده و وقايع عاشورا را يك به يك زنده مي نمودند وبه مردم يادآوري مي كردند .
ايشان در ادامه افزودند زنان در عصر حاضر بايد دنباله رو راه زنان عاشورا باشند و با تمام تلاش خود پشتيبان ولايت بوده و زمينه ساز ظهور حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) باشند و بدانند نقش ايشان بيشتر از مردان نباشد كمتر از آنان نيست زيرا تربيت فرزندان ولايت مدار و خداجو به عهده مادران است پس نقش خود را در خانواده كم نبينند و تمام تلاش خود را براي ساختن جامعه اي متدين و رهرو ولايت انجام دهند.
فرم در حال بارگذاری ...
نيايش، هنگام طلب باران پس از قحطى و خشكسالى
صحیفه سجادیه
ترجمه :
19.خدايا، ما را بوسيله باران سيراب ساز، و رحمتت را به باران فراوانت از ابرى كه براى رويانيدن گياه زيبا و بهجت انگيز در همه آفاق زمينت روان گشته بر ما بگستران و با شكوفا ساختن و مايه بستن شكوفه، سرزمينهاى خود را حياتى تازه بخش، و فرشتگان نويسنده اخبار و آثار را شاهد و ناظر بر سقايت نافعى ساز از لطف خود كه مايه بخشندگيش برقرار و فيض بارندگيش دامنه دار باشد، تند بارانى كه آنچه را كه فرو مرده به فيضش زنده كنى، و آنچه را كه از دست رفته است باز آرى، و هر آن نعمت را كه از مخزن كرمت آمدنى است به خان احسانت بر آرى و در دسترس خلق خود بگذارى و روزها را بوسيله آن بيفزائى، و از آسمان لطفت ابرى را چشم همى داريم كه انبوه و فشرده و بى خطر و بىضرر و فراگيرنده و خروشنده باشد و بارانش خسته كننده و برقش فريب دهنده نباشد.
...
خدايا ما را از بارانى فريادرس قحط زدا و روياننده گل و گياه خرمى بخش صحرا و چمن سرسبز كننده دشت و دمن پهناور و دامنه دار و سرشار و مايه دار سيراب ساز كه بوسيله آن گياه بپا خاسته را از پژمردگى به خرمى بازارى، و فيض آن را موميائى شكستگى گياهان شكسته قرار دهى.pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">خدايا ما را چنان سقايت كن كه از بركت آن آب در تل و تپه ها به راه اندازى و چاه ها را پر آب سازى و نهرها را روان كنى، و درختان را خلعت سبز بپوشانى، و نرخها را در همه شهرها ارزان نمائى و چهارپايان و خلايق را سرزنده سازى و روزى هاى پاكيزه را براى ما كامل گردانى و كشت و زرعمان را برويانى و پستانها را پر شير كنى و نيروئى بر نيروى ما بيفزائى.خدايا سايه آن ابر را بر ما سموم مساز، و سرديش را بر ما شوم مگردان، و بارانش را بر ما عذاب قرار مده و آبش را در كام ما تلخ و شور مگردان.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و بركات آسمانها و زمين را روزى ما ساز. زيرا كه تو بر هر چيز كمال قدرت دارى
مفید بود!
فرم در حال بارگذاری ...
نيايش، هنگامى كه خطرى از او مى گذشت، يا مطلبى كه داشت بزودى بر آورده مى شد
صحیفه سجادیه
ترجمه :
18.خدايا سپاس ترا بر نيكوئى قضايت، و بر آنچه از من بگرداندى از بلايت. پس نصيب مرا از رحمت خود، در اين عافيت عاجل و نعمت دنياى زائل منحصر مساز كه بوسيله آنچه دوست دارم بدبخت شوم، و ديگرى به سبب آنچه من ناپسند دارم خوشبخت گردد و در صورتى كه آن عافيت كه روز را در آن به شب برده يا شب را در آن به روز آورده ام مقدمه بلائى دائم و وبالى مستمر باشد، پس آن بلا و وبال را كه برايم به تأخير افكنده اى پيش انداز و آن نعمت و عافيت را كه پيش انداخته اى به تأخير افكن، زيرا چيزى كه پايانش بقا است، كم نيست. و بر محمد و آلش رحمت فرست.
فرم در حال بارگذاری ...
نيايش، هنگامى كه شيطان را بياد مى آورد و از او و دشمنى و مكر او، به خدا پناه مى برد
صحیفه سجادیه
ترجمه :
17.خدايا ما بتو پناه مى بريم از وسوسه هاى شيطان رجيم، و مكره اى او، و از اعتماد به هوس هاى باطلش كه در دل ما مى افكند و وعده هايش و فريب و دام هايش و از آنكه در گمراه كردن ما از طريق طاعت تو و استخدام ما در معصيت تو، خود را به طمع اندازد، و يا چيزى كه او پيش ما زيبا جلوه داده در نظرمان زيبا آيد و يا چيزى را كه بما ناپسند نشان داده بر ما گران آيد.
...
خدايا او را بوسيله عبادتت از ما بران، و به سبب سعى ما در راه محبتت به خاك ذلت بسر در افكن، و ميان ما و او حجابى قرار ده، كه آن را ندرد، و سد نيرومندى كه آن را نشكافد خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و شيطان را بوسيله سرگرمى با بعضى از دشمنانت از ما منصرف ساز، و ما را به حسن رعايت خود، از او نگاهدار، و مكرش را از ما دفع كن، و او را از برابر ما به هزيمت بران و نقش پايش را از حدود ما بزداى.pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و ما را از هدايتى كه در ثبات و دوام مانند ضلالت او باشد، بهره مند ساز، و در مقابل گمراهى او از تقوى توشه ده، و در مسير عفت و پرهيز، براهى مخالف راه مهلكه انگيز او روان ساز. خدايا، براى او در دلهاى ما مدخلى قرار مده و در محيط زندگى ما منزلى فراهم مساز. خدايا، و هر باطلى را كه در نظر ما بيارايد، پس آن را بما بشناسان، و چون آن را بما بشناساندى، پس ما را از آن نگاهدار، و ما را براه و رسم فريب دادن شيطان بينا ساز، و به آنچه براى مبارزه با او لازم است ملهم نماى و از خواب غفلتى كه از تمايل و اعتماد به او رخ دهد بيدار كن، و بوسيله توفيق خود ما را در مخالفت او نيكو يارى ده.خدايا و انكار كار او را در دلهاى ما بياميز و مراد ما را در گسستن گره هاى نيرنگش آسان برآور.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و تسلط شيطان را از ما بگردان، و اميدش را از ما قطع كن، و او را از حرص به گمراه كردن ما دفع نماى.
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و پدران و مادران و فرزندان و عشيره و خويشان و نزديكان و همسايگان ما را از مردان مؤمن و زنان مؤمنه از شر او در سنگرى محكم و قلعه اى رفيع و پناهگاهى منيع قرار ده، و ايشان را براى رفع شر او در زره هاى نگاهدارنده اى بپوشان و براى مبارزه او سلاحهائى بران عطا فرماى.
خدايا و اين خواهش مرا تعميم ده در باره هر كس كه به پروردگاريت گواهى دهد، و به يگانگيت اخلاص ورزد، و از روى حقيقت عبوديت براى تو با شيطان دشمنى كند، و در معرفت علوم ربانى از جانب تو بر ضد او يارى جويد.
خدايا هر گرهى را كه شيطان بزند بگسل و آنچه را كه فرو بندد بگشاى، و هر تدبيرى را كه بينديشد در هم شكن، و چون عزيمتى كند او را بازدار، و آنچه را كه محكم كند نقض فرماى.
خدايا سپاهش راشكست ده، و مكرش را باطل ساز، و پناهگاهش را ويران كن و بينيش را به خاك بساى.
خدايا ما را در سلك دشمنان او قرار ده، و از شمار دوستانش بر كنار كن، تا چون آهنگ فريب ما كند فرمانش رانبريم و چون ما را بخواند اجابتش نكنيم: هر كه را از ما اطاعت كند به دشمنى شيطان فرمان دهيم، و هر كه را از نهى و منع ما پيروى كند از متابعتش منع كنيم.
خدايا بر محمد خاتم پيغمبران و سرور رسولان، و بر اهل بيت پاكان و پاكيزگانش رحمت فرست، و ما را و همه مؤمنين و مؤمنات را از ذمائمى كه از شر آن بتو پناه جستيم پناه ده. و از مخاطرى كه از بيم آن از تو زنهار خواستيم زنهار بخش. و آنچه را كه بوسيله دعا خواستيم بپذير، و آنچه را از ذكرش غفلت كرديم بما عطا فرماى، و آنچه را فراموش كرديم براى ما محفوظ دار، و ما را به اين وسيله به درجات صالحين و مراتب مؤمنين انتقال ده، دعاى ما را اجابت فرماى، اى پروردگار جهانيان.
فرم در حال بارگذاری ...
نيايش، هنگامى كه از گناهان خود طلب گذشت مى كرد، يا در طلب عفو از عيوب خود زارى مى نمود
صحیفه سجادیه
ترجمه :
16.خدايا اى كسى كه گنهكاران بوسيله رحمتش طلب فرياد رسى مى كنند، و اى كسى كه بيچارگان به ياد احسانش پناه مى برند. و اى كسى كه دل وحشت زدگان از وطن دور گشته، و اى غمگسار غم ديدگان دل شكسته. و اى فريادرس هر تنهاى درمانده، و اى مددكار هر محتاج عقب رانده. توئى كه همه چيز را به علم و رحمتت فرا گرفته اى، و توئى كه براى هر آفريده در نعمتهايت بهره اى برقرار كرده اى. و توئى كه عفوت بر عقابت غالب است، و توئى كه رحمتت بر غضبت سابق است و توئى كه عطايت از منعت فزون است، و توئى كه آفريدگان همگى در محيط توانگريت گنجيده اند.
...
و توئى كه از هر كه به او نعمت بخشى توقع پاداش ندارى، و توئى كه در عقاب عاصيان افراط نمى كنى. و من اى معبود من، آن بنده توأم كه چون او را به دعا فرمان دادى، گفت: لبيك؛ و سعديك اينك منم اى پروردگار من كه در پيشگاهت به خاك افتاده ام، منم كه بار خطاها پشتم را گران كرده، و منم كه گناهان عمر مرا بسر برده، و منم كه از سر نادانى ترا عصيان كرده ام، در صورتى كه تو از طرف من سزاوار عصيان نبوده اى. آيا تو اى معبود من بر هر كه ترا بخواند رحم كنندهاى تا در دعا بكوشم؟ يا هر كه را پيشت بگريد آمرزندهاى، تا در گريه شتاب كنم؟ يا از هر كه برسم تذلل روى خويش را در پيشگاهت به خاك سايد، در گذرندهاى؟ يا هر كه را از سر توكل از فقر خود به تو شكايت كند بى نياز كننده اى؟pan style="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">خداوندا آنكه را جز تو دهنده اى نمى يابد، نوميد مگردان. و كسى را كه از تو به غير تو بى نياز نمى شود وا مگذار اى معبود من! پس بر محمد و آلش رحمت فرست، و اكنون كه از روى حقيقت به تو رو آوردهام، روى از من مگردان، و در صورتى كه روى دل را به تو متوجه ساخته ام محرومم مكن. و در اين حال كه در پيشگاهت ايستاده ام، دست رد بر سينه ام مگذار توئى كه خود را به رحمت توصيف كرده اى. پس بر محمد و آلش رحمت فرست، و بر من رحمت آور. و توئى كه خود را خطابخش ناميدهاى پس از من در گذر. تو اى معبود من هم اكنون اشك مرا از خوف خود و پريشانى دلم را از ترس خويش، و لرزيدن اعضايم را از هيبت خود، مى بينى. همه اينها در اثر شرمندگيم از سوء رفتار خويش است. و به اين جهت از شدت زارى به درگاه تو صدايم گرفته و زبانم از راز و نياز با تو كند شده. پس سپاس ترا اى معبود من چه بسا، عيبها كه بر من مستور ساخته اى و مرا از افشاى آن رسوا نكرده اى! و چه بسا گناه كه بر من پوشيده اى و مرا به آن شهره نساخته اى و چه بسا آلودگي ها و زشتي ها كه بجا آورده ام و پرده آن را بر من ندريده اى! و طوق آزار ننگ آن را بر گردنم نيفكنده اى. و زشتي هايش را بر همسايگان عيب جو و حسودان نعمتى كه به من بخشيده اى آشكار نساخته اى! آنگاه اين همه مرحمتها مرا از تعقيب بدي هائى كه از من سراغ دارى باز نداشته است پس كيست كه از من اى معبود من به خير و صلاح خود نادانتر، و از بهره خود غافلتر، و از اصلاح و تهذيب نفس خود دورتر باشد؟ در صورتى كه رزقى را كه بر من روان ساخته اى در معصيتهائى كه مرا از آن نهى كردهاى صرف مى كنم! و كيست كه بيش از من به قعر باطل فرو رفته و بر اقدام به بدى جرأت ورزيده باشد. در آن هنگام كه بر سر دو راه دعوت تو و دعوت شيطان مى ايستم پس دعوت شيطان را با چشم باز و حواس جمع مى پذيرم. در صورتى كه يقين دارم كه دعوت تو به بهشت و دعوت او بسوى جهنم منتهى مى شود.منزهى تو كه از جانب من سزاوار چنين رفتار باشى چه شگفت انگيز است آنچه من در باره خويش به آن گواهى مى دهم، و آن كارهاى پنهانيم كه خود آن را بر مى شمارم. و عجب تر از آن بردبارى تو از من و درنگ كردنت از مؤاخذه سريع من است! و اين نه از جهت گرامى بودن من پيش تو است. بلكه از جهت مداراى تو با من و تفضلت بر من است: تا از نافرمانى خشمانگيز تو باز ايستم، و خود را از گناهان فرساينده خويش باز دارم. و از جهت آن است كه عفو تو از من در نظرت از عقوبتم خوشايندتر است. بلكه من اى معبود من گناهم بيشتر، و آثارم زشت تر، و كردارم بدتر، و تهورم در باطل سختتر، و تنبهم در مقام اطاعت تو ضعيف تر و آگاهى و مراقبتم نسبت به تهديد تو كمتر از آن است كه عيوب خود را براى تو بشمارم. يا بر ياد كردن گناهانم قادر باشم و منظورم از اين اعتراف جز آن نيست كه از روى طمع در مهربانى تو كه صلاح كار گنه كاران در آن است كه آزادى گردن هاى خطاكاران به آن است خويش را سرزنش كنم.
خدايا و اين گردن من است كه طوق و بند گناهان آن را باريك كرده. پس بر محمد و آلش رحمت فرست. و به عفو خود آن را آزاد ساز. و اين پشت من است كه باز خطاها آن را سنگين ساخته، پس بر محمد و آلش رحمت فرست و به انعام خود آن را سبك ساز. اى معبود من، اگر چندان در برابر تو بگريم كه پلك هاى هر دو چشمم بيفتد، و اگر چندان صدا به گريه بلند كنم كه صوتم قطع شود، و اگر چندان برايت بپا ايستم كه هر دو پايم آماس كند، و آنقدر برايت ركوع كنم كه استخوان هاى پشتم از هم بپاشد. و آنقدر ترا سجده كنم كه چشم هايم از كاسه به درد آيد، و در دوره عمر خود خاك زمين بخورم و تا پايان زندگى آب خاكستر آلود بنوشم، و در اثناى اين احوال آنقدر ذكر ترا بگويم كه زبانم از كار فروماند، سپس از روى شرمندگى از تو چشمم را به آفاق آسمان نگشايم، با اين همه سزاوار محو يكى از گناهانم نخواهم بود. و اگر در آن هنگام كه مستوجب آمرزشت شوم مرا بيامرزى. و در آن زمان كه مستحق عفو تو گردم از من درگذرى، پس همانا كه آن آمرزش و عفو در حق من از جهت استحقاق من لازم نيامده، و من از روى سزاوارى شايسته آن نشده ام، زيرا جزاى من در اولين بار كه ترا عصيان كرده ام جهنم بوده و به اين جهت اگر مرا عذاب فرمائى در باره من ستمكار نخواهى بود!
پس اكنون كه مرا به ستارى خود مستور داشته اى، و رسوا نكرده اى، و به كرم خود با من مدارا كردهاى و در عقابم شتاب ننموده اى، و به تفضل خود درباره ام حكم كرده اى، و نعمتت را از من نگردانده اى، و احسانت را نسبت به من تيره و آلوده نساخته اى پس بر طول تضرع و شدت مسكنت و بدى حالم رحمت آورد. خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست، و مرا از گناهان نگاهدار و به فرمانبردارى وادار و حسن انابت را روزيم كن، و به توبه پاكم ساز، و با نگهدارى خود تأييدم كن، و به عافيت روبراهم نماى، و شيرينى آمرزش را به من بچشان، و مرا رها شده عفو و آزاد گشته رحمت خود قرار ده، و برات ايمنى از خشم خود برايم بنويس، و مرا هم اكنون نه در آينده به آن ايمنى و نشانهاى در آن به من معرفى كن كه به آسانى آن را دريابم، زيرا كه اين كار براى تو در جنب قوتت دشوار نيست. و ترا در قدرتت دچار مشكلى نمى سازد، و تو بر هر چيز به منتهى درجه قدرت دارى.
فرم در حال بارگذاری ...
نيايش هنگامى كه بيمار مى شد يا اندوه يا گرفتارئى بر او وارد مى گشت
صحیفه سجادیه
ترجمه :
15. خدايا سپاس ترا بر آن نعمت تندرستى كه پيوسته در فضاى آن مى گشتم. و سپاس ترا بر علتى كه اكنون در بدنم پديد آورده اى. زيرا نمى دانم اى معبود من كه كدام يك از اين دو حال براى شكر تو سزاوارتر است، و كدام يك از اين دو وقت به ستايش تو اولى است!
زمان تندرستى كه روزي هاى پاكيزه ات را بر من گوارا ساخته بودى، و مرا براى طلب خشنودى و فضل خود نشاط بخشيده بودى. و بوسيله آن، بر طاعتى كه به انجامش موفقم مى داشتى، نيرو بخشيده بودى؟ يا در زمان بيمارئى كه مرا به آن آزموده اى، و نعمت دردهائى كه به من تحفه فرستادهاى تا گناهانى را كه از آن گرانبار شده ام تخفيف بخشى، و مرا از بديهائى كه در آن فرو رفته ام پاك سازى، و به فرا گرفتن توبه متنبهم كنى. و بوسيله تذكر نعمت سلامت پيشين گناه بزرگم را محو نمائى. و حال آنكه در خلال اين احوال اعمال پاكيزهاى وجود دارد كه دو فرشته كاتب اعمال برايم نوشته اند: اعمالى كه فكر آن به خاطرى نگذشته، و زبانى به آن گويا نشده، و هيچ كدام از اعضاء در انجامش رنج نبرده است. بلكه از روى تفضل تو بر من و احسانت در باره من نوشته شده است.
...
خدايا پس بر محمد و آلش رحمت فرست و هر چه را كه برايم پسنديده اى در نظرم محبوب ساز. و تحمل آنچه را كه بر من وارد ساخته اى آسان فرماى و مرا از آلودگى اعمال پيشينم پاك ساز و از شر افعال ناستوده اى كه از اين پيش مرتكب شده ام بپيراى. و از لذت عافيت كاميابم كن،و گوارائى سلامت را به من بچشان، و بيرون شدنم از اين بيمارى را بسوى عفو و انتقالم از اين در افتادن را بسر منزل گذشت، و بيرون شدنم از اين اندوه را بسوى رحمت، و نجات يافتنم از اين شدت را بسوى گشايش خودت قرار ده، زيرا توئى كه بى شرط استحقاق، احسان مى كنى. و بدون سابقه، نعمت عظيم مى بخشى. و توئى بخشايشگر كريم. و صاحب عظمت و تكريم.
فرم در حال بارگذاری ...