زیارت غدیریه در نگاه بزرگان
علمای مکتب اهل بیت: هم بر این زیارت تأکید دارند:
* مرحوم شیخ عباس قمی
شیخ عبّاس قمی در مفاتیح الجنان در مورد این زیارت نوشته اند: روایت شده به خواندن آن زیارت، در هر وقت و هر کجا که شخص باشد… ما در کتاب هدیه الزائرین به سند این زیارت اشاره کردیم و این که زیارت را هر روز از نزدیک و دور می شود خواند و این فایده جلیله ای است که البته راغبان در عبادت و شآئقان زیارت حضرت شاه ولایت آن را غنیمت خواهند شمرد.
مرحوم شیخ عباس قمی، کتاب دیگری به نام «هدیه الزائرین» دارد. وی در این کتاب در زمینه اتقان سند و استحکام صدور این زیارت می نویسد: شیخ جلیل محمد بن المشهدى یکى از بزرگان علما است. وی در مزار کبیر براى این زیارت شریف، سند بسیار معتبرى ذکر نموده که کمتر خبرى به قوت سند او میرسد…
...
از ابى القاسم حسین بن روح و عثمان بن سعید عَمرى از ابى محمد حسن بن على العسکرى از پدرش امام هادى (علیه السلام) و این سلسله شریف، همه از اعیان علما و شیوخ طائفه و رؤساى مذهب اند و جناب ابوالقاسم حسین بن روح و عثمان بن سعید، هر دو از نواب امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند و بعد از تأمل معلوم می شود که در تمام زیارات مأثوره، زیارتى به این وجه از صحت و اعتبار و قوت سند پیدا نمی شود.* آیت الله وحید خراسانی
آیت الله وحید خراسانی عنوان می کنند: درک خود این زیارت، بدون مبالغه، از عهده تمام حکما و تمام فقها بالاتر است. چند فراز از این زیارت خوانده می شود. منتها آن هایی که عُمری در علم و فکر گذرانده اند، باید در جمله به جمله آن دقّت کنند.
* آیت الله نوری همدانی
آیت الله نوری همدانی هم در دیدار ستاد اعتکاف با معظّم له، ضمن خواستار نگارش شرح بر این زیارت و زیارت جامعه کبیره خاطرنشان کردند: نگارش شرح و توضیح برای این دو زیارتنامه، خدمت بزرگی است؛ مخصوصاً در دنیای کنونی که متأسفانه با سرمایه گذاری های دنیای کفر و پول های عربستان سعودی و قطر، سلفی ها و تکفیری ها پر و بال یافته اند.
* حجت الاسلام والمسلمین شیخ نجم الدین طبسی
استاد بزرگوار، حجت الاسلام والمسلمین شیخ نجم الدّین طبسی هم در جلسه درس خود که در سایت وی نیز آمده است، درباره این زیارت شریف گفته اند: بند بند و کلمه به کلمه زیارت غدیریه امام هادی (علیه السلام) را مطالعه کنید. «السّلام علیک یا دین الله القویم و صراطه المستقیم. اشهد انّ الشّاکّ فیک ما آمن بالرّسول الامین». از زیارات صحیح است. بند بند و کلمه به کلمه اش را مطالعه کنید. به سندهای معتبر رسیده است. در شرایط سخت امام هادی (علیه السلام) بود. … این زیارت را بخوانید؛ ثواب آن جای خود[ فضایل بسیاری] از فضایل مولا در آن آمده است. کلمه به کلمه اش را مطالعه کنید. «دین الله القویم و صراطه المستقیم» تا می رسد به این که: «انّ الشّاک فیک» نه تنها قبول نداشته باشد؛ بلکه تنها شک هم که[در مورد حضرت] بکند: «ما آمن بالرّسول الامین» به رسول امین ایمان نیاورده است.
فرم در حال بارگذاری ...
زيارت روز غدير
و آن چند زيارت است.اول:زيارت روز غدير.از حضرت رضا عليه السّلام روايت شده كه به ابن ابى نصر فرمود:هرجا كه باشى،روز غدير كنار قبر امير المؤمنان عليه السّلام حاضر شو،به درستى كه در اين روز حق تعالى،از مرد مؤمن و زن مؤمنه گناه شصت سال را مىآمرزد،و از آتش جهنم آزاد مىكند و دو برابر آنچه در ماه رمضان و شب قدر و شب فطر آزاد كرده بدانكه براى اين روز شريف چند زيارت نقل شده است:اوّل:زيارت«امين اللّه»كه بيان آن در زيارت دوّم مطلقه گذشت.دوم:زيارتى است كه به سندهاى معتبر از حضرت هادى عليه السّلام نقل شده است،كه با آن زيارت حضرت امير مؤمنان عليه السّلام را در روز غدير در سالى كه معتصم آن حضرت را طلبيده بود زيارت كردند،و كيفيت آن به اين نحو است:چون اراده زيارت نمايى بر بارگاه نورانى بايست.و رخصت بخواه،و شيخ شهيد گفته: غسل مىكنى،و پاكترين جامه هاى خود را مى پوشى،و اذن دخول مى طلبى و مى گويى:اللّهم انّى وقفت على باب و اين همان اذن دخول اول است كه ما در اول باب نقل كرديم،پس پاى راست را پيش بگذار،و داخل شو به نزديك ضريح مقدّس برو و پشت به قبله در برابر ضريح بايست و بگو:
السَّلامُ عَلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ وَ صَفْوَةِ رَبِّ الْعَالَمِينَ أَمِينِ اللَّهِ عَلَى وَحْيِهِ وَ عَزَائِمِ أَمْرِهِ وَ الْخَاتِمِ لِمَا سَبَقَ وَ الْفَاتِحِ لِمَا اسْتُقْبِلَ وَ الْمُهَيْمِنِ عَلَى ذَلِكَ كُلِّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ صَلَوَاتُهُ وَ تَحِيَّاتُهُ السَّلامُ عَلَى أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ وَ عِبَادِهِ الصَّالِحِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ وَ وَارِثَ عِلْمِ النَّبِيِّينَ وَ وَلِيَّ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ مَوْلايَ وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ يَا أَمِينَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ سَفِيرَهُ فِي خَلْقِهِ وَ حُجَّتَهُ الْبَالِغَةَ عَلَى عِبَادِهِ .
...
yle="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">سلام بر محمّد رسول خدا،خاتم پيامبران،و سرور رسولان،و برگزيده پروردگار جهانيان،امين خدا بر وحى و دستورات قطعى الهى،و ختم كننده آنچه گذشته،و گشاينده آنچه خواهد آمد،و چيره بر همه اينها،و رحمت و بركات و درودها و تحيّات خدا بر او باد.سلام بر پيامبران خدا و رسولانش،و فرشتگان مقرّب و بندگان شايستهاش.سلام بر تو اى امير مؤمنان و سرور جانشينان،و وارث دانش پيامبران،ولى پروردگار جهانيان و مولاى من و مولاى مؤمنان،و رحمت و بركات خدا بر او باد.سلام بر تو اى مولاى من اى امير مؤمنان،اى امين خدا بر روى زمينش،و سفير او در خلقش،و حجّت رسايش بر بندگان.السَّلامُ عَلَيْكَ يَا دِينَ اللَّهِ الْقَوِيمَ وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِيمَ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبَأُ الْعَظِيمُ الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ وَ عَنْهُ يُسْأَلُونَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ آمَنْتَ بِاللَّهِ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ وَ صَدَّقْتَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ مُكَذِّبُونَ وَ جَاهَدْتَ [فِي اللَّهِ] وَ هُمْ مُحْجِمُونَ [مُجْمِحُونَ] وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصا لَهُ الدِّينَ صَابِرا مُحْتَسِبا حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ الْمُسْلِمِينَ وَ يَعْسُوبَ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِمَامَ الْمُتَّقِينَ وَ قَائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَخُو رَسُولِ اللَّهِ وَ وَصِيُّهُ وَ وَارِثُ عِلْمِهِ وَ أَمِينُهُ عَلَى شَرْعِهِ وَ خَلِيفَتُهُ فِي أُمَّتِهِ،
سلام بر تو اى دين معتدل خدا،و راه راستش.سلام بر تو اى خبر بزرگى كه آنها در آن اختلاف كردند،و از آن بازخواست شوند.سلام بر تو اى امير مؤمنان،به خدا ايمان آوردى،درحالىكه همه شرك مى ورزيدند،و حق را تصديق گفتى وقتى كه آنان را تكذيب مى نمودند و جاد كردى و آنان از جهاد عقب نشينى مىكردند،خدا را عبادت كردى،درحالى كه خالص نمودى براى او دين را،صبر كردى و به حساب خدا گذاشتى،تا مرگ تو را دررسيد،آگاه باشيد لعنت خدا بر ستمكاران.سلام بر تو اى آقاى مسلمانان و رئيس دين،و پيشواى اهل تقوا،و مقتداى سپيدرويان،و رحمت و بركات خدا بر تو باد شهادت مىدهم كه تويى برادر رسول خدا،جانشين،و وارث علمش،و امين او بر قانونش،و جانشين او در امّتش،
وَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ صَدَّقَ بِمَا أُنْزِلَ عَلَى نَبِيِّهِ وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللَّهِ مَا أَنْزَلَهُ فِيكَ فَصَدَعَ بِأَمْرِهِ وَ أَوْجَبَ عَلَى أُمَّتِهِ فَرْضَ طَاعَتِكَ وَ وِلايَتِكَ وَ عَقَدَ عَلَيْهِمُ الْبَيْعَةَ لَكَ وَ جَعَلَكَ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ كَذَلِكَ ثُمَّ أَشْهَدَ اللَّهَ تَعَالَى عَلَيْهِمْ فَقَالَ أَ لَسْتُ قَدْ بَلَّغْتُ فَقَالُوا اللَّهُمَّ بَلَى فَقَالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ وَ كَفَى بِكَ شَهِيدا وَ حَاكِما بَيْنَ الْعِبَادِ فَلَعَنَ اللَّهُ جَاحِدَ وِلايَتِكَ بَعْدَ الْإِقْرَارِ وَ نَاكِثَ عَهْدِكَ بَعْدَ الْمِيثَاقِ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ تَعَالَى وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى مُوفٍ لَكَ بِعَهْدِهِ وَ مَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهِ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرا عَظِيما وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ الْحَقُّ الَّذِي نَطَقَ بِوِلايَتِكَ التَّنْزِيلُ وَ أَخَذَ لَكَ الْعَهْدَ عَلَى الْأُمَّةِ بِذَلِكَ الرَّسُولُ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ وَ عَمَّكَ وَ أَخَاكَ الَّذِينَ تَاجَرْتُمُ اللَّهَ بِنُفُوسِكُمْ ،
و اوّل كسى كه به خدا ايمان آورد،و آنچه را بر پيامبرش نازد شده بود تصديق كرد،و شهادت مى دهم كه آن حضرت همه آنچه را خدا درباره تو نازل كرد به مردم رساند،و امر خدا را درباره تو با صداى بلند اعلام كرد،و بر امّتش حتمى بودن طاعت و ولايتت را واجب نمود،و بيعت تو را بر عهدّ آنان نهاد،و حضرتت را نسبت به مؤمنان سزاوارتر از خودشان قرار داد،چنانكه خدا خود او را اينچنين قرار داد،سپس پيامبر اسلام خدا را بر مردم شاهد گرفت و فرمود:آيا من آن نيستم كه رساندم.همه گفتند: به خدا آرى.پس فرمود:خدايا گواه باش،و تو براى گواهى و حاكميت بين بندگان بسى.پس خدا لعنت كند منكر ولايتت را بعد از اقرار،و شكننده پيمانت را پس از پيمان بستن،و شهادت مى دهم كه تو به عهد خداى تعالى وفا كردى،و خداى تعالى وفا كننده به عهد خويش براى توست،و هركس به آن پيمانى كه با خدا بسته وفا كند،خدا پاداش بزرگى به او خواهد داد.و شهادت مى دهم كه تويى امير مؤمنان آن حقّى كه قرآن به ولايتت گويا شد،و رسول خدا در اين زمينه براى تو از امّتت پيمان گرفت،و شهادت مى دهم كه تو و عمو و برادرت كسانى هستيد كه با خدا با جانهايتان معامله كرديد،
فَأَنْزَلَ اللَّهُ فِيكُمْ إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْدا عَلَيْهِ حَقّا فِي التَّوْرَيةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ أَشْهَدُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَنَّ الشَّاكَّ فِيكَ مَا آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمِينِ وَ أَنَّ الْعَادِلَ بِكَ غَيْرَكَ عَانِدٌ [عَادِلٌ] عَنِ الدِّينِ الْقَوِيمِ الَّذِي ارْتَضَاهُ لَنَا رَبُّ الْعَالَمِينَ وَ أَكْمَلَهُ بِوِلايَتِكَ يَوْمَ الْغَدِيرِ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ الْمَعْنِيُّ بِقَوْلِ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ وَ أَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيما فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ضَلَّ وَ اللَّهِ وَ أَضَلَّ مَنِ اتَّبَعَ سِوَاكَ وَ عَنَدَ عَنِ الْحَقِّ مَنْ عَادَاكَ.
پس خدا اين آيه را در حق شما نازل كرد:به درستى كه خدا از مؤمنان خريد جانها و اموالشان را،كه در عوض به آنها بهشت براى آنان باشد،و در راه خدا پيكار مى كنند، پس مى كشند و كشته مى شوند،وعدهاى است بر او،محقق شده در تورات و انجيل و قرآن،و كيست كه به عهد خود وفادارتر از خدا باشد،پس شادى كنيد به معامله اى كه انجام داديد،و اين است آن رستگارى بزرگ آنانند توبه كنندگان،عبادت كنندگان،روزه گيران،ركوع كنندگان،سجودكنندگان،امركنندگان به معروف،نهى كنندگان از منكر،و نگهبانان حدود خدا،و به مؤمنان بشارت ده،شهادت مى دهم اى امير مؤمنان،كه شك كننده در باره تو به رسول امين ايمان نيآورده،و اينكه روى گرداننده از ولايت تو به ولايت غير،معاندانه روى گردان از دين است،دين ميانهاى كه پروردگار جهانيان براى ما پسنديده،و آن را روز غدير به ولايت تو كامل نموده است،و گواهى مى دهم كه در اين گفته خداى عزيز رحيم،مقصود تويى:به حقيقت اين است راه راست من،از آن پيروى كنيد،و راههاى ديگر را پيروى ننماييد،كه شما را از راه او پراكنده كند،به خدا سوگند گمراه شد،و گمراه كرد كسى كه از غير تو پيروى نمود،و كسى كه تو را دشمن داشت،ستيزه ورزان از حق روى گرداند.
اللَّهُمَّ سَمِعْنَا لِأَمْرِكَ وَ أَطَعْنَا وَ اتَّبَعْنَا صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ فَاهْدِنَا رَبَّنَا وَ لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا إِلَى طَاعَتِكَ وَ اجْعَلْنَا مِنَ الشَّاكِرِينَ لِأَنْعُمِكَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ لَمْ تَزَلْ لِلْهَوَى مُخَالِفا وَ لِلتُّقَى مُحَالِفا وَ عَلَى كَظْمِ الْغَيْظِ قَادِرا وَ عَنِ النَّاسِ عَافِيا غَافِرا وَ إِذَا عُصِيَ اللَّهُ سَاخِطا وَ إِذَا أُطِيعَ اللَّهُ رَاضِيا وَ بِمَا عَهِدَ إِلَيْكَ عَامِلا رَاعِيا لِمَا اسْتُحْفِظْتَ حَافِظا لِمَا اسْتُودِعْتَ مُبَلِّغا مَا حُمِّلْتَ مُنْتَظِرا مَا وُعِدْتَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ مَا اتَّقَيْتَ ضَارِعا وَ لا أَمْسَكْتَ عَنْ حَقِّكَ جَازِعا وَ لا أَحْجَمْتَ عَنْ مُجَاهَدَةِ غَاصِبِيكَ [عَاصِيكَ] نَاكِلا وَ لا أَظْهَرْتَ الرِّضَى بِخِلافِ مَا يُرْضِي اللَّهَ مُدَاهِنا وَ لا وَهَنْتَ لِمَا أَصَابَكَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ،
خدايا امرت را شنيديم.و اطاعت كرديم و راه راست تو را پيروى نموديم پروردگارا ما را هدايت كن،و بعد از اينكه ما را به طاعتت هدايت كردى دلهايمان را منحرف مساز،و ما را از سپاسگذاران نعمتهايت قرار ده،و شهادت مىدهم كه تو پيوسته با هواى نفس مخالف،و با پرهيزگارى همپيمان،و به فرو خوردن خشم توانا و گذشت كننده از مردم و آمرزنده آنان بودى،و زمانى كه خدا معصيت مىشود خشمناك،و هنگامىكه اطاعت مى شود خشنودى به آنچه خدا با تو پيمان بسته بود عامل بودى،و آنچه نگهدارىاش از تو خواسته شده بود رعايت نمودى،و آنچه به تو سپرده شده بود حفظ كردى،و آنچه از حق بر عهده ات نهاده شده بود رساندى،و آنچه را به آن وعده داده شدى به انتظار نشستى،و شهادت مىدهم كه از روى زبونى محافظه كارى نكردى،و در اثر بىتابى و عجز از گرفتن حقت باز نايستادى،و به خاطر ترس و وحشت،از پيكار با غصبان ولايتت قدم به عقب نگذاشتى،و به علّت سستى بر خلاف آنچه خدا را خشنود م ىكند اظهار خشنودى ننموده،و براى آنچه در راه خدا به تو دررسيده سست نشدى،
وَ لا ضَعُفْتَ وَ لا اسْتَكَنْتَ عَنْ طَلَبِ حَقِّكَ مُرَاقِبا مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ تَكُونَ كَذَلِكَ بَلْ إِذْ ظُلِمْتَ احْتَسَبْتَ رَبَّكَ وَ فَوَّضْتَ إِلَيْهِ أَمْرَكَ وَ ذَكَّرْتَهُمْ فَمَا ادَّكَرُوا وَ وَعَظْتَهُمْ فَمَا اتَّعَظُوا وَ خَوَّفْتَهُمُ اللَّهَ فَمَا تَخَوَّفُوا وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى دَعَاكَ اللَّهُ إِلَى جِوَارِهِ وَ قَبَضَكَ إِلَيْهِ بِاخْتِيَارِهِ وَ أَلْزَمَ أَعْدَاءَكَ الْحُجَّةَ بِقَتْلِهِمْ إِيَّاكَ لِتَكُونَ الْحُجَّةُ لَكَ عَلَيْهِمْ مَعَ مَا لَكَ مِنَ الْحُجَجِ الْبَالِغَةِ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصا وَ جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ صَابِرا وَ جُدْتَ بِنَفْسِكَ مُحْتَسِبا وَ عَمِلْتَ بِكِتَابِهِ وَ اتَّبَعْتَ سُنَّةَ نَبِيِّهِ وَ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ مَا اسْتَطَعْتَ مُبْتَغِيا مَا عِنْدَ اللَّهِ رَاغِبا فِيمَا وَعَدَ اللَّهُ لا تَحْفِلُ بِالنَّوَائِبِ وَ لا تَهِنُ عِنْدَ الشَّدَائِدِ،
و به خاطر ترس و زبونى از خواستن حقّت ناتوان و درمانده نگشتى،پناه به خدا از اينكه چنين باشى،بلكه زمانى كه مورد ستم واقع شدى.به حساب پروردگارت گذاشتى،و كارت را به او واگذار كردى،و ستمكاران را پند دادى ولى نپذيرفتند،و اندرز دادى ولى قبول نكردند،و آنان را از خدا ترساندى،ولى نترسيدند،و شهادت مىدهم كه تو اى امير مؤمنان در راه خدا به حق جهاد كردى،تا اينكه خدا تو را بجوارش فرا خواند،و به اختيارش تو را به جانب خود قبض روح كرد،و حجّتت را بر دشمنانت ختم كرد، با به قتل رساندن تو را،تا حجّت به سود تو و زيان باشد همراه با آنچه براى تو بود از حجّت هاى رسا بر همه خلق.سلام بر تو اى امير مؤمنان،خدا را خالصانه عبادت كردى،و صابرانه در راه خدا جهاد نمودى،و به حساب خدا جانبازى كردى،و به كتابش عمل نمودى،و روش پيامبرش را پيروى كردى،و نماز را بپا داشتى،و زكات را پرداختى،و به معروف امر كردى،و تا توانستى از منكر نهى نمودى طالب بودى آنچه را نزد خداست،راغب بودى در آنچه خدا وعده داد،كاسه صبرت از پيش آمدها لبريز نشد،و هنگام سختيها سست نگشتى،
وَ لا تَحْجِمُ عَنْ مُحَارِبٍ أَفِكَ مَنْ نَسَبَ غَيْرَ ذَلِكَ إِلَيْكَ وَ افْتَرَى بَاطِلا عَلَيْكَ وَ أَوْلَى لِمَنْ عَنَدَ عَنْكَ لَقَدْ جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ حَقَّ الْجِهَادِ وَ صَبَرْتَ عَلَى الْأَذَى صَبْرَ احْتِسَابٍ وَ أَنْتَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ صَلَّى لَهُ وَ جَاهَدَ وَ أَبْدَى صَفْحَتَهُ فِي دَارِ الشِّرْكِ وَ الْأَرْضُ مَشْحُونَةٌ ضَلالَةً وَ الشَّيْطَانُ يُعْبَدُ جَهْرَةً وَ أَنْتَ الْقَائِلُ لا تَزِيدُنِي كَثْرَةُ النَّاسِ حَوْلِي عِزَّةً وَ لا تَفَرُّقُهُمْ عَنِّي وَحْشَةً وَ لَوْ أَسْلَمَنِي النَّاسُ جَمِيعا لَمْ أَكُنْ مُتَضَرِّعا اعْتَصَمْتَ بِاللَّهِ فَعَزَزْتَ وَ آثَرْتَ الْآخِرَةَ عَلَى الْأُولَى فَزَهِدْتَ وَ أَيَّدَكَ اللَّهُ وَ هَدَاكَ وَ أَخْلَصَكَ وَ اجْتَبَاكَ فَمَا تَنَاقَضَتْ أَفْعَالُكَ وَ لا اخْتَلَفَتْ أَقْوَالُكَ وَ لا تَقَلَّبَتْ أَحْوَالُكَ وَ لا ادَّعَيْتَ وَ لا افْتَرَيْتَ عَلَى اللَّهِ كَذِبا وَ لا شَرِهْتَ إِلَى الْحُطَامِ وَ لا دَنَّسَكَ الْآثَامُ وَ لَمْ تَزَلْ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَ يَقِينٍ مِنْ أَمْرِكَ تَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ أَشْهَدُ شَهَادَةَ حَقٍّ،
از مقابل هيچ جنگجويى بازنگشتى،آنكه غير اين امور را به تو نسبت داد تهمت زد،و به باطل دروغ بر تو بست،و مرگ بر كسى كه با اصرار بر مخالفت با تو از تو روى گرداند،به راستى در راه خدا به حق جهاد كردى،و بر آزار مردم به نيكى صبر كردى صبرى به حساب خدا،تويى اوّل كسى كه به خدا ايمان آوردى،و براى او نماز خواندى،و جهاد كردى،و خود را در خانه شرك براى حق آشكار نمودى،در حالى كه زمين انباشته به گمراهى بود،و شيطان آشكارا عبادت مى شد،و تويى گوينده اين سخن:كثرت مردم در پيرامونم عزّتى به من نيفزايد و پراكنده شدنشان ترسى به من اضافه نكند،اگر همه مردم از من دست بردارند،نالان نشوم،پناهنده به خدا شدى و عزّت يافتى،آخرت را بر دنيا برگزيدى و پارسا گشتى،خدا تأييدت نمود و راهنمايى فرمود،و در گردونه خلوص قرار داد،و تو را برگزيد،كردارهايت ضد و نقيض نشد،گفتارهايت اختلاف نيافت،حالاتت زيرورو نگشت،ادعاى بيهوده نكردى،و بر خدا دروغ نبستى،و به متاع اندك دنيا طمع نورزيدى،گناهان تو را آلوده نساخت،همواره امورت بر پايه برهانى از سوى پروردگارت بود،در كارت بر يقين بودى،به سوى حق و راه مستقيم هدايت مى نمودى،شهادت مى دهم شهادت حق،
وَ أُقْسِمُ بِاللَّهِ قَسَمَ صِدْقٍ أَنَّ مُحَمَّدا وَ آلَهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ سَادَاتُ الْخَلْقِ وَ أَنَّكَ مَوْلايَ وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَنَّكَ عَبْدُ اللَّهِ وَ وَلِيُّهُ وَ أَخُو الرَّسُولِ وَ وَصِيُّهُ وَ وَارِثُهُ وَ أَنَّهُ الْقَائِلُ لَكَ وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ مَا آمَنَ بِي مَنْ كَفَرَ بِكَ وَ لا أَقَرَّ بِاللَّهِ مَنْ جَحَدَكَ وَ قَدْ ضَلَّ مَنْ صَدَّ عَنْكَ وَ لَمْ يَهْتَدِ إِلَى اللَّهِ وَ لا إِلَيَّ مَنْ لا يَهْتَدِي بِكَ وَ هُوَ قَوْلُ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ وَ إِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحا ثُمَّ اهْتَدَى إِلَى وِلايَتِكَ مَوْلايَ فَضْلُكَ لا يَخْفَى وَ نُورُكَ لا يُطْفَأُ [لا يُطْفَى] وَ أَنَّ مَنْ جَحَدَكَ الظَّلُومُ الْأَشْقَى مَوْلايَ أَنْتَ الْحُجَّةُ عَلَى الْعِبَادِ وَ الْهَادِي إِلَى الرَّشَادِ وَ الْعُدَّةُ لِلْمَعَادِ مَوْلايَ لَقَدْ رَفَعَ اللَّهُ فِي الْأُولَى مَنْزِلَتَكَ وَ أَعْلَى فِي الْآخِرَةِ دَرَجَتَكَ وَ بَصَّرَكَ مَا عَمِيَ عَلَى مَنْ خَالَفَكَ وَ حَالَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ مَوَاهِبِ اللَّهِ لَكَ،
و سوگند مى خورم سوگند صدق،كه محمّد و خاندانش(درود خدا بر آنان باد) سروران خلقند،و اينكه تو مولاى من و مولاى همه مؤمنانى،تو بنده خدا و ولىّ او و برادر جانشين و وارث او هستى،و او گوينده اين سخن به حضرت توست:سوگند به كسى كه مرا به حق برانگيخت به من ايمان نياورد آنكه به تو كافر شد،و به خدا اقرار ننمود آنكه به انكار تو برخاست،گمراه شد كسى كه مردم را از تو بازداشت،و به سوى خدا و به جانب من راه نيافت،و اين گفتار پروردگار عزّ و جلّ من است:من آمرزندهام آن كس را كه توبه كرد،و ايمان آورد،و عمل شايسته انجام داد،سپس به سوى ولايت تو راه يابد.مولاى من فضل تو مخفى نمىماند،و نورت خاموش نگردد،و آنكه تو را انكار كند ستمكار و بدبخت است،مولاى من تو حجّت بر بندگانى و راهنماى به سوى راه راستى،و ذخيره روز معادى،مولاى من خدا مقامت را در دنيا بلند كرد، و درجهات را در آخرت والا گردانيد،و بينايت نمود به آنچه بر كسى كه با تو مخالفت كرد پوشيده ماند،و بين تو و موهبتهاى خدا حجاب شد،
فَلَعَنَ اللَّهُ مُسْتَحِلِّي الْحُرْمَةِ مِنْكَ وَ ذَائِدِي الْحَقِّ عَنْكَ وَ أَشْهَدُ أَنَّهُمُ الْأَخْسَرُونَ الَّذِينَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِيهَا كَالِحُونَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ مَا أَقْدَمْتَ وَ لا أَحْجَمْتَ وَ لا نَطَقْتَ وَ لا أَمْسَكْتَ إِلا بِأَمْرٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ قُلْتَ وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَقَدْ نَظَرَ إِلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَضْرِبُ بِالسَّيْفِ قُدْما فَقَالَ يَا عَلِيُّ أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلا أَنَّهُ لا نَبِيَّ بَعْدِي وَ أُعْلِمُكَ أَنَّ مَوْتَكَ وَ حَيَاتَكَ مَعِي وَ عَلَى سُنَّتِي فَوَ اللَّهِ مَا كَذِبْتُ وَ لا كُذِبْتُ وَ لا ضَلَلْتُ وَ لا ضُلَّ بِي وَ لا نَسِيتُ مَا عَهِدَ إِلَيَّ رَبِّي وَ إِنِّي لَعَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي بَيَّنَهَا لِنَبِيِّهِ وَ بَيَّنَهَا النَّبِيُّ لِي وَ إِنِّي لَعَلَى الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ أَلْفِظُهُ لَفْظا صَدَقْتَ وَ اللَّهِ وَ قُلْتَ الْحَقَّ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ سَاوَاكَ بِمَنْ نَاوَاكَ وَ اللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ يَقُولُ :
لعنت خدا بر حلال شمارندگان حرمتت،و دفع كنندگان حقّت، و شهادت مىدهم كه آنان از زيانكارترين مردمى هستند كه آتش چهره آنان را مىسوزاند،و در ميان دوزخ زشت و عبوس هستند، و شهادت مىدهم كه اقدام نكردى،و قدم به عقب نگذاشتى،و سخن نگفيتى و باز نايستادى مگر به فرمان خدا و رسولش. خود فرمودى:سوگند به آنكه جانم در دست اوست،رسول خدا(درود خدا بر او و خاندانش باد)به من نظر كرد، درحالىكه پيش قدمانه شمشير مى زدم،ايشان به من فرمود:اى على تو نسبت به من به منزله هارونى نسبت به موسى،جز اينكه بعد از من پيغمبرى نيست،و من تو را خبر مى دهم كه مرگ و زندگى تو با من و براساس راه و رسم من است،به خدا سوگند دروغ نگفتم،و به من دروغ گفته نشد،و گمراه نشدم و كسى به وسيله من گمراه نشده،و آنچه را پروردگارم با من عهد كرده فراموش نكردم،من بر برهانى از سوى پروردگارم هستم كه براى پيامبرش بيان نموده و پيامبر نيز براى من بيان داشته است و من به راستى بر راه روشن هستم كه آن را صريح مى گويم با صراحت تمام،اى امير مؤمنان به خدا سوگند راست گفتى،و حق گفتى.پس خدا لعنت كند كسى را كه تو را با آنكه با تو دشمنى كرد برابر قرار داد،درحالى كه خدا مى فرمايد:
(هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ عَدَلَ بِكَ مَنْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ وِلايَتَكَ وَ أَنْتَ وَلِيُّ اللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ وَ الذَّابُّ عَنْ دِينِهِ وَ الَّذِي نَطَقَ الْقُرْآنُ بِتَفْضِيلِهِ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرا عَظِيما دَرَجَاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً وَ كَانَ اللَّهُ غَفُورا رَحِيما) وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى :(أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَ عِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ جَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ .
آيا كسانى كه مى دانند،با كسانى كه نمى دانند برابرند؟پس خدا لعنت كند كسى را كه مساوى تو قرار داد،آن كس را كه خدا ولايتت را بر او واجب كرد،و حال اينكه تو ولىّ خدايى،و برادر رسول خدايى و دفاع كننده از دين خدايى،و كسى هستى كه قرآن به برترىاش گوياست،خداى تعالى فرمود:خدا جهادكنندگان را بر نشستگان برترى داد به اجرى بزرگ،درجات و مغفرت و رحمت از جانب او براى جهادگنندگان است،و خدا همواره آمرزنده و مهربان است و خداى تعالى فرمود:آيا آبدهى به حاجيان و آباد دادن در مسجد الحرام را قرار دادهايد همانند آن كس كه به خدا و روز جزا ايمان آورده،و در راه خدا جهاد كرده است؟هرگز پيش خدا برابر نيستند،خدا گروه ستمكاران را هدايت نمى كند.
الَّذِينَ آمَنُوا وَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوَانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيهَا نَعِيمٌ مُقِيمٌ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدا إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ )أَشْهَدُ أَنَّكَ الْمَخْصُوصُ بِمِدْحَةِ اللَّهِ الْمُخْلِصُ لِطَاعَةِ اللَّهِ لَمْ تَبْغِ بِالْهُدَى بَدَلا وَ لَمْ تُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّكَ أَحَدا وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى اسْتَجَابَ لِنَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِيكَ دَعْوَتَهُ ثُمَّ أَمَرَهُ بِإِظْهَارِ مَا أَوْلاكَ لِأُمَّتِهِ إِعْلاءً لِشَأْنِكَ وَ إِعْلانا لِبُرْهَانِكَ وَ دَحْضا لِلْأَبَاطِيلِ وَ قَطْعا لِلْمَعَاذِيرِ فَلَمَّا أَشْفَقَ مِنْ فِتْنَةِ الْفَاسِقِينَ وَ اتَّقَى فِيكَ الْمُنَافِقِينَ أَوْحَى إِلَيْهِ رَبُّ الْعَالَمِينَ :
آنانكه ايمان آوردهاند و هجرت كردند،و در راه خدا با اموال و جانهايشان جهاد كردند،از جهت مقام به نزد خدا برترند،و ايشان رستگارانند،نويدشان مى دهد پروردگارشان به رحمتى از جانب خود و خشنودى،و بهشت هايى كه در آنها نعمت پايدار براى آنان باشد.در آن بهشت ها جاودانند،به راستى كه نزد خدا پاداشى بزرگ است.شهادت مىدهم كه تو به ستايش خدا مخصوص گشتهاى،و مخلص در طاعت خدايى،براى هدايت جايگزينى نجستى،و در بندگى پروردگارت احدى را شريك نساختى،خداى تعالى دعاى پيامبرش(درود خدا بر او و خاندانش)را در حق تو اجابت كرد،سپس اظهار آنچه تو را سزاوار حكومت بر ملّتش كرده بود به او فرمان داد،براى بالا بردن شأنت،و علنى ساختن برهانت،و دفع باطل ها،و بريدن بهانه ها،پس زمانى كه از آشوب اهل فسق بيمانك شد، و درباره تو در برابر منافقان محافظكارى كرد،پروردگار جهانيان به او وحى كرد:
( يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ ) فَوَضَعَ عَلَى نَفْسِهِ أَوْزَارَ الْمَسِيرِ وَ نَهَضَ فِي رَمْضَاءِ الْهَجِيرِ فَخَطَبَ وَ أَسْمَعَ وَ نَادَى فَأَبْلَغَ ثُمَّ سَأَلَهُمْ أَجْمَعَ فَقَالَ هَلْ بَلَّغْتُ فَقَالُوا اللَّهُمَّ بَلَى فَقَالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ ثُمَّ قَالَ أَ لَسْتُ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا بَلَى فَأَخَذَ بِيَدِكَ وَ قَالَ :«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ». فَمَا آمَنَ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِيكَ عَلَى نَبِيِّهِ إِلا قَلِيلٌ وَ لا زَادَ أَكْثَرَهُمْ غَيْرَ تَخْسِيرٍ وَ لَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى فِيكَ مِنْ قَبْلُ وَ هُمْ كَارِهُونَ:
اى رسول!آنچه از پروردگارت به تو نازل شده به مردم برسان،اگر انجام ندهى پيام خدا را نرساندهاى،خدا تو را از مردم حفظ مىكند پس او بارهاى سنگين سفر را بر دوش جان نهاد،و در حرارت شديد نيمه روز برخاست،سخنرانى كرد و شنواند،و فرياد زد،پس پيام حق را رساند،سپس از همه آنها پرسيد:آيا رساندم؟گفتند:به خدا قسم آرى.فرمود: خدايا شاهد باش.سپس به مردم خطاب كرد:آيا من آن نيستم كه به مؤمنان از خود آنان سزاوارترم؟گفتند:آرى،پس دست تو را گرفت،و فرمود:هركه را كه من مولاى اويم،پس اين على مولاى اوست،خدايا دوست بدار هركه او را دوست دارد،و دشمن بدار هركه او را دشمن دارد،و يارى كن كسى را كه يارى اش كند،و خوار كن هركه خوارش سازد.پس به آنچه خدا درباره تو بر پيامبرش نازل كرد،ايمان نياورد جز عدهاى اندك،و اكثرشان را نيفزود جز زيانكارى،پيش از آن نيز خدا در حق تو اين آيه را ناز كرد درحالى كه آنان دوست نداشتند:
( يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَ اللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ وَ مَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَ هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ). اللَّهُمَّ إِنَّا نَعْلَمُ أَنَّ هَذَا هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِكَ فَالْعَنْ مَنْ عَارَضَهُ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كَذَّبَ بِهِ وَ كَفَرَ وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ.
اى كسانى كه ايمان آوردهايد،هركه از شما از دينش برگردد،خدا به زودى قومى را بياورد،كه آنها را دوست دارد،و آنها هم خدا را دوست دارند،بر مؤمنان نرمند،و بر كافران سخت،در راه خدا جهاد كنند،از سرزنش سرزنشكنندگان نمى ترسند،اين است فضل خدا،به هر كه بخواهد عنايت مىكند،خدا گسترنده و دانا است.جز اين نيست كه شما ولىّ خدا و رسول او و همه آنانى هستند كه ايمان آورند،و آنانى كه نماز را بر پا مىدارند و زكات مى دهند،درحالىكه ركوع كنندهاند،و هركه با خدا و رسولش و كسانى كه ايمان آوردند دوستى كند،پس حزب خدا حزب پيروز است.پروردگارا به آنچه نازل كردى ايمان آورديم،و از پيامبر پيروى نموديم،پس ما را با گواهان بنويس.پروردگارا دلهاى ما را پس از آنكه هدايتمان كردى منحرف مساز،و به ما از نزد خود رحمتى ببخش،كه تو بسيار بخشندهاى خدايا ما مىدانيم كه اين گفتار از نزد تو حق است،پس لعنت كن كسى را كه با آن معارضه كرد،و به آن كبر ورزيد،و آن را تكذيب كرد،و كافر شد،و زود است بدانند كسانى كه ستم كردند،به چه بازگشتگاهى برگردند.
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ وَ أَوَّلَ الْعَابِدِينَ وَ أَزْهَدَ الزَّاهِدِينَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ صَلَوَاتُهُ وَ تَحِيَّاتُهُ أَنْتَ مُطْعِمُ الطَّعَامِ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينا وَ يَتِيما وَ أَسِيرا لِوَجْهِ اللَّهِ لا تُرِيدُ مِنْهُمْ جَزَاءً وَ لا شُكُورا وَ فِيكَ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى:( وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) وَ أَنْتَ الْكَاظِمُ لِلْغَيْظِ وَ الْعَافِي عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ وَ أَنْتَ الصَّابِرُ فِي الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ وَ أَنْتَ الْقَاسِمُ بِالسَّوِيَّةِ وَ الْعَادِلُ فِي الرَّعِيَّةِ وَ الْعَالِمُ بِحُدُودِ اللَّهِ مِنْ جَمِيعِ الْبَرِيَّةِ وَ اللَّهُ تَعَالَى أَخْبَرَ عَمَّا أَوْلاكَ مِنْ فَضْلِهِ بِقَوْلِهِ:
سلام بر تو اى امير مؤمنان و سروز جانشينان،و رأس عبادتكنندگان،و پارساترين پارسايان،و رحمت خدا و بركات و درودها و تحيّاتش بر تو باد،تويى خوراننده طعام در حال دوست داشتن آن،به درمانده و يتيم و اسير تنها به خاطر خشنودى خدا،كه از آنها پاداش و سپاسى نمىخواستى،و خداى تعالى در حق تو چنين گفت:ديگران را بر خود ترجيح مىدهند،گرچه خود تهيدست باشند،هركه از بخل وجودش محفوظ ماند پس آنانند از رستگاران، تويى فروبرنده خشم،و گذشت كننده از مردم،و خدا نيكوكاران را دوست دارد،تويى صبركننده در تنگدستى و پريشان حالى و به هنگام جنگ،تويى بخش كننده به برابرى،و دادگر در ميان ملّت،و آگاه به مقرّرات خدا،از ميان همه انسانها،خداى تعالى خبر داد از آنچه سزاوار كرده تو را از فضلش به گفتهاش:
( أَ فَمَنْ كَانَ مُؤْمِنا كَمَنْ كَانَ فَاسِقا لا يَسْتَوُونَ أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوَى نُزُلا بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ )وَ أَنْتَ الْمَخْصُوصُ بِعِلْمِ التَّنْزِيلِ وَ حُكْمِ التَّأْوِيلِ وَ نَصِّ الرَّسُولِ وَ لَكَ الْمَوَاقِفُ الْمَشْهُودَةُ وَ الْمَقَامَاتُ الْمَشْهُورَةُ وَ الْأَيَّامُ الْمَذْكُورَةُ يَوْمَ بَدْرٍ وَ يَوْمَ الْأَحْزَابِ إِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزَالا شَدِيدا وَ إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلا غُرُورا.
آيا كسى كه مؤمن است همانند كسى است كه فاسق است؟هرگز برابر نيستند.امّا كسانى كه ايمان آورده اند،و كار شايسته كردند،براى آنها بهشت هاى خويش جايگاه جهت پذيرايى به پاداش آنچه انجام دادند،و تويى اختصاص يافته به علم قرآن،و حكم تأويل،و صريح گفتار پيامبر،و توراست موقعيت هاى گواهى شده،و مقامات مشهور،و روزهاى ياد شده،روز بدر،و روز احزاب آن زمان كه چشمها منحرف،و جانها به گلوها رسيد،و به خدا گمان مىبرديد،گمانهاى گوناگجون،در آنجا اهل ايمان آزمايش شدند،و دچار تزلزل روحى گشتند تزلزل سخت.آن هنگام اهل نفاق و آنانكه در دلهايشان بيمارى بود گفتند:خدا و رسولش جز فريب به ما وعده ندادند.
وَ إِذْ قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَ يَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَ مَا هِيَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُرِيدُونَ إِلا فِرَارا وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ لَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ مَا زَادَهُمْ إِلا إِيمَانا وَ تَسْلِيما فَقَتَلْتَ عَمْرَهُمْ وَ هَزَمْتَ جَمْعَهُمْ وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنَالُوا خَيْرا وَ كَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ وَ كَانَ اللَّهُ قَوِيّا عَزِيزا وَ يَوْمَ أُحُدٍ إِذْ يُصْعِدُونَ وَ لا يَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوهُمْ فِي أُخْرَاهُمْ وَ أَنْتَ تَذُودُ بُهَمَ الْمُشْرِكِينَ عَنِ النَّبِيِّ ذَاتَ الْيَمِينِ وَ ذَاتَ الشِّمَالِ حَتَّى رَدَّهُمُ اللَّهُ تَعَالَى عَنْكُمَا خَائِفِينَ وَ نَصَرَ بِكَ الْخَاذِلِينَ وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ عَلَى مَا نَطَقَ بِهِ التَّنْزِيلُ:
و در آن زمان گروهى از آنان گفتند:اى اهل مدينه جايى براى شما نيست،بازگرديد،و جمعى از آنان از پيامبر اجازه مى خواستند،مىگفتند:خانههاى ما باز و بى حفاظ است و حال آنكه بى حفاظ نبود،آنان جز فرار از جنگ قصدى نداشتند،و خداى تعالى فرمود:همينكه اهل ايمان دسته هاى كفر و شرك را ديدند گفتند:اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داد،خدا و رسولش راست گفتند،و آنان را نيفزود مگر ايمان و تسليم،پس عمرو قهرمان آنها را كشتى،و جمع آنان را فرارى دادى،و خدا آنان را كه كافر بودد با خشمشان بازگرداند،درحالىكه به غنيمتى دست نيافتند،و خدا جنگ را از اهل ايمان كفايت كرد،و خدا نيرومند و عزيز است،و روز احد هنگامى كه از اطراف پيامبر فرار مىكردند،و به احدى اعتنا نمى نمودند،و پيامبر آنان را از پشت سرشان به كارزار دعوت مى كرد، تو بودى كه مشركان را براى حفظ پيامبر به راست و چپ دفع مى كردى،تا خدا گزند آنان را در حالى كه ترسان بودند از شما دو بزرگوار برگرداند،و شكست خوردگان را به وسيله تو يارى كرد.و روز حنين،بنابر آنچه قرآن در اين آيه به آن گويا شد:
« إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئا وَ ضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ » وَ الْمُؤْمِنُونَ أَنْتَ وَ مَنْ يَلِيكَ وَ عَمُّكَ الْعَبَّاسُ يُنَادِي الْمُنْهَزِمِينَ: يَا أَصْحَابَ سُورَةِ الْبَقَرَةِ يَا أَهْلَ بَيْعَةِ الشَّجَرَةِ حَتَّى اسْتَجَابَ لَهُ قَوْمٌ قَدْ كَفَيْتَهُمُ الْمَئُونَةَ وَ تَكَفَّلْتَ دُونَهُمُ الْمَعُونَةَ فَعَادُوا آيِسِينَ مِنَ الْمَثُوبَةِ رَاجِينَ وَعْدَ اللَّهِ تَعَالَى بِالتَّوْبَةِ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ : «ثُمَّ يَتُوبُ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ عَلَى مَنْ يَشَاءُ » وَ أَنْتَ حَائِزٌ دَرَجَةَ الصَّبْرِ فَائِزٌ بِعَظِيمِ الْأَجْرِ وَ يَوْمَ خَيْبَرَ إِذْ أَظْهَرَ اللَّهُ خَوَرَ الْمُنَافِقِينَ وَ قَطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ« وَ لَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لا يُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَ كَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولا »
«زمانى كه نفرات زياد شما باعث شگفتى شما شد،ولى شما را به هيچ وجه بى نياز نكرد،و زمين با آن فراخىاش بر شما تنگ شد،سپس روى گردانده فرار كرديد.آنگاه خدا آرامش خود را بر رسولش و بر مؤمنان نازل فرمود».«مؤمنان» تو بودى و همراهانت،و عمويت عباس شكست خودرگان را صدا مىزد:اى اصحاب سوره بقره،اى اهل بيت شجره،تا جماعتى به او پاسخ دادند،كه تو رنج آنها را كفايت كردى،و به جاى آنها كمك را عهده دار شدى،پس نوميد از پاداش برگشتند،و اميدوار به وعده خداى تعالى به توبه،و اين است سخن خدا كه عظيم باد يادش:«آنگاه خدا توبه مىپذيرد پس از آن،توبه كسى را كه بخواهد،درحالى كه تو درجه صبر را به دست آوردى،و به مزد بزرگ پيروز شدى،و روز خيبر كه خدا شكست منافقان را آشكار كرد،و دنباله كافران را بريد،و سپاس خداى را پروردگار جهانيان،درحالى كه آنها از پيش با خدا پيمان بسته بودند كه فرار نكنند،و به يقين پيمان خدا مورد بازخواست است.
مَوْلايَ أَنْتَ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ وَ الْمَحَجَّةُ الْوَاضِحَةُ وَ النِّعْمَةُ السَّابِغَةُ وَ الْبُرْهَانُ الْمُنِيرُ فَهَنِيئا لَكَ بِمَا آتَاكَ اللَّهُ مِنْ فَضْلٍ وَ تَبّا لِشَانِئِكَ ذِي الْجَهْلِ شَهِدْتَ مَعَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ جَمِيعَ حُرُوبِهِ وَ مَغَازِيهِ تَحْمِلُ الرَّايَةَ أَمَامَهُ وَ تَضْرِبُ بِالسَّيْفِ قُدَّامَهُ ثُمَّ لِحَزْمِكَ الْمَشْهُورِ وَ بَصِيرَتِكَ فِي الْأُمُورِ أَمَّرَكَ فِي الْمَوَاطِنِ وَ لَمْ يَكُنْ عَلَيْكَ أَمِيرٌ وَ كَمْ مِنْ أَمْرٍ صَدَّكَ عَنْ إِمْضَاءِ عَزْمِكَ فِيهِ التُّقَى وَ اتَّبَعَ غَيْرُكَ فِي مِثْلِهِ الْهَوَى فَظَنَّ الْجَاهِلُونَ أَنَّكَ عَجَزْتَ عَمَّا إِلَيْهِ انْتَهَى ضَلَّ وَ اللَّهِ الظَّانُّ لِذَلِكَ وَ مَا اهْتَدَى وَ لَقَدْ أَوْضَحْتَ مَا أَشْكَلَ مِنْ ذَلِكَ لِمَنْ تَوَهَّمَ وَ امْتَرَى بِقَوْلِكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ :
مولاى من تويى حجّت رسا،و راه روشن،و نعمت كامل،و برهان تابناك،پس گوارا باد تو را،آنچه خدا از برترى به تو داد، و نابود باد دشمن نادانت،با پيامبر(درود خدا بر او و خاندانش)در تمام جنگها و لشگركشي هايش حاضر بودى، پيشاپيش پرچم اسلام را به دوش مى كشيدى،و در برابرش شمشير مى زدى،سپس تنها براى تدبير و كاردانى مشهودت و بينايىات در امور،در تمام ميدانها تو را به فرماندهى مى گماشت،و اميرى بر تو نبود،چه بسيار كارهايى كه تقوا مانع اجراى تصميت در آنها شد،اما جز تو در مثل آن از هواى نفس پيروى كرد،پس نادانان گمان كردند،كه تو از آنچه او به آن رسيد عاجز شدى،به خدا قسم گمان كننده اينچنين گمراه شد و را نيافت،و تو واضح ساختى آنچه مشكل شده بود از اين امور،براى آنكه توهّم و ترديد كرد به گفتارت،درود خدا بر تو كه فرمودى:
«قَدْ يَرَى الْحُوَّلُ الْقُلَّبُ وَجْهَ الْحِيلَةِ وَ دُونَهَا حَاجِزٌ مِنْ تَقْوَى اللَّهِ فَيَدَعُهَا رَأْيَ الْعَيْنِ وَ يَنْتَهِزُ فُرْصَتَهَا مَنْ لا حَرِيجَةَ [جَرِيحَةَ] لَهُ فِي الدِّينِ»، صَدَقْتَ وَ اللَّهِ وَ خَسِرَ الْمُبْطِلُونَ وَ إِذْ مَاكَرَكَ النَّاكِثَانِ فَقَالا نُرِيدُ الْعُمْرَةَ فَقُلْتَ لَهُمَا:«لَعَمْرُكُمَا مَا تُرِيدَانِ الْعُمْرَةَ لَكِنْ تُرِيدَانِ الْغَدْرَةَ» فَأَخَذْتَ الْبَيْعَةَ عَلَيْهِمَا وَ جَدَّدْتَ الْمِيثَاقَ فَجَدَّا فِي النِّفَاقِ فَلَمَّا نَبَّهْتَهُمَا عَلَى فِعْلِهِمَا أَغْفَلا وَ عَادَا وَ مَا انْتَفَعَا وَ كَانَ عَاقِبَةُ أَمْرِهِمَا خُسْرا ثُمَّ تَلاهُمَا أَهْلُ الشَّامِ فَسِرْتَ إِلَيْهِمْ بَعْدَ الْإِعْذَارِ وَ هُمْ لا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ وَ لا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ هَمَجٌ رَعَاعٌ ضَالُّونَ وَ بِالَّذِي أُنْزِلَ عَلَى مُحَمَّدٍ فِيكَ كَافِرُونَ وَ لِأَهْلِ الْخِلافِ عَلَيْكَ نَاصِرُونَ وَ قَدْ أَمَرَ اللَّهُ تَعَالَى بِاتِّبَاعِكَ وَ نَدَبَ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى نَصْرِكَ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ :
گاهى انسان زبردست و چيره روى چاره را مى بيند،ولى در برابرش پردهاى از تقواى خداست،در نتيجه روى چاره را آشكار رها مى كند، ولى فرصت آن را غنيمت مى داند كسى در امر باكى ندارد،به خدا سوگند راست گفتى،و ياوه سرايان دچار زيان شدند،هنگامى كه آن دو عهدشكن{طلحه و زبير}با تو به فريبكارى برخاستند،و گفتند قصد عمره داريم،به آنان گفتى:به جان خودتان قسم:قصد عمره نداريد،بكله قصد خيانت داريد،در نتيجه از آن دو نفر بيعت گرفتى،و پيمان را محكم كردى،پس در نفاق كوشيدند،زمانى كه بر كار نادرستشان آگاهشان كردى،بى توجّهى كردند،و به كار خويش بازگشتند،ولى بهره مند نشدند،و سرانجام كار هر دو خسران شد سپس اهل شام خيانت آن دو را دنبال كردند،و تو پس از بستن راه غدر بر آنان به سويشان حركت كردى،ولى آنها به دين حق گردن ننهادند. و در قرآن تدبّر ننمودند،بى خردان پست و گمراهان ناجوانمرد،به آنچه در حق تو بر محمّد نازل شده بود كافرند، و ياوران مخالف تو،درحالى كه خدا به پيروى از تو امر كرد،و مؤمنان را به يارى تو فرا خواند،و فرمود خداى عزّ و جلّ:
(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ) مَوْلايَ بِكَ ظَهَرَ الْحَقُّ وَ قَدْ نَبَذَهُ الْخَلْقُ وَ أَوْضَحْتَ السُّنَنَ بَعْدَ الدُّرُوسِ وَ الطَّمْسِ فَلَكَ سَابِقَةُ الْجِهَادِ عَلَى تَصْدِيقِ التَّنْزِيلِ وَ لَكَ فَضِيلَةُ الْجِهَادِ عَلَى تَحْقِيقِ التَّأْوِيلِ وَ عَدُوُّكَ عَدُوُّ اللَّهِ جَاحِدٌ لِرَسُولِ اللَّهِ يَدْعُو بَاطِلا وَ يَحْكُمُ جَائِرا وَ يَتَأَمَّرُ غَاصِبا وَ يَدْعُو حِزْبَهُ إِلَى النَّارِ وَ عَمَّارٌ يُجَاهِدُ وَ يُنَادِي بَيْنَ الصَّفَّيْنِ الرَّوَاحَ الرَّوَاحَ إِلَى الْجَنَّةِ وَ لَمَّا اسْتَسْقَى فَسُقِيَ اللَّبَنَ كَبَّرَ وَ قَالَ قَالَ لِي رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ آخِرُ شَرَابِكَ مِنَ الدُّنْيَا ضَيَاحٌ مِنْ لَبَنٍ ،
اى كسانى كه ايمان آوردهايد خدا را پروا كنيد،و با راستگويان باشيد. مولاى من حق بر تو نمايان شد،درحالىكه مردم آن را به يك سو انداختند،و تو روشهاى دينى را پس از كهنگى و نابودى آشكار ساختى،توراست پيشينه جهاد بر پايه تصديق به قرآن،و توراست فضيلت جهاد بر پايه تحقّق تأويل،و دشمن تو دشمن خدا،و انكاركننده رسول خدا است،دعوت مىكند دعوت باطل، حكومت مىكند به ستم،فرمان مىدهد غاصبانه،دارودستهاش را به دوزخ مىخواند،درحالىكه عمّار جهاد مىكرد و ميان دو لشگر فرياد مىزد: كوچ كنيد،كوچ كنيد به سوى بهشت،و زمانى كه آب خواست،با شير سيراب شد و تكبير زد و گفت:رسول خدا(درود خدا بر او و خاندانش)به من فرمود:آخرين نوشيدنىات از دنيا مخلوطى است از شير،
وَ تَقْتُلُكَ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ فَاعْتَرَضَهُ أَبُو الْعَادِيَةِ الْفَزَارِيُّ فَقَتَلَهُ فَعَلَى أَبِي الْعَادِيَةِ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ لَعْنَةُ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ أَجْمَعِينَ وَ عَلَى مَنْ سَلَّ سَيْفَهُ عَلَيْكَ وَ سَلَلْتَ سَيْفَكَ عَلَيْهِ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُنَافِقِينَ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ وَ عَلَى مَنْ رَضِيَ بِمَا سَاءَكَ وَ لَمْ يَكْرَهْهُ وَ أَغْمَضَ عَيْنَهُ وَ لَمْ يُنْكِرْ أَوْ أَعَانَ عَلَيْكَ بِيَدٍ أَوْ لِسَانٍ أَوْ قَعَدَ عَنْ نَصْرِكَ أَوْ خَذَلَ عَنِ الْجِهَادِ مَعَكَ أَوْ غَمَطَ فَضْلَكَ وَ جَحَدَ حَقَّكَ أَوْ عَدَلَ بِكَ مَنْ جَعَلَكَ اللَّهُ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ سَلامُهُ وَ تَحِيَّاتُهُ وَ عَلَى الْأَئِمَّةِ مِنْ آلِكَ الطَّاهِرِينَ،
و تو را گروه متجاوز به قتل مىرساند،پس ابو العاديه فزارى راه را بر عمّار گرفت و او را كشت،بر ابو العاديه لعنت خدا و لعنت فرشتگان خدا و همه پيامبران،و لعنت بر كسىكه شمشير به روى تو كشيد،و تو به روى او شمشير كشيدى،اى امير مؤمنان،از مشركان و منافقان تا روز قيامت،و بر آن كه خشنود شد به آنچه تو را غمگين ساخت،و غم تو را ناخوش نداشت و ديده برهم نهاد و بىتفاوت گذشت،و علّت و عاملش را نكار نكرد، يا عليه تو به دست و زبان كمك كرد،يا از يارىاتس دست كشيد،يا از جهاد نمودن به همراه تو،كنارهگيرى كرد،يا فضل تو را كوچك شمرد، و حقّت را انكار كرد،يا با تو برابر نمود كسى را كه خدا قرار داد تو را سزاوارتر به او از خود او،و درودهاى خدا و رحمت و بركات و سلام و تحيّاتش بر تو و بر امامان از خاندان پاك تو،
إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ وَ الْأَمْرُ الْأَعْجَبُ وَ الْخَطْبُ الْأَفْظَعُ بَعْدَ جَحْدِكَ حَقَّكَ غَصْبُ الصِّدِّيقَةِ الطَّاهِرَةِ الزَّهْرَاءِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ فَدَكا وَ رَدُّ شَهَادَتِكَ وَ شَهَادَةِ السَّيِّدَيْنِ سُلالَتِكَ وَ عِتْرَةِ الْمُصْطَفَى صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكُمْ وَ قَدْ أَعْلَى اللَّهُ تَعَالَى عَلَى الْأُمَّةِ دَرَجَتَكُمْ وَ رَفَعَ مَنْزِلَتَكُمْ وَ أَبَانَ فَضْلَكُمْ وَ شَرَّفَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ فَأَذْهَبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَكُمْ تَطْهِيرا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعا إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعا وَ إِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعا إِلا الْمُصَلِّينَ فَاسْتَثْنَى اللَّهُ تَعَالَى نَبِيَّهُ الْمُصْطَفَى وَ أَنْتَ يَا سَيِّدَ الْأَوْصِيَاءِ مِنْ جَمِيعِ الْخَلْقِ فَمَا أَعْمَهَ مَنْ ظَلَمَكَ عَنِ الْحَقِّ ،
فدك صدّيقه طاهره زهرا سرور زنان،و نپذيرفتن گواهى تو و گواهى دو سرور از نژادت و عترت مصطفى است!!(درود خدا بر شما باد)،و حال آنكه خدا درجه شما را بر امّت برتر گرداند،و منزلت شما را رفيع قرار داد،و فضل و شرفتان را بر جهانيان آشكار ساخت، و پليدى را از شما برد،و پاكتان ساخت پاكساختنى ويژه،خدا عزّ و جلّ فرمود:انسان بسيار حريص آفريده شده،چون گزندى به او در رسد بىصبرى كند،و چون خيرى به او در رسد دريغ ورزد،چز نمازگزاران،پس خداى متعالى،پيامبر برگزيدهاش را و تو را،اى سرور جانشيان از همه خلق استثنا كرد،پس آنانكه به تو ستم كردند،چقدر از ديدن حق كور بودند،
ثُمَّ أَفْرَضُوكَ سَهْمَ ذَوِي الْقُرْبَى مَكْرا وَ أَحَادُوهُ عَنْ أَهْلِهِ جَوْرا فَلَمَّا آلَ الْأَمْرُ إِلَيْكَ أَجْرَيْتَهُمْ عَلَى مَا أَجْرَيَا رَغْبَةً عَنْهُمَا بِمَا عِنْدَ اللَّهِ لَكَ فَأَشْبَهَتْ مِحْنَتُكَ بِهِمَا مِحَنَ الْأَنْبِيَاءِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ عِنْدَ الْوَحْدَةِ وَ عَدَمِ الْأَنْصَارِ وَ أَشْبَهْتَ فِي الْبَيَاتِ عَلَى الْفِرَاشِ الذَّبِيحَ عَلَيْهِ السَّلامُ إِذْ أَجَبْتَ كَمَا أَجَابَ وَ أَطَعْتَ كَمَا أَطَاعَ إِسْمَاعِيلُ صَابِرا مُحْتَسِبا إِذْ قَالَ لَهُ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَا ذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ وَ كَذَلِكَ أَنْتَ لَمَّا أَبَاتَكَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَمَرَكَ أَنْ تَضْجَعَ فِي مَرْقَدِهِ وَاقِيا لَهُ بِنَفْسِكَ أَسْرَعْتَ إِلَى إِجَابَتِهِ مُطِيعا وَ لِنَفْسِكَ عَلَى الْقَتْلِ مُوَطِّنا،
سپس سهم خويشان پيامبر را از باب فريب براى تو مقرّر داشتند،ولى به جور و ستم از اهلش برگرداندند چون حكومت به تو برگشت با خويشان پيامبر درحالىكه از آن دو نفر روىگردان بودى،بخاطر پاداشى كه نزد خدا براى تو بود،به همان صورت عمل كردى كه آن دو نفر عمل كردند،پس گرفتارى تو به آن دو نفر به گرفتارى پيامبران(درود خدا بر ايشان)در هنگام تنهايى و بى ياورى شبيه شد،و در آرميدن در بستر پيامبر شبيه به اسماعيل ذبيح(درود بر او)شدى چه آنكه تو نيز مانند او قبول كردى،و اطاعت نمودى به همان صورت كه اسماعيل صابرانه و پاداشخواهانه اطاعت كرد،وقتى كه ابارهمى به و او گفت:«پسرم در خواب ديدم كه ترا ذبح مىكنم،بنگر كه رأى تو چيست»؟گفت:«پدر به آنچه دستور داده شدهاى اقدام كن،اگر خدا بخواهد مرا از بردباران خواهيد يافت»،و تو نيز زمانى كه پيامبر(درود خدا بر او و خاندانش)در بسترش خواباندت و به تو فرمان داد در خوابگاهش بيارامى،و او را با جانت از شر دشمنانش حفظ كنى،فرمانبردارانه به پذيرش دعوتش شتافتى،و خو را براى كشته شدن آماده كردى،
فَشَكَرَ اللَّهُ تَعَالَى طَاعَتَكَ وَ أَبَانَ عَنْ جَمِيلِ فِعْلِكَ بِقَوْلِهِ جَلَّ ذِكْرُهُ وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ثُمَّ مِحْنَتُكَ يَوْمَ صِفِّينَ وَ قَدْ رُفِعَتِ الْمَصَاحِفُ حِيلَةً وَ مَكْرا فَأَعْرَضَ الشَّكُّ وَ عُزِفَ الْحَقُّ وَ اتُّبِعَ الظَّنُّ أَشْبَهَتْ مِحْنَةَ هَارُونَ إِذْ أَمَّرَهُ مُوسَى عَلَى قَوْمِهِ فَتَفَرَّقُوا عَنْهُ وَ هَارُونُ يُنَادِي بِهِمْ وَ يَقُولُ يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهِ وَ إِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِي وَ أَطِيعُوا أَمْرِي قَالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسَى وَ كَذَلِكَ أَنْتَ لَمَّا رُفِعَتِ الْمَصَاحِفُ قُلْتَ يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهَا وَ خُدِعْتُمْ فَعَصَوْكَ وَ خَالَفُوا عَلَيْكَ وَ اسْتَدْعَوْا نَصْبَ الْحَكَمَيْنِ فَأَبَيْتَ عَلَيْهِمْ وَ تَبَرَّأْتَ إِلَى اللَّهِ مِنْ فِعْلِهِمْ وَ فَوَّضْتَهُ إِلَيْهِمْ فَلَمَّا أَسْفَرَ الْحَقُّ وَ سَفِهَ الْمُنْكَرُ وَ اعْتَرَفُوا بِالزَّلَلِ وَ الْجَوْرِ عَنِ الْقَصْدِ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِهِ وَ أَلْزَمُوكَ عَلَى سَفَهٍ التَّحْكِيمَ الَّذِي أَبَيْتَهُ وَ أَحَبُّوهُ وَ حَظَرْتَهُ وَ أَبَاحُوا ذَنْبَهُمُ الَّذِي اقْتَرَفُوهُ،
در نتيجه خدا از فرمانبرداريت قدردانى كرد،و از كار زيبايت به گفتارش جلّ ذكره در قرآن پرده برداشت،آنجا كه فرمود:«و از مردم كسى است كه جانش را براى بدست آوردن خوشنودى خدا مى فروشد»سپس گرفتاريت در جنگ صفين،درحالىكه قرآنها از روى حيله و فريب به نيزه ها بالا رفته بود،در نتيجه شك و ترديد پيدا شد،و حق به يك سو افتاد،و از گمان پيروى شد،اين گرفتارى ات شبيه به گرفتارى هارون شد،زماين كه موسى او را بر قوم خود امارت داد،آنها از او پراكنده شدند،هارون بر سر آنان فرياد مى زد و مى گفت: اى مردم شما به گوساله آزمايش شده ايد به درستى كه پروردگار شما خداى بخشنده است،از من پيروى كنيد.و از دستورم پيروى نماييد،گفتند همچنان روى آور به گوساله خواهيم بود،تا موسى به سوى ما بازگردد!!و همچنين تو اى امير مومنان،همين كه قرآن ها بالا رفت گفتى:اى ملّت شما به آن آزمايش شديد و گرفتار نيرنگ گشته ايد،امّا از خواسته تو سرپيچى كردند،و با تو به مخالفت برخاستند،و گماشتن دو داور را از تو تقاضا نمودند، تو از تقاضاى آنان سرباز زدى،و از عمل آنان به سوى خدا بيزارى جستى،و آن را به خودشان واگذاشتى،پس زمانى كه حق آشكار شد، و خطاى منكر روشن گشت،و به لغزش و انحراف از راه حق اعتراف كردند،پس از آن دچار اختلاف شدند،و از روى بى خردى تو را مجبور به پذيرفتن حكميّت كردند،حكميتى كه از آن سرباز زدى و آنان مى خواستند و تو از آن باز داشتى،روا دانستند گناهانشان را كه مرتكب شدند،
وَ أَنْتَ عَلَى نَهْجِ بَصِيرَةٍ وَ هُدًى وَ هُمْ عَلَى سُنَنِ ضَلالَةٍ وَ عَمًى فَمَا زَالُوا عَلَى النِّفَاقِ مُصِرِّينَ وَ فِي الْغَيِّ مُتَرَدِّدِينَ حَتَّى أَذَاقَهُمُ اللَّهُ وَبَالَ أَمْرِهِمْ فَأَمَاتَ بِسَيْفِكَ مَنْ عَانَدَكَ فَشَقِيَ وَ هَوَى وَ أَحْيَا بِحُجَّتِكَ مَنْ سَعِدَ فَهُدِيَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ غَادِيَةً وَ رَائِحَةً وَ عَاكِفَةً وَ ذَاهِبَةً فَمَا يُحِيطُ الْمَادِحُ وَصْفَكَ وَ لا يُحْبِطُ الطَّاعِنُ فَضْلَكَ أَنْتَ أَحْسَنُ الْخَلْقِ عِبَادَةً وَ أَخْلَصُهُمْ زَهَادَةً وَ أَذَبُّهُمْ عَنِ الدِّينِ أَقَمْتَ حُدُودَ اللَّهِ بِجُهْدِكَ [بِجَهْدِكَ] وَ فَلَلْتَ عَسَاكِرَ الْمَارِقِينَ بِسَيْفِكَ تُخْمِدُ لَهَبَ الْحُرُوبِ بِبَنَانِكَ وَ تَهْتِكُ سُتُورَ الشُّبَهِ بِبَيَانِكَ وَ تَكْشِفُ لَبْسَ الْبَاطِلِ عَنْ صَرِيحِ الْحَقِّ لا تَأْخُذُكَ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ وَ فِي مَدْحِ اللَّهِ تَعَالَى لَكَ غِنًى عَنْ مَدْحِ الْمَادِحِينَ وَ تَقْرِيظِ الْوَاصِفِينَ،
تو بر راه بينايى و هدايت بودى،و ايشان بر روش هاى گمراهى و كورى،همچنان بر نفاق اصرار داشتند، و در گمراهى سرگردان بودند،تا خدا سنگينى كار ناپسندشان را به آنان چشاند،و كسى را كه با تو دشمنى كرد با شمشيرت به نابودى كشيد،پس بدبخت و نگونسار شد،و با حجّت تو زنده كرد كسى را كه سعادت يافت،و راهنمايى شد.درود خدا بر تو باد بامداد و شامگاه،در حضر و در سفر،بر وصفت مدح كنندهاى احاطه نكند،و عيبجويى برترى ات را نابود ننمايد،تو در عبادت بهترين خلقى،و در پارسايى خالصترين آنانى،و در دفاع از دين سرسخت ترين ايشان،با كوششت حدود خدا را بپا داشتى،و با شمشيرت اردوهاى خارج از دين را فرارى دادى،با سرانگشتهايت شعله جنگها را خاموش ساختى،و با بيانت پرده هاى شبه را دريدى،و آميختگى باطل را از حق روشن برطرف كردى،سرزنش هيچ سرزنش كنندهاى تو را در راه خدا نگرفت،مدح خداى تعالى تو را بىنياز كرد از مدح مدّاحان و ستايش وصف كنندگان،
قَالَ اللَّهُ تَعَالَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِيلا وَ لَمَّا رَأَيْتَ أَنْ قَتَلْتَ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ وَ صَدَقَكَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَعْدَهُ فَأَوْفَيْتَ بِعَهْدِهِ قُلْتَ أَ مَا آنَ أَنْ تُخْضَبَ هَذِهِ مِنْ هَذِهِ أَمْ مَتَى يُبْعَثُ أَشْقَاهَا وَاثِقا بِأَنَّكَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَ بَصِيرَةٍ مِنْ أَمْرِكَ قَادِمٌ عَلَى اللَّهِ مُسْتَبْشِرٌ بِبَيْعِكَ الَّذِي بَايَعْتَهُ بِهِ وَ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَنْبِيَائِكَ وَ أَوْصِيَاءِ أَنْبِيَائِكَ بِجَمِيعِ لَعَنَاتِكَ ،
خداى تعالى فرمود:از مؤمنان مردانى هستند كه به آنچه با خدا بر آن پيمان بسته بودند صادقانه وفا كردند،گروهى بر سر پيمان خود به شهادت رسيدند،و جمعى از آنان انتظار مى شكند،و به هيچ روى تغيير نكردند. زمانى كه ديدى پيمانشكنان و ستمكاران و بيرونرفتگان از دين را كشتى،و رسول خدا(كه درود خدا بر او و خاندانش باد)وعدهاش را به توراست گفته بود،و تو هم به عهدش وفا كردى،گفتى:آيا وقت آن نرسيده كه اين محاسن به خون سر رنگين شود؟،با چه زمان بدبختترين اين ملّت براى اين كار برانگيخته مى شود،اطمينان داشتى به اينكه بر پايه برهانى از پروردگارت و بصيرت از كارت هستى،وارد شونده بارگاه خدايى،شادان به معامله اى كه انجام دادى،و اين است آن راستگارى بزرگ.خدايا كشندگان پيامبرانت،و جانشينان انبيايت را به تمام لعنتهايت لعنت كن،
وَ أَصْلِهِمْ حَرَّ نَارِكَ وَ الْعَنْ مَنْ غَصَبَ وَلِيَّكَ حَقَّهُ وَ أَنْكَرَ عَهْدَهُ وَ جَحَدَهُ بَعْدَ الْيَقِينِ وَ الْإِقْرَارِ بِالْوِلايَةِ لَهُ يَوْمَ أَكْمَلْتَ لَهُ الدِّينَ اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ ظَلَمَهُ وَ أَشْيَاعَهُمْ وَ أَنْصَارَهُمْ اللَّهُمَّ الْعَنْ ظَالِمِي الْحُسَيْنِ وَ قَاتِلِيهِ وَ الْمُتَابِعِينَ عَدُوَّهُ وَ نَاصِرِيهِ وَ الرَّاضِينَ بِقَتْلِهِ وَ خَاذِلِيهِ لَعْنا وَبِيلا اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ مَانِعِيهِمْ حُقُوقَهُمْ اللَّهُمَّ خُصَّ أَوَّلَ ظَالِمٍ وَ غَاصِبٍ لِآلِ مُحَمَّدٍ بِاللَّعْنِ وَ كُلَّ مُسْتَنٍّ بِمَا سَنَّ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ [وَ آلِ مُحَمَّدٍ] خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ عَلَى عَلِيٍّ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ اجْعَلْنَا بِهِمْ مُتَمَسِّكِينَ وَ بِوِلايَتِهِمْ مِنَ الْفَائِزِينَ الْآمِنِينَ الَّذِينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ.
و آنان را ملازم حرارت آتشت گردان،و لعنت كن كسى را كه حقّ ولىّ ات را غصب كرد،و پيمانش را انكار نمود،و او را پس از يقين و اقرار به ولايتش روزى كه دين را براى او كامل كردى منكر شد،خدايا قاتلان امير مؤمنان و كسانىكه به او ستم كردند،و پيروان و ياران آنان را لعنت كن.خدايا ستم كنندگان بر حسين را لعنت كن،و همچنين قاتلانش،و پيروى كنندگان از دشمنش و ياوران دشمنش،و راضيان به قتلش،و دريغ كنندگان از يارىاش لعنتى شديد و سخت،خدايا لعنت كن اول ستمكارى كه به خاندان محمّد ستم كرد،و آنان را از حقوقشان بازداشت،خدايا اوّل ستمكار و غاصب حق خاندان محمّد را به لعنت اختصاص ده،و هر پيروى كننده از آنچه او شيوه ساخت تا روز قيامت.خدايا درود فرست بر محمّد خاتم پيامبران،و بر على سرور اوصيا،و خاندان پاكش،و ما را قرار ده از متمسّكين به آنان،و از كاميابان به ولايتشان،و ايمنانى كه نه بيمى بر آنان است،و نه اندوهگين مىشوند.
مؤلّف گويد:ما در كتاب«هدية الزائرين»به سند اين زيارت اشاره كرديم و اينكه اين زيارت را هر روز از نزديك و دور مىشود خواند،و اين فايده بزرگى است كه البته مشتاقان به عبادت،و شائقان زيارت حضرت شاه ولايت عليه السّلام آن را غنيمت خواهند شمرد.
فرم در حال بارگذاری ...
اهمّیّت زیارت غدیریّه
اهمیت و فضیلت بی نظیر زیارت معصومان: بر کسی پوشیده نیست. اصولاً زیارت اهل بیت (علیه السلام) از افضل اعمال است. برای هر امامی در گردن موالیانشان حقّی است که از جمله وفای به حقّ، زیارت قبر آن امام (علیه السلام) می باشد.
احادیث فراوان در فضیلت زیارت و ثواب های بسیار آن وارد شده است؛ همانند احادیثی که در کتاب شریف کامل الزّیارات آمده است. اعتبار این کتاب به حدّی است که حتّی عدّه ای از علما قائلند: هر راوی که نام او در این کتاب بیاید، صحیح است؛ هر چند توثیق دیگری در مورد او نداشته باشیم.
پیشوایان دین، ما را با این حقیقت آشنا کرده اند که برخی زیارت های شریف از ده ها، بلکه صدها حج بالاترست؛ برای نمونه می توانید به کتاب کامل الزیارات و کتاب مزار بحارالانوار مراجعه فرمایید.
اگر زمانی توانایی زیارت حضوری را نداریم، به زیارت از راه دور سفارش شده ایم، تا از همان ثواب برخوردار گردیم. یکی از بهترین این زیارت ها، زیارت غدیریه حضرت امام هادی (علیه السلام) است. زمانی که معتصم ملعون، حضرت امام هادی (علیه السلام) را به تبعید می برد؛ حضرت امام هادی (علیه السلام) در عید غدیر به نجف اشرف رسیدند و با این زیارت، جدّ بزرگوارشان حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) را زیارت فرمودند.
در میان اعمال روز غدیر، نماز عید غدیر و زیارت غدیریه سفارش خاصّی دارد؛ البته این دو عمل، اختصاصی به این روز ندارند و در روایت آمده که در روزهای دیگر هم انجام می گیرد.
فرم در حال بارگذاری ...
برترین عید
عید غدیر، بزرگترین عید امّت حضرت خاتم النّبیّین (صلی الله علیه و آله) است.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ أَفْضَلُ أَعْیَادِ أُمَّتِی وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی أَمَرَنِی اللهُ تَعَالَى ذِکْرُهُ فِیهِ بِنَصْبِ أَخِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیه السلام) عَلَماً لِأُمَّتِی یَهْتَدُونَ بِهِ مِنْ بَعْدِی وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی أَکْمَلَ اللهُ فِیهِ الدِّینَ وَ أَتَمَّ عَلَى أُمَّتِی فِیهِ النِّعْمَهَ وَ رَضِیَ لَهُمُ الْإِسْلَامَ دِینا»؛
روز غدیر خم، برترین عیدهای امت من است و آن، روزی است که خداوند بزرگ دستور داد آن روز برادرم، علیّ بن ابی طالب را به عنوان عَلَم امّتم منصوب کنم، تا بعد از من، مردم توسط او هدایت شوند و آن، روزی است که خداوند در آن روز دین را تکمیل و نعمت را بر امت من تمام کرد و اسلام را به عنوان دین برای آنان پسندید.
می دانیم که به هیچ چیز هم مانند ولایت سفارش نشده است: «لَمْ یُنَادَ بِشَیْءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَهِ»؛ به هیچ چیز، مانند ولایت دعوت نشده است.
اعمال در این روز، فضیلت بی نظیری دارند؛ هر یک از نماز، روزه، افطار و اطعام مؤمن و… در عیدالله الاکبر غدیر، ثواب بی نظیری دارد. در هیچ یک از اعیاد دیگر، فضایل و آداب به اندازه عیدالله الاکبر غدیر نرسیده است.
فضیلت این روز به حدّی است که سلطان سریر ارتضا، آقا امام رضا (علیه السلام) در مورد این روز بزرگ فرموده اند:
اگر مردم فضیلت این روز را آن چنان که باید می شناختند، روزی ده بار فرشتگان با آن ها مصافحه می کردند.
فرم در حال بارگذاری ...
ولايت علي بن ابي طالب (علیه السلام)
يا اميرالمومنين(علیه السلام) , راوى ميگويد:
در محضر رسول خدا(ص) بوديم بعد از نماز ظهر حضرت به محراب تكيه كردند و ناگهان نگاهى به آسمان نمودند و سپس به زمين و بعد به كوه و دشت نظر انداختند و فرمودند:
اى گروه مسلمين!
خدا شمارا رحمت كند؛ در دوزخ درّه اي است بنام ضياع كه در آن چاه و در آن چاه ماري وجود دارد که جهنم از آن درّه و آن درّه از از آن چاه و آن چاه از آن مار هر روز هفتاد مرتبه به خدا شكايت ميكند.
پرسيدند : يا رسول الله(ص) اين عذاب دوچندان براى چه كسانى است؟؟؟
حضرت فرمودند: براى آنهايى است كه وارد عرصه قيامت ميشوند در حالي كه :
(((به ولايت علي بن ابي طالب (علیه السلام) پايبند نبوده اند.)))
الروضه ص ٩؛
بحارالانوار ج ٣٩ص٢٥٠
القطره ج١ ص١٩٠
فرم در حال بارگذاری ...
خطبه غدیریه
ای مردم
کسی که گفتار مرا رد کندوپیشوایی علی راقبول ننماید…. دور ازرحمت خداست دورازرحمت خداست غضب خدابراوست غضب خدابراوست
ای مردم
علی رافضیلت وبرتری دهیدکه بعداز من افضل برهمه ی مردم از زن و مرد می باشد.
هرکه علی رادشمن بداردوپیشوایی او راقبول ننماید, لعنت وغضب من بر او باد….
من نیز تمام آنچه خداوندازکتاب خودوحلال وحرامش تعلیم نموده است, همه را به علی آموخته ام.
...
yle="font-family: tahoma,arial,helvetica,sans-serif;">ای مردماین آخرین جایگاهی است که من برای رساندن امر پروردگارم قیام نموده ام.
بشنویدواطاعت کنیدوتسلیم پروردگارخودباشید.
… محروم از رحمت حق است کسی که مخالفت با علی کند
مشمول رحمت پروردگاراست کسی که از علی پیروی کند
ای مردم
… بعدازخداوند, رسولش محمد ص سرپرست شماست… وبعداز من علی سرپرست شماست
که به امر پروردگارتان به این سمت منصوب شده است.
ای مردم
علی را بزرگ شمارید که خداونداو را فضیلت داده وبه فرمان او باشیدکه خداونداورابه خلافت منصوب نموده است.
ای مردم
علی اول کسی است که ایمان به خداورسول او آورد.
علی اول کسی است که برای حفظ جان رسول خدا, جانبازی نمود.
ای مردم
علی از ملامت ملامت کنندگان در راه خدا, بیمی ندارد.
ای مردم
علی تنهاکسی است که شمارا به سوی حق رهبری میکندوبه حق عمل میکند وباطل رامحو میکند
ای مردم
مبادا علی را تنهابگذارید و از او دوری کنید. و از پیشوایی او سر پیچی کنید.
… هردانشی که به من آموخته شد, من آن را به علی پیشوای پرهیزکاران آموختم…. و او پیشوای بزرگ وآشکار شماست.
فرم در حال بارگذاری ...
افسردگی چیست؟
افسردگی فصلی
disorder affective seasonal
افسردگی چیست؟ علایم و دلایل افسردگی
افسردگی نوعی بیماری است که باعث احساس غم و اندوه نا امیدی و کرختی در فرد میشود.شاید هرفردی در دروانی از ندگی دچار این احساسات بشود اما با ید بدانیم که اندوهگینی وکنش طبیعی بدن است به دشواریهای که درزندگی بوجود امده است . نکته مهم اینست که اگر این اندوهگینی وبدبینی و ناامید مدتی طولانی ادامه پیدا کند ریتم زندگی را با اختلال روبرو میکند.
افسردگی میتواند بر حس، احساس ، رفتار و افکار فرد تاثیر بگذارد همچنین افسردگی میتواند باعث بیماریهای روانی ، جسمی و بیماریهای روان تنی شود. اگر به افسردگی دچار شده ایم باید با کمک روانشناس و در صورت لزوم با کمک روانپزشک با مشکل افسردگی روبرو شویم در غیراینصورت بسادگی از این مشکل بیرون نخواهیم رفت
در بیشتر موارد برخورد با افسردگی با دارو درمانی به تنهایی قابل درمان نخواهد بود و نیاز به روان درمانی یعنی کمک روانشناس هم لازم است.
فرم در حال بارگذاری ...
برگزاری نشست سیاسی در مدرسه علمیه امام خمینی(ره) رباط کریم واحد خواهران
نشست سیاسی با عنوان راههای نفوذ آمریکا در ایران با هدف شفاف سازی مسائل روز کشور در این مدرسه با حضور طلاب، اساتید ، دانش آموختگان و کادر مدرسه برگزارگردید.
در این نشست حجت الاسلام و المسلمین داراب کلائی به بررسی اهداف آمریکا پرداخته و عنوان داشتند آمریکا در نفوذ به ایران سه هدف بسیار مهم را دنبال می کند: 1- تغیییر در دستگاه محاسباتی نظام یعنی دخالت و تاثیر گذاری در تصمیم گیری ها و تصمیم سازی های به نفع خویش ، که با این روش به صورت کاملا حساب شده انقلاب اسلامی را به دست انقلابیون اولیه نظام نابود کند مانند فتنه سال 88 2- ایجاد تغییر درذائقه های فرهنگی مردم که همان ناتوی فرهنگی می باشد. 3- تقویت شبکه حامیان غرب در داخل کشور که با این روش دشمن با سلاح اسلام علیه اسلام بر می خیزد وسبب نابودی کشور خواهد بود .
ایشان در ادامه عنوان داشتند آمریکا با این اهداف قصد در تغییر ادراک سیاسی برای تصمیم گیران نظام دارد و در پی آن است که نخبگان غرب گرا را به قدرت رسانده و اهداف خود را با آنان به نتیجه برساند که با هوشیاری و گوش به فرمان رهبری دادن این فتنه ها خنثی خواهد شد و مانند هشت سال دفاع مقدس آسیبی به انقلاب و نظام نخواهد رسید.
فرم در حال بارگذاری ...
مبلغین در ایام بزرگداشت غدیر
واحد تبلیغات مدرسه علمیه امام خمینی(ره) در ایام بزرگداشت غدیر مبلغین مدرسه را به ارگان های مختلف همچون پایگاه های بسیج ، مدارس آموزش و پرورش ، محافل عمومی و آستان امامزاده عماد الدین(علیه السلام) اعزام نمود این اعزام ها با هدف ترویج سبک زندگی ولایی و تدوین جایگاه زنان در امر ولایت مداری انجام گرفت .
فرم در حال بارگذاری ...
طرد نکردن دیگران به بهانه عیوبشان
سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ یَقُولُ لِأَصْحَابِهِ یَوْماً : « لَا تَطْعُنُوا فِی عُیُوبِ مَنْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ بِمَوَدَّتِهِ » یک کسی است، با شما اظهار دوستی میکند، به سمت شما می آید و اظهار علاقهاي به شما میکند. دست رد به سینه او نزنید با ذکر عیوبی که شما در او مشاهده می کنید. این خیلی دستور مهم و بزرگ و عمومی اي است. یک کسی میآید پیش ما اظهار علاقه به ما میکند، ما فوراً برویم سراغ آن اشکالاتی که در او وجود دارد و روي آنها تکیه کنیم و طعن بر آنها بزنیم. می فرمایند مضمون این حدیث این است که محبت کسی را که به شما اظهار محبت میکند قبول کنید، محبت او را بپذیرد. ولو حالا یک عیبی هم در او سراغ دارید، لزومی ندارد که طعن در آن عیب بکنید و این را موجب این قرار دهید که دست رد به سینه او بزنید.
...
« وَ لَا تُوقِفُوهُ عَلی سَیِّئَۀٍ یَخْضَعُ لَهَا » اگر کار خلافی دارد، گناهی دارد، عیبی دارد، لازم نیست او را به خاطر این عیب طرد کنید، رد کنید، متوقف کنید. یعنی جلوي او را بگیرید. با نهی از منکر منافاتی ندارد. منافاتی ندارد با«أَحَبُّ إِخْوَانِی إِلَیَّ مَنْ أَهْدَي إِلَیَ عُیُوبِی » با این منافاتی ندارد. لکن رشته پیوند محبت را حفظ کنید. بعد البته انسان براي نهی از منکر یا براي اهداي عیوب دوستش و مرآة بودن براي مؤمن فرصتهایی دارد و میتواند از این فرصتها استفاده کند و این کار را انجام دهد. اما این جور نباشد که به مجرد اینکه یک ایرادي را در او سراغ دارید،یک عیبی را در او سراغ دارید، این موجب بشود که شما محبت او را و خود او را طرد کنید و قبول نکنید. این یکی از آن شاه بیتهاي برخورد در روابط اجتماعی است.بعد فرمود:«فَإِنَّهَا لَیْسَتْ مِنْ أَخْلَاقِ رَسُولِ اللَّهِ صَ لَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَ لَا مِنْ أَخْلَاقِ أَوْلِیَائِه»این جزو اخلاق و رفتار پیغمبر و اولیائش نیست. یعنی آنها کسانی را که می آمدند سراغشان، عیوبی هم داشتند، اشکالاتی داشتند، دست رد به سینه آنها نمیزدند. جذبشان میکردند. نگهشان میداشتند. البته در اصلاح آنها هم میکوشیدند، امر به معروف هم میکردند، نهی از منکر هم میکردند.
این یک قاعده کلی است که به اندك بهانهاي افرادي را طرد کردن و رد کردن و آنها را از مرز دوستی خود خارج کردن، این
مخالف با آن چیزي است که در این حدیث به ما دستور داده شده.
1392/06/28-شرح حدیث اخلاقی، درس خارج فقه
فرم در حال بارگذاری ...
شکل کامل و جامع امر به معروف
اینجا یک کلمه درباره امر به معروف و نهی از منکر و در تفسیر این دو کلمه بگویم.
اي برادران و خواهران مسلمان! امر به معروف فقط آن نیست که تو به زبان و خودت به تنهایی به کسی بگویی نکن! این یک نمونه کوچک از نهی از منکر است. امر به معروف و نهی از منکر در شکل کامل و جامعش عبارت است از اینکه جامعه اسلامی کمر به ریشه کن ساختن بدي ها ببندد. کمر به برقراري خوبی ها و نیکی ها و فضیلت ها ببندد و امروز همه بدي هاي ما خلاصه می شود در باقیمانده هاي اسارت فکري و مادي ما در دست قدرت هاي بزرگ. باید همه ملت یکپارچه، همه دست به دست هم داده، یک صدا و یک گام حرکت کنند تا این وابستگی هایی را که هنوز ما به فرهنگ غلط گذشته داریم ببریم و بگسلیم و کوشش کنیم که ندا و پیام انسانی خود را به همه جا بگسترانیم.
1359/02/25
فرم در حال بارگذاری ...
شکل کامل و جامع امر به معروف
اینجا یک کلمه درباره امر به معروف و نهی از منکر و در تفسیر این دو کلمه بگویم.
اي برادران و خواهران مسلمان! امر به معروف فقط آن نیست که تو به زبان و خودت به تنهایی به کسی بگویی نکن! این یک نمونه کوچک از نهی از منکر است. امر به معروف و نهی از منکر در شکل کامل و جامعش عبارت است از اینکه جامعه اسلامی کمر به ریشه کن ساختن بدي ها ببندد. کمر به برقراري خوبی ها و نیکی ها و فضیلت ها ببندد و امروز همه بدي هاي ما خلاصه می شود در باقیمانده هاي اسارت فکري و مادي ما در دست قدرت هاي بزرگ. باید همه ملت یکپارچه، همه دست به دست هم داده، یک صدا و یک گام حرکت کنند تا این وابستگی هایی را که هنوز ما به فرهنگ غلط گذشته داریم ببریم و بگسلیم و کوشش کنیم که ندا و پیام انسانی خود را به همه جا بگسترانیم.
1359/02/25
فرم در حال بارگذاری ...
دایره امر به معروف و نهی از منکر
اگر ما امر به معروف را در یک دایره محدود، آن هم به وسیله افراد معلومی، زندانی کنیم، دشمن هم در تبلیغات خودش بنا میکند سمپاشی کردن؛ که در ایران بناست از این به بعد، نسبت به زنهاي بدحجاب، اینطور عمل شود! این واجبِ به این عظمت را، که قوام همه چیز به آن است، بیاورند در دایرهاي محدود، در خیابانهاي تهران؛ آن هم نسبت به چند نفر زنی که وضع حجابشان مثلًا درست نیست. این است معناي امر به معروف؟! این است معناي حضور نیروهاي مؤمن در صحنههاي گوناگون جامعه؟! قضیه، بالاتر از این حرف هاست.
1371/05/07-مقام معظم رهبري در دیدار با علما و روحانیان
فرم در حال بارگذاری ...
آتش نشاني
هفتم مهرماه به نام «آتش نشانی و ایمنی» نامگذاری شده است. در واقع این روز بهانه ای است تا به گرامیداشت انسان هایی بپردازیم كه از جان و آسایش خود در راه حفظ جان و آسایش ما می گذرند تا بتوانیم در امنیت زندگی كنيم.
امید است گرامیداشت روز آتش نشان بهانه ای باشد برای تجلیل از آنان که در میان شعله های آتش، پیام آور ایستادن و سرخ زیستن هستند.
فرم در حال بارگذاری ...
جوان حزب اللهی باید باهوش باشد
البته جوان حزب اللهی هم باید باهوش باشد. باید چشمهایش را باز کند و نگذارد کسی در صفوف او رخنه کند و به نام امر به معروف و نهی از منکر، فسادي ایجاد نماید که چهره ي حزب اللّه را خراب کند. باید مواظب باشید. این، به عهده ي خودتان است.
من یقین دارم و تجربه هاي این چند سال هم نشان داده تا نیروهاي مؤمن و حزب اللهی براي انجام کاري به میدان می آیند، یک عده عناصر بدلی و دروغین، با نام اینها در گوشهاي فسادي ایجاد میکنند تا ذهن مسئولین را نسبت به نیروهاي مؤمن و حزب اللهی و مردمی چرکین کنند. مواظب باشید.
1371/04/22-فرماندهان نیروهاي مقاومت بسیج سراسر کشور، در روز شهادت امام سجاد(ع)
فرم در حال بارگذاری ...