ششمین جلسه آموزشی نیم سال اول 95-94 : ( 94/08/04 )
مصوبات ششمین جلسه آموزشی نیم سال اول 95-94 : ( 94/08/04 )
- تعیین گروه های مباحثه و مسئول مباحثه در هر کلاس
- تهیه و تنظیم فرم برای گزارش غائبین و شرح مباحثه
- تعیین نماینده آموزشی در هر کلاس جهت انجام امور آموزشی
- برنامه ریزی برای برگزاری جلسه اساتید جهت بررسی برخی از مسائل داخلی مدرسه
هرچندبر سر هر سفره رزاق تویی
الهی
از کتابها پاسخ پرسش خواستن وحل مشکل طلبیدن،عیال سفره دیگران بودن است.((یا غنی ویا مغنی))،((یا ملی ویا معطی))،تا کی جیره خوار این وآن باشم ودر کنار خوان آنان نشینم، هرچندبر سر هر سفره رزاق تویی
دومین جلسه معاونین
دومین جلسه معاونین روز دوشنبه مورخ 1394/07/27 ساعت 13 برگزار گردید پس از قرائت قرآن و ذکر تسلیت به مناسبت فرارسیدن ایام عزاداری امام حسین(علیه السلام)مدیریت محترم مدرسه به ارائه بحث اخلاقی در مورد مقدمات کسب علم پرداختند سپس هریک از معاونین مسائل مد نظر خود را مطرح نموده و موارد زیر به تصویب رسید:
مصوبات جلسه:
1- انجام سرع کارهای نیمه تمام هریک از معاونت ها
2- اراده برگه تاخیر در ساعت اول توسط خانم غلامی
3- استمرار حضور هریک از معاونت ها در وبلاگ
4- ایجاد جایگاهی برای اشیاء گم شده جهت مراجعه
5- دقت بیشتر در امر نظافت و بهداشت مدرسه
6- آماده نمودن بنر جهت ویژگی های حضور طلاب در اردوی مشهد
7- تهیه کامپیوتر برای کتابخانه, کیبورد برای آموزش و پرینت رنگی
8- پیگیری مصرانه مصوبات هر جلسات
دلنوشته اي از يك رقيه يتيم به رقيه يتيم
سلام بر تواي بانوي كوچك ، سلام بر تو اي عزيز دل حسين (عليه السلام) ، سلام برتو اي ذريه ي بانوي بي نشان ، سلام برتو اي سلاله پيغمبر ، دل نوشته اي مي نويسم به ياد يتيمي و دلتنگي و روزهاي تلخ بي پناهي بانو رقيه، دلنوشته اي از يك رقيه يتيم به رقيه يتيم .
اما يتيمي من كجا و يتيمي شما كجا ، دلنوشته اي از سوي دختر دلتنگ براي پدر به دختر دلتنگ پدر
اما دلتنگي من كجا و دلتنگي شما كجا ، دلنوشته اي به ياد آخرين خاطره ديدار پدر ، اما خاطره من كجا و خاطره شما كجا ، دل نوشته اي به ياد اولين شب بي پدري ، اما شب بي پدري من كجاو شب بي پدري شما كجا ، دلنوشته اي به يادروزهاي تلخ بي پناهي ، اما بي پناهي من كجا و و بي پناهي شما كجا . دلنوشته اي به ياد دل جويي اطرافيان براي از دست دادن پدر ، اما اطرافيان من كجا و اطرافيان شما كجا ، دلنوشته اي به ياد از دست دادن تنها يادگاري پدر ، اما يادگاري من كجا و يادگاري شما كجا .
رقيه جان ، بانو جان ،
اگر بخواهم ادامه دهم مدتها زمان مي خواهم تا رنج هايت را به شماره در آورم ….
دلم ديگر تاب ندارد آخر غم از دست دادن پدر ، براي من بسي طاقت فرسا بود اما… بي بي جان غم من كجا و غم شما كجا
خانم جان ، خوشحالم كه هم نام توهستم و هم درد تو و غمخوار تو ولي شرمنده ام از …
بي طاقتي ام بانو ، آخر چه كنم .ظرفيت من كجا و ظرفيت شما كجا ، بانوي كوچك ، ببخش مرا و دستم را بگير .. كه اگر رهايم كني خدا مي داند كه چه مي شود …
رقيه نعيمي خواه طلبه پايه سوم
سلام بر عاشورا (دلنوشته طلاب)
سلام بر عاشورا ، سلام بر پيكرهاي از هم جداي روي خاك ، سلام بر خواهر تنها مانده حسين(عليه السلام) ، سلام بر رقيه كه سر جدا شده ي پدر ديده.
غروب آن روز خورشيد از غروبي غم انگيز خبر مي داد. خون فرزند پيامبر (صلوات الله عليه) با شقايق درهم آميخت . اينك اين پيكر عريان حسين است كه برخاك كربلا افتاده است با هزار ستاره ي زخم و دختري كه به شيون و ناله افتاده است . خيمه ها شعله ور شده اند و شراره آتش مهمان دامن دختران شده.
آن طرف زينب پر از اندوه چشمي به قتلگاه دوخته و دنبال پيكر پاره پاره مي گردد . اين دختر زهر(سلام الله عليها)است كه به قتلگاه آمده است و بوي گل او را به سوي خود مي كشاند با دلي پر از غم و اندوه و چشمي پر از اشك مي رود شاخ و برگ ها را كنار مي زند.
اين دختر علي(عليه السلام) است كه دست به زير بدن پاره پاره برادر مي برد و سر به آسمان بلند مي كند و مي گويد خدايا اين قرباني را از آل محمد(صلوات الله عليه) قبول كن و رو به مدينه مي كند و اين نجوا را سر مي دهد :
اين كشته فتاده به هامون حسين توست
اين صيد دست و پا زده در خون حسين توست
زهرا خسروي طلبه سال اول
دلم گرفته آقاجان...
دلم به وسعت دنیا گرفته آقا جان
ازاین زمانه از اینجاگرفته آقا جان
دلم هوای رخت را نموده مولایم
دلم بهانه دریا گرفته آقا جان
کجایی مطلع فجر و طلوع صبح سپید
دلم برای همین ها گرفته آقاجان
شبم بدون نگاهت شبی گرفته و تلخ
نگاه کن که شبم هم گرفته آقا جان
گوشه چشمی به من کنید اماما که دلم
در انتظار ظهورت گرفته آقا جان
نفسم از سینه در نمی آید
غم هجران تو آخر گرفته آقا جان
کجا جزیره خضر است من نمیدانم
دلم برای همان جا گرفته آقاجـــان !
شاعر :محدثه صبری
نيايش، در طلب گشايش اندوهها
صحیفه سجادیه
ترجمه :
اى زداينده اندوه، و اى زايل كننده غم، اى بخشنده در دنيا و آخرت، و مهربان در هر دو سراى، بر محمد و آل محمد رحمت فرست، و اندوه مرا بر طرف كن، و غمم را بزداى. اى يگانه، اى يكتا، اى بىنياز، اى كسى كه نزاده و زائيده نشده، و هيچ همتائى نداشته، مرا نگاه دار و پاك ساز، و گرفتاريم را بر طرف كن .
نيايش، در تذلل ب پيشگاه خداى عز و جل
صحیفه سجادیه
ترجمه :
53.اى پروردگار من، گناهانم مرا خاموش ساخته، و رشته گفتارم را بگسيخته است، زيرا حجتى برايم نمانده است، و از اين رو به بليه خود اسير، و به كردار خود در گرو، و در خطاى خود سرگشته، و از مقصد خود سرگردان و در راه درمانده ام هم اكنون نفس خويش را در موقف ذليلان گناهكار داشته ام: در موقف بدبختانى كه بر تو جرى شدهاند، و وعده ترا سرسرى شمرده اند.
نيايش، در مقام خوف و خشيت
صحیفه سجادیه
ترجمه :
50.خدايا، تو مرا كامل و بى عيب آفريدى، و در خردى پروردى، و از رنج بردن در طلب روزى بى نياز كردى.
خدايا، من در كتابى كه فرو فرستاده اى و بندگان را به آن بشارت دادهاى، يافته ام كه گفتهاى: «اى بندگان من كه در باره خود اسراف كرده ايد، از رحمت خدا نااميد مشويد، زيرا خدا همه گناهان را مى آمرزد» و پيش از اين از من اعمالى سر زده كه تو دانسته اى، و از من به آن داناترى. پس واى به رسوائى من از آنچه نامه تو بر من شمرده است! پس اگر نبود مواردى از عفو عالم گيرت كه به آن اميدوارم، خود را از دست مى دادم. و اگر كسى را ياراى فرار از پروردگارش مى بود، هر آينه من به گريختن از تو سزاوارتر بودم. و تو هيچ رازى در زمين و در آسمان از نظرت پوشيده نيست، و آن را در روز رستاخيز حاضر مى سازى، و از هر جزا دهنده و محاسبى بى نيازى.
نيايش، در مقام اصرار به طلب از خداى تعالى
صحیفه سجادیه
ترجمه :
52. اى خدائى كه چيزى در آسمان و زمين بر تو پوشيده نمى ماند، و چگونه بر تو پوشيده بماند - اى معبود من - آنچه تو خود آن را آفريده اى؟ و چگونه نشناسى آنچه را كه تو خود ساخته اى، يا چگونه از نظر تو غائب شود آنچه تو آن را به عنايت خود روبراه مى سازى؟ يا چگونه مى تواند از تو بگريزد كسى كه جز به روزى تو حيات ندارد؟ يا چگونه از تو نجات يابد آنكه در غير ملك تو راهى نمىيابد، منزهى تو! ترسندهترين خلق تو، در پيشگاه جلالت داناترين آنها نسبت به تو است، و خاضع ترين ايشان در مقام عظمت تو عاملترين ايشان به طاعت تو است، و خوارترين ايشان در نظر تو كسى است كه تو او را روزى مى دهى و او غير ترا عبادت مى كند.
نيايش، در تضرع و زارى
صحیفه سجادیه
ترجمه :
51.اى معبود من ترا مى ستايم و تو شايان ستايشى، در برابر احسان كاملت نسبت بمن، و فراوانى نعمتهايت بر من، و بسيارى عطايت در باره من، و بر رحمتى كه مرا به آن برترى دادهاى، و نعمتى كه بر من سرشار ساخته اى. زيرا چندان در باره ام احسان كرده اى كه شكر من از آن قاصر است. و اگر احسان تو نسبت بمن و سرشارى نعمتهايت بر من نمى بود، به احراز بهره خود و به اصلاح نفس خود نمى رسيدم. ولى تو در بارهام احسان آغاز كردى، و از رنج كوشش در كفايت امورم بى نيازم ساختى، و مشقت بلا را از من برگرداندى، و قضاى خوفناك را از من باز داشتى - اى معبود من - پس چه بسا بلاى مشقت بارى كه آن را از من برگرداندى! و چه بسا نعمت سرشارى، كه چشمم را به آن روشن ساختى و چه بسا احسان بزرگى كه از آن تو نزد من است!
نيايش در دفع مكر دشمنان و رد قهر و غلبه ايشان
صحیفه سجادیه
ترجمه :
49.اى معبود من - هدايتم كردى، پس راه صلاح را بگذاشتم، و در پى خواهش دل رفتم، و پند دادى، پس سنگين دل شدم و پند ترا ننيوشيدم، و عطاى جميل بخشيدى، پس نافرمانى كردم سپس آنچه را كه از آنم برگردانده بودى شناختم - چون تو آن را بمن شناساندى - پس آمرزش طلبيدم، تا از نافرمانيم در گذشتى، پس به گناه باز گشتم و باز در پرده غفارى و ستاريم بپوشيدى.
نيايش، در عيد اضحى و جمعه
صحیفه سجادیه
ترجمه :
48.خدايا اين، روزى مبارك و با ميمنت است و مسلمين در اطراف زمين تو در اين روز مجتمعند: مسئلت كننده و خواهنده و اميدوار و ترسنده ايشان، همه در يكجا براى نماز حاضر مىشوند، و ناظر در حوائج ايشان توئى. پس ترا به جود و كرمت و آسانى مسئلتم پيش تو - سؤال مىكنم كه بر محمد و آلش رحمت فرستى. و اى بار خداى، اى پروردگار ما - به عنوان آنكه پادشاهى و ستايش ترا است، و جز تو معبودى نيست و تو بردبار و بزرگوار و مهربان و نعمت بخش و صاحب جلال و اكرام و پديد آورنده آسمانها و زمينى از تو مىخواهم كه بهره و نصيب مرا سرشار سازى: از هر نيكى يا عافيت يا بركت يا هدايت يا توفيق طاعت يا خيرى كه بر محمد و آلش انعام مى كنى، و بوسيله آن بسوى خود هدايتشان مى نمائى. يا درجهاى كه پيش خود براى ايشان بلند مى سازى، يا بوسيله آن بهره اى از دنيا و آخرت به ايشان همى بخشى.
نيايش، در روز عرفه
صحیفه سجادیه
ترجمه :
سپاس خدائى را كه پروردگار جهانيان است .
خدايا سپاس ترا اى پديد آورنده آسمان ها و زمين اى صاحب بزرگى و اعزاز اى پروردگار پروردگاران، و اى معبود هر معبود و اى آفريننده هر مخلوق و اى وارث هر چيز. توئى آن خدائى كه چيزى به او نمىماند، و علم چيزى از او پوشيده نمىماند، و او به هر چيز محيط و همه چيز را نگهدار است. توئى خدائى كه نيست معبودى جز تو كه يكتاى بى همتاى فرد بى مانندى. و توئى خدائى كه نيست معبودى جز تو كه كريم به منتهاى كرم و عظيم در نهايت عظمت و بزرگ در كمال بزرگى هستى. و توئى خدائى كه نيست معبودى جز تو كه بلند مرتبه و در منتهاى بلندى مقام و شديد الانتقامى. و توئى خدائى كه نيست معبودى جز تو كه بخشنده و مهربان و دانا و بر حقيقت اشياء واقفى. و توئى خدائى كه نيست معبودى جز تو كه شنوا و بينا و قديم و آگاه بر اسرارى و توئى خدائى كه نيست معبودى جز تو كه كريمى، و در كرم از همه افزونى، و دائم و جاويدى.
نيايش، در روز عيد فطر و جمعه
صحیفه سجادیه
ترجمه :
كه چون از نماز باز مى گشت رو به قبله مى ايستاد و مى گفت:
اى كسى كه رحم مى كنى بر آنكه بندگان به او رحم نمى كنند. و اى كسى كه مى پذيرى كسى را كه كشورها او را نمى پذيرند. و اى كسى كه اصرار كنندگان درگاه خود را نااميد نمى سازى. و اى كسى كه دست رد بر سينه واثقان به محبت و پر توقعان در مسئلت نمى گذارى. و اى كسى كه هديه بى مقدار را بر مى گزينى، و در برابر اندك عملى كه برايت انجام دهند جزا مى بخشى. و اى كسى كه عمل كوچك را مى پذيرى و مزد بزرگ مى دهى. و اى كسى كه هر كس بتو نزديك شود به او نزديك مى شوى. و اى كسى كه هر كه از تو روى بگرداند او را بسوى خود مى خوانى. و اى كسى كه نعمت خود را تغيير نمى دهى و به انتقام شتاب نمى كنى، و اى كسى كه نهال كار نيك را به بار مى آورى تا آن را بيفزائى، و از كار بد در مىگذرى تا آن را ناپديد سازى.