روزگار چه گناهى دارد
به محضر مولایم حضرت ابوالحسن الهادى علیه السلام رسیدم.
در آن روز چند حادثه ناگوار و تلخ برایم رخ داده بود؛ انگشتم زخمى شده و شانه ام در اثر تصادف با اسب سوارى صدمه دیده و در یك نزاع غیر مترقبه لباسهایم پاره شده بود. به این خاطر، با ناراحتى تمام در حضور آن گرامى گفتم: عجب روز شومى برایم بود! خدا شرّ این روز را از من باز دارد!
امام هادى علیه السلام فرمود: «یَا حَسَنُ هَذَا وَ أَنْتَ تَغْشَانَا تَرْمِى بِذَنْبِكَ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ؛ اى حسن! این [چه سخنى است كه مى گویى] با اینكه تو با ما هستى، گناهت را به گردن بى گناهى مى اندازى! [روزگار چه گناهى دارد!]»
حسن مى گوید: با شنیدن سخن امام علیه السلام به خود آمدم و به اشتباهم پى بردم. گفتم: آقاى من! اشتباه كردم و از خداوند طلب بخشش دارم.
امام فرمود: اى حسن! روزها چه گناهى دارند كه شما هر وقت به خاطر خطاها و اعمال نادرست خود مجازات مى شوید، به ایام بدبین مى شوید و به روز بد و بیراه مى گویید!
حسن گفت: اى پسر رسول خدا!، براى همیشه توبه مى كنم و دیگر عكس العمل رفتارهایم را به روزگار نسبت نمى دهم.
امام در ادامه فرمود: «یَا حَسَنُ اِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمُثِیبُ وَ الْمُعَاقِبُ وَ الْمُجَازِى بِالاْءَعْمَالِ عَاجِلاً وَ آجِلاً؛ اى حسن! به طور یقین خداوند متعال پاداش مى دهد و عقاب مى كند و در مقابل رفتارها در دنیا و آخرت مجازات مى كند.»
بحارالانوار، ج 56، ص 2.
باریکِلا ، باریکِلا...!(المومن کالجبل الراسخ)
تقدیم به پدران شهدا؛
پیرمرد نجار اصفهانی برای ساخت تابوت جهت شهدا به معراج شهدای اهواز آمده بود.
هر روز شهید می آوردند…
پیرمرد، دست تنها بود اما سخت کار میکرد و کمتر وقتی برای استراحت داشت.
روزی از روزها همین که داشت از لابلای پیکر مطهر شهدا عبور میکرد،
شهیدی نظرش را جلب کرد؛
کمی بالای سر شهید نشست
رو به شهید کرد و با همان لهجه ی شیرین اصفهانی گفت:
باریکِلاااا ، باریکِلااااا
و بلند شد و به کارش ادامه داد.
یک نفر که شاهد این قضیه بود ، سراغ پیرمرد رفت و جویا شد.
پیرمرد نجار تمایلی به صحبت کردن نداشت.
همان یک نفر، سماجت کرد تا ببیند قضیه ی باریکلا گفتنهای پیرمرد چه بوده است.
پیرمرد با همان آرامش گفت: پسرم بود…
به یاد پدران شهدا که همچون المومن کالجبل الراسخ بودند.
سجده
عجبا از سجده…
در گوش زمین زمزمه می کنی؛
اما در میان آسمان ها می شنوند…
شهید
حواسمان هست؟!
اگر شهید نشویم باید بمیریم!
راه سومی وجود ندارد!
شهید سید مرتضی آوینی
صاحب الزمان
هر چه زمان می گذرد،
مردمان زمین افسرده تر می شوند!!!
این خاصیت دلبستگی به زمـــــان است…
خوشا بحـــال آنان که؛
به جای زمـــان،
به صاحــــب الزمــــان دل بسته اند…
سه صلـــوات
اِنَّ اللهَ وَ مَلائِکَـتَــهُ یُصَـلّـُـونَ عَـلَـی النَّبِیُّ
یا اَیُّهَـــا الَّـذِینَ آمَنُــوا صَـلّـُـوا عَـلَـیــهِ وَ سَلِّـمـُوا تَسـلِـیـمـاً
شما نیز با سه صلـــوات در ختــم صلـــوات شرکت فرمائید
کسب پول حلال و برادری در راه خدا
سید بن طاووس با مدرک از محمد بن هارون نقل می کند که گفت:
به امام نقی (ع) عرض کردم: از پدر بزرگوار شما نقل شده که زمانی بر مردم می آید که در آن هیچ چیز گرانبها تر [وکمیاب تر] از برادر مانوس و کسب پول حلال نیست. امام فرمود ابا محمد! گرانبها [و کمیاب] موجود است [و بالاخره پیدا می شود] ولی…
ولی تو در زمانی واقع شده ای که در آن هیچ چیز دشوارتر از [پیدا کردن] پول حلال و برادری در راه خدای سبحان نیست…
الامان من اخطار الاسفار والازمان، ص 58
لا حول و لا قوه الا باالله العلی العظیم
بسم الله…
امام جواد علیه السلام، حرزی نوشت:
” لا حول و لا قوه الا باالله العلی العظیم…”
گذاشت در گهواره ی پسرش.
تا خدا، حافظِ هادی دینش باشد…
محج الدعوات، ص 42 _ حدیقه الشیعه _ بحارالانوار، ج 91، ص 362
امّن یجیب المضطرّ...
امام جعفرصادق (ع) در تفسیر آیه62 سوره نمل می فرماید:
«امّن یجیب المضطرّ اذا دعاه و یکشف السّوء و …..» آیا کسی هست که به فریاد بیچاره در وقت ناله اش جواب دهد و رفع نگرانیها را نماید ؛
فرمود: این کلام در مورد قائم وارد شده و اوست که هر لحظه خدا را می خواند برای دفع دشواری و به زودی پروردگار، وی را بر کرسی اقتدار جهانی می نشاند.
منبع : الزام النواصب ص 172
کجاست مهدی زهرا!؟؟؟؟
دعا کنیم برای آمدنش،همه باهم دعا کنیم:اللهم عجل لولیک الفرج
و این جمعه هم گذشت ...
ممکنه منتظر مهمان عزیزی بود ولی مهیای پذیرش او نبود ؟!
البته که غیر ممکنه !
افسوس که ما ” غیر ممکن ” رو ممکن ساختیم و ” ممکن ” رو غیر ممکن …
“ امام زمان آمدنی نیست ، بلکه آوردنی است. “
و این جمعه هم گذشت …
غبار روبی مساجد
مسجد این خانه خدا چقدر زیبا چقدر آرام است. برای من که پر از تلاطم وجودم، مسجد مامن و قرارگاه عاشقان بی نشان است چه خوب است که همه ی مشتاقان الهی نشان این میکده ی عشق را بدانند و یک صدا فریاد عاشقی سر دهند، نزدیک است ماه عاشقی باید رفت برای ماندن برای زنده شدن برای بیداری، پس باید شروع کرد غبار روبی کرد خانه دل را باید رفت از مسجد شروع کرد تا راهی باشد برای رسیدن به معشوق دل
غبار روبی مساجد
وقتی رمضان می آید یادم است که با مادرم به مسجد رفته و مسجد محله را تمیز می کردیم و رمضان برای من با غبار روبی مسجد معنا داشت که می خواستم همان طور که مسجد را غبار روبی می کنم دلم را از کینه ها و پلیدی ها پاک کنم .
اصلا فلسفه غبار روبی مسجد، پاکی دل و زدودن غبار از دل باید باشد.
زن منتظر و منتظر پروری(7)
زن منتظر زنی است که: درمقابل طوفان های تند و مرگ آور همچون سرو ایستادگی می کند و شاخه های خود را در مقابل آن حفظ می کند و در هجوم شک و تردید ها هیچ آلودگی را به دل راه نمی دهد و از ذات ÷اک او میوه ای ثمر می دهد که همچون خود اوست.
خانم قدیمی- طلبه مدرسه
زن منتظر و منتظر پروری(6)
زن منتظر زنی است که در تمام لحظات و در تمام کار امام زمان(عج) را در نظر می گیرد وجود او را درک می کند، فرزندان را با توجه به وجود مقدس امام عصر(عج) تربیت می کند و فرزندی امام زمانی(عج) به بار می آورد و همچنین مادری سنبل از یاران امام زمان(عج) می باشد.
طلبه مدرسه
سنن النبی
چهرهای همیشه متبسم.
ظاهری همیشه آراسته و نظیف .
بوئی همیشه معطر.
کلامی همیشه فصیح و دلنشین.
دل و زبانی همیشه ذاکر و شاکر.
حیا و غیرتی فوق العاده.
دارای تلاش بسیار ولی زندگی ساده و زاهدانه.
تمام کارهایش را خودش می کرد وغلام ونوکری نگرفت.
خود را به سختی می انداخت تا دیگران در آسایش باشند.
با ستم کننده ی به خود بسیار با گذشت وعطا کننده بود.
اهل مزاح و مسرور کردن دیگران بود.
بسیار اجتماعی و با تمام گروه ها و اصناف بود.
بسیار امین و راست گو بود.
هیچگاه در خوراک و پوشاک و … اسراف نکرد.
اهل نزاع و جدل نبود.
هدیه و دعوت کسی را رد نمی کرد.
از داشته های خود درصورت نیاز دیگران هیچگاه دریغ نکرد.
دغدغه آنحضرت برآوردن حاجات دیگران بود.
بسیار مهمان دوست بود.
بهترین ها را برای دیگران می خواست.
تجلی قرآن بود و بسیار نماز می خواند.
دعوتش به دین ، چهره به چهره و بعد از عمل خود بود.
سنن النبی / علامه طبا طبائی