چشم چشم دو ابرو، خوشگلیه بابام کو؟
چشم چشم دو ابرو، خوشگلیه بابام کو؟
حتی توی صورتش، نمونده یک تار مو
گوش گوش دو تا گوش، بابام هی میره از هوش
تا که به هوش میادش، میگه دخترکم کوش
دست دست دو تا دست، همون که سربند می بست
حالا دستای بابا، یکیش رفته یکیش هست
بابام خیلی زرنگه، با این که پاش میلنگه
هیچکی خبرنداره، توساق پاش فشنگه
چوب چوب یه گردن، بهش پلاک میبندن
یه عده بی معرفت، به بابا جون میخندن
یه بابای مهربون، از جنس هفت آسمون
فدات بشم الهی، همیشه پیشم بمون
بابام یه ساربونه، تاب نیاورد بمونه
من و گذاشت و پر زد، خسته از این زمونه
بابام چه عاشقونه، پرید از آشیونه
بابای مهربونم، پیش خدا مهمونه
تقدیم به تمام فرزندان شهدا و جانبازان
شهیدان را یاد کنیم حتی با ذکر یک صلوات..
"شهر من"
شهر من، ای شهر پیكر سوخته!
باغ و بستانت سراسر سوخته
با سموم بادها بر دامنت
بید بندهای تناور سوخته
خاطرات سبز تو دیریست دیر
با شقاقی های پرپر سوخته
روی دشت سینه خونین تو
سرو پژمرده، صنوبر سوخته
زنبق و یاس و گل و نسرین تو
در هجوم باد صرصر سوخته
ایستاده بر فراز شانه ات
نخل قد افراشته سر سوخته
در كنارت مادر از داغ پسر
خواهر از داغ برادر سوخته
در دل و در سینه و پهلوی تو
دشنه و شمشیر و خنجر سوخته
از فراق سینه سرخان شهید
اشك در چشم كبوتر سوخته
نغمه هایت در گلو خشكیده است
مثل پروازی كه در پر سوخته
نی شگفت از غصه ات در آسمان
گز هزاران مهر و اختر سوخته
غم مخور ای قهرمان شهر نجیب!
دشمنان را می به ساغر سوخته
قهرمانان تو جاویدان شدند
دشمنت با قهر داور سوخته
سبز می گردی در آغوش بهار
این بهارستان پیكر سوخته!
ستارههای قرآنی ایران بر بام جهان اسلام
وَالْفَجْر ،و لیال عَشر… این آیات الهی از سوره مبارکه فجر سرآغاز فینال سی و دومین دوره مسابقات بینالمللی قرآن کریم بود؛ فینالی که با فجر و پیروزی نمایندگان ایران در این دوره از مسابقات، پایانی خوش داشت و هر دو نماینده ایران حجتالاسلام محمدمهدی رجبی (بخش حفظ) و حسن دانش (بخش قرائت ) رتبههای نخست را بر اساس هیات داوران به خود اختصاص دادند.
این موفقیت را محضر مقام عظمای ولایت امام خامنه ای (مد ظله العالی) تبریک عرض می نماییم .
آن روز که رفتیم ...
آن روز که رفتیم …
… و این سان دوباره برگشتیم و تحقق یافت آنچه عهد و پیمان بستیم .
اشك از دیدگان همه جاری است، غم درچهرهها موج میزند، دیگر مردم مجبور بودند شهر را ترك كنند، كودكان بهانه پدر را میگیرند و مادران قرآن به دست به دنبال بدرقه فرزندان غیورشان شهر را ترك میكنند.
ماندن جایز نیست و این تنها باری است كه مجبور به عقب نشینی بودیم و آن هم به خاطر این كه ناموسمان به خطر نیافتد.
۴۰روز مقاومت ودر پی آن به شهادت رسیدن شمار زیادی از مردم بیدفاع در زیر شدیدترین حملات دشمن سرانجام در روز چهارم آبانماه سال۵۹مجبور به عقب نشینی شدیم، شهر با همهی امیدهایش به تصرف ناپاكان درآمد.
شهرغارت شد، چاهها خشكید، سبزهها سوزانده و نخلها سر بریده شدند.
آری خونین شهر! این را بدان، “محمدجهان آرا"، بزرگ مرد تاریخ جنگ این فرمانده سرافراز اسلام قبل از این كه بشنود و ببیند كه چگونه تو را به دست آوردیم از دستش دادیم.
ادامه مطلب در صفحه بعد
صفحات: 1· 2
آزادی خرمشهر در كلام فرمانده كل قوا
حماسه فتح خرمشهر نقطه عطفی در تاریخ پیروزهای انقلاب اسلامی به شمار می رود تا امروز صاحب نظران بسیاری به تجزیه و تحلیل این واقعه شگرف پرداخته اند كلام زیر بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی) در اول خرداد سال 1381 در دیدار اقشار مختلف مردم بمناسبت سالروز آزادی خرمشهر است.
… سالگرد حادثه ی بسیار مهم و ماندگار پیروزی در جبهه خرمشهر و بر گرداندن این شهر به پیكر خونین كشور به وسیله ی دلاوران مومن ارتش و سپاه و نیروهای جان بر كف بسیج را به همه ی رزمندگان و ایثارگران و خانواده های همه ی شهیدان و جانبازان تبریك عرض می كنم . . .
ادامه مطلب در صفحه بعد
صفحات: 1· 2
میلاد سیدالساجدین(ع)
امروز دل اهل ولايت شاد است
ميلاد سعيد اشرف ايجاد است
آن قدر به درگاه خدا كرد سجود
معروف از آن به سيد سجاداست
میلاد سید الساجدین(ع) مبارک باد
مفهوم رشادت
سلام بر عباس و سلام بر همه جانبازانی که با اقتدا به امام خود و بذل جانشان ،
مفهوم رشادت و جانبازی را در عصر ما محقق ساختند …
کشتی نجات
از روی حسین تا نقاب افکندند
در عالم عشق انقلاب افکندند
تبریک به طوفان زدگان غم و درد
کشتی نجات را به آب افکندند
دلخوشم
سلام میدهم و دلخوشم که فرمودید…
هرآنکه در دلِ خود..یادِ ماست… زائرِ ماست…..
“صلی الله علیک یا اباعبدالله…”
ﻏﯿﺒﺖ ﮐـــــــــــــﺒـــــــﺮﯼ .......... ﻏﻔﻠﺖ ﮐـــــــــــــﺒـــــــﺮﯼ
ﻏﯿﺒﺖ ﮐـــــــــــــﺒـــــــﺮﯼ ﺗﻮ ﺯﻣﺎﻧﯽ
ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ
ﻏﻔﻠﺖ ﮐـــــــــــــﺒـــــــﺮﯼ ﻣﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ !!
ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏ ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﻌﺼﺮ ﻭ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ
بلاتکلیفی
چه تکلیف سنگینی است
“بلاتکلیفی”
وقتی که نمیدانم منتظرت ماندم یا فقط خودم را به انتظار زده ام آقا
بسیج
مقام معظم رهبری(مدظله العالی):
بسیج یعنی نیروی کارآمد کشور برای همه میدانها.
جانباز
سالروز خجسته میلاد حضرت ابوالفضل عباس (ع)، حماسه آفرین دشت کربلا بنام روز جانباز نامیده شده است. جانبازانی که حکایت شگفت آفرینی آنها در میدان های عرفان و حماسه تکان دهنده بوده است. در نوشته های عارفان صاحبدل آمده است که: خداوند را دوستانی است که همواره در اجتماع و در بین مردم، بی هیچ لاف و گزافی به زندگی و عبادت مشغولند، بی آنکه نامشان برجسته تر از نام های دیگران، بر سر زبان ها باشد آنان ناشناخته برای اهل زمین، و نام آورند برای آسمان.
ادامه مطلب در صفحه بعد
صفحات: 1· 2
حضرت عباس، «عباس علیه السلام »
دستهای شفا، نسخهای از نقشه جهان را میگستراند روبروی دردهای انسان.
اقیانوسها همچون آوازهای آبی، حضورِ تو را به جشن مینشینند.
آبهای پراکنده، مدح جسته و گریخته تواند و ارثیه آنها همه روشنی است از نام تو.
سفینههایی از نور را ببین، قطارهایی از غزل؛ غزلهایی که با قوافیِ زلال ردیف شدهاند.
این چنین است که سر انگشتان بارانزایِ شعر و شعور از نازکای خیال، دسته دسته کرامت میآورند.
بنگر که «ایثار» و «وفا» و «غیرت» به لباسهای روشن ایمان افزوده شدند و «فتوّت» و «رشادت» و «ادب»، کنار کتابهای در خور انسان چیده شدند. چه زیبا و شاعرانه، برگهای طنّاز مسرّت، دور تا دور ستونِ دلیری پیچیدهاند و باید از هماکنون دنیا را به وسعت نظر خاک عادت داد.
از هم اینک باید با خوشخوییِ آبها خو گرفت.
شب چه دارد اگر زیر آفتاب نگاه تو بیتوته نکند؟!
روز چه میارزد اگر برای جوانمردیات برنخیزد؟!
آمدنت جلسه معارفه تمام پاکیها به تمام دنیاست.
از بیلیاقتی است کسی اگر گامی برندارد به سوی تو.
پس رفتگیِ زمانه است که نامت عادی بُرده میشود.
یا قمر بنی هاشم! واژهای که از لبان مقدس تو خارج شود، دیگر عطشناک نیست. لحظهای که آرامش تو در آن وارد شود، دیگر خطرناک نیست.
دریاها، شطهایی که نام تو را زمزمه نکردهاند، از مقوله پاکی بیرون رفتهاند.
تنها قلم هایی که دستهایت را ستودند و سرودند، در قیام روسپیدند.
یا اباالفضل العباس علیه السلام ! این دنیا که من میشناسم، یقین که تو را نشناخته.
سلسله جبال اندک زمین، چه ناتمام، عطش تو را به روایت کشیده است و به حکایت نشسته است چه بیهوده، مهربانی تو را، هزار و یک شبِ یلدای زمان!
لبهای ولایت تو را شناخت که بر اوایلِ دستانت بوسه زد.
و ما همچنان از دریای عطوفت تو آب بر میداریم؛ با تمام محدودیتمان.
مقیم آبیِ احساس، عباس(علیه السلام)
مقامِ گُلچراغ یاس، عباس(علیه السلام)
بگو با ذرّههای تشنه جان
به عشق حضرت عباس، «عباس علیه السلام »!»
دلم آسوده
با یاد اباالفضل(ع) دلم آسوده ست
با او دل ما را سر و سرّی بوده ست
بر دفترِ سبز عشق پاياني نيست
در حاشیۀ علقمه گفتم نکند؟
یک عمر دو دست بر تنم بیهوده ست؟!
میلاد انوار کربلا بر شما مبارک.