حقّ معلّم و استاد
حقّ پرورش دهنده ى تو با دانايى، اين است كه او را بزرگ بدانى و مجلسش را محترم بشمارى و خوب به او گوش سپارى و توجّه نمايى و او را براى آموزش خودت از آن چه تو را از دانش او بى نيازى نيست يارىرسانى، به اين ترتيب كه درك و فهمت با او و آماده براى او باشد و با ترك لذّتها و كاستن از واسته هاى خويش، دل و ديدهات را پاك و روشن به او بسپارى.و ديگر اين كه بدانى تو پيام رسان او هستى تا آن چه را كه به تو مى آموزد به نادانانى كه به تو مى رسند بياموزى، پس لازم است كه آن را به خوبى به آنان برسانى و در گزارش پيام او خيانت نكنى و هر گاه پيامرسانى او را به عهده گرفتى براى آن به پا خيزى و نيرويى نيست مگرآن كه به يارى خدا باشد.
در اين بخش امام سجّاد(عليه السلام) دست كم پنج حق براى استاد و معلّم مى شمارد به اين ترتيب كه مى فرمايد :
1. احترام او را نگهدارى و حضورش را محترم شمارى؛
2. با تمام توجّه به او گوش سپارى و در محضرش حواس خود را به چيز ديگرى مشغول ندارى. جاى تأكيد است كه خوب شنفتن و به درستى شنيدن ـ به اصطلاح امام سجّاد (عليه السلام): حُسنُ الاستماع ـ خود هنرى است كه ارزشش كمتر از خوب سخن گفتن نيست. متأسفانه ما آن قدر كه به هنر سخن گفتن مى پردازيم خود را براى درست شنيدن آماده نمى سازيم. بسيار اند كند آنان كه به هنر زيبا شنيدن و صحيح گوش سپردن آراسته اند و خود را براى اين مهمّ ساخته و پرداخته اند.3. براى درك درست و فهم صحيح درس و بحث با استاد و آموزگار خود همدل و همگام باشى و در اين راه هرگز از همكارى و همراهى با استاد دريغ نورزى.
4. آنچه را كه از اساتيد خويش آموخته اى به شاگردان خودت بياموزى و پيام و كلام آموزگارانت را به نسل هاى بعدى برسانى.
5. در اين پيام رسانى، دقيق و امين باشى و در اين مهمّ، همه ى سعى و توان خود را به كارگيرى تا هرگز در گزارش پيام هاى اساتيدت خيانت نكرده باشى.
از امير مؤمنان على (عليه السلام) روايت است كه گفت :«إِذا جَلَسْتَ إِلَى الْعالِمِ فَكُنْ عَلى أَنْ تَسْمَعَ أَحْرَصَ مِنْكَ عَلى أَنْ تَقُولَ وَ تَعَلَّمْ حُسْنَ الاِْسْتِماعِ كَما تَعَلَّمُ حُسْنَ الْقَوْلِ وَ لاتَقْطَعْ عَلى أَحَدٍ حَديثَهُ»؛ وقتى پيش دانشورى بنشينى بر شنيدن حريصتر باش تا سخن گفتن؛ و خوب شنيدن را بياموز همانطورى كه خوب سخن گفتن را مى آموزى و هرگز سخن كسى را قطع مكن! و از حضرت امام صادق (عليه السلام) روايت است كه گفت :«اُطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ تَزَيَّنُوا مَعَهُ بِالْحِلْمِ وَ الْوَقارِ وَ تَواضَعُوا لِمَنْ تُعَلِّمُونَهُ الْعِلْمَ وَ تَواضَعُوا لِمَنْ طَلَبْتُمْ مِنْهُ الْعِلْمَ»؛ دانش آموزيد و آن را با نرم خويى و وقار بياراييد و براى كسى كه او را دانش مى آموزيد و نيز براى كسى كه از او دانش اندوخته ايد خاكسارى كنيد!
افتادگى آموز اگر طالب فيضى***هرگز نخورد آب زمينى كه بلند است
پر پيداست كه بايد مجلس و محضر استادان و دانشوران را نعمتى بزرگ براى خود دانست و تا مى توان با ارباب علم و معرفت نشست و برخاست داشت كه دورى از مجالس و محافل علما و حكما، انسان را حتّى از چشم خدا نيز مى اندازد.امام زين العابدين(عليه السلام) در جايى از دعاى ابوحمزه ى ثمالى به خدا عرض مى كند:
«سَيِّدى!… لَعَلَّكَ فَقَدْتَنى مِن مَجالِسِ الْعُلَماءِ فَخَذَلْتَنى أَوْ لَعَلَّكَ رَأَيْتَنى فِى الْغافِلينَ فَمِنْ رَحْمَتِكَ ايَسْتَنى»؛ سرورم! شايد مرا در مجالس علماء نيافتى پس به حال خودم وا گذاشتى و خوارم ساختى و يا شايد كه در ميان بى خبرانم ديدى پس از رحمتِ خود نااميدم كردى.