رزق و روزي از ديدگاه آيات و روايات (كاهش ـ اهميّت ـ افزايش)
موضوع:
رزق و روزي از ديدگاه آيات و روايات (كاهش ـ اهميّت ـ افزايش)
محققين:
پروين جعفرزاده
حميده رحماني سبحاني
اعظم كريمي
فاطمه كفايي
بهار 1390
چكيده
موضوع مقاله حاضر رزق و روزي از ديدگاه آيات و روايات (كاهش ـ اهميّت ـ افزايش) ميباشد، اسلام يك دين چند بُعدي بوده و به تمام جوانب زندگي انسانها از جمله فردي و اجتماعي و اقتصادي و … توجّه كرده است. با توجه به اينكه انسان موجودي اجتماعي است و براي برطرف كردن نيازهاي خود بايد تلاش كند و به دنبال كسب روزي حلال باشد و در كسب روزي خود به كارهاي حرام روي نياورند و مراقب اعمال و رفتار خود باشند كه تأثير به سزايي در كاهش و افزايش روزي دارد و در آيات و روايات اهميّت زيادي به رزق و روزي حلال و كاهش و افزايش آن اشاره شده است.
با توجّه به اين مسأله، در این مقاله از جمله به مسائلی به تقسيم ارزاق و تلاش براي زندگي، علّت محدود بودن روزي، كسب حلال از ديدگاه اسلام، جايگاه رزق حلال در روايات و علل كاهش رزق و روزي از جمله آنها وجود گناه در زندگي، بيتوجهّي به حقوق يتيمان و تنگي رزق و مسائل تربيتي آن اسباب و سرچشمههاي روزي از جمله اسباب فزوني از ديدگاه قرآن، يادآوري درباره روزيبخش خدواند اشاره شده است.
كليدواژه: روزي، افزايش، كاهش، معيشت، سعه، ضيق
مقدمه
با حمد و سپاس از ذات اقدس اله!
رزق و روزي از ديدگاه آيات و روايات، انسان موجودي است اجتماعي كه براي به دست آوردن نيازهاي مادي خود بايد تلاش و كوشش كند و بدون شك انسانها از نظر استعداد كسب روزي با هم تفاوتي دارند ولي با اين حال همواره تلاش آنها پايه اصلي پيروزيها را تشكيل ميدهد به همين دليل قرآن بهره انسان را متناسب با سعي وي شمرده و هيچگاه سخني از توكّل تنها و دست از كار كشيدن به ميان نميآورد در راستای اين تلاش و كوشش در آيات و روايات تأكيد فراواني بر مراقبت اعمال و رفتار آدمي شده است و اعمالي را كه باعث افزايش و كاهش روزي انسانها ميگردد را بيان ميدارد امّا در جامعه كنوني برخي افراد به اين موعظهها و پندهاي آيات و روايات توجهّي نكرده و باعث تنگي معيشت و يا حتّي غرور ناشي از فراخي روزيشان ميگردند در اين مقاله سعي بر آن شده است تا با شناساندن عوامل كاهش و افزايش، روزي انسانها را بر اساس محوريّت اعمالشان در تأثير بر روزيشان پرداخته شود.
انسان موجودي است كه براي به دست آوردن نيازهاي مادي خود بايد تلاش و كوشش كند. در راستاي اين تلاش و كوشش و به دست آوردن رزق و روزي اسلام توجّه بسياري كرده است. در قرآن و سنِت اهميّت زيادي به رزق و روزي حلال و عواملي كه باعث كاهش و افزايش آنها اشاره شده كه در اين مقاله به برخي از آنها اشاره خواهد شد.
تقسيم ارزاق و تلاش براي زندگي
خداوند براي هر كس در امور زندگي و معيشت يك اندازهاي قرار داده است. خداوند ميفرمايد:
« وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلا بِقَدَرٍ مَعْلُوم» 1
قدرت خداوند بينهايت است و منبع و مخزن و سرچشمه هر چيز از ناحيه اوست و توانايي بر ايجاد هركاري را در هر زمان دارد. امّا همه چيز اين عالم حساب دارد و ارزاق و روزيها به مقدار حساب شده از طرف خداوند نازل ميگردد.
رزق در لغت به معني بخشش مستمر و مداوم است. اعم از اينكه مادي باشد يا معنوي. بنابراين هرگونه بهرهاي را كه خداوند نصيب بندگان ميكند، از مواد غذايي و مسكن و پوشاك و نظاير اينها و علم و عقل و فهم و ايمان و اخلاص، به همة اينها رزق گفته ميشود، آنها كه مفهوم اين كلمه را محدود به جنبههاي مادّي ميكنند. توجّه به موارد استعمال آن را ندارند. قرآن درباره شهيدان راه حق ميفرمايد:
«بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» 2
طرز روزي رساندن خداوند به موجودات مختلف، راستي حيرتانگيز است. از جنيني كه در شكم مادر قرار گرفته، تا حشرات گوناگون كه در تاريكيهاي زمين و لانههاي پرپيچ و خم و در لابلاي درختان و بر فراز كوهها و اعماق درياها زندگي دارند. از ديدگاه علم او هرگز مخفي و پنهان نيستند. همانگونه كه قرآن ميفرمايد، خداوند هم جايگاه آنها را ميداند و هم محل رفت و آمد آنان را و هرجا باشند روزي آنان را حواله ميكند، در آيات قرآن، به هنگام بحث از روزيخواران، از آنان تعبير به جنبنده شده و اين اشارة لطيفي است به رابطة بين «انرژي» و «حركت». هرجا حركتي وجود دارد، نيازمند به مادة انرژيزاست يعني مادهاي كه منشأ حركت گردد و قرآن نيز در آيات مورد بحث ميگويد خدواند به تمام موجودات متحرك روزي ميبخشد:
«وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الأرْضِ إِلا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا وَيَعْلَمُ مُسْتَقَرَّهَا وَمُسْتَوْدَعَهَا كُلٌّ فِي كِتَابٍ مُبِينٍ» 3
درست است كه روزيِ هركس مقدّر و ثابت است، ولي در عين حال، مشروط به تلاش و كوشش ميباشد و هرگاه اين شرط حاصل نشود، مشروط نيز حاصل نخواهد شد. اين درست به مانند آن است كه بگوييم هركس اجلي و مقدار معيّني از عمر را دارد مسلّماً مفهوم اين سخن آن نيست كه اگر انسان حتّي دست به انتحار و يا تغذيه از مواد زيان بخش بزند، تا اجلِ معيّن زنده ميماند، بلكه مفهومش اين است كه اگر انسان، طبق تقديرات الهي بايد تا مدّت معيّني زندگي كند، امّا مشروط به اينكه اصول بهداشت را رعايت كند و از موارد خطر بپرهيزد و از آنچه سبب مرگ زودرس ميشود، دوري كند. نكته مهم اين است كه آيات و رواياتي كه مربوط به معيّن بودن روزي است، در واقع ترمزي است براي افكار مردم حريص و دنياپرست كه براي تأمين زندگي خويش به هر دَري ميزنند و هر ظلم و جنايتي را مرتكب ميشوند. به گمان اينكه اگر چنين نكنند، زندگيشان تأمين نميشود. آيات و احاديث، به اين گونه افراد هشدار ميدهد كه بيهوده دست و پا نزنند و از طريق نامعقول و نا مشروع براي تهيّه روزي تلاش نكنند. همين اندازه كه آنها در طريق مشروع تلاش و كوشش كنند، مطمئن باشند كه خداوند از اين راه روزي آنها را فراهم خواهد كرد. امام علي (علیه السلام) ميفرمايد:
«اَلْاَرزاقُ لا تُنال بالْحِرصِ وَ المطالبة.» 4
با حرص و مطالبه، انسان به روزي نميرسد.
از اين حديث معلوم ميگردد كه آنچه را از راه حلال و از ناحيه خداوند به انسان برسد، رزق است. همچنين آن حضرت ميفرمايد:
«اَلْمَقاديرُ لا تُدْفَعُ بِالقُوّةِ وَ الْمُغالَبة.» 5
هر چند كسي توانايي و تسلط و غلبه زياد داشته باشد، نميتواند آنچه را كه خداوند مقدّر كرده است، كم و زياد كند.
البته نميتوان انكار كرد كه بعضي از روزيهاست كه چه انسان به دنبال برود يا نرود، به سراغ او ميآيد. اين مطلب را امام علي (علیه السلام) به فرزندش چنين فرموده است:
«فرزندم! بدان كه روزي دو گونه است: يك نوع از آن، همان روزيي است كه بايد به دنبالش رفت، امّا نوع ديگرش، آن روزيي است كه آن در جستجوي توست.» 6
خداوند در قمرآن ميفرمايد:
«وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الأرْضِ وَلَكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ»7
«اگر خداوند حكيم روزي را بيحساب براي بندگانش توسعه دهد، از مسير حق منحرف ميشوند؛ ولكن به اندازهاي كه مصلحت بداند، نازل مي:ند، همانا او به حال بندگانش آگاه است.»
بايد ما هم به تجربه اين مطلب را درك كرده باشيم كه رفاه و رفاهطلبي، انسان را سرمست ميكند.
«إِنَّ الإنْسَانَ لَيَطْغَ . أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى» 8
«اگر انسان خود را بينياز ببيند، طغيان ميكند.»
و نيز در قرآن آمده است:
«وَمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ»9
«هركس اراده دنيا كند، خداوند به او خواهد داد امّا بداند كه در آخرت بهرهاي نخواهد داشت.»
حضرت سليمان (علیه السلام) از خدا خواست:
«رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لا يَنْبَغِي لأحَدٍ مِنْ بَعْدِي»10
خدايا به من يك سلطنت و عظمتي عطا كن كه احدي بعد از من سزاوار آن نباشد.
خداوند خواسته او را اجابت كرد تا آنجا كه حيوانات و پرندگان را به فرمان او درآورد. امّا در حدثي از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است:
«اِنَّ آخِرَ الانبياءِ دُخُولاً اِلَي الجنَّة سليمان وَ ذلِكَ لِما اُعْطِيَ مِنَ الدُّنيا.» 11
آخرين پيامبري كه در قيامت وارد بهشت ميشود، حضرت سليمان (علیه السلام) است، زيرا خداوند دنياي او را آباد كرده است.
همچنين در روايت آمده است كه حضرت سليمان (علیه السلام) بعد از چهل سال به بهشت خواهد رفت.
كسب حلال از ديدگاه اسلام
بيترديد اگر عواقب و نتايج شوم حرامخواري و نيز آثار و بركات لقمه حلال براي مردم روشن شود، هرگز به سراغ حرام نخواهد رفت. اينك پس از ذكر آياتي از قرآنكريم، گوش دل به سخنان گوهربار پيشوايان معصوم ـ عليهم السّلام ـ ميسپاريم. در آيات قرآن روزي حلال گاهي با قيد «رزق طيّب» و زماني تحت عنوان «رزق حسن» آمده و در تمام آيات به رعايت تقوا در تهيّه روزي حلال و نيز شكرگزاري از نعمتهاي الهي تأكيد شده است. 12
خداوند در قرآن ميفرمايد:
«وَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالا طَيِّبًا …» 13
«و از نعمتهاي حلال و پاكيزهاي كه خداوند به شما روزي داده است، بخوريد! …»
در اين آيه، امر به بهرهگرفتن مشروع از مواهب الهي كرده ميفرمايد:
«از آنچه خداوند به شما روزي داده است حلال و پاكيزه بخوريد.»
تنها شرط آن اين است كه: رعايت عدل و تقوا و پرهيزگاري در بهرهگيري از اين مواهب را فراموش نكنيد، مي فرمايد:
« وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ» 14
«و از مخالفت خداوندي كه به او ايمان داريد بپرهيزيد.»
يعني ايمان شما به خدا ايجاب ميكند كه همة دستورات او را محترم بشمريد، هم بهرهگرفتن و هم رعايت اعتدال و تقوا. در تفسير اين جمله، احتمال ديگري نيز هست كه: منظور از امر به تقوا ايجاب ميكند: انسان از حدّ اعتدال در هيچ طرف خارج نشود. 15 خدواند در قرآن كريم ميفرمايد:
«وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ» 16
«وكسانيكه در راه خدا هجرت كردند، سپس كشته شدند يا به مرگ طبيعي از دنيا رفتند، خداوند به آنها روزي نيكوئي ميدهد، كه او بهترين روزيدهندگان است.»
بعضي از مفسران گفتهاند:
«رزق حسن، اشاره به نعمتهائي است كه وقتي چشم انسان به آن ميافتد، چنان مجذوب ميشود كه نميتواند ديده از آن برگيرد، و به غير آن نگاه كند، و تنها خدا قدرت دارد كه چنين روزي را به كسي دهد.»
بعضي از دانشمندان، شأن نزولي براي آيه ذكر كردهاند، كه خلاصهاش چنين است:
«هنگامي كه مهاجران به «مدينه» آمدند بعضي از آنها به مرگ طبيعي از دنيا رفتند. در حالي كه بعضي شربت شهادت نوشيدند. در اين هنگام گروهي تمام فضيلت را براي شهيدان قائل شدند، آيه فوق نازل شد و هر دو را مشمول بهترين نعمت الهي معرفي كرد.»
جايگاه رزق حلال در روايات
امام صادق (علیه السلام) از پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) ميفرمايد:
«الشاخِصُ في طلب الرِّزْقِ الْحَلالِ كَالْمُجاهِدِ في سَبيلِ اللهِ.» 17
هركس براي كسب روزي حلال سفر كند مانند جهادگر در راه خدا است.
پيامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
«مَنْ باتَ كالّاً عَنّ َطَلِب الحلالَ باتَ مَغْفُوراً.» 18
هر كس شبها، بر اثر خستگي از كار به خواب رود خدواند متعال گناهان او را ميآمرزد.
امام صادق (علیه السلام) به خالد بن نجيح فرمود:
«اِقْرَؤُا مَنْ لَقيتُمْ مِنْ اَصْحابِكُمُ السَّلامُ وَ قُولُوا لَهُمْ فُلانُ بْنُ فُلان يُقْرِئُكُمُ السَّلامُ وَ قُولُوا لَهُمْ عَلَيْكُمْ بِتَقْوَي اللهِ عَزَّوَجَلَ … فَعَلَيْكُمْ بِالْجّدِ وَ الْاِجْتِهادِ وَ اِذا صَلَّيْتُمُ الصُّبْحَ فَبَكُّروا في طَلَبِ الرِّزْقِ وَ اطْلُبُوا الْحلالَ فَاِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَ سَيَرْزُقُكُمْ وَ يُعيُنكِمْ عَلَيْه.» 19
به هريك از دوستان خود رسيديد سلام مرا ابلاغ نموده به آنها بگوئيد فلاني (منظور خود آن بزرگوار است) به شما سلام ميرساند و به آنها بگوئيد: بر شما باد به تقوا و ترس از خداي عزّوجل و آنچه را كه به وسيله آن به خدا نزذيك ميشويد. به خدا قسم ما شما را به چيزي دستور نميدهيم مگر آنكه خود به آن عمل كرده باشيم پس بر شما باد به تلاش و كوشش در راه خدا آنگاه كه نماز صبح را به جا آوريد. از جاي برخاسته، به جستجوي رزق حلال بپردازيد. به راستي كه خداوند متعال روزي شما را تأمين و در كسب حلال ياريتان خواهد كرد.
علل كاهش رزق و روزي
خداوند كه عهدهدار رزق و روزي بندگان خود است، هيچ يك از بندگان خود را فراموش نميكند و براي هركس در امور زندگي و معيشت يك اندازهاي قرار داده است با اين وجود انسانها با انجام دادن بعضي از كارها و اعمالي باعث ميشوند كه روزي آنها كاهش پيدا كند در اينجا به بعضي از موارد كاهش روزي اشاره ميشود.
الف) وجود گناه در زندگي
خداوند در قرآن ميفرمايد:
«اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ »20
«خدا هركه را بخواهد فراخ روزي و هركه را خواهد تنگ روزي ميگرداند.»
گرچه در اين آيه توسعه و تنگي رزق به خدا نسبت داده شده امّا بديهي است كه كارهاي خداوند حكيم از روي مصلحت و حكمت صادر ميشود چنانچه در برخي از آيات و روايات بعضي علل آن بيان شده از جمله وجود گناه در زندگي افراد كه باعث تغييراتي در رزق آنها ميگردد چنانكه در دعاي كميل ميخوانيم:
«اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوَب الَّتي تُغَيِّرُ النِّعَمْ.»
خدايا ببخش براي من گناهاني كه نعمتها را تغيير ميدهد.
ب) آزمایش افراد
گاهي تفاوت در رزق و روزي به خاطر آزمايش افراد است. خداوند ميفرمايد:
«وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الأمْوَالِ وَالأنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ » 21
ما هر آينه با نقص اموال امتحان ميكنيم، گاهي به جهت محروم كردن ديگران از حقوق آنها و گاهي بيتوجّهي به يتيمان باعث تنگي روزي است. 22
ج) بيتوجّهي به يتيمان
خداوند در قرآن ميفرمايد:
« وَلْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعَافًا خَافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَلْيَقُولُوا قَوْلا سَدِيدًا» 23
«و بايد بندگان از مكافات عمل خود بترسند كساني كه ميترسند كودكان ناتوان از آنها باقي ماند و زيردست مردم شوند پس بايد از خدا بترسند و سخن با صلاح و درستي گويند (و راه عدالت پويند).»
به گفته روايات خوردن مال يتيم، هم بازتاب دنيوي دارد و هم اخروي، در دنيا خسارت به اولاد ميرسد، كه در اين آيه مطرح شده و در آخرت، عذاب دوزخ دارد. ممكن است مراد از آيه، نهي از انفاق و وصيتهاي غيرمتعادل باشد، بدين معنا كه مبادا با داشتن كودكان خردسال و ضعيف همه اموال خود را وقف يا انفاق كنيد و پس از مرگ اولاد خود را در فقر و بدبختي رها سازيد و ممكن است خطاب آيه با كساني باشد كه فرزند عقبافتاده دارند تا آيندة آنان را با برنامهريزي تأمين كنند. در رسيدن به خير يا شر، ميان نسل ها ارتباط است، زيرا آثار عمل محدود به عمرها نيست، شرّ كار پدر به فرزند ميرسد و به عكس اولاد از آثار كار نيك پدر بهرهمند ميشود. داستان موسي (علیه السلام) و خضر (علیه السلام) و مرمّت ديواري كه گنج يتيماني در آن بود. 24 قرآن ميفرمايد:
«كانَ اَبُوهُما صالِحاً»
خداوند در قرآن ميفرمايد:
«إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا» 25
آنانكه اموال يتيمان را به ستمگري ميخورند در حقيقت آنها در شكم خود آتش جهنم فروميبرد و به زودي (به دوزخ) در آتش فروزان خواهد افتاد.
علامه طباطبايي اين آيه را دليل تجسم اعمال انسان در قيامت داشته زيرا قرآن ميفرمايد:
«مال يتيم به صورت آتش ميشود و خورنده آن را ميسوزاند.» 26
پس انسانها بايد مراقب اموال يتيمان باشند و نسبت به آنها بيتوجّه نباشند چرا كه در خود آيه فرمود خوردن مال يتيم باعث خسارت دنيوي ميشود يعني اگر توجّهي به مال يتيمان نشود آنها دچار فقر و بدبختي در دنيا ميشوند و هم براي خورنده مال يتيم خسارت اخروي وجود دارد مثل اينكه آتش در شكم خود فروميبرد ولي در دنيا مشهود نيست ولي در آخرت رسوا ميشود. شايد كسي كه مال يتيم را ميخورد فكر ميكند روزيش افزايش پيدا كرده است ولي در صورتي كه در آخرت عذابي وحشتناك در كمين او است و اينكه خورنده روزي مال يتيم در ظاهر داراي افزايش روزي است ولي در باطن دچار كاهش روزي شده است به خاطر عذاب آخرت، چون آخرت منزل واقعي و حقيقي انسانها است و بايد در آنجا روزي فراوان داشت. 27
د) تنگي رزق و مسائل تربيتي آن
گاه تنگي رزق به خاطر جلوگيري از طغيان مردم است چنانكه در آيهاي ميفرمايد:
« وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الأرْضِ »28
«هرگاه خداوند روزي را بر مردم گشاده دارد راه ظلم و طغيان پيش ميگيرند.»
قرآن تأكيد دارد كه انسانها روزيبخش خود را تنها خدا بدانند و از غير او تقاضا نكنند و به دنبال اين ايمان و توكّل بر نيرو و تلاش و سعي خود متّكي باشند در آيه ديگر آمده:
« هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالأرْضِ » 29
«آيا خالقي غير از خداوند وجود دارد كه شما را از آسمان و زمين روزي دهد»
به عبارت روشنتر اراده خداوند در زمينه وسعت و تنگي روزي مشروط به شرايطي است كه بر زندگي انسانها حكمفرماست و تلاشها و كوششها و اخلاصها و فداكاريها و به عكس سستي و تنبلي و جهل و آلودگي نيّتها نقش تعينكننده در آن دارد به همين دليل قرآنمجيد مكرراً روزي انسان را در گرو سعي و تلاش و فعّاليّت خود شمرده و بهره او را از زندگي به ميزان سعي و تلاش ميداند، 30 در حديثي از امام علي (علیه السلام) نقل شده:
«انَّ الاشياء لما ازدَوَجَتْ ازدوج الكسل و العجز فَنُتِجا بينهما الفقر.» 31
هنگامي كه موجودات در آغاز با هم ازدواج كردند تنبلي و ناتواني با هم پيمان زوجيّت بستند و فرزندي به نام فقر متولّد شد.
امام صادق (علیه السلام) ميفرمايد:
«لا تكسلوا في طلب مَعايِشِكُم فانَّ آبائنا كانوا يركضون فيها و يطلبونها.» 32
در طلب روزي و نيازهاي زندگي تنبلي نكنيد چرا كه پدران و نياكان ما به دنبال آن ميدويدند و آن را طلب ميكردند.
امام باقر (علیه السلام) ميفرمايد:
«إنّي لاُبْغِضُ الرجلَ ان يكون كسلاناً عن امر دنياهُ و من كسلَ عن امر دنياهُ فهو عن امرِ آخرتِهِ الكسَلُ.» 33
من مردي را كه در كار دنيايش تنبل باشد مبغوض ميدارم كسي كه در كار دنيا تنبل باشد در كار آخرت تنبلتر است.
امام كاظم (علیه السلام) ميفرمايد:
«ان الله تعالي ليبغض العبدَ النّوام ان الله ليبغض العبدَ الفارغ.» 34
خداوند بنده پرخواب را مبغوض ميشمرد خداوند انسان بيكار را دشمن ميدارد.
اسباب و سرچشمههاي روزي
بدون شك انسانها از نظر استعداد و مواهب خدادادي با هم متفاوتند، ولي با اين حال آنچه پايه اصلي پيروزيها را تشكيل ميدهد، تلاش و كوشش آدمي است. آنها كه كوشاترند، پيروزترند و آنها كه كمتلاشترند، محرومتر، به همين دليل قرآن بهرة انسان را متناسب با سعي او ميشمرد و صريحاً ميفرمايد:
« لَيْسَ لِلإنْسَانِ إِلا مَا سَعَى »35
در عين حال به كار بستن اصول تقوا، درستكاري، امانت، رعايت قوانين الهي و اجراي اصول عدل و داد، اثر فوقالعادهاي در نزول بركات الهي دارد. خداوند ميفرمايد:
« وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالأرْضِ » 36
«اگر اهل شهرها و روستاها ايمان بياورند و تقوا پيشه كنند، بركات را از آسمان و زمين بر آنها نازل ميكنيم.»
يعني علاوه بر اينكه سرما و گرما و برف و باران را به موقع خواهد فرستاد و جلو آفات و موانع را خواهد گرفت، به مقدار مناسب هم نازل خواهد كرد. 37
اسباب فزوني روزي از ديدگاه قرآن
قرآن چند مورد را معرفي كرده كه خود درسي سازنده براي تربيت انسان است، در يك مورد ميفرمايد:
« لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزيدَنَّكُمْ»
«هرگاه شكر نعمتها را به جا آوريد نعمتها را بر شما افزون ميكنيم.»
در جايي ديگر مردم را به تلاش دعوت كرده و ميفرمايد:
«هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأرْضَ ذَلُولا فَامْشُوا فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُوا مِنْ رِزْقِهِ» 38
«او كسي است كه زمين را تسليم و خاضع در برابر شما قرار داد تا بر پشت آن راه برويد و از رزق آن استفاده كنيد.»
چند يادآوري درباره روزيبخشي خداوند
الف) معيار گستردگي و تنگي روزي
هرگز نبايد تصور كرد كه وسعت رزق دليل بر محبّت خداوند و يا تنگي معيشت دليل بر خشم و غضب اوست زيرا خداوند گاه انسان را بر وسعت روزي آزمايش ميكند و اموال سرشاري در اخيار او قرا ميدهد و گاه با تنگي معيشت ميزان مقاومت و پايداري او را روشن ميسازد و او را از اين طريق پرورش ميدهد. گاه ثروت زياد مايه بلا و عذاب جان صاحبان آنهاست و هرگونه آرامش و استراحت را از آنها ميگيرد چنانكه قرآنمجيد ميفرمايد:
«فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلا أَوْلادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بِهَا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ» 39
«فزوني اموال و اولاد آنها، تو را در شگفتي فرونبرد خداوند ميخواهد آنان را به اين وسيله در زندگي دنيا مجازات كند و در حال كفر بميرند.»
ب) وسعه و ضيق روزي به دست خداست
« قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ» 40
در صدر آيه براي اشاره به اين نكته است كه مسأله رزق در سعه و ضيقش به دست خداست خدايي كه اگر كم روزي دهد خزينهاش زياد نميشود و اگر زياد بدهد خزينهاش كم نميگردد. آنگاه فرمود:
«وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ »41
«هرچه انفاق كنيد چه كم چه زياد و آن مال هرچه باشد.»
«فَهُوَ يُخْلِفُهُ» 42
«خدا جانشينكننده و جا پر كن آن است.»
و عوض آن را به شما ميدهد يا در دنيا و يا در آخرت و او بهترين روزيرسان است براي اينكه او اگر روزي ميدهد بلاعوض است و صرفاً از در جود و سخا ميدهد ولي ديگران اگر روزي ميدهند به عنوان قرض و معامله ميدهند. 43
ج) مشیت و اراده الهی
«اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ» 44
«خداوند روزي هركس را بخواهد وسيع و روزي هركسي را بخواهد محدود ميسازد.»
اما اين سخن به آن معني نيست كه بعضي جاهلان پنداشتهاند بايد دست از فعّاليّت كشيد و در گوشهاي نشست تا خدا آنچه مقدّر است برساند اينگونه افراد كه تفكر منفي شان دستاويز خوبي است براي آنان كه مذهب را مخدر ميدانند و از دو نكته اساسي غافلاند:
نخست اينكه خواستن و مشيّت و اراده الهي كه در اين آيات به آن اشاره شد يك مسأله دلخواه و بيحساب نيست بلكه همانگونه كه سابقاً گفتهايم مشيّت خدواند از حكمت او جدا نيست و هميشه روي حساب لياقتها و شايستگيهاست ديگر اين مسأله به معني نفي عالم اسباب نميباشد چراكه عالم اسباب يعني جهان تكوين نيز خواست خدا و مشيّت تكويني خداست و هيچگاه از مشيّت او جدا نخواهد بود. 45
نتيجه
حاصل سخن آنكه، خداوند براي هركس در امور زندگي و معيشت، يك اندازهاي قرار داده است.
خداوند عهدهدار روزي همه انسانها است. اعمال و كردار انسان تأثير به سزايي در ضيق يا سعه روزي ميگذارد.
خداوند بنا بر مصلحت و حكمتهايي به بعضي افراد فراخ روزي و به بعضي تنگي معيشت داده است انسانها نبايد براي بدست آوردن روزي بيشتر به راههاي حرام كشيده شوند. خداوند در آيات قرآن تأكيد فراوان بر كسب روزي حلال كرده است، روزي همه انسانها را خداوند مقدر كرده است. البته نبايد انسان دست از كار و تلاش بكشد و يك گوشه بنشيند بلكه بايد تلاش و كوشش كند و بر خداوند توكّل كند و در پي روزي حلال باشد و به قَدَر الهي ايمان داشته باشد.
پينوشتها
1. حجر/ 21.
2. آلعمران/ 169.
3. هود/ 6.
4. محدث نوري، مستدرك الوسائل، قم، مؤسسه آلالبيت لاحياءالتراث، 1408 ه.ق، چاپ 1، ج 13، ص 32. (نرم افزار جامع الاحاديث نور 2)
5. عبدالواحد بن محمّد، تميمي آمدي، غررالحكم و دررالكلم، قم، دفتر تبليغات، 1366، چاپ 1، ص 102. (نرم افزار جامع الاحاديث نور 2)
6. نهج البلاغه، نامه 31.
7. شوري/ 27.
8. علق/ 7 و 6.
9. شوري/ 20.
10. ص/ 36.
11. محمّدباقر، مجلسي، بحارالانوار، بيروت ـ لبنان، مؤسسه الوفاء، 1404ه.ق، ج 69، ص 52. (نرم افزار جامع الاحاديث نور 2)
12. حسينعلي، محمّدينژاد، اسلام و مبارزه با مفاسد اقتصادي، تهران، نخيل، 1386، ص 35.
13. مائده/ 88.
14. همان.
15. حج/ 58.
16. ناصر، مكارم شيرازي و همكاران، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1382، ج 14، ص 165.
17. محمّد بن حسن بن علي بن حسين، حر عاملي، مستدرك الوسائل، قم، مؤسسه آلالبيت لاحياءالتراث، 1408 ه.ق، چاپ 1، ج 13، ص 12. (نرم افزار جامع الاحاديث نور 2)
18. محمّد بن حسن بن علي بن حسين، حر عاملي، الوسائل الشيعه، قم، مؤسسه آلالبيت لاحياءالتراث، 1409 ه.ق، چاپ 1، ج 17، ص 24. (نرم افزار جامع الاحاديث نور 2)
19. محمّد بن يعقوب، كليني، الكافي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1365، چاپ 4، ج 5، ص 78. (نرم افزار جامع الاحاديث نور 2)
20. رعد/ 26.
21. بقره/ 155.
22. محسن، قرائتي، تفسير نور، بيجا، مركز فرهنگي درسهايي از قرآن، 1388، چاپ 5، ج 6، صص 226 و 225.
23. نساء/ 9.
24. محسن، قرائتي، ج 2، ص 26.
25. نساء/ 10.
26. محسن، قرائتي، ج 2، ص 27.
27. اقتباس از تفسير نور.
28. شوري/ 27.
29. فاطر/ 3.
30. ناصر، مكارم شيرازي و همكاران، ج 10، ص 242.
31. حسن بن شعبه، حرّاني، تحف العقول، قم، مؤسسه انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه، چاپ 2، 104 ه.ق،
32. محمّد بن علي بن حسين بن بابويه، قمي، من لا يحضره الفقيه، قم، مؤسس انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1413 ه.ق، چاپ 3، ج 3، ص 157. (نرم افزار جامع الاحاديث نور 2)
33. محمّد بن حسن بن علي بن حسين، حر عاملي، الوسائل الشيعه، ج 17، ص 58.
34. محمّد بن علي بن حسين بن بابويه، قمي، ج 3، ص 169.
35. نجم/ 39.
36. اعراف/ 96.
37. حسن، صنعتكار، اخلاق در بازار، قم، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، 1375، صص 34 و 33.
38. ملك/ 15.
39. توبه/ 55.
40. سبا/ 39.
41. همان.
42. همان.
43. سيّد محمّد حسين، طباطبايي، الميزان، قم، دفتر انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه، 1387، ج 16، صص 581 و 580.
44. رعد/ 26.
45. ناصر، مكارم شيرازي و همكاران، ج 10، صص 242 و 241.
فهرست منابع
* قرآنكريم
* نهج البلاغه
1. تميمي آمدي، عبدالواحد بن محمّد، غررالحكم و دررالكلم، قم، دفتر تبليغات، 1366، چاپ 1. (نرم افزار جامع الاحاديث نور 2)
2. حر عاملي، محمّد بن حسن بن علي بن حسين، الوسائل الشيعه، قم، مؤسسه آلالبيت لاحياءالتراث، 1409 ه.ق، چاپ 1، ج 17. (نرم افزار جامع الاحاديث نور 2)
3. ـــــــــــــ ، مستدرك الوسائل، قم، مؤسسه آلالبيت لاحياءالتراث، 1408 ه.ق، چاپ 1، ج 13. (نرم افزار جامع الاحاديث نور 2)
4. حرّاني، حسن بن شعبه، تحف العقول، قم، مؤسسه انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه، چاپ 2، 104 ه.ق،
5. صنعتكار، حسن، اخلاق در بازار، قم، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، 1375.
6. طباطبايي، سيّد محمّد حسين، الميزان، قم، دفتر انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه، 1387، ج 16.
7. قرائتي، محسن، تفسير نور، بيجا، مركز فرهنگي درسهايي از قرآن، 1388، چاپ 5، مجلدات 2 و 6.
8. قمي، محمّد بن علي بن حسين بن بابويه، من لا يحضره الفقيه، قم، مؤسس انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1413 ه.ق، چاپ 3، ج 3. (نرم افزار جامع الاحاديث نور 2)
9. كليني، محمّد بن يعقوب، الكافي، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1365، چاپ 4، ج 5. (نرم افزار جامع الاحاديث نور 2)
10. مجلسي، محمّدباقر، بحارالانوار، بيروت ـ لبنان، مؤسسه الوفاء، 1404ه.ق، ج 69. (نرم افزار جامع الاحاديث نور 2)
11. محدث نوري، مستدرك الوسائل، قم، مؤسسه آلالبيت لاحياءالتراث، 1408 ه.ق، چاپ 1، ج 13. (نرم افزار جامع الاحاديث نور 2)
12. محمّدينژاد، حسينعلي، اسلام و مبارزه با مفاسد اقتصادي، نهران، نخيل، 1386.
13. مكارم شيرازي و همكاران، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1382، مجلدات 10 و 14.