حضرت زهرا(سلام الله علیها)
حضرت زهرا(سلام الله علیها)
جگرم خون و دلم سر به گریبان علی است
صبح هم در نظرم شام غریبان علی است
گرچه با چاه کند درد دل خود ابراز
چاه هم بیخبر از غصهی پنهان علی است
سند غربت مولاست رخ نیلیِ من
سند غربت من، سینهی سوزان علی است
سیلی خوردن به خاطر قرآن
رفته بودم قوچان بهش سر بزنم. گفتم یک وقت پولی، چیزی لازم داشته باشد.
دم در پادگان یک سرباز بهم گفت :«حسین تو مسجده » رفتم مسجد. دیدم سربازها را دور خودش جمع کرده ، قرآن میخوانند نشستم تا تمام شود. یک سرهنگی آمد تو ، داد و فریاد که «این چه وضعشه ؟ جلسه راه انداخته این ؟»
حسین بلند شد ؛ قرص و محکم . گفت :« نه آقا ! جلسه نیست . داریم قرآن میخوانیم .» حظ کردم. سرهنگ یک سیلی محکم گذاشت توی گوشش.
گفت : « فردا خودتو معرفی کن ستاد .» همان شد . فرستادنش ظفار، عمان. تا شش ماه ازش خبری نداشتم .بعدا فهمیدیم (آنجاست ).
کتاب خرازی ، رهی رسولی فرد، انتشارات روایت فتح ، راوی پدر سردار شهید حسین خرازی
کار پرستاری اگر برای رضای خدا انجام شود نورانیت پیدا می کند
بدانید خدای متعال پاداش زحمات سخت را چنان که حق و شایسته آن است، ادا میکند. کار را برای خدا و به حساب او بگذارید. بله، مردم و مسؤولان باید به وظیفه خودشان عمل کنند؛ اما پرستار، طرف خود را خدا بداند. اگر این احساس در پرستار بیدار شود که کار او برای خداست، به بنده خدا و به انسانِ نیازمند کمک میکند تا رضای الهی را جلب کند. بنابراین کار او نورانیّت پیدا میکند و از سطح یک کار بشری فراتر میرود؛
آنگاه اجر کار او «لاتعدّ و لاتحصی» است. هر لحظه دشوار شما در کنار تخت بیمار و در مواجهه با سختی های این کار دشوار - که این لحظهها را هیچ کس نمیتواند درک کند؛ فقط خود شما درک میکنید و کسی که کار شما را انجام میدهد - از چشم تیزبین مأموران الهی بیرون نیست.
احترام و تکریم پرستاران برای مردم و مسئولان لازم است
پرستار، انسان مهربانی است که با رفتار و اخلاق و خدمات خود، سلامت بیمار را به او هدیه میکند. اگر طبیب، درمان خود را به انجام رساند، اما خدمات پرستاری نباشد، تأمین سلامت بیمار دشوار است. هر کس که از خدمات پرستارانِ مهربان برخوردار شده باشد، می فهمد و میداند که نقش پرستاران در هدیه کردن سلامت به بیماران، چقدر مؤثّر است.
این موجود بشری - که کار فرشتهگون انجام میدهد - با سختیه ای زیادی روبهروست. بیمارهای گوناگون، اخلاق تند و به ستوهآمده بیمار در بستر و روی تخت بیماری، مشکلات ناشی از وضع بیمار، بیماریهای سخت و احیاناً واگیر، فضای گرفته بیمارستان؛ همه اینها چیزهایی است که این حرفه را با همه شرافت و قداستش، در شمار یکی از سختترین مشاغل قرار میدهد.
پرستاری از سختترین کارها از لحاظ فشار روحی و جسمی است
پرستاری یکی از سخت ترین کارها از لحاظ فشار روحی و جسمی برای پرستار است. نشستن پهلوی بیمار، معاشر بودن دائمی با بیمار، شکوه ی بیمار را شنیدن، با او به مهربانی رفتار کردن، به او لبخند زدن، او را با عمل، رفتار و پذیرایی خود از رنجهای فراوان دوران بیماری رهاندن، تحملِ پولادین لازم دارد؛ پرستار با چنین وضعیتی روبه روست. بیماری که درد می کشد، بیماری که امید زندگی در او ضعیف می شود، بیماری که دسترسی به هیچ کس و هیچ جا ندارد؛ بخصوص بیمارانی که کودک اند، یا دچار بیماریهای بسیار سخت اند، یا در دوران مراقبتهای ویژه هستند، ببینید که پرستاری و بیمارداری از چنین کسانی چقدر فشار بر روی روح، جسم و اعصاب وارد می کند.
نقش پرستار مانند نقش یک پزشک ماهر است
برای حفظ سلامتی در جامعه، اهمیت پرستاری در طراز اول قرار دارد؛ یعنی اگر بهترین پزشکان و جراحان کار خودشان را با بیمار به بهترین وجه انجام دهند، اما از آن بیمار پرستاری نشود، به طور غالب، کار آن پزشک یا جراحِ عالیقدر بی فایده خواهد بود. نقش پرستاری و بیمارداری در حفظ سلامت و بازگشت سلامت بیمار، نقش درجه ی اول است؛ معادل است با نقش یک پزشک ماهر. بسیاری از این نکته غفلت دارند؛ لذا آن وزن و ارزشی که باید برای پرستار در نظر گرفته شود، از ذهن آنها مغفول می ماند و به آن توجه نمی کنند.
بیانات در دیدار جمعی از پرستاران ۱۳۸۳/۰۴/۰۳
نقش پرستار نقش احیاگر و زندهکننده است
نقش پرستار و همچنین قابله در نظام سلامت کشور یک نقش بسیار مهمی است؛ نقش بسیار عظیمی است. اگر پرستار دلسوز و مهربانی در کنار بیمار نباشد، گمان اینکه معالجهی پزشک در آن بیمار تأثیری نبخشد، بسیار زیاد است. آن عنصر و آن موجود فرشتهگونی که بیمار را در واقع از مسیر طولانی و دشوارِ مرض و شدت آن عبور میدهد، عبارت است از پرستار. این را هر کدام از ما که دچار بیماری شده باشیم و در جریان بیماریهای سخت و عملهای جراحی دشوار قرار گرفته باشیم - از جمله خود من - بالعیان احساس کردیم و احساس میکنیم. نقش پرستار، نقش احیاگر است؛ زنده کننده است. این هم اهمیت این. قابلهها هم همینجور؛ نقششان در سلامت نوزاد، در سلامت مادر، نقش حیاتی و تعیین کننده است. اینجا هم من عرض میکنم به پرستاران - چه برادران، چه خواهران پرستار - و همچنین به قابلههای محترم که قدر این خدمت، این نعمت بزرگ را بشناسند؛ همچنانی که مردم به چشم تکریم به آنها باید نگاه کنند، خودشان هم به این شغل خود به چشم تکریم نگاه کنند، که خودِ این کرامت دادن به خود، قدر خود را دانستن، نقش عظیمی دارد در همهی قشرهای گوناگون در کیفیت انجام کار.
بیانات در دیدار جمعی از معلمان و پرستاران و کارگران ۱۳۸۸/۰۲/۰۹
پرستاری جزو ارزشمندترین حرفهها است
اگر بخواهیم ارزش خدمات مختلفی را که قشرهای مردم به یکدیگر تقدیم میکنند، اینگونه محاسبه کنیم که هر خدمتی که مستقیماً به انسان ارتباط پیدا میکند، هر خدمتی که نوعی غمگساری نسبت به انسانهای دیگر است، هر خدمتی که تقدیمکننده آن خدمتْ رنج بیشتری میبرد و هر خدمتی که از روی علم و معرفت و آگاهی و تحصیلات است، ارزشش بیشتر است، در این صورت گمان میکنم که خدمت پرستاری، جزو ارزشمندترین حرفهها و خدمتگزاریها خواهد بود. چون پرستار، هم مستقیماً با انسان سر و کار دارد، هم غمگسارِ انسانی است که به غمگساری و همدردی و کمک او نیاز دارد و هم اینکه، بحمداللَّه، کاری از روىِ دانش و تحصیلات و علم است.
حضرت زینب(سلام الله علیها)، نائبه الحسین
از جمله ویژگیهای حضرت زینب (س) که جزء القاب ایشان نیز میباشد نائبه الحسین است.
این ویژگی نائب برادر بودن خصوصیت و ویژگی منحصر و مخصوص ایشان میباشد. زینب (س) در انجام رسالتی که بر عهدهاش بود کوتاهی نکرد و هرچه در توان داشت در راه زنده نگهداشتن قیام و نهضت برادر خود بکار برد.
مرحوم سید نعمت الله جزایری در این باره میگوید مقام و منزلت زینب (س) قریب مقام امامت بود که از طرف برادر در کربلا، در روز عاشورا یا شب آن نائل شد.
حضرت زينب (س)؛ اسوه صبر و رشادت
حضرت زينب (س)، دختر امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) نمونه بارزی از اين افراد است. زندگی سراسر حادثه و مصيبت ايشان كه با حادثه جانسوز كربلا گره خورده، تبيين كننده اهداف نهضت عظيم عاشورا و رسالت جدّ بزرگوار و امامان خويش است. حضرت زينب (س) پس از شهادت برادر عهده دار رسالتی بزرگ می شود، سرپرستی زنان و كودكان و از همه مهمتر رساندن پيام عاشورا به گوش مردمان فريب خورده و غافل از حق و باطل.
حضرت زينب (س) مادر عاشوراست. نهضتی كه امام حسين (ع) آنچنان عميق و وسيع و ماندگار با آن همه شكوه و زيبايی از مدينه تا مكه و از آنجا تا كربلا آورد و سرانجام از اول محرم سال 61 (ه.ق) تا روز عاشورای همان سال در سرزمين كربلا شكل گرفت و به ثمر رسيد. سپس حضرت زينب(س) بود كه عهده دار نگهداری و رساندن پيام و رسالت برادر اهداف قيام عاشورا گرديد و آن را به كوفه و شام و مدينه و هرجای ديگری كه توانست ابلاغ كرد و با هجرتها و مجاهدات خستگیناپذير خود به تبيين آن پرداخت و همگان را از ماهيت ظلم ستيزی و حق جويانه آن آگاه كرد.
ای گنجینه اسرار رب العالمین
تا قلم را بدست می گیرم برایت بنویسم دستانم به لرزه در می آید و نفس در سینه حبس و چشمانم مملو از اشک، نام تو برای من نه برای تمام جهان مقدس است.
ای جان عالم به فدای چشمان گریانت دنیا برای توست و تو چه غریبانه میان مایی.
دستورالعمل قرآنی
بخشی از وصیت نامه عرفانی آیت الله الهظمی مرعشی نجفی
… سفارش میکنم به خواندن سوره «یس» بعد از نماز صبح هر روز یک مرتبه و نیز خواندن سوره نباء «عم یتسالون» بعد از نماز ظهر، و به خواندن سوره «عصر» بعد از نماز عصر و به خواندن سوره «واقعه» بعد از خواندن نماز مغرب و به خواند سوره «الملک» بعد از نماز عشاء و تاکید میکنم.
بر مداومت کردن بر آنچه یادآور شدم، زیرا شخصا روایت میکنم این روش را از استادان بزرگوار خود و بارها نیز ( آثار و برکات آنرا ) تجربه کردهام.
فرازی از فرمایشات حضرت آیت الله خوشوقت (ره)
بهترین ریاضت
جریمهای بهتر ، معتدل تر ، مؤثرتر از اجرای فرمان خدا برای نفس وجود ندارد.
واجب را پیاده کن حرام را هم ترک کن، این بزرگترین ریاضت و جریمه برای نفس است. نمیخواهد شما نذر کنید که پای پیاده مکه بروی. نه،همین که تصمیم بگیری نماز بخوانی، روزه بگیری، واجبات را انجام دهی این بهترین ریاضت است.
انسان را تربیت میکند . ایمان بالا میرود ، ایمان که بالا رفت همهی درون انسان اصلاح میشود. کسانی که نذر سنگین و شاق میکنند اما پارهای از واجبات را انجام نمیدهند یا پارهای از محرمات را مرتکب میشوند …موفق نمیشوند (و نتیجهای عایدشان نمیشود ). چون گناه کارش تخریب است. گناه را نباید بغل عبادت بگذاری.
شرح حدیث از مقام معظم رهبری (مدظله العالی)) ١۸/١/۸۸
فی الکافی عن الصادق(علیه السلام):« ما من جرعة یتجرّعها العبداحبّ الی الله عزّوجلّ من جرعه غیظ یتجرّعها عند تردّدها فی قلبه امّا بصبر او بحلم»(الشافی ،ص٥٥۴)
تعبیر زیبا و فصیح این روایت این است که هیچ جرعهای در پیش خدای متعال محبوبتر نیست از آن جرعه خشمی که انسان آن را فرو میبرد. هنگامی که انسان عصبانی و خشمگین میشود، گاهی این خشم خود را در بیان، در عمل و رفتار غیر متعادل خود بروز میدهد، فریاد میکشد، داد میکشد، گاهی نیز با دست میزند، چیزی را پرتاب میکند، اینها همهاش عصبانیت است، اگر چنان چه انسان بتواند این جرعه خشم را فرو برد، از این حرکات نامتعادل خلاص میشود…
شعله ولایت
دستی خدا دوباره نهاداست بر سرم
کز این کرم ولی فقیه است رهبرم
ای دل دراین شبی که به دنیا فتاده است
از ملک لافتی بنهادست اخترم
سید علی ولایت الله بر من است
سید علی امام و ولی است و رهبرم
میهن پر از نور هدی المرسلین می شود
تا آفتاب روی علی (ع) است در برابرم