طالب معرفت
اگر کسی اهلیّت داشته باشد:
یعنی طالب معرفت باشد ودرطلب ،جدیت وخلوص داشته باشد،در ودیوار به اذن الله معلّمش خواهند بود؛
آیت الله بهجت
غم عيال و نجات از آتش
روزى اميرالمؤ منين علىّ عليه السلام از منزل خارج شد؛ و در بين راه به سلمان فارسى برخورد نمود، به او خطاب نمود و اظهار داشت : اى سلمان ! در چه وضعيّتى به سر مى برى ؟
سلمان فارسى در جواب چنين پاسخ داد: در غم چهار موضوع به سر مى برم ؛ حضرت فرمود: آن چهار موضوع اندوهناك چيست ؟
سلمان گفت : اوّل : همسر و عائله ام ، كه از من طعام و ديگر مايحتاج زندگى رامى خواهد.
دانش تجارت
از شخصی به نام معاذ بن کثیر که فروشنده لباس بود، نقل شده است: «به امام صادق علیه السلام گفتم: چون پولی کافی به دست آورده ام، قصد کرده ام بازار را ترک کنم.» حضرت فرمود: «در این صورت، از اعتبار می افتی و اندیشه ات زایل می شود و کاری به تو سپرده نمی شود».الحیاة، ج5، ص554.
تنبلی درباره ی معیشت
امام صادق علیه السلام در نامه ای به یکی از اصحاب خود نوشتند:
…. درباره ی معیشت خود تنبلی مکن که در غیر اینصورت سربار دیگران می شوی. یا نوشتند: سربار خانواده ات می شوی
(کافی ج 5 ص59)
سپاس
امام جعفر صادق عليهالسلام فرمودند: میزان تلاش و طلب تو در كسب معيشت باید بالاتر از كسى باشد كه كسب معيشت را فرو گذاشته و پايينتر از تلاش شخص حريصى باشد كه به دنيا خشنود و دل بسته است؛
بلكه ميانه رو و خويشتندار باش و از سستى و تنبلى دورى كن و براى كسب آنچه [از روزى كه] مؤمن را گريزى از آن نيست و شایسته مومن است، تلاش كن.
کسانی که مالی به آنها داده شود ولی سپاس نگزارند،{در حقیقت} مالی ندارند.
متن حدیث:
الإمامُ الصّادقُ عليهالسلام: لِيَكُن طَلَبُكَ المَعيشَةَ فَوقَ كَسبِ المُضَيِّعِ ، دُونَ طَلَبِ الحَريصِ الراضِي بالدنيا المُطمَئنِّ إلَيها ، و لكنْ أنزِلْ نفسَكَ مِن ذلكَ بمَنزِلَةِ المُنصِفِ المُتَعَفِّفِ تَرفَعُ نفسَكَ عن مَنزِلَةِ الواهِي الضَّعيفِ و تَكتَسِبُ ما لا بُدَّ للمُؤمنِ مِنهُ، ان الذین اعطوا المال ثم لم یشکرو لا مال لهم.
«بحارالأنوار103/ 33/ 63- تهذیب الاحکام،ج6،ص322»
اجرای احکام شرعی
حضرت علی نیز درراستای اجرای احکام شرعی نه تنها خود به این امر عمل می نمود بلکه دوستان خود را به این کار توصیه می نمود، وی به عاصم بن زیاد که ترک دنیا کرده بود و زن و فرزندانش در مشقت و سختی می زیستند، فرمود: آیا از خانواده ات حیا نمی کنی؟ آیا به فرزندانت رحم نمی کنی؟ آیا خدا برایت چیزهای پاک را حلال کرده ولی دوست ندارد که از آن استفاده کنی؟ تو کوچک تر از آن هستی که این را به خدا نسبت دهی (بحار، ج 41، ص 123)
و من قدر عليه رزق فلينفق ممّا آتاه الله
امام صادق(ع) در تفسير آية «و من قدر عليه رزق فلينفق ممّا آتاه الله»
فرمود: «هرگاه مرد نفقه خود را به ميزاني كه براي او كفايت كند، بپردازد و نيز پوشاك وي را فراهم نمايد، وظيفهاش را در مسئوليت اقتصاد خانواده انجـام داده وگـرنه آن دو از هـم جـدا ميگـردند» (بحارالانوار، ج 104، ص 7).
دست فقیر، دست خدا
أَ لَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَأْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ (توبه/104)
آیا ندانستند که تنها خداوند از بندگانش توبه را مىپذیرد و صدقات را مىگیرد و اینکه خداوند، بسیار توبه پذیر و مهربان است.
چون پیامبر به فرمان خدا زکات مى گیرد، در حقیقت خدا زکات گیرنده است.نظیر آیه ی بیعت: (انّ الذین یبایعونک انّما یبایعون اللَّه)**فتح، 10.*** هر کس با تو ای پیامبر بیعت کند، گویا با خدا بیعت کرده است.
برخی از آنان که در جنگ تبوک شرکت نکردند، نزد پیامبر آمده و درخواست میکردند که توبه ی آنان را بپذیرد. این آیه میفرماید: توبه پذیر خداست، نه دیگری، و صدقات و زکاتی که به پیامبر و امام داده می شود، در حقیقت گیرندهاش خداوند است.
آری، پیامبر خدا نیز حقّ توبه پذیری ندارد، تا چه رسد به کشیش ها و مقامات کلیسا.
امام صادق علیه السلام فرمود: صدقه در دست فقیر قرار نمی گیرد، مگر آنکه در دست خدا قرار گیرد. آنگاه این آیه را تلاوت فرمود.*تفسیر برهان.***
چون گیرنده ی صدقات خداست، پس با دلگرمی بدهیم و بهترین جنس را با بهترین شیوه بپردازیم. (انّ اللّه… یأخذ الصدقات)
ﻫﺸﺖ ﺧﺎﺻﻴﺖ خاک ﺯﻣﻴﻦ ﮐﺮﺑﻠﺎ
ﺗﺮﺑﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻴﺪ ﺍﻟﺸّﻬﺪﺍﺀ ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﻣﻮﺛّﻖ ﺁﺛﺎﺭ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ ﺩﺍﺭﺩ، ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﻤﻠﻪ:
1 - ﻃﺒﻖ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺳﺠﺪﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺮ ﺗﺮﺑﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻣﻮﺟﺐ ﻗﺒﻮﻟﯽ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ، ﮐﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻣﯽﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﺍﻟﺴُﺠُﻮﺩُ ﻋَﻠﯽ ﺗُﺮﺑَﺔ ﺍﻟﺤُﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻳﺨﺮِﻕُ ﺍﻟﺤُﺠﺐُ ﺍﻟﺴًﺒﻌﺔ. ﺳﺠﺪﻩ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺮ ﺗﺮﺑﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻫﻔﺖ ﺣﺠﺎﺏ ﺭﺍ ﺍﺯ (ﻣﻨﻊ ﻗﺒﻮﻟﯽ ﺁﻥ) ﻧﻤﺎﺯ ﺑﺮ ﻣﯽﺩﺍﺭﺩ.
2 - ﺫﮐﺮ ﺑﺎ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﺗﺮﺑﺖ ﺳﻴﺪﺍﻟﺸّﻬﺪﺍﺀ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺮ ﺫﮐﺮ ﭼﻬﻞ ﺣﺴﻨﻪ ﺩﺭ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻣﯽﻧﻮﻳﺴﻨﺪ، ﻭ ﺣﺘّﯽ ﺑﺪﻭﻥ ﺫﮐﺮ، ﺗﺴﺒﻴﺢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺳﺖ ﭼﺮﺧﺎﻧﺪﻥ ﻫﺮ ﻳﮏ ﺑﻴﺴﺖ ﺣﺴﻨﻪ ﺩﺍﺭﺩ.
یا ابا صالح المهدی(عج)
دیدن روی شما کاش میسر میشد..
شام هجران شما کاش که آخر میشد..
بین ما فاصله ها"فاصله انداخته اند..
کاش این فاصله با آمدنت سر میشد..
یا ابا صالح المهدی(عج)
مقام کعبه بالاتر است یا کربلا؟
روایاتی از اهل بیت علیهم السلام در برتری زمین کربلا بر کعبه نقل شده است. البته کربلا مانند کعبه اعمال واجب ندارد؛ زیرا ممکن است جایی مقدستر باشد، اما اعمال واجبی در آن وجود نداشته باشد؛ همانگونه که حضرت خضر علیه السلام از جهاتی داناتر از موسی علیه السلام بود، ولی مردم موظف بودند که پیرو حضرت موسی علیه السلام باشند.
امام سجاد علیه السلام فرمود: «خداوند متعال بیست و چهار هزار سال قبل از اینکه زمین کعبه را خلق کند و آنرا حرم قرار دهد، زمین کربلا را آفرید و آنرا حرم امن و مبارک گردانید، و هرگاه خداوند بخواهد کره زمین را لرزانده و حرکتش دهد [شاید کنایه از قیامت باشد] زمین کربلا را همراه تربتش در حالىکه نورانى و شفّاف هست بالا برده و آنرا در برترین باغهاى بهشت قرار داده و بهترین جای سکونت قرار میدهد و در آنجا کسی غیر از انبیای مرسل یا پیامبران اولو العزم سکونت نکنند.
چرا به امام حسین ثارالله می گویند؟
در باره این موضوع نخست باید گفت: این لقب برای دو امام معصوم، امام علی (ع) و امام حسین (ع) وارد شده است. در زیارت امام حسین (ع) میخوانیم: «السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ»؛[1] سلام بر تو اى خون خدا و فرزند خون خدا.
در مورد معنای ثار الله دو احتمال وجود دارد:
1. به معنای خونخواهی: درکتب لغت واژه «الثار» را به معنای «الطلب بالدم؛ یعنی خونخواهی» معنا کردهاند. بر این اساس؛ «ثارالله» یعنی کسی که ولی دم و خونخواه او خدا است.
لازم است بدانیم که ندای خونخواهی حسین (ع)؛ یعنی شعار «یا لثارات الحسین»، شعار قیام توابین و نیز قیام مختار، بوده است،[2] و همچنین شعار فرشتگانی است که کنار قبر او تا ظهور امام زمان (عج) میمانند،[3] و نیز شعار حضرت مهدی (عج) در هنگام قیام[4] و شعار یاوران شهادت طلب او است.[5]
گنج هاى روزى
امام على علیه السلام :
فى سَعَةِ الاَخْلاقِ كُنوزُ الاَرْزاقِ؛
گنج هاى روزى در وسعت اخلاق نهفته است.
كافى(ط-الاسلامیه) ج 8 ، ص 23
توکّل
و توکّل کن بر آن زندهای که هرگز نمیمیرد؛
و تسبیح و حمد او را بجا آور؛
و همین بس که او از گناهان بندگانش آگاه است!
تَوَکَّلْ عَلَى الْحَیِّ الَّذِی لَا یَمُوتُ
وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَکَفَى بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِیرًا
سوره ی فرقان__ آیه 58
چرا نا امیدی کفر است؟
در داستان حضرت یوسف علیه السلام می خوانیم:
قحطى در مصر و اطرافش از جمله کنعان بیداد مى کرد. یعقوب علیه السلام به فرزندانش دستور داد برای تهیه مواد غذایی به سوى مصر حرکت کنند؛ کاری که پیش از این نیز کرده بودند؛ ولى این بار در سرلوحه خواسته هایش جستجو از یوسف و برادرش بنیامین را قرار داد و فرمود: فرزندانم بروید و از یوسف و برادرش جستجو کنید و از آنجا که فرزندان اطمینان داشتند که یوسفى در کار نمانده؛ به آنها فرمود:
… وَلاَ تَیْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ ؛ و از رحمت خدا نومید مباشید . بعد بلافاصله دلیل آن را هم فرمود:
… إِنَّهُ لاَ یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ ؛ زیرا جز گروه کافران کسى از رحمت خدا نومید نمى شود .[1]
معنای این سخن آن است که نا امیدی بر جانی سایه می افکند و آن را در کام خود فرو می برد که به رحمت خدا ایمان نداشته باشد و در مواردی اصل وجود خدا را منکر شود.
شدت بدی این کار به حدی است که امام صادق علیه السلام آن را در زمره گناهان کبیره شمرده و می فرماید: یکی از گناهان کبیره «الْقُنُوطُ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ وَ الْیَأْسُ مِنْ رَوْحِ اللَّه» است. [2]