ضرورت حضور زن در اجتماع
موضوع:
ضرورت حضور زن در اجتماع
محقق:
فرانک رحیمی
بهار 1389
چکیده
موضوع مقاله حاضر به بررسی ضرورت حضور زن در اجتماع می پردازد استحکام و پیشرفت جامعه در گرو فعالیت زنان و مردانی است که پابه پای هم با درایت کامل به ایفای وظایف خود می پردازند. این مقاله با هدف رسیدن به جامعه ی مطلوب و آرمانی با استناد به قرآن و روایات به ضرورت حضور زن در اجتماع اشاره میکند. و سپس به تأثیر ظهور اسلام در ارتباط با جواز حضور زن در اجتماع اشاره میکند.
در ادامه لزوم این حضور و نقش هایی که یک زن میتواند در جامعه بر عهده بگیرد و هم چنین به تأثیرات حضور وی می پردازد.
کلید واژه: زن، جامعه
مقدمه
با حمد و سپاس ذات اقدس اله!
انسان موجودی طبیعتاً اجتماعی است و نمیتواند امور خود را به تنهایی انجام دهد و نیازمند برقراری ارتباط با دیگران است. از سویی اگر بخواهیم جامعهای قدرتمند و ایدهآل و انسانهایی کامل داشته باشیم باید همه ی آحاد بشر را به طور یکسان و مساوی در سرنوشت جامعه سهیم و شریک بدانیم.
از جمله مباحثی که امروزه پرداختن به آن در جهت استحکام کشور و بقای آرمان های انقلاب اسلامی مؤثر است بحث ضرورت حضور زن در جامعه می باشد. در مقاله ی حاضر سعی بر آن شده تا نیاز مبرم جامعه ی امروز به حضور زن بیان گردد.
حضور زن در اجتماع از دیدگاه قرآن
قرآن مجید، راجع به اینکه مرد و زن هر دو پایه گذار نظام آفرینش هستند مطالبی گفته است.[1]
در سوره ی مبارکه توبه چنین آمده است؛ «مردان مؤمن و زنان مؤمن برخی بر برخی ولایت (سرپرستی) دارند به معروف یکدیگر را امر میکنند و از منکر باز میدارند و نماز میگذارند و زکات میدهند و از خدا و پیامبرش فرمان می برند، خدا اینان را رحمت خواهد کرد. خدا پیروزمند و حکیم است».[2]
در این فرمودهی خداوند، زنان چون مردان دارای مسئولیت بزرگ سرپرستی، ولایت و مدیریت اصلاحی می باشند: از اینرو، به هدایتگری و امر و بازدارندگی از زشتی ها و ناهنجاری ها می پردازند.
با گستردگی مفهوم منکر و معروف در اسلام، گسترهی دخالت های اجتماعی زن روشن میشود. بنابراین در همه ی عرصه هایی که مردان میتوانند دخالت کنند، زنان نیز میتوانند دخالت کنند.[3]
امر به معروف و نهی از منکر اساس و شالوده اجرای همه احکام و دستورات دین اسلام است؛ زیرا بدون این وظیفه جمع ی همه احکام معطل میماند. این مسئولیت به نهاد گروه یا افراد خاصی اختصاص ندارد بلکه به صراحت بر عهده ی همه زنان و مردان مسلمان که واجد شرایط آن هستند نهاده شده است.[4]
بنابراین مردان و زنان مؤمن با همه ی کثرت و پراکندگی افراد، در حکم یک تن واحد می باشند که بعضی از ایشان امور بعضی دیگر را عهده دار میشوند.[5]
خداوند حکیم لزوم ارتباط اجتماعی زنان و مردان را در این آیه ی کریمه مطرح نموده و نقش سرپرستی متقابل زنان و مردان بر یکدیگر را از ضروریات هر جامعه اسلامی انسانی عنوان فرموده است.[6]
از سویی در قرآن شریف داستان های فراوانی ذکر شده است که هدف از بیان این قصه ها تنها بیان نقل تاریخ نیست بلکه بیان نکته های برجستهای است که در آن داستان وجود دارد. یکی از قصه هایی که قرآن بیان فرموده است داستان ملکه ی سبا است. قرآن این داستان را بدون اینکه هیچ انتقادی از آن کرده باشد - که چرا مردم، زنی را به پادشاهی انتخاب کردند - نقل میکند. معلوم میشود که مخالفت با این امر ندارد. و از آن زن به عنوان مسئول جامعه ای که دارای تدبیر زیاد است و کیاست و سیاست دراست است یاد میکند.[7]
ضرورت حضور زن در اجتماع از دیدگاه روایات
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: زنان خود را از رفتن به مساجد مانع نشوید، مشروط بر اینکه بدون زینت و به دور از خود نمایی انجام بگیرد.
مرحوم صدوق شیخ ابوالنصر عیاشی از علمای سده سوم هجری در تفسیر العیاشی از طریق جابر جعفی از امام محمد باقر (ع) حدیثی درباره حضرت ولیعصر نقل کرد: چون حضرت مهدی (عج) به مکه تشریف بیاورند و میان رکن و مقام نماز میگذارند، ما از خدا و از مسلمانان یاری می طلبیم و 313 نفر گردآیند که در میان آنان 50 زن هست.[8]
این موضوع نقش اجتماعی زنان را در آینده میرساند، بویژه با توجه به این که هسته ی نخستین یاران امام موعود (عج)، از فهم و درک و دین باوری و دین شناسی ژرفی برخوردارند، و شخصیتهای ممتاز و استثنایی هستند و شرکت در این گروه، دانش و بینش و توان فکری و علمی و قدرت روحی ویژهای را میطلبد.
ابوبصیر گوید: به امام صادق (ع) گفتم: فدایت گردم در آن روزگار (روزگار ظهور) مؤمنانی جز یاران مهدی (عج) وجود ندارند؟ امام فرمود: آری مؤمنانی جز آنان هستند، لیکن آن گروه که با قائم (عج) هنگامی که قیام میکند کار میکنند، زبدگان و قاضیان و حکم گزاران و فقیهان و دین شناسان هستند…
بر اساس ضرورت آمادگی برای دوران ظهور – دست کم در جامعهی منتظر – زنان پیش از ظهور باید در پهنه ی ژرفشناسی دین و درک درست از مدیریتهای اجتماعی و زمامداری، گام بگذارند و آمادگی ها و تناسب هایی در این سطح در خویش پدید آورند، تا بتوانند در آن دگرگونی و انقلاب بزرگ جهانی، شرکت کنند.[9]
از روایات یاد شده میشود استفاده کرد که حضور زن در عرصه ها ی اجتماعی از قبیل پرداختن آنان به کار و تلاش و رسیدگی به نیازهای اجتماعی و ضرورت های آن نه تنها منع شرعی و عقلی ندارد بلکه گاه واجب و لازم نیز می باشد ولی در هر حال رعایت پوشش اسلامی و عفت مطلبی است که شارع مقدس آن را مورد تأکید قرار داده است.[10]
اسلام راهگشای حضور زن در اجتماع
اسلام در زمانی که در جزیرهالعرب ظهور کرد زنان حیثیت خودشان را از دست داده بودند، اسلام آنان را سر بلند و سرافراز کرد. اسلام آنان را با مردان مساوی کرد. عنایتی که اسلام به زنان دارد بیشتر از عنایتی است که به مردان دارد.[11]
در روزگار ظهور اسلام و قبل از آن، زن مورد هجوم خودکامگان بود و گاهی روانه دیار نیستی میشد؛ اما قرآن به یاری وی شتافت و او را از پرتگاه هلاکت نجات بخشید. آری، موجودی که در دنیای آن روز حتی حق حیات نداشت، به برکت اسلام، حق حیات یافت و مسئول پرورش و ساختن جامعه شد.[12]
در واقع با آمدن اسلام ندای حقطلبی زنان نیز در تاریخ بلند شد. در مکتب اسلام و جامعه اسلامی زن والاترین و مقدسترین رسالت را به عهده دارد. و حضرت امام خمینی (ره) میفرمایند: در نظام اسلام زن به عنوان یک انسان میتواند مشارکت فعال با مردان در تمامی جامعه داشته باشد ولی نه به صورت یک شیء، نه او حق دارد خود را به چنین حدی تنزیل دهد و نه مردان حق دارند که به او چنین بیندیشند و نیز قرآن به زنان این حق را داده است که با بهرهگیری از توان اقتصادی، اندوختههای علمی، قدرت بدنی و مهارتهای مدیریتی خود تحول همه جانبهای را در جامعه دنبال نمایند.[13]
به طور کلی زن در دو مرحله مظلوم بوده است، یکی در جاهلیت که با زن مثل حیوانات بلکه پایینتر از او رفتار میکردند، اسلام بر انسان منت گذاشت و زن را از آن مظلومیت خارج کرد. و دیگر در ایران بود که زن مظلوم قرار گرفت. دورهی شاه سابق و شاه لاحق بود. به اسم اینکه زن را میخواهند آزاد کنند ظلمها کردند به زن، زن را از آن مقام شرافت و عزت که داشت پایین کشیدند و شیء کردند با اسم آزاد زنان و آزاد مردان، آزادی را از زنان و مردان سلب کردند.[14]
لیکن عصر جاهلیت جدید در نظرگاه حضرت امام (ره) بسیار خطرناکتر از آن است. در دوران سیاه پهلوی، سلطه بر قشر زن در راستای اجرای برنامههای شوم بیگانگان صورت میگرفته است. آغازگر این جریان رضا خان بود و روند آن تا پیروزی انقلاب اسلامی تدوام داشت.[15]
اسلام احیاگر شخصیت زن و حافظ کرامت انسانی اوست. و با قید و بندهای جاهلیت، بیبند و باری و آزادی گسیختهی جاهلیت نو مخالف میباشد و حقوق سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی زنان را تأمین کرده است.[16]
اسلام میخواهد که زن و مرد رشد داشته باشند، همان طوری که مرد همهی کارها را اساسی میکند، زن هم بکند.
بنابراین در نظام اسلامی، زن به عنوان یک انسان میتواند مشارکت فعال با مردان در بنای جامعه اسلامی داشته باشد ولی نه به صورت یک شیء.[17]
از نظر اسلام، زن میتواند کسب و کار مشروع و معقولی داشته باشد که با اصالت وی و نظام زندگی معنوی و انسانی او سازگار باشد. حتی در بعضی از حرفهها و تخصصها که استعداد بیشتر و شرایط بهتری دارد، اولویت داشته باشد.[18]
از مطالب بیان شده روشن میشود بر خلاف گفتهی بعضی بیخبران یا مغرضان که میگویند: اسلام برای نیمی از افراد جامعه، یعنی زنان ارزشی قایل نشده، آنها را در مهمترین مسائل به حساب آورده است. از جمله مسألهی بیعت که یک بار در سال ششم هجرت (در حدیبیه) و بار دیگر در فتح مکه انجام گرفت. این غایت احترام به منزلت زن است و بدین وسیله اسلام میگوید: زن عضو جدا نشدنی از اجتماع است که تا لیاقت و مسئولیت خود را نشناخته و به کار نبسته و نیز تا اجتماع منزلت او را ندانسته، آن اجتماع کامل نخواهد بود.[19]
نقش زن در حیات اجتماعی دارای ویژگی خاصی است و آن «صلاح و فساد جامعه» است که سرچشمهاش با وجود زن پیوند دارد.[20]
لزوم حضور زن در اجتماع
زنان از نظر اسلام نقش حساسی در بنای جامعهی اسلامی دارند و اسلام زن را تا حدی ارتقاء میدهد که او بتواند مقام انسانی خود را در جامعه باز یابد و از حد شی بودن بیرون بیاید و متناسب با چنین رشدی است که میتواند در ساختمان حکومت اسلامی مسئولیتهایی را به عهده بگیرد.[21]
تلاش امام در تمام دوران مبارزه، انقلاب، جنگ و سازندگی، بر این اساس استوار بود که زنان را با تواناییها و شایستگیهای خدادادی آنان آشنا سازد و خود باوری لازم را در جامعهی زنان به وجود آورد. از سوی دیگر با تصحیح برداشت جامعه از زن و استدادهای او، جایگاه لازم برای حضور سازندهاش در صحنههای مختلف اجتماعی را فراهم آورد. امام خمینی (ره) در کلمات خود پیوسته به نقش تأثیر گذار زن در تربیت و اصلاح یا فساد و انحطاط جامعه اشاره کرده است؛ از جمله میفرمایند: «وظیفه زنها انسانسازی است. اگر زنهای انسانساز، از ملت گرفته بشود، ملت به شکست و انحطاط مبدل خواهند شد. شکست خواهند خورد. منحط خواهند شد.» «مردان، بر ملتها حق دارند و زنها حق بیشتر دارند. زنها مردان شجاع را در دامن خود بزرگ میکنند.» امام خمینی (ره) یکی دیگر از شایستگیها و تواناییهای زن را ایجاد تحول در جامعه میداند: «نهضتی که مسلمین کردند…. همهتان ملاحظه کردید که زنها پیشقدم بودند؛ بلکه فعالیت زنها در این باب، ارزشش بیشتر از فعالیت مردها بود….»
نقش زنان مسلمان در جلوگیری از اجرای توطئههای استعمار، پیوسته در سخنان امام آمده است. از این رو بارها حضور مؤثر زنان را در عرصههای مختلف اجتماع میستودند.[22]
اهداف اسلام از ورود زن ها در جامعه
اهداف اسلام از ورود زنان به جامعه بدین جهات است: 1. از ظلمهایی که به زن میشود جلوگیری شود؛ 2. عدالت اجتماعی در جامعه برپا شود؛ 3. زن از حقوق اجتماعی برخوردار شود و در برنامههای اجتماعی شرکت کند؛ 4. زن مسلمان در دنیا و آخرت حیات طیب داشته باشد.
در قرآن آمده است: «همان طور که مردها با رهبر و پیغمبر بیعت میکنند، زنها نیز بیعت میکنند».
اهداف دنیای غرب از ورود زن ها به جامعه
اهداف مکتبهای غیر اسلام در این مورد، امور اقتصادی و احیاناً ضداخلاقی و تربتی است. در قرن نوزده، صاحبان کارخانههای بزرگ متوجه شدند که حقوق کارگران زیاد شده؛ بدین جهت به فکر افتادند زنها را وارد جامعه کنند تا بازارکار شکسته شود و با حقوق کمتری از کارگران زن و مرد استفاده کنند.
هدف دیگر غربیها از آوردن زن به جامعه، مبارزه با اسلام بود؛ زیرا ورود زنها در جامعه با کشف حجاب و برهنگی و فساد همراه بود.
هدف سوم، استفاده از وجود آنها در فروشگاهها برای ایجاد بازار مصرف و فروش اجناس لوکس و فراوردههای کارخانجات بود.
هدف چهارم آنها، فساد اخلاقی بود؛ زیرا با آمدن زن به برنامههای مبتذل اجتماعی، جوانان در مسیر انحراف قرار میگرفتند و به فساد کشیده میشدند.[23]
حضور فعال زهرا (س) در جامعه
حضور فعال زهرا (س) در جامعه با دیدگاهی بر اساس مضامین قرآن کریم، روشنگر چگونگی ارتباط متقابل زن و جامعه است. تلاشهای زهرا (س) پس از وفات پیامبر اکرم (ص) جهت اخذ بیعت از مردم برای علی و روشنگری اذهان، حقطلبی ایشان در واقعه فدک و استقامت در حمایت از مقام ولایت تا آن جا که منجر به درگیری و سقط جنین آن حضرت شد، همه نشانگر لزوم حضور زن در صحنه اجتماع است.[24]
نقشهای زنان در اجتماع
زن در جامعهی اسلامی وظایف پراهمیتی دارد که عدم رعایت آن، موجب وارد شدن لطماتی بر شئون حیات اجتماعی و خانوادگی است. این که زن در جامعه، پستی اجتماعی یا اداری به دست آورد و سرگرم فعالیتی مفید باشد، با حفظ موازین شرعی مورد نظر اسلام است.[25]
امام راحل (ره) معتقد بود که نه تنها زن میتواند در عرصههای مختلف اجتماعی حضوری نقش آفرین و تأثیرگذار داشته باشد، بلکه باید چنین نقشی را ایفا کند. ایشان به میزان تأثیر زنان در این عرصه باور داشت و در این خصوص فرموده است: «حضور زنان در صحنههای سیاسی و اجتماعی نه تنها لازم، بلکه واجب و ضروری است… و زن باید در مقررات اساسی مملکت دخالت کند». این نگاه فقیهی فرزانه است که برای تربیت فرزند و نقش مادری زنان اهمیت بسیار والایی قایل است اما هرگز از ضرورت حضور زن در مسائل اجتماعی و آثار آن غافل نیست.
آیت الله جوادی آملی در این باره میفرمایند: قرآن نه تنها به زنان مجوز فعال در صحنههای اجتماعی را داد. بلکه به مردان نیز توصیه و هشدار میدهد که اجازه دهند زنان هم در عرصههای مختلف، حضوری فعال و پر تلاش داشته باشند؛ اگر چه برای آنان ناخوشایند باشد.[26]
زنان در عرصههای مختلفی به ایفای وظایف خویش پرداختند که در آن میان به برخی از نقشهایش که زنان بر عهده داشتند و دارند مختصراً اشاره میکنیم.
الف- نقش مادری زن
مقام «مادری» اولین مرتبه از شأن زن، در حیات اجتماع است در این مقام، زن همطراز با انبیاء است، که متأسفانه در نظرگاههای مادی، این جایگاه ارزش واقعی خود را از دست داده است. در نگاه حضرت امام (ره) «تزکیه» و «سازندگی» جامعه، دو شاخصه بزرگی است که واژه «مادر» را معنا میکند.
«مادری» مقامی است که هم مسئولیت و هم ظرفیت سازندگی و تزکیه را دارد، و در اجرای این دو، زن به مانند رسولان عمل میکند.[27]
عدم تعارض میان وظایف اجتماعی و خانوادگی
گروهی تربیت فرزندان و نقش سازنده و انسانی زن را در محیط خانه، دانسته یا ندانسته تحقیر میکنند و با انواع شعارهای احساساتی و گمراه کننده و مغرضانه برآنند که به هر قیمتی زن را مانند مرد وارد گود فعالیتهای اجتماع نماینده غافل از اینکه در عین لزوم آن آیا فعالیت در عرصههای اجتماع ارزش بیشتری دارد یا ساختن و پرداختن نسل آیندهی جامعه و تربیت فرزندانی که نگهبان فردای اجتماع هستند؟ چگونه میشود که پرورش و تربیت انسان که مقدسترین و شریفترین نوع فعالیتهای انسانی به شمار میآید، بیمقدار و پست معرفی میشود. ناگفته پیداست منظور این نیست که اسلام فعالیت زن در عرصههای اجتماع را محکوم نموده ولی باید این را فراموش نکرد که زنان به بهانهی فعالیت اجتماعی از وظیفهی اصلی خود یعنی رسیدگی به محیط درون خانه و تربیت فزندان غافل نشوند.[28]
از جمله الگوی زن شاغل در قرن معاصر میتوان به بانوی فاضل، عالم و مجتهد قرن معاصر، معروف به بانوی اصفهانی، اشاره نموده وی از تربیت یافتگان مکتب زهرا (س) است که با وجود مشغلههای علمی و اجتماعی، در امر خانهداری به بهترین نحو از میهمانان پذیرایی میکرد و هیچگاه دچار عجز و ناتوانی نمیشد و معتقد بود که زن در عین خانهداری، شوهرداری و بچهداری، باید به جامعه هم وارد شود و خدمت کند.
الگوی بانوی اصفهانی، حضرت فاطمه (س) بود؛ زیرا آن حضرت علاوه بر این که در مسائل فقهی، اجتماعی و سیاسی مرجع بود و مشکلات و رنجهای بسیاری را در این راه متحمل میشد، در امر خانهداری و شوهرداری و تربیت اولاد نیز بسیار موفق بود.[29]
بنابراین زن، باید نقش مدیریت خانوادگی خود را عاقلانه ایفا کند تا مدیریت اجتماعی وی مؤثر افتد و با توجه به اینکه وظایف خانوادگی بر وظایف اجتماعی مقدم است، اگر مسئولیت اجتماعی زن به وظایف خانوادگی لطمه بزند یا نتواند به نحو مطلوب دین شوهر و بچهها را ادا کند، باید به وظایف اجتماعی محدودیت یا ایست مقطعی بدهد، چون زن در هر مقامی که باشد، قبل از آن مدیر برنامه ریز افراد خانواده است.[30]
به هر روی مادران قادرند هم به خانواده استحکام بخشند. و هم با حضور در عرصههای اجتماعی، فرهنگی، تربیتی، اقتصادی و …. زمینهساز آرمانهای اصیل اسلامی باشند.[31]
ب- نقش سیاسی زن
اگر به واقعیتها نگاهی بیفکنیم، در مییابیم که عدالت، نیاز به تواناییهای زن و مرد دارد؛ بنابراین دو روند سیاسی، هیچ تفاوتی بین زن و مرد نیست؛ چرا که جایگاه و وظایف عمومی زن، از صفت انسان بودن او ناشی میشود و «زن بودن» فقط در جایگاه مخصوص او مؤثر است. امام خمینی (ره) دربارهی حقوق زن و عملکردهای سیاسی میفرماید: «نقش زن در جامعه، والاتر از نقش مرد است. زنان علاوه بر آن که نیروهایی مؤثر در جامعه را در دامان خود پرورش میدهند. خود نیز از عوامل فاعلی آن شمرده میشوند. خوشبختی یا خواری حکومتها به دست زن است.»[32]
حضرت امام (ره) زنان را به هیچ عنوان با سیاست بیارتباط نمیداند بلکه در نظر ایشان رفتارهای سیاسی زنان در قیاس با مردان از اعتبار بیشتری برخوردار است. زیرا زنان با فعالیتها و مشارکت سیاسی اجتماعی خود موجب تقویت اینگونه تلاشهای مردان میشوند. بر اساس گزارش منابع تاریخی، هجرت زنان صدر اسلام به عنوان یک اقدام ارزشی جای تردید نداشته و حضور آنان در میدان جنگ مورد تأیید پیامبر (ص) بوده است.[33]
از جمله شرکت حضرت زهرا (س) در جنگ احد، از همهی موارد یاد شد. مهمتر است آنگاه که حضرت به احد آمد، پیامبر اکرم (ص) مجروح شده بود و خون زخم صورت مبارکش بند نمیآمد. حضرت زهرا (س) به معالجهی پدر گرامی پرداخت.[34]
در دوران 8 سال جنگ تحمیلی، شاهد صبر و استقامت زنان فداکاری بودیم که چیزی جز رضای حق نمیجستند و با بصیرت و آگاهی سعی میکردند از آن اختلافها، حداکثر بهرهبرداری برای تکامل خود و جامعه بشری کسب نمایند.[35]
به گونهای که در این 8 سال چه در جبهه و چه پشت جبهه از خود رشادتها نشان دادند.[36]
ج- اشاعهی فرهنگ اسلامی
بانوان بسیاری در گسترش فرهنگ اسلامی و مفاهیم شریعت تلاش چشمگیری داشتهاند. آنان، اسلام را از منبع اصلی فیض، دریافت و در آن تعمق و تدبر کرده؛ سپس همچون مدرسهای سیار، آنچه را از زبان پیامبر اسلام آموخته بودند، در سطح جامعه گسترش میداند.
میبینیم که اسلام، زن مسلمان را در پرتو تعالیم خویش بالا برد تا جایی که او پاسدار و نگهبان رسالت الهی و شارح و بیانگر احکام و آداب اسلامی قرار دارد؛ بنابراین، زن و مرد مسلمان نسبت به رسالت تبلیغ و دعوت به مفاهیم اسلام، مساوی هستند؛ اما دشمنان اسلام نمیتوانند فرهنگ و پیشرفت را از بیبند و باری مجزا کنند؛ بدین جهت، با نقشههای مختلف میکوشند تا با ارتباط دادن فرهنگ و فساد، مقام زن مسلمان را تنزل بخشید.[37]
زنان بسیاری در گسترش فکر و فرهنگ و مفاهیم شریعت و بیان احکام، تلاش چشمگیری داشتهاند که نمونههایی از آنها را ذکر میکنیم؛ 1. در طلیعهی آن فاطمه زهرا (س) است. وی، احادیث زیادی را از ، فرزندان و نیز از همسرش روایت کرده است؛ 2. اسماء بنت عمیس که احادیث فراوانی را از پیامبر روایت کرده است؛ 3. اسماء دختر یزید انصاری که زنی دانشمند، حدیثشناس، مجاهد، خطیب و صاحب عقل بوده؛ به طوری که به او لقب خطیب زنان داده بودند.[38]
زنان در ایران بر رغم کلیه موانع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی قادرند هم به عنوان یک بازوی اقتصادی و هم مربی نخستین استعدادهای متعهد مطرح شوند. بدون اغراق نقش زنان به عنوان نیمی از نیروی انسانی جامعه که یک منبع قدرت میباشد در غنی سازی فرهنگ جامعه بسیار حساس و تعییین کننده است.[39]
د- نقش علمی – پژوهشی
در گذشته، زنان به دلیل شرایط خاص اجتماعی نمیتوانستند به بسیاری از حقوق خود به طور کامل و بدون مشقت و زحمت دست یابند. از جمله میتوان به عدم دسترسی و ورود به مراکز علمی و پژوهشی کشور حتی در سطح پایین یاد کرد. علت، ناامن بودن فضای اجتماعی بوده که در نتیجه پدران، مادران و همسران با حضور دختران و زنان در مراکز آموزشی و پژوهشی مخالفت داشتند. در این صورت توان بالقوهی آنان به فعلیت نمیرسید؛ این وضع بسیاری از مردان را به توهم وا داشت که زنان از درک مسائل علمی و پژوهشی عاجزند.
اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پیراسته شدن فضای اجتماعی، زنان وارد عرصههای علمی، آموزشی و پژوهشی شدند و توهمها را زدودند، ولی این حرکت کافی نیست.
فضاهای علمی پژوهشی همواره از جایگاه بسیار والایی برخودار است. و تلاشهای علمی و پژوهشی، همواره در زیرساختهای مهم تا تولید، نقش آفرینی میکند.
همگان بر این باورند که مهمترین سرمایهی هر کشوری، دانشمندان میباشند، بنابراین زنان میبایستی در آموزش و پرورش نقش آفرینی و حضور فعال در عرصه های پژوهشی مخصوص در خصوص مسائل مرتبط با زنان داشته باشند.[40]
آیت الله خامنهای میفرمایند: در زمینههای علمی نباید اختلاط بیقید و شرط بین زن و مرد باشد و بخصوص نمیتوانیم در مسألهی پزشکی بیتفاوت باشیم. یعنی به همان تعداد که پزشک مرد داریم، به همان تعداد هم پزشک زن لازم داریم. چرا که زنها برای مراجعات پزشکی خود به طبیب زن مراجعه کنند و هیچ لزومی ندارد که ما این فاصله را بر نداریم. بعضی از خانمها خیال میکردند که اگر زن در رشتهی زنان درس میخواند، بایستی فقط در زمینه بیماریهای ویژهی زنان و مسألهی زایمان درس بخواند؛ در حالی که این طور نیست و خانمها موظفند که انواع و اقسام رشته های تخصصی پزشکی مثل قلب و داخلی و اعصاب و … را دنبال کنند. این فریضه است، امروز این تکلیف برای زنها بیشتر از مردهاست.
حقیقتاً امروز از آن روزهایی است که کسب علم فریضهای شرعی است. علاوه بر اینکه فریضهی اجتماعی هم است.[41]
از سویی میتوان خطبهی عالمانهی حضرت زهرا (س) در مسجد مقابل عمر و ابوبکر و جمعی از مهاجرین و انصار را نشانگر لزوم حضور علمی و منطقی زن در جامعه دانست.[42]
این همه فداکاری و حضور چشمگیر زن در تمام عرصههای تربیتی، سیاسی، فرهنگی، علمی و … به جهت همان حقوق کاملی است که اسلام به او بخشیده و راه و رسم قهرمانی بر اساس انسانیت را برای زن ترسیم کرده است.[43]
بنابراین صلاح و فساد هر جامعه، در گرو صلاح و فساد زنان آن جامعه است؛ زیرا هم خود زن و هم کار او ظرافتی خاص دارد. اوست که همه زنان و مردان آینده جامعه را در دامان خود تربیت و مسیر حرکت را تعیین میکند. اوست که میتواند شبیخون فرهنگی را دفع کند یا بالعکس به مجسمهی مصرف کالاهای غرب تبدیل و وسیلهای در دستان پلید استعمارگران برای تصاحب همه چیز جامعه و سرمایهی آیندگان شود.[44]
تأثیرات حضور زن در اجتماع
اگر کشور بتواند جامعهی زنان را با تکیه بر تعلیمات اسلامی، با همان معارفی که اسلام خواسته است آشنا بکند، تردیدی نیست که پیشرفت و ترقی و تعالی کشور مضاعف و چند برابر خواهد شد. در هر میدانی که بانوان مسئولانه در آن میدان وارد بشوند، پیشرفت در آن میدان چند برابر خواهد شد. خصوصیت حضور خانمها در میدانهای مختلف این است که وقتی زن خانواده وارد میدان میشود، یعنی همسر و فرزندان او هم واردند. حضور مرد به این معنا نیست، امام حضور زن به این معناست. در هر میدانی که زن وارد بشود، زنی که خانم و کدبانوی یک خانه است، در حقیقت همهی آن خانه را در آن میدان وارد میکند. حضور زنان در بخشهای مختلف بسیار مهم است.[45]
قرآن برای زن حق ولایت و سرپرستی قائل است و این سرپرستی را در حوزه خانه و جامعه قابل تطبیق میداند و در بیرون از خانواده نیز زنان تأثیر گذارند و میتوانند مانعی در برابر یورشهای فرهنگی باشند و موجبات تعالی و اعتلای جامعه را از این را پدید آورند.[46]
در صورتی که زن در جامعه بتواند به علم و معرفت و کمالات معنوی و اخلاقیای که خدای متعال و آیین الهی برای همه انسانها – چه مرد و چه زن – بطور یکسان در نظر گرفته است برسد، تربیت فرزندان بهتر خواهد شد، محیط خانواده گرفته و با صفاتر خواهد شد، جامعه پیشرفت بیشتر خواهد کرد و گرههای زندگی آسانتر باز خواهد گشت یعنی زن و مرد خوشبختتر خواهند شد. برای این باید تلاش کرد. هدف این است. هدف صفآرایی زن در مقابل مرد نیست. هدف این است که زنان بشوند یک انسان بزرگ این ممکن است و در اسلام تجربه شده است.[47]
از سویی کارکردهای (پنهان) حضور زنان در فعالیتهای خارج از منزل باعث افزایش ارتباطات اجتماعی و انتقال سریع ارزشها، وقتشناسی و وظیفهشناسی و برنامهریزی در کارها، همکاری و تعاون در انجام امور، همگامسازی خانواده با جامعه و … میشود. البته حضور زنان در اجتماع گاهی کارکردهای منفی هم به دنبال دارد از قبیل افسردگی، اضطراب، ناکامی و خستگی، دوگانگی در تربیت فرزندان، سوء تغذیه و …. که به نظر میرسد در آیندهی نزدیک چالشها و نارساییها تا حدودی کاسته شود.[48]
حضور اجتماعی زنان در کانون انبیاء به خوبی رسانندهی این معناست که زنان همواره به طور مستقل در هر منشی که خود انتخاب می کنند، می توانند در صحنه حضور یابند اما آنچه مایهی اهمیت است نه فقط برای او بلکه برای کل جامعه، وجود حیا و عفاف در کلیه سطوح اجتماعی است.[49]
بنابراین جامعه فضای گسترده همزیستی و مشارکت انسانی اجتماعی زن و مرد، به عنوان دو انسان از یک مبدأ و در محیط اسلامی به عنوان برادر و خواهر دینی میباشد.[50]
نتیجه گیری
با توجه به آنچه ذکر شد میتوان گفت زن نقش بزرگی در اجتماع دارد و مظهر تحقق آمال بشر است زن علاوه بر اینکه میتواند خود یک قشر فعال در همهی ابعاد محسوب گردد میتواند قشرهای فعال را در دامن خود تربیت کند.
خداوند مرد و زن را پایه گذار نظام آفرینش معرفی میکند و ائمه معصومین نیز دلیلی برای منع حضور زن در اجتماع نمیدانند بلکه در برخی اوقات این امر را به صورت یک فریضه قلمداد میکنند، بنابراین زن به همان اندازه که مرد در جامعه و نظام هستی مؤثر است تأثیر دارد بلکه بیشتر از مرد. حال اگر این حضور زن همراه با آشنایی با تعلیمات اسلامی باشد قطعاً حضور بسیار مفید و چشمگیری در عرصههای متفاوت از قبیل فرهنگی، تربیتی، سیاسی، اجتماعی و … خواهد داشت به گونهای که ترقی و پیشرفت مضاعف حاصل میگردد امروز جامعهی ما با وجود دسیسههای کشورهای غرب بیش از پیش نیازمند حضور زنان در اجتماع است.
پی نوشت ها:
1- جمعی از خواهران طلبه ی حوزه های علمیه، زن از دیدگاه ادیان و مکاتب، انتشارات نصایح، چاپ اول، قم، تابستان 1379، ص 218.
2-توبه/ 71.
3-محمد، حکیمی، دفاع از حقوق زن، چاپ ششم، انتشارات مؤسسه چاپ آستان قدس رضوی، مشهد، 1387، ص 43.
4-فصلنامه ی تخصصی طهورا «مدرسه عالی شهیده بنت الهدی (رض)»، شماره دوم، پاییز و زمستان 1387، ص 136 و 137.
5-ثریا، مکنون و مریم صالح پور، بررسی تاریخی منزلت زن از دیدگاه اسلام و …، چاپ سوم، انتشارات مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ سوم، 1374، ص 199.
6-همان، ص 200.
7- محمد رضا، رجب نژاد، زن در آیینه اندیشه ها، انتشارات شیخ صفی الدین، چاپ اول، 1379، ص 24 و 25.
8-همان، ص 29.
9- محمد، حکیمی، دفاع از حقوق زن، ص 47.
10- محمدرضا، رجب نژاد، زن در آیینه اندیشه ها، ص 28.
11- در جستجوی راه از کلام امام، دفتر سوم، زن، انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم، تهران، ص 30 و 31.
12- جمعی از خواهران طلبه ی حوزه های علمیه، زن از دیدگاه ادیان و مکاتب، ص 218.
13- مریم، یوسفی، محمد برمه، چکیده مقالات همایش سراسری زنان، صحافی، عترت چاپ، چاپ اول، تهران، 1383، ص 68.
14- در جستجوی راه از کلام امام، دفتر سوم، ص 33.
15- کمیته علمی کنگره، مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (ره) و احیای تفکر دینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، ج سوم، چاپ اول، بیتا، ص 77.
16- جمعی از همکاران ، مجله پیام زن، دفتر سوم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، شماره 157، 1384، ص 369.
17- در جستجوی راه از کلام امام، دفتر سوم، ص 26و 27.
18- جمعی از خواهران طلبه ی حوزه های علمیه، زن از دیدگاه ادیان و مکاتب، ص 219.
19- همان، ص 26.
20- کمیته علمی کنگره، مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (ره) و احیای تفکر دینی، ص 175.
21- در جستجوی راه از کلام امام، دفتر سوم، ص 28.
22- جمعی از خواهران طلبه ی حوزه های علمیه، زن از دیدگاه ادیان و مکاتب، ص 62 و 63.
23- همان، ص 226.
24- همان، ص 221.
25- همان، ص 60 و 61.
26- جمعی از همکاران، مجله ی پیام زن، ص 370.
27- کمیته علمی کنگره، مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (ره) و احیای تفکر دینی، ص 175.
28- محمدرضا، رجب نژاد، زن در آیینه اندیشه ها، ص 18.
29- جمعی از خواهران طلبه ی حوزه های علمیه، زن از دیدگاه ادیان و مکاتب، ص 180.
30- همان، ص 179.
31- مریم، یوسفی، محمد برمه، چکیده مقالات همایش سراسری زنان، ص 170.
32- جمعی از خواهران طلبه ی حوزه های علمیه، زن از دیدگاه ادیان و مکاتب، ص 26.
33- مریم، یوسفی، محمد برمه، چکیده مقالات همایش سراسری زنان، ص 68 و 69.
34- گروه تاریخ اسلام مرکز بررسی و تحقیقات، داستان زنان قهرمان، انتشارات پیام آزادی، چاپ سوم، 1367، ص 15.
35- مریم، یوسفی، محمد برمه، چکیده مقالات همایش سراسری زنان، ص 69.
36- جمعی از خواهران طلبه ی حوزه های علمیه، زن از دیدگاه ادیان و مکاتب، ص 220.
37- همان، ص 51.
38- همان، ص 219 و 220.
39- مریم، یوسفی، محمد برمه، چکیده مقالات همایش سراسری زنان، ص 171.
40- جمعی از همکاران، مجله ی پیام زن، ص 372.
41- www.HAWZAH.NET
42- ثریا، مکنون و مریم صالح پور، بررسی تاریخی منزلت زن از دیدگاه اسلام، ص 202.
43- جمعی از خواهران طلبه ی حوزه های علمیه، زن از دیدگاه ادیان و مکاتب، ص 55.
44- همان، ص 60.
45- محمدرضا، زیبایی نژاد و محمد تقی سبحانی، درآمدی بر شخصیت زن در اسلام، ناشر نصایح، چاپ سوم، قم، 1382، ص 210.
46- مریم، یوسفی، محمد برمه، چکیده مقالات همایش سراسری زنان، ص 68.
47- محمدرضا، زیبایی نژاد و محمد تقی سبحانی، درآمدی بر شخصیت زن در اسلام، ص 201.
48- مریم، یوسفی، محمد برمه، چکیده مقالات همایش سراسری زنان، ص 125.
49- منیر، گرجی، نگرش قرآن بر حضور زن در تاریخ انبیاء، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، 1376، ص 97.
50- ضیاء، مرتضوی، درآمدی بر شناخت مسایل زنان، چاپ اول، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه ی علمیه ی قم، 1377، ص 60 و 61.
منابع و مآخذ
قرآن
1. جمعی از خواهران طلبه ی حوزه های علمیه، زن از دیدگاه ادیان و مکاتب، چاپ اول، قم، انتشارات نصایح، تابستان 1379.
2.جمعی از همکاران ، مجله پیام زن، دفتر سوم، شماره 157، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، فروردین1384.
3.حکیمی، محمد، دفاع از حقوق زن، چاپ ششم، مشهد، انتشارات مؤسسه چاپ آستان قدس رضوی، 1387،
4.در جستجوی راه از کلام امام، دفتر سوم، چاپ دوم، تهران، انتشارات امیرکبیر.
5. رجب نژاد، محمد رضا، زن در آیینه اندیشه ها، چاپ اول، انتشارات شیخ صفی الدین، 1379.
6.زیبایی نژاد، محمدرضا، محمد تقی سبحانی، درآمدی بر شخصیت زن در اسلام، چاپ سوم، قم، ناشر نصایح، تابستان 1382.
7.فصلنامه ی تخصصی طهورا «مدرسه عالی شهیده بنت الهدی (رض)»، سال اول، شماره دوم، قم، پاییز و زمستان 1387.
8.کمیته علمی کنگره، مجموعه مقالات دومین کنگره بین المللی امام خمینی (ره) و احیای تفکر دینی، ج سوم، چاپ اول، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، خرداد 1377.
9.گرجی، منیر، نگرش قرآن بر حضور زن در تاریخ انبیاء، چاپ دوم، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، پاییز 1376.
10.گروه تاریخ اسلام مرکز بررسی و تحقیقات، داستان زنان قهرمان، چاپ سوم، انتشارات پیام آزادی، بهار 1367.
11.ضیاء، مرتضوی، درآمدی بر شناخت مسایل زنان، چاپ اول، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه ی علمیه ی قم، 1377
12.مکنون، ثریا، مریم صالح پور، بررسی تاریخی منزلت زن از دیدگاه اسلام و …، چاپ سوم، انتشارات مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، پاییز 1374.
13.یوسفی، مریم، محمد برمه، چکیده مقالات همایش سراسری زنان، چاپ اول، تهران، عترت چاپ، اردیبهشت 1383.
14.WWW.HAWZAH.NET