ظاهر کار، گفت و گو؛ باطن کار، غیبت
گاهی دور هم جمع می شویم به اسم گفتگو، داریم غیبت می کنیم. پوستش گفتگو است. گاهی پوستش تحلیل سیاسی است. ولی مغزش خوردن گوشت برادر مرده است. قرآن می فرماید: «وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا ۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا» (حجرات/12) کسی که غیبت کند انگار گوشت مرده برادرش را می خورد. انسان گوشت انسان را نمی خورد. تا چه رسد به اینکه این انسان برادرش باشد. تا چه رسد به اینکه این برادر مرده باشد…
باطن غیبت خوردن گوشت مرده است. این هم گوشت مرده برادر! باید مواظب باشیم گاهی چانه ما گرم می شود، هرچه می خواهیم نگوییم. یک دروازه ای، دری، قفلی برای خودمان قائل شویم و این کلمه را نگوییم.بیست، سی نمونه من اینجا نوشتم. گاهی وقت ها ظاهر عمل را دوست داریم، یک چیزی را دوست داریم ولی برای ما ضرر دارد. آدم دوست دارد با این دختر، با این خانم ازدواج کند. آن خانم دوست دارد که شوهرش این باشد. این ماشین را بخرد، این خانه را بخرد، با این رفیق شود. دوست دارد، یک چیزی را دوست دارد. این ظاهرش است که ما دوست داریم. اما باطنش هم همین است.
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی