تربیت مبتنی بر عادت
* هنگامی که پیامبر گرامی اسلام به رسالت مبعوث شدند، شعار «مبعوث شدم برای کنار گذاشتن عادات»(بحار، ج ۱۶، ص۲۱۲) را سرلوحه کار خود قرار دادند.
تربیت مکانیکی ، انسان کامل بار نمی آورد. تربیت باید انسان کامل بیافریند و همه قوای خلاق انسان را بپروراند و دریچه ذهن او را بر روی مناظر خوشایند و آموزنده جهان باز کند.
* باید بدانیم که فرق است بین «پروراندن» و «بار آوردن».
بار آوردن مفهومی است که برای پدید آوردن دگرگونیهای معینی که «دیگری» و «دیگران» آن را مد نظر دارند تلقی می شود. یعنی در بار آوردن طبیعت درونی یا اساسا در نظر گرفته نمی شود و یا فرع بر خواسته ها و اهداف بیرونی است.
...
اما در «پروراندن» اصل و بنیاد مایه های تربیت و جهت گیری های آن از درون نشات می گیرد و در مفهوم اخیر سرگروه همچون پرورش دهنده ی گل، گیاهانی را مراقبت می کند تا از گزند آسیب های احتمالی بر حذر بمانند و به طبیعت خویش رشد کنند. از اینجاست که چه بسا میان طبیعت از یک سو و هدف های از پیش تعیین شده بزرگسال(فرهنگ و محیط) از سوی دیگر، ناسازگاری هایی نمایان می شود و کار آموزش و پرورش به صورت ستیز دایمی با طبیعت نوجوان در می آید.* تربیت مبتنی بر عادت ، تنها انسان را در یک بعد از زندگی رشد می دهد و انسان تک ساحتی ساخته می شود نه انسان چند ساحتی.
لذا در مواقعی که باید روشی جدید در شیوه رفتاری خود به کار گیرد، توانایی خود را از دست می دهد. چنین انسانی که به یک تربیت عادت کرده باشد توانایی خلاق برای ارتباط کارآمد را ندارد. عادت انفعالی ، جریان رشد و ابتکار را قطع می کند. طبق فرمایش امام علی(ع) :
«برترین عبادت ها چیره گی بر عادت است. »
(غرر الحکم،ص ۱۷۶)
در همین جا باید بگوییم که فرق است میان عادات و ملکه ذهن شدن.
در تربیت فعال ، عادت مانع آگاهی و رشد است ولی ملکه عامل پایداری و ثبات و تداوم فضایل اخلاقی است. در ملکه شدن استمرار نیت وجود دارد ولی عادتِ صرف، چنین هوشیاری وجود ندارد. در حقیقت ، حقیقت اشکال عادت در همین است که هرجا پای عادت به میان می آید انتخاب و اختیار و شوق درونی از بین می رود و این رکن اصلی تربیت صحیح است. خیلی از کارها را چون عادت کرده ایم انجام می دهیم. مثلا خواندن نماز در بسیاری از افراد چون عادت است انجام می دهند لذا ارزش ندارد و ملاک سنجش افراد قرار نمی گیرد همان گونه که امام صادق(ع) فرمودند:
«به طولانی بودن رکوع و سجود شخص ننگرید، چرا که این عملی است بدان عادت کرده و از ترک آن متوحش می گردد، بلکه به راستگویی و امانت داری او بنگرید.»
(اصول کافی، ج ۲، ص ۱۰۵)
* اگر بخواهیم با عادت، رفتار دینی را انجام دهیم دیگر از فوایدی که بر آن امر دینی بار است استفاده نمی بریم، اما به غذا خوردن دقت کنید چون هر روز گرسنه می شویم غذا خوردن هم لذت دارد و هم استفاده لازم را از ویتامین های آن می بریم. اگر امور دینی و رفتارهای اجتماعی هم این گونه باشد همیشه لذت می بریم و از انجام آن ها سود می بریم.
فرم در حال بارگذاری ...
برگزاري جلسه اخلاق
معاون فرهنگي مدرسه عنوان داشت:
جلسه اخلاق با حضور كليه طلاب و با موضوع زي طلبگي به سخنراني سركار خانم همتي برگزار گرديد.
در اين جلسه سخنران طلبه را با توجه به آيه 122 سوره ي توبه اينگونه تعريف كردند كه طلبه كسي است كه در دين تفقه دارد تبليغ دين مي كند و دستورات دين را اجرا مي نمايدو زي طلبگي آنچه از مطلق ظواهر يك طلبه برداشت مي شود مي باشد كه در معرض نگاه ديگران قرار دارد. در ادامه ايشان به نمونه هايي از آداب و زي طلبگي اشاره نمودند و داشتن انگيزه الهي، دوري از گناه، داشتن انگيزه خدايي، داشتن برنامه ريزي، خوش اخلاقي و… را از نمونه هاي بارز در زي طلابگي دانستند و تاكيد نمودند كه طلاب بايد به آنچه مي آموزند عمل نمايند تا بتوانند نماينده خوبي براي تبليغ دين باشند.
![](https://imam-robatkarim.kowsarblog.ir/media/users/0532445341/profile_pictures/_evocache/7583e5i49i1961-allah.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1523970128)
سلام خدا قوت التماس دعا
![](https://imam-robatkarim.kowsarblog.ir/media/users/2668488907/profile_pictures/_evocache/_-_-_-3.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1536840935)
گویند سلام طلائی ترین کلید برای صعود به تالار آشنایی هاست پس صمیمی ترین سلام تقدیم شما باد http://maedeh.kowsarblog.ir/
فرم در حال بارگذاری ...
برخوردهای «حالی به حالی» والدین
برخوردهای «حالی به حالی» والدین با کودکان آسیب زننده ترین رفتار با کودک است!
در این برخورد والدین هر موقع حال خودشان خوب باشد، با کودک برخورد خوبی داشته و هر زمان حالشان بد است، کودک را تخریب میکنند!
تا زمانی که والدین با این شیوه “حالی به حالی” با کودک برخورد کنند، کودک در مورد تصمیم هایش گیج میشود و فکر میکند مشکل از اوست و این شیوه غلط تربیتی به نسلهای بعدی نیز تعمیم مییابد همانطور که رفتارهای غلط امروز والدین نیز نشاندهنده همین تربیت نادرست نسل های گذشته است.
فرم در حال بارگذاری ...
کودکان زیر شش
کودکان زیر شش سال در دنیای حسی هستند و بعد از این سن تازه شروع به تفکر می کنند. قبل از آن با احساسات خود با دنیا در تماس هستند، مخصوصا قبل از سه سالگی تنها با تقلید از بزرگترها شکل می گیرند. هر چه ما بگوییم باور می کنند پس چیزی بگویید و عمل کنید که حس خوبی به آنها بدهد و عزت نفس آنها را بالا ببرید .
مثلا وقتی با کسی تلفنی صحبت می کنید یکی از خوبی های فرزند خود را با لحنی زیبا بیان کنید، فکر نکنید او حواسش جای دیگری است، کودک شما تمام مدت با ذره بین گفتار و اعمال شما را زیر نظر دارد !
این بیان غیر مستقیم به کودک حس خوبی می دهد باور می کند مهم است و شما دائم در فکر او هستید حتی موقع صحبت با دیگری باز هم حرف اوست.
فرم در حال بارگذاری ...
صفات مؤمن
امام سجاد علیهالسلام
مِن أخلاقِ المُؤمِنِ: الإِنفاقُ عَلى قَدرِ الإِقتارِ ، وَالتَّوسُّعُ عَلى قَدرِ التَّوَسُّعِ ، وإنصافُ النّاسِ ، وَابتِداؤُهُ إيّاهُم بِالسَّلامِ عَلَيهِم .
امام سجاد علیهالسلام:
از جمله صفات مؤمن است:
- خرج كردن به قدر تنگ دستى
- گشادهدستى به اندازهاى كه در گشايش است
- انصاف داشتن با مردم
- آغاز كردن به سلام بر آنان
منبع : الكافي، ج۲ ،ص۲۴۱، ح۳۶.
فرم در حال بارگذاری ...
برخورد پسنديده
يكی از خويشان امام زين العابدين عليه السلام در برابر آن حضرت ايستاد و زبان به ناسزاگويی گشود. حضرت در پاسخ او چيزی نگفت.
هنگامی كه مرد از پيش حضرت رفت. امام به اصحاب خود فرمود: آنچه را كه اين مرد گفت، شنيديد. اكنون دوست دارم، همراه من بياييد تا نزد او برويم و جواب مرا نيز به او بشنويد. عرض كردند: حاضريم، ما دوست داشتيم شما هم همانجا پاسخ ايشان را بگوييد و ما هم آنچه می توانيم به او بگوييم.
سپس امام نعلين خويش را پوشيده، به راه افتاد. در بين راه اين آيه را می خواند:
...
وَ الْكاظِمِينَ الْغَيْظَ وَ الْعافِينَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ؛ آنان كه خشم خود فرو خورند و از مردم گذشت نمايند و خدا نيكوكاران را دوست دارد.(آل عمران/134)راوی می گويد: ما از خواندن اين آيه دانستيم به او چيزی نخواهد گفت. وقتی رسيديم به خانه آن مرد، او را صدا زد و فرمود: به او بگوييد علی بن الحسين با تو كار دارد.
همين كه متوجه شد امام زين العابدين عليه السلام آمده است در حاليكه آماده مقابله و دفاع بود از منزل بيرون آمد و يقين داشت آن جناب برای تلافی جسارتهايی كه از او سر زده آمده است.
ولی چشم امام عليه السلام كه به او افتاد، فرمود: برادر! چندی پيش نزد من آمدی و آنچه خواستی به من گفتی. اگر آن زشتيها كه به من گفتی در من هست، هم اكنون استغفار می كنم و از خداوند می خواهم مرا بيامرزد و اگر آن چه به من گفتی در من نيست، خداوند تو را بيامرزد.
راوی می گويد: آن شخص سخن حضرت را كه شنيد پيش آمد و پيشانی امام عليه السلام را بوسيد و عرض كرد: آری! آن چه من گفتم در شما نيست و من به آن چه گفتم سزاوارترم.
منبع : بحارالانوار، ج 46، ص54،
،علامه محمد باقر مجلسى.
فرم در حال بارگذاری ...
نکند خدا جوابم را ندهد!
* خداوند گله میکند از آدمهایی که در دریا و موقع طوفان، خدا را مخلصانه صدا میزنند، اما وقتی به ساحل میرسند، مشرک میشوند! (فَإِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذا هُمْ يُشْرِكُون؛ ( عنکبوت/۶۵)
* معنای استغفار و دعای اهلبیت(ع) که همهچیز از خدا گرفتهاند، عذرخواهی از خداست که نتوانستهاند پاسخ مهربانیهای او را بدهند. مثلاً امام سجاد(ع) در دعای ابوحمزۀ ثمالی عرضه میدارد: ممنونِ خدایی هستم که وقتی صدایش میزنم جوابم را میدهد «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَدْعُوهُ فِيُجِيبُنِي» این یعنی در مقابل مهربانی خدا شرمنده است ضمن اینکه اصلاً استرسِ «پاسخ نگرفتن» ندارد.
...
* متأسفانه اکثر دعاهای ما با سوءظن است؛ اینکه «نکند خدا جوابم را ندهد!» درحالیکه طبق روایات، وقتی دعاکننده شروع کرد به دعا، باید یقین کند که حاجتش برآورده میشود (فَإِذَا دَعَوْتَ فَأَقْبِلْ بِقَلْبِكَ ثُمَّ اسْتَيْقِنْ بِالْإِجَابَةِ) (إِذَا دَعَوْتَ فَظُنَّ أَنَّ حَاجَتَكَ بِالْبَابِ؛ (کافی/۲/۴۷۳) انگار دعاکردن یعنی اینکه بعد از استجابت، داری تشکر میکنی و مهربانی خدا را میچشی، اصلاً حاجتگرفتن، فرع قصه میشود!حجت الاسلام پناهیان، مسجد دانشگاه امام صادق علیه السّلام، ۱۳۹۷
فرم در حال بارگذاری ...
لوازم زندگی ازنظرامام صادق عليه السلام
قال الصادق(علیه السلام)خَمْسُ خِصالٍ مَنْ فَـقَـدَ واحِدَةً مِنْهُنَّ لَمْ يَزَلْ ناقِصَ العَيْشِ زائِل َالْعَقْلِ مَشْغولَ الْقَلْبِ
امام صادق(عليه السلام) پنج چيز است كه هر كس يكى از آنها را نداشته باشد، همواره در زندگى اش كمبود دارد و كم خرد و دل نگران است
۱- فَاَوَّلُّها صِحَّةُ البَدَنِ …….. اول، تندرستى
۲- وَ الثّانيَةُ: اَلاَْمْن ……… دوم امنيت
۳- وَ الثّالِثَةُ: اَلسَّعَةُ فِى الرِّزْقِ ………. سوم روزى فراوان
...
۴- وَ الرّابِعَةُ: اَلاَْنيسُ الْمُوافِقُ (قال الراوى:) قُلْتُ: و مَا الاَْنيسُ الْمُوافِقُ؟ قال: اَلزَّوجَةُالصّالِحَةُ،وَ الوَلَدُ الصّالِحُ، وَ الْخَليطُ الصّالِحُچهارم همراهِ هم رأى.
راوى پرسيد: همراهِ هم رأى كيست؟
امام فرمودند:همسر وفرزند وهمنشين خوب
۵- وَ الخامِسَةُ:وَ هِىَ تَجْمَعُ هذِه الْخِصالَ:الدَّعَةُ ……..وپنجم كه در برگيرنده همه اينهاست، رفاه و آسايش است.
منبع : خصال، ابواب پنج گانه ، ص ۲۸۴.
فرم در حال بارگذاری ...
اسارت ها، ما را از حسین جدا می کند...
استاد علی صفایی حائری
اسارتها را بايد شناخت. وقتى كه من به تجارت، به صنعت، به علم و طبابت و يا فقه و اصول خودم مشغول باشم و در كنار اين شغل ها به تربيت مردم و تلقى جديد تودهها فكر نكنم و در كنار شغل ها به تربيت مهرههاى كارساز و به جايگزينى آنها فكر نكنم، فقط و فقط خودم را بخواهم و پفك، شيرينى و لباس رنگارنگ و هوسهاى بچههايم را، خوب معلوم است كه ولىّ محصور مىشود و تنها مىماند و معلوم است كه وتر موتور مىگردد.
مشكل در همين اسارتهاست كه ما را از حسين عليه السلام جدا مى كند. معيّت حسين عليه السلام و همراهى او در دنيا و آخرت، رزق معرفت و رزق برائت مىخواهد.
منبع : وارثان عاشورا، ص 271.
فرم در حال بارگذاری ...
احتکار ممنوع
نامه امیرالمومنین علیه السلام به یکی از کارگزاران در مورد کنترل بازار:
امام على عليه السلام،در نامه اش به مالک اشتر نخعى، آن گاه كه او را به فرمانداری مصر فرستاد فرمود :
…بدان كه بسيارى از ايشان (بازرگانان ) مردمى تنگ نظر و بد معامله و بخيل و احتکار کننده اند که تنها با زورگویی به سود خود می اندیشند، و کالا را به هر قيمتی مى فروشند، که این سود جویی و گران فروشی برای همه افراد جامعه زیانبار ، و عیب بزرگی برای زمامدار است . پس از احتكار جلوگیری کن؛ كه رسول خدا صلى الله عليه و آله از آن جلوگیری می کرد.
- باید خريد و فروش در جامعه اسلامی با موازین عدالت انجام گیرد، با نرخ هایی که بر فروشنده و خریدار زیانی نرساند. کسی که بعد از منع تو احتکار کند، او را کیفر ده، تا عبرت دیگران شود، اما در کیفر او اسراف نکن.
منبع : نهج البلاغه، بخشی از نامه٥٣.
فرم در حال بارگذاری ...
یک مبارزه طولانی، یک مبارزه تشکیلاتی...
نکات بسیار ریز و روشن نشده ای در زندگی موسی بن جعفر هست. موسی بن جعفر یقیناً یک دورانی را در خفا زندگی می کرده، اصلاً زندگی زیرزمینی که معلوم نبوده کجاست. که در آن زمان خلیفه ی وقت افراد را می خواست، از آنها تحقیق می کرد که موسی بن جعفر را شما ندیدید، نمی دانید کجاست؟ و آنها اظهار می کردند که نه…
- شما ببینید زندگی یک انسانِ این جوری، زندگی کیست؟ یک آدمی که فقط مسئله می گوید، معارف اسلامی بیان می کند، هیچ کاری به کار حکومت ندارد، مبارزه ی سیاسی نمی کند، که زیر چنین فشارهایی قرار نمی گیرد. حتی در یک روایتی من دیدم که موسی بن جعفر(علیه السلام) در حال فرار و در حال اختفا در دهات شام می گشته، «وَقعَ موسی بن جعفر بَعضِ قُرایِ الشّام هارِباً مُتَنَکِّراً فَوَقَعَ فی غار»(بحار الانوار، ج۴۸،ص۱۰۵)، که توی حدیث هست، روایت هست که موسی بن جعفر مدتی اصلاً در مدینه نبوده، در روستاهای شام تحت تعقیب دستگاه های حاکمِ وقت و مورد تجسّسِ جاسوس ها، از این دِه به آن ده، از آن ده به این ده، با لباس مبدّل و ناشناس؛ که در یک غاری، حضرت به یک غاری می رسند و در آن غار وارد می شوند و یک فرد نصرانی در آنجا است.
...
حضرت با او بحث می کنند؛ در همان وقت هم از وظیفه و تکلیف الهی خودشان که تبیین حقیقت هست، غافل نیستند؛ با آن نصرانی صحبت میکنند و نصرانی را مسلمان می کنند.- این زندگی پرماجرای موسی بن جعفر یک چنین زندگی است، که شما ببینید این زندگی چقدر زندگی پرشور و هیجانی است. ما امروز نگاه میکنیم، موسی بن جعفر خیال می کنیم یک آقای مظلوم بی سر وصدایِ سربه زیری بود در مدینه و رفتند مأمورین این را کشیدند، آوردند در بغداد یا در کوفه در فلان جا یا بصره زندانی کردند، بعد هم مسموم کردند و از دنیا رفت، همین و بس.
قضیه این نبود.
- قضیه یک مبارزه ی طولانی، یک مبارزه ی تشکیلاتی، یک مبارزه ای با داشتن افراد زیاد. در تمام آفاقِ اسلامی موسی بن جعفر کسانی داشت که به او علاقه مند بودند.
منبع :
کتاب ، انسان۲۵۰ ساله،
ص۲۹۶ و ۲۹۷،
بیانات مقام معظم رهبری درباره زندگی سیاسی_مبارزاتی ائمه معصومین (ع).
فرم در حال بارگذاری ...
اهمیت انسان شناسی در تربیت
- انسان موجودی است که ما می خواهیم با شناخت او به شناخت حقیقتی بپردازیم که مخاطب اصلی تربیت اسلامی می باشد .
انبیاء الهی علیهم السلام از دیرباز همواره مخاطبین خود را به شناخت این حقیقت وسیع و بی انتها ، یعنی نفسِ خودشان ترغیب می نموده اند .در اسلام نیز فصل قابل توجهی از روایات به این موضوع واهمّیت شناخت آن پرداخته است .
* احادیث خودشناسی
بعنوان نمونه به بخشی از فرمایشات امیرالمؤمنین (علیه السلام) در این زمینه از کتاب شریف ((غرر الحکم و دررالکلم)) می پردازیم :
...
- أعظَمُ الجَهلِ جَهلُ الإنسانِ أمرَ نَفسِهِبزرگترین نادانی، نادانی انسان در کار نفس خودش است .
- أَعْظَمُ الْحِكْمَةِ مَعْرِفَةُ الإِنْسانِ نَفْسَهُ
بزرگترین دانش خودشناسی است .
- أفضَلُ العَقْل مَعرِفَةُ الإنسانِ نَفسَهُ ، فمَن عَرَفَ نَفسَهُ عَقَلَ ، و مَن جَهِلَها ضَلّ
برترین خرد شناسایی انسان به نفس خودش است ، پس هرکه خود را شناخت با خرد است و آنکه خود را نشناخت گمراه است .
- الكَيِّسُ مَن عَرَفَ نفسَهُ و أخلَصَ أعمالَهُ
زیرک کسی است که خود را شناخت .
- العَارِفُ مُن عَرَفَ نَفسَهُ فَاَعتَقَها و نَزَّهَها عَن کُلَّ ما یُبَعِّدُها
عارف کسی است که نفس خود را شناخت و آن را آزاد کرد و از هرچه که دورش می کند پاک گردانید .
فرم در حال بارگذاری ...
رفتار حضرت سجاد(ع) با زیر دستان
در کتاب اقبال «سید بن طاووس» دارد که وقتی عید فطر می شد، حضرت سجاد علیه السلام غلامان و کنیزان خود را جمع می فرمود و آنگاه کارهای خلافی که در ظرف یک سال هر کدامشان انجام داده بودند و حضرت آنها را یادداشت فرموده بود، یادآور می شد و سپس می فرمود:
«امروز روز عید است، همه شما را عفو و آزاد نمودم، شما هم بگویید خدایا! علی بن حسین از ما درگذشت، تو هم از خطاهای او درگذر و او ما را آزاد نمود، تو هم او را از آتش دوزخ آزاد فرما».
حقیقت کجا، موهومات و خیالات و ادعاهای واهی ما کجا! آنچه از خدا می خواهی باید در خودت نمونه ای از آن باشد، «ارحم الراحمین» و «فی موضع العفو و الرحمه» خداوند در محل عفو و رحمت، ارحم الراحمین است، حالا تو در موضع عفو هستی یا انتقام؟ اگر در موضع انتقام هستی، پس چرا توقع عفو داری؟
...
اگر مراد از تکامل، یعنی کشت نکرده چیزی به انسان بدهند، این طور نیست و توقعش هم بی جاست.اما اگر مراد از تکامل، کمال آدمی از جهت بهجت ها، سرورها و شهودهاست، بلی، قطعا چنین است یک عمر نسبت به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم علاقه داشت پس از مرگ، تکامل می یابد؛ یعنی ساعت مرگ که جمال محمد صلی الله علیه و آله و سلم و علی علیه السلام را می بیند، از معرفت به شهود می رسد و آنچه دانسته بود در می یابد. پس بعد از تکامل در ادراکات، بهجتها و سرورها وجود دارد.
منبع :
اخلاق اسلامی، نویسنده آیت الله دستغیب.
فرم در حال بارگذاری ...
ما میتوانیم نقشه دشمن را با همّت و توکّل به فضل الهی باطل کنیم
- رهبرمعظم انقلاب: نقشهی استکبار از روز اوّل این بود که در این دنیایی که همهی مادّهپرستان عالَم، همهی غرقشدگان در لجنزار مادّیّت، صهیونیستها و دیگران دستبهدست هم داده بودند و یک دنیای مادّی محض درست کرده بودند که روزبهروز از معنویّات دور میشد، سعی داشتند یک نهالی را که از سرزمین معنوی روییده با میوههای بشارتدهندهی معنویّت بکَنند، این را قلع کنند، ریشهکن کنند؛ همهی استکبار.
- روزهای اوّل هم خیال میکردند کار آسانی است؛ صدّام را هم که به جان جمهوری اسلامی انداختند، با همین امید بود. و خب توی دهنشان خورد، سیلی خوردند، عقبنشینی کردند؛ [امّا] دارند تلاش میکنند.
- ما میتوانیم این تلاش را، این نقشه را با همّت خودمان، با توکّل خودمان، با اعتماد خودمان به فضل الهی باطل کنیم؛ تا حالا هم باطل کردهایم، انشاءالله بعد از این هم بکلّی باطل خواهیم کرد این نقشه را. یکی از راههایش همین است که شما این مسائل دفاع مقدّس را زنده کنید.
۹۷/۷/۴
![تســـنیم تســـنیم](https://imam-robatkarim.kowsarblog.ir/media/shared/global/avatars/_evocache/default_avatar_women.jpg/crop-top-64x64.jpg?mtime=1425391638?size=64&default=https%3A%2F%2Fkowsarblog.ir%2Fmedia%2Fshared%2Fglobal%2Favatars%2Fdefault_avatar_women.jpg)
سلام خدا قوت
اللهم احفظ قائدنا امام خامنه ای .
فرم در حال بارگذاری ...
دنيا خانه اجاره ای
حاج آقا مصطفی خمينی زندگی بسيار ساده ای داشت. در تمام مدّت اقامت در نجف اشرف از خانه استيجاری استفاده می نمود.
در هوای گرم نجف فاقد برخی امكانات رفاهی نظير يخچال بود.نسبت به زيردستان پرعطوفت بود.تا خدمتكار خانه، ننه صغری بر سر سفره نمی نشست دست به غذا نمی برد.
روزی خدمتكار از او پرسيد: چرا خانه ای برای خود نمی خريد؟آقا مصطفی جواب داد: دنيا خود خانه ای اجاره ای است آنگاه تو می خواهی من در اين دنيا خانه بخرم؟!
منبع : داستانهایی از زندگی علماء ،محمدتقی صرفی پور.
فرم در حال بارگذاری ...