نمازخون شدن، به همین سادگی
گوشه ی دانشکده مون یه نمازخونه ی نقلی وجود داره. من رو تا تو دانشکده ول می کردی، می رفتم اون تو. یا می نشستم یا می خوابیدم یا تکلیف هام رو انجام می دادم یا خدایی نکرده نمازی چیزی می خوندم…
با دو سه تا از رفقا همیشه با هم بودیم. یکی شون که به معنای واقعی کلمه تارک الصلاه بود، و یکی شون از اینا که نمازشون ماکزیمم ۲ دقیقه طول می کشه. خلاصه، از اونجایی که من اکثرا کار و بارام رو می بردم تو نمازخونه انجام می دادم و اونجام جای دنج و خلوتی بود، این رفقا هم تا یه حدی عادت کرده بودن بیان تو نمازخونه بنشینن و … (البته یادمه اولاش یه ذره اکراه داشتن) یه نماز جماعت ظهری هم برقرار بود که با حضور حداقلی خواص که نصفشون هم کارکنان بودن سر پا بود! البته چه می شه کرد، دانشکده هنر بود دیگه!!
ادامه مطلب
صفحات: 1· 2
ميلاد امام حسن مجتبى(عليه السلام)
امام حسن بن على بن ابى طالب(عليه السلام)، معروف به مجتبى(عليه السلام)، دومين امام شيعيان است. وى در پانزدهم ماه مبارك رمضان سال دوم و به روايتى صحيح تر، سال سوم هجرى قمرى در حيات جدش پيامبراكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) در مدينه منوره ديده به جهان گشود.(1)
ادامه مطلب
صفحات: 1· 2
ميلاد امام مجتبي (ع) آمده است
او آمده تا نور به شب ها بخشد
روح شرف و عشق به دنيا بخشد
او آمده تا باور وايمان و صفا
همراه دو صد عاطفه برما بخشد
***
او آمده از صلح و محبت بي شك
جاني ز ولا برتن تنها بخشد
آن سيد خوبان و بهشت آمده تا
برمهر و وفا ارزش و معنا بخشد
****
او آمده با نام حسن در حسنش
شوري به سرا پرده مولا بخشد
او رود زلالي ست كه درفصل عطش
جود و كرم خويش به دريا بخشد
*****
از لطف ، كريم اهل بيت عصمت
ما را زكرم خدا به فردا بخشد
ميلاد امام مجتبي (ع) آمده است
شادي به حريم دل ما آمده است
وفای به عهد
سه برادر مردی را نزد حضرت علی (علیه السلام) آوردند و گفتند اين مرد پدرمان را کشته است. امام علی (علیه السلام) به آن مرد فرمودند: چرا او را کشتی؟ آن مرد عرض کرد: من چوپان شتر و بز و … هستم. يکی از شترهايم شروع به خوردن درختی از باغ پدر اينها کرد پدرشان شتر را با سنگ زد و شتر مرد، و من هم همان سنگ را برداشتم و با آن به پدرشان زدم و او مرد. امام علی (علیه السلام)فرمودند: حد را بر تو اجرا مي کنم. آن مرد گفت: سه روز به من مهلت بدهيد. پدرم مرده و برای من و برادر کوچکم گنجی به جا گذاشته پس اگر مرا بکشيد آن گنج تباه مي شود، و برادرم هم بعد از من تباه مي شود.
ادامه مطلب
صفحات: 1· 2
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع)
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﮐﻮﭼﻪ ﯼ ﺑﯽ ﻓﺎﻃﻤﻪ(س) ﺩﯾﺪﻡ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﻏﺮﺑﺖ ﺑﯽ ﺧﺎﺗﻤﻪ ﺩﯾﺪﻡ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﺩﺭﺩﺩﻟﻢ ﺳﻬﻢ ﺧﺪﺍ ﺷﺪ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﺳﻤﺖ ﺑﻘﯿﻊ ﻋﺸﻖ ﺻﺪﺍ ﺷﺪ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع)ﻭ ﺯﻫﺮ ﺟﻔﺎ ﯾﺎﺩ ﻣﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﺳﺨﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﺷﯿﻌﻪ ﮐﻤﯽ ﯾﺎﺩ ﻏﻤﺶ ﮐﺮﺩ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﺯﻫﺮ ﭼﻪ ﺑﺎ ﺭﻭﺡ ﻭ ﺗﻨﺶ ﮐﺮﺩ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﺷﻌﺮ ﺑﻪ ﺁﻏﺎﺯ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﺭﻭﺡ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﺧﻀﺮ ﻧﺒﯽ ﮐﺮﺩ ﺳﻼﻣﺶ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﺟﻮﺩ ﻭ ﺳﺨﺎ ﺑﺮ ﺩﻟﻢ ﺍﻓﺘﺎﺩ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﻭ ﯾﮏ ﺩﺷﺖ ، ﻏﺮﯾﺒﯽ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﺟﻌﺪﻩ ﻭ ﭼﻪ ﺻﺒﺮ ﻋﺠﯿﺒﯽ !!
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﭼﺎﻩ ﻋﻠﯽ (ع)ﻧﺎﻟﻪ ﯼ ﻏﻢ ﺩﺍﺩ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﺷﯿﻌﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﯾﺎﺭﯼ ﮐﻢ ﺩﺍﺩ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﻓﺎﻃﻤﻪ (س)ﺻﺪ (ﯾﺎ ﻭﻟﺪﯼ ) ﮔﻔﺖ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﺳﻮﺭﻩ ﯼ ﺣﻤﺪ ﺻﻤﺪﯼ ﮔﻔﺖ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﺷﺎﻩ ﺧﺮﺍﺳﺎﻥ ﺑﻪ ﻧﺪﺍ ﮔﻔﺖ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﻦ ﺷﻤﺲ ﺭﺿﺎ ﮔﻔﺖ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﻧﺎﻡ ﺣﺴﻦ(ع) ﺑﺎﻧﯽ ﻣﻦ ﺷﺪ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﺫﮐﺮ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭﺍﺩﯼ ﻣﻦ ﺷﺪ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﺳﺒﺰﺗﺮﯾﻦ ﺻﻮﺕ ﺻﺪﺍ ﮐﺮﺩ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﺷﻮﺭ ﺑﻪ ﮐﺮﺏٌ ﻭ ﺑﻼ ﮐﺮﺩ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﻧﺎﻣﻪ ﯼ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﮔﺸﻮﺩﻡ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﻣﺮﺛﯿﻪ ﯼ ﻋﺸﻖ ﺳﺮﻭﺩﻡ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﺯﯾﻨﺐ ﮐﺒﺮﯼ(س) ﺯ ﺩﺭ ﺁﻣﺪ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﯼ ﺯﻫﺮﺍ(س) ﺑﻪ ﺳﺮ ﺁﻣﺪ
ﮔﻔﺘﻢ ﺣﺴﻦ(ع) ﻭ ﺣﺎﻝ ﻋﻠﯽ(ع) ﺣﺎﻝ ﺩﮔﺮ ﺷﺪ
نمازمثل ...
آیت الله بهجت«ره»:
نمازمثل لیموشیرین است هرچه ازاول وقت دورترشودتلخ ترمی شود.
نگرش به قانون
در مکتب اسلام، نگرش به قانون، یک امر مقدس و فراتر از وظایف مدنی شمرده شده است.
عمل به قانون بر مبنای اعتقاد و باورهای دینی است و به همین دلیل رهبران دینی در اسلام بیشتر از همه به مقررات پای بندند و در حفظ و رعایت آن بیش از همه می کوشند.
در تاریخ آمده است که یکی از زنان مسلمان به نام «فاطمه مخزومیه» از طایفه بنی مخزوم مرتکب سرقت شد. وقتی جرم از نظر موازین قضایی به اثبات رسید، پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ دستور داد تا انگشتان او را به کیفر گناهانش قطع کنند. این جریان بر طایفه بنی مخزوم سخن گران آمد و برای آزاد ساختن این زن از حد شرعی، به هر وسیله ممکن متوسل شدند؛ از جمله اسامة بن زید را که مورد توجه پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ بود، به شفاعت برانگیختند.
پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به اسامه فرمود:
«اَتَشْفَعُ فی حَدٍّ مِنْ حُدُودِ اللّهِ؟»
«آیا درباره جاری نشدن حدی از حدود خداوند شفاعت می کنی؟»
ادامه مطلب
صفحات: 1· 2
دوستي
امام علي عليه السلام ـ كانَ يَقولُ :
لا راحَةَ لِحَسودٍ ، و لا مَوَدَّةَ لِمَلولٍ .
امام على عليه السلام ـ پيوسته مى فرمود ـ :
هيچ حسودى ، آرامش و هيچ افسرده دلى ، دوستى ندارد .
الإرشاد : 1 / 303 ، تحف العقول : 215 وفيه «لا عيش» بدل «لا راحة» ، كنز الفوائد : 1 / 137 .
بهترين تصميم
ذهن ما مانند يک تلويزيون با صدها شبکه است: و اين ما هستيم که تصميم ميگيريم روی کدام شبکه باشيم!
شبکه رنجش، شبکه بخشش، شبکه نفرت، شبکه مهربانی
شبکه شادمانی، شبکه برنامه تکراری ديروز!
تصميم ما همان کنترل يا ريموت ماست.
پس،لحظاتمان را با انتخاب بهترين شبکه ها زيبا کنیم.
زاويه ديد
آنچه موجب رنجش آدم ها از یکدیگر می شود این است که ما آدم ها توقع داریم طرف مقابلمان به تمام وقایع دنیا از زاویه دید ما نگاه کند…
در صورتی که درون هر آدمی،دنیای متفاوتی وجود دارد که با پذیرش این
تفاوت هاست که روابطمان شکل مناسب تری خواهند داشت …
عدم وابستگي
رودخانه ها بدون نقشه و راهنما به اقيانوس مي روند.
استاد يا راهنما شما را به اقيانوس نمي رساند. استاد شما را آگاه نگاه مي دارد تا در ميانه راه، سرگرم موارد غير ضروري نشويد؛ زيرا هزار و يك موقعيت جذاب و فريب دهنده در راه وجود دارد كه ممكن است منحرفتان سازد.
رودخانه حركت مي كند، در راه به درختي زيبا بر مي خورد، از زيبايي درخت لذت مي برد، آنرا تحسين مي كند و دوباره به راهش ادامه مي دهد.
رودخانه به درخت نمي چسبد؛ زيرا در اينصورت، حركتش متوقف مي گردد. به كوهي زيبا مي رسد؛ به خاطر لذت گذر از چنين كوه زيبايي، سپاسگزاري مي كند و به راهش ادامه مي دهد.
رودخانه همينطور به راهش ادامه مي دهد… مشكل انسان اين است كه وقتي درختي زيبا مي بيند، دوست دارد خانه اش را همانجا بسازد و آنجا زندگي كند
استاد بارها و بارها به يادتان مي آورد كه به هيچ چيز نچسبيد و وابسته نشويد، نه اينكه از زندگي لذت نبريد.
در واقع با چسبيدن و وابسته شدن، نمي توانيد لذتي ببريد. لذت واقعي از عدم وابستگي ناشي مي شود
فواید خرما
ﺧﺮﻣﺎ ﻭ ﺑﺎﺩﺍﻡ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ، ﭼﺮﺍ؟؟؟
ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺷﺐ 10 ﺍﻟﯽ 15 ﺗﺎ ﻣﻐﺰ ﺑﺎﺩﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ 3 ﺍﻟﯽ 5 عدد ﺧﺮﻣﺎ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﺗﺎ آﺧﺮ ﻋﻤﺮﺵ ﻧﻪ ﺳﺎﯾﺪﮔﯽ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﺳﺮﺍغش می آید ﻧﻪ آﺭﺗﺮﺯ مي ﮔﯿﺮﺩ، ﺧﺮﻣﺎ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﻭﯾﺘﺎﻣﯿﻦD ﺯﯾﺎﺩﯼ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺬﺏ ﮐﻠﺴﯿﻢ موجود در بادام مفيد است ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺷﮕﻔﺘﯽ ﻫﺎ ي ديگر خرما ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﭘﺘﺎﺳﯿﻢ ﺍﺳﺖ لذا ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﻟﺒﻨﯿﺎﺕ، ﺧﺮﻣﺎ ﻭ ﺑﺎﺩﺍﻡ ﺭﺍ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ . ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺷﮕﻔﺘﯽ ﻫﺎﯼ ديگر ﺑﺎﺩﺍﻡ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ روزانه از آنﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ميﮐﻨﻨﺪ براحتي ﻋﺼﺒﯽ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧد
هدف
کمانگیر پیر و عاقلی در مرغزاری در حال آموزش تیراندازی به دو جنگجوی جوان بود. در آن سوی مرغزار نشانه ی کوچکی که از درختی آویزان شده بود به چشم می خورد. جنگجوی اولی تیری را از ترکش بیرون می کشد. آن را در کمانش می گذارد و نشانه می رود. کماندار پیر از او می خواهد آنچه را می بیند شرح دهد.
مي گويد: آسمان را مي بينم. ابرها را. درختان را. شاخه هاي درختان و هدف را. كمانگير پير مي گويد: كمانت را بگذار زمين تو آماده نيستي.
جنگجوي دومي پا پيش مي گذارد .كمانگير پير مي گويد: آنچه را مي بيني شرح بده.
جنگجو مي گويد: فقط هدف را مي بينم.
پيرمرد فرمان مي دهد: پس تيرت را بينداز. تير بر نشان مي نشيند.
پيرمرد مي گويد: عالي بود. موقعي كه تنها هدف را مي بينيد نشانه تيريتان درست خواهد بود و تيرتان بر طبق ميلتان به پرواز در خواهد آمد.
بر اهداف خود متمركز شويد.
تمركز افكار بر روي هدف به سادگي حاصل نمي شود. اما مهارتي است كه كسب آن امكانپذير است و ارزش آن در زندگي همچون تيراندازي بسيار زياد است.
خواص مفید سیب
سیب در حفظ طراوت و شادابی پوست موثر است.
با استفاده از سیب میتوان ناراحتیهای شایعی مانند خشکی پوست، ترک خوردگی پوست، رنگ پریدگی و بسیاری از بیماریهای پوستی طولانی و مزمن را از بین برد یا نشانههای آنها را کاهش داد.
لازم به ذکر است که این قابلیت سیب به دلیل وجود ریبوفلاوین (ویتامین B2)، ویتامین C و A ، مواد معدنی مانند آهن، منیزیم، کلسیم و پتاسیم میباشد.
فشارخون را منظم میکند.
خوردن سیب و حتی بو کردن سیب، باعث کاهش فشار خون میشود. طی بررسی انجام شده نشان داد که تنها یک بار بو کشیدن سیب، فشارخون بیماران را پایین میآورد.
ادامه مطلب
صفحات: 1· 2
دانستنیها
عسل درمان فوری سردی بدن است. (عسل گیاهی شیره انگور یعنی اگر عسل نبود جایگزین است)
یک پر نمک میتواند بدن را گرم کند. (نمک درمان هزار درد است. حضرت علی(ع) )
چای سرد و سودازا است و عروق را میبندد. در زمستان از جوشانده نعنا و در تابستان از دمکرده بهارنارنج استفاده کنید.
خوردن ترشی با ماهی باعث ایجاد برص و لکه های پوستی (ویتیلیگو) می شود.
دود اسپند سریع جذب مغز میشود و آنرا گرم می کند.
نوشیدن شیر فقط با عسل و خرما توصیه میگردد در غیر اینصورت باعث سردی تن می شود.
ادامه مطلب
صفحات: 1· 2