گزيده اي از بيانات آيت الله العظمي وحيد خراساني
روز شهادت صديقه كبري (سلام الله عليها) روزي است، كه امت اسلام بايد دين خودرا به خاتم الانبيا(صلي الله عليه وآله ) در حد مقدور ادا كند.
خداوند متعال به بعثت آن حضرت، چراغ هدايتي روشن كرد كه اشعه فروزان آن به تلاوت آيات خدا و تزكيه نفوس و تعليم كتاب و حكمت، بشريت را از حضيض حيوانيت به اعلي مرتبه كمال انسانيت برساند، و ظلمات جهل و كفر و شرك را به نور علم و ايمان و توحيد از آفاق انفس محو كند.
خداوند رئوف رحيم، اجر اين حيات ابد و سعادت سرمد را كه با تحمل (وما أوذي نبي مثل ماأوذيت) به اين امت عنايت كرد، مودت ذويالقرباي آن حضرت قرار داد(قل لا أسألكم عليه اجرا الا المودة في القربي).
آنچه مفسرين و محدثين برآن متفقند، آن است كه چون اين آيه نازل شد، سؤال شد: ((يا رسول الله قرابت تو كيست كه مودت آنها برما واجب است؟)) فرمود: ((علي و فاطمه و دوفرزند آنان)).
چرا قبر دختر آخرين پيامبر الهي مخفي است؟
سلام به فاطمه(سلام الله علیها)
سلام بر او روزي كه به دنيا آمد… سلام بر او روزي كه در برابر چشمان گريان امير المؤمنین در بستر بيماري با بدني آزرده و پهلويي شكسته و بازويي ورم كرده به شهادت رسيد… سلام بر او هنگامي كه نيمه شب بدن آزرده اش مخفيانه به زير خاك رفت…. سلام بر او روزي كه با تمام جلال و عظمت به صحراي محشر مي آيد و خطاب مي رسد: همگان چشمانشان را ببندند تا فاطمه دختر پيامبر عبور كند و در همان روز محشر با خطاب و اجازه خداوند دوستداران خود را از عرصه هولناك قيامت گلچين مي نمايد.
آري او با كوهي از درد و رنج رفت ولي چراغ هدايتي فروزان تا ابد بر فراز تاريخ روشن نمود.حضرت فاطمه(سلام الله علیها) از امير المؤمنين (علیه السلام) خواست تا پيكرمطهرش را شبانه غسل و كفن كند و بانه و مخفيانه به خاك سپارد و بر اولاد او تا روز قيامت سلام برساند، وبراي هميشه در تاريخ اين سؤال مطرح باشد كه : چرا قبر دختر آخرين پيامبر الهي مخفي است؟
((راكعه))
اي بانوي عفيفه تقوا و پاكدامنيت زبانزد همگان بود . كلام و رفتارت نيز درسي بود براي يك تاريخ . حجاب تو حتي در برابر مرد نابينا ، تحسين رسول خدا را برانگيخت.
تو حتي بر مراسم تدفين خود نگران بودي كه مبادا حجم بدنت بر نامحرمان آشكار شود.
فاطمه جان عليها السلام …
فرمايشات و كردارت برايمان افسانه هايي بس دور و دراز شده…
چه نيكو ((راكعه)) نام گرفتي …
شب ها تا صبح ، به نماز و عبادت مي پرداختي و پي در پي به ركوع و سجود مي رفتي . در دعايت زنان و مردان با ايمان را نام مي بردي و از خداوند برايشان طلب مغفرت و خير مي كردي…
برخی از بیانات امام خمینی (ره) در مورد انتخابات
انتخابات يك محكى هم براى خودتان است كه ببينيد آيا مىخواهيد انتخاب اصلح بكنيد براى خودتان، يا براى اسلام؟ اگر براى خودتان باشد، شيطانى است. (صحیفه امام ج 18 ص 196)
به انتخابات نظر كنيد، مىفهميد كه ايران پايدار خواهد ماند. (صحیفه امام ج 15 ص 268)
تمام مردم موظفند كه در انتخابات حاضر باشند و تحت تأثير هيچ كس قرار نگيرند. (صحیفه امام ج 18 ص 243)
مسئله انتخابات يك امتحان الهى است كه گروه گرايان را از ضوابط گرايان ممتاز مىكند، و مؤمنين و متعهدين را از مدعيان جدا مىنمايد. (همان ص 336)
انتخابات در انحصار هيچ كس نيست، نه در انحصار روحانيين است، نه در انحصار احزاب است، نه در انحصار گروههاست. انتخابات مال همه مردم است. (همان ص 367)
امروز مردم مىدانند كه دولت از خودشان است و انتخابات هم از خودشان است. (همان ص 379)
بیانیه از آیه الله بهجت در مورد انتخابات
باید اهل انتخاب، در پیاده کردن کبریات در صغریات، و کلیات در جزئیات، روشن و با احتیاط باشند؛ و رضای خدای بزرگ را مقدم بر رضای غیر نمایند؛ و فحص از عقلای متدینین که اصلح باشند نمایند؛ و در روشنی توقف ننمایند و در تاریکی حرکت ننمایند.
به گزارش صابر نیوز به نقل از خبرنامه دانشجویان حضرت آیت الله بهجت (ره) پیرامون انتخابات 2 بیانیه صادر کردند که در ادامه آورده شده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
بیانیِّه اول
الحمدلله رب العالمین و الصلاة علی سید الانبیاء محمد و آله السادة الاوصیاء الطاهرین.
و بعد، چنانکه مکرراً، از شرکت در انتخابات، سئوال شده، در جواب آنها، آنچه اظهار شده است، بیان می شود:
نظر قرآن در مورد انتخابات، چیست؟
مروری به آیاتی که درباره انتخاب افراد از سوی خداوند یا پیشوایان معصوم آمده، ما را به این مطلب رهنمون میسازد که در انتخاب افراد در هر جایی مسلمان باید صلاحیت افراد و تعهد آنان را ملاک قرار دهد.
در داستان انتخاب طالوت در قرآن آمده است، برخی انگیزههای غیر الهی، مانند نَسَب عالی و ثروت فراوان را ملاک انتخاب فرمانده و رهبر میدانستند؛ “قَالُوَّا أَنَّیَ یَکُونُ لَهُ الْمُلْکُ عَلَیْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ وَلَمْ یُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَال؛(بقره،247) گفتند:چگونه او بر ما حکومت کند با این که ما از او شایستهتریم و او ثروت زیادی ندارد"، ولی پیامبرشان در مورد انتخاب طالوت به آنان گفت:"إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَـَهُ عَلَیْکُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِی الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ یُؤْتِی مُلْکَهُ مَن یَشَآءُ وَاللَّهُ وَ َسِعٌ عَلِیمٌ؛(بقره،247) خدا او را بر شما برگزید و او را در علم و ]قدرت[ جسم وسعت بخشیده است."(ر.ک:تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 2، ص 247، دارالکتب الاسلامیة.)
یک طرف
آسیابت یک طرف افتاده بستر یک طرف
چادر تو یک طرف افتاده معجر یک طرف
هر چه اینجا هست چشمان مرا خون کرده است
رنگ این دیوار خانه یک طرف، در یک طرف
گاه دلخون توایم و گاه دلخون پدر
وای بابا یک طرف ای وای مادر یک طرف
غزل شام غریبان فاطمیه
شام غریبی و تک و تنها شدن رسید
هفت آسمان به سینه مولا محن رسید
میگفت قطره قطره اشکش چرا چرا
رفتن رسید بر تو و ماندن به من رسید
با گریه کار غسل شبانه شروع شد
با گریه آستین همه بر دهن رسید
حضرت زهرا(سلام الله علیها)
حضرت زهرا(سلام الله علیها)
جگرم خون و دلم سر به گریبان علی است
صبح هم در نظرم شام غریبان علی است
گرچه با چاه کند درد دل خود ابراز
چاه هم بیخبر از غصهی پنهان علی است
سند غربت مولاست رخ نیلیِ من
سند غربت من، سینهی سوزان علی است
سیلی خوردن به خاطر قرآن
رفته بودم قوچان بهش سر بزنم. گفتم یک وقت پولی، چیزی لازم داشته باشد.
دم در پادگان یک سرباز بهم گفت :«حسین تو مسجده » رفتم مسجد. دیدم سربازها را دور خودش جمع کرده ، قرآن میخوانند نشستم تا تمام شود. یک سرهنگی آمد تو ، داد و فریاد که «این چه وضعشه ؟ جلسه راه انداخته این ؟»
حسین بلند شد ؛ قرص و محکم . گفت :« نه آقا ! جلسه نیست . داریم قرآن میخوانیم .» حظ کردم. سرهنگ یک سیلی محکم گذاشت توی گوشش.
گفت : « فردا خودتو معرفی کن ستاد .» همان شد . فرستادنش ظفار، عمان. تا شش ماه ازش خبری نداشتم .بعدا فهمیدیم (آنجاست ).
کتاب خرازی ، رهی رسولی فرد، انتشارات روایت فتح ، راوی پدر سردار شهید حسین خرازی
کار پرستاری اگر برای رضای خدا انجام شود نورانیت پیدا می کند
بدانید خدای متعال پاداش زحمات سخت را چنان که حق و شایسته آن است، ادا میکند. کار را برای خدا و به حساب او بگذارید. بله، مردم و مسؤولان باید به وظیفه خودشان عمل کنند؛ اما پرستار، طرف خود را خدا بداند. اگر این احساس در پرستار بیدار شود که کار او برای خداست، به بنده خدا و به انسانِ نیازمند کمک میکند تا رضای الهی را جلب کند. بنابراین کار او نورانیّت پیدا میکند و از سطح یک کار بشری فراتر میرود؛
آنگاه اجر کار او «لاتعدّ و لاتحصی» است. هر لحظه دشوار شما در کنار تخت بیمار و در مواجهه با سختی های این کار دشوار - که این لحظهها را هیچ کس نمیتواند درک کند؛ فقط خود شما درک میکنید و کسی که کار شما را انجام میدهد - از چشم تیزبین مأموران الهی بیرون نیست.
احترام و تکریم پرستاران برای مردم و مسئولان لازم است
پرستار، انسان مهربانی است که با رفتار و اخلاق و خدمات خود، سلامت بیمار را به او هدیه میکند. اگر طبیب، درمان خود را به انجام رساند، اما خدمات پرستاری نباشد، تأمین سلامت بیمار دشوار است. هر کس که از خدمات پرستارانِ مهربان برخوردار شده باشد، می فهمد و میداند که نقش پرستاران در هدیه کردن سلامت به بیماران، چقدر مؤثّر است.
این موجود بشری - که کار فرشتهگون انجام میدهد - با سختیه ای زیادی روبهروست. بیمارهای گوناگون، اخلاق تند و به ستوهآمده بیمار در بستر و روی تخت بیماری، مشکلات ناشی از وضع بیمار، بیماریهای سخت و احیاناً واگیر، فضای گرفته بیمارستان؛ همه اینها چیزهایی است که این حرفه را با همه شرافت و قداستش، در شمار یکی از سختترین مشاغل قرار میدهد.
پرستاری از سختترین کارها از لحاظ فشار روحی و جسمی است
پرستاری یکی از سخت ترین کارها از لحاظ فشار روحی و جسمی برای پرستار است. نشستن پهلوی بیمار، معاشر بودن دائمی با بیمار، شکوه ی بیمار را شنیدن، با او به مهربانی رفتار کردن، به او لبخند زدن، او را با عمل، رفتار و پذیرایی خود از رنجهای فراوان دوران بیماری رهاندن، تحملِ پولادین لازم دارد؛ پرستار با چنین وضعیتی روبه روست. بیماری که درد می کشد، بیماری که امید زندگی در او ضعیف می شود، بیماری که دسترسی به هیچ کس و هیچ جا ندارد؛ بخصوص بیمارانی که کودک اند، یا دچار بیماریهای بسیار سخت اند، یا در دوران مراقبتهای ویژه هستند، ببینید که پرستاری و بیمارداری از چنین کسانی چقدر فشار بر روی روح، جسم و اعصاب وارد می کند.
نقش پرستار مانند نقش یک پزشک ماهر است
برای حفظ سلامتی در جامعه، اهمیت پرستاری در طراز اول قرار دارد؛ یعنی اگر بهترین پزشکان و جراحان کار خودشان را با بیمار به بهترین وجه انجام دهند، اما از آن بیمار پرستاری نشود، به طور غالب، کار آن پزشک یا جراحِ عالیقدر بی فایده خواهد بود. نقش پرستاری و بیمارداری در حفظ سلامت و بازگشت سلامت بیمار، نقش درجه ی اول است؛ معادل است با نقش یک پزشک ماهر. بسیاری از این نکته غفلت دارند؛ لذا آن وزن و ارزشی که باید برای پرستار در نظر گرفته شود، از ذهن آنها مغفول می ماند و به آن توجه نمی کنند.
بیانات در دیدار جمعی از پرستاران ۱۳۸۳/۰۴/۰۳
نقش پرستار نقش احیاگر و زندهکننده است
نقش پرستار و همچنین قابله در نظام سلامت کشور یک نقش بسیار مهمی است؛ نقش بسیار عظیمی است. اگر پرستار دلسوز و مهربانی در کنار بیمار نباشد، گمان اینکه معالجهی پزشک در آن بیمار تأثیری نبخشد، بسیار زیاد است. آن عنصر و آن موجود فرشتهگونی که بیمار را در واقع از مسیر طولانی و دشوارِ مرض و شدت آن عبور میدهد، عبارت است از پرستار. این را هر کدام از ما که دچار بیماری شده باشیم و در جریان بیماریهای سخت و عملهای جراحی دشوار قرار گرفته باشیم - از جمله خود من - بالعیان احساس کردیم و احساس میکنیم. نقش پرستار، نقش احیاگر است؛ زنده کننده است. این هم اهمیت این. قابلهها هم همینجور؛ نقششان در سلامت نوزاد، در سلامت مادر، نقش حیاتی و تعیین کننده است. اینجا هم من عرض میکنم به پرستاران - چه برادران، چه خواهران پرستار - و همچنین به قابلههای محترم که قدر این خدمت، این نعمت بزرگ را بشناسند؛ همچنانی که مردم به چشم تکریم به آنها باید نگاه کنند، خودشان هم به این شغل خود به چشم تکریم نگاه کنند، که خودِ این کرامت دادن به خود، قدر خود را دانستن، نقش عظیمی دارد در همهی قشرهای گوناگون در کیفیت انجام کار.
بیانات در دیدار جمعی از معلمان و پرستاران و کارگران ۱۳۸۸/۰۲/۰۹