دهم رجب ولادت با سعادت حضرت باب الحوائج علی اصغر (علیه السلام) مبارک باد
علیاصغر، یعنی درخشانترین چهره کربلا، بزرگترین سند مظلومیت و معتبرترین زاویه شهادت …
ای زیباترین کودک جهان، آغوش مهربان پدر تو را در خود جای میدهد و چشمان او بر تو میگرید. تو مولود کربلایی. تو شش ماهه عاشورایی. تو آمده بودی که فقط در قافله عشاق بمانی. تو آمده بودی که همسفر کربلا شوی. تو آمده بودی که حج را ناتمام بنهی. میلاد تو شادی را غریبانه کنار میزند و اشک را در چشمان همه جاری میسازد. آخر، تو از زندگی، فقط تشنگی و عطش و شهادت را دریافتی. تو آمده بودی که به شهادت آبرو دهی. تو کوچکترین قربانی هستی؛ اما با همه کوچکی، حماسهات بی هماورد بود و نام تو در ردیف اول عشقبازان عاشورا حک شد. سلام بر نام بلندت که زمزمه مستان است، ای علی اصغر (علیه السلام) چشم تاریخ، هیچ وزنهای را در تاریخ شهادت، به چنین سنگینی ندیده است. علی اصغر را«باب الحوائج» میدانند، گرچه طفل رضیع و کودک کوچک است، اما مقامش نزد خدا والاست.
دوازده قطره از دریای فضایل جوادالائمّه علیهم السلام
(1)
ابن قیاما نامه ای کنایه آمیز به امام رضا(علیه السلام) نوشته بود. گفته بود: تو چه امامی هستی که فرزند نداری؟
حضرت با ناراحتی جواب داده بود: « تو از کجا می دانی که من فرزندی نخواهم داشت. به خدا شب و روز نمی گذرد جز این که خداوند به من پسری عنایت خواهد کرد که به سبب او میان حق و باطل را جدایی می دهد»1
(2)
وقتی امام جواد(علیه السلام) به دنیا آمد، امام رضا(علیه السلام) فرمود: «حق تعالی فرزندی به من عطا کرد که هم چون موسی بن عمران دریاها را می شکافد و مثل عیسی بن مریم خداوند مادرش را مقدس گردانیده و او طاهر و مطهر آفریده شده» آن وقت مرثیه فرزندش را خواند و گفت: «این کودک به جور و ستم کشته خواهد شد و اهل آسمان ها برایش گریه خواهند کرد، خدای متعال بر دشمن و قاتل او غضب خواهد کرد؛ آنها بعد از قتل او بهره ای از زندگی نخواهند برد و به زودی به عذاب الهی واصل خواهند شد.»
آن شب که امام جواد(علیه السلام) به دنیا آمد، امام رضا(علیه السلام) تا صبح در گهواره با او سخن می گفت…
مشهور است که رنگ صورت آن حضرت گندم گون بود. قد بلندی داشت و نقش روی انگشترش «نعم القادرالله» بود.2
مقام علمی حضرت زهرا(سلام الله عليها)
پرسش : چه دلیلی بر اثبات مقام علمی حضرت زهرا(سلام الله علیها) وجود دارد؟
پاسخ :محبّت اولیاى خداوند نسبت به افراد، یک محبّت ساده نیست، حتماً از عواملى سرچشمه مى گیرد که مهم ترین آنها علم و ایمانو تقواست، علاقه فوق العاده پیامبر(صلى اللهعلیه وآله) به دخترش فاطمه زهرا، دلیلى است بر وجود این امتیازات بزرگ در این بانوى نمونه جهان.
از این گذشته وقتى او مى فرماید: «فاطمه برترین زنان جهان» یا «برترین زنان بهشت» است، این خود دلیل بر این است که او از نظر علمى نیز سرآمد همه زنان جهان بود.
وانگهى آیا ممکن است فردى که به مقامات والاى علم و دانش نرسیده؛ رضاى او رضاى خدا و غضب او غضب پروردگار و پیغمبر باشد؟ ـ همان گونه که در برخی از روایات به آن اشاره شده است ـ .
علاوه بر همه اینها روایات مهمى در منابع معروف اسلامى وارد شده، که از مقام ارجمند علمى این بانوى بزرگ پرده بر مى دارد، مانند احادیث زیر:
1ـ ابونعیم در حدیثی از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل مى کند که روزى رو به یارانش کرد و فرمود: «مَا خَیْرُ لِلْنِساءِ؟»؛ (چه چیزى براى زنان از همه بهتر است)؟
یاران ندانستند در جواب چه بگویند.
همسر داری و شیوه زندگی حضرت فاطمه ( سلام الله عليها)
همسر داری و شیوه زندگی حضرت فاطمه ( سلام الله عليها) یکی از عوامل بسیار مهم و اساسی در زمینهی تحکیم خانواده ، تدبیر در حسن سلوک با همسر استاین مفهوم از مفاهیم پیچیدهای است که چندین مفهوم دیگر در تشکّل ساختار آن نقشآفرینی میکنند.
فراست و کاردانی در تدبیر منزل و رفتار با همسر، میتواند از تعیینکننده ترین عوامل موفقیت در آیین همسرداری به حساب آید.
بدون تردید در میان زنان و بانوان اسلامی ، فاطمه زهرا (سلام الله عليها ) محبوب ترین چهره دینی ، علمی ، ادبی ، تقوایی و اخلاقی در میان مسلمانان و دیگر مردم جهان به شمار می رود . شخصیت فاطمه زهرا ( سلام الله عليها ) سرور زنان جهان ، اسوه و الگویی تام و تمام برای تمام زنان عاشق عفت و فضیلت است . بنابراین به اختصار به شیوه همسرداری برترین بانوی دو عالم اشاره می کنیم : 1 ـ توجه به ظرایف روحیات همسر:
یکی از عوامل استحکام بخش پیوندهای مودّت میان زن و شوهر این است که طرفین بتوانند حالات و روحیات یکدیگر را درک کنند. شاید هیچ عاملی به اندازهی درک متقابل روحیات در زندگی خانوادگی، نمیتواند آرامشبخش و سازنده باشد. مهمترین عامل و سبب محبت نیز معرفت است و درک روحیه و شناخت ابعاد وجودی همسر، از تجلّیات معرفت به اوست. فاطمه (سلام الله علیها )، علی(عليه السلام) را خوب میشناخت و بر روحیات او مشرف بود. در شرایطی که دیگران علی(عليه السلام) را درک نمیکردند و از جلوههای رفتاری وی سوء برداشت مینمودند ، این همسرگرامی وی بود که او را میشناخت و برای دیگران رفع ابهام میکرد.
بهترین صفت برای زن از دیدگاه حضرت زهرا (س)
امام علی (ع) می فرماید، جمعی در حضور رسول خدا (ص) بودند و من هم بودم پیامبر (ص) به ما رو کرد و فرمود:
اخبرونی ای شیی ء خیر للنساء :
به من خبر دهید بهترین چیز برای زنان چیست؟
همه ما از پاسخ صحیح این سؤال در مانده شدیم، سپس حاضران متفرق شدند، من به خانه آمدم و جریان سؤال پیامبر (ص) و عجز ما از جواب به آن سؤال را برای حضرت زهرا (س) تعریف کردم.
فاطمه (سلام الله عليها) فرمود: ولی من پاسخ سؤال را می دانم،
خیر للنساء ان لایرین الرجال و لا یراهن الرجال :
بهترین چیز برای زنان آن است که مردان نامحرم را نبینند و مردن نامحرم نیز آنها را نبینند
در بعضی از عبارات آمده: ان لاتری رجلاً و لایراها رجل
به حضور رسول خدا (صلوات الله عليه) رفتم و عرض کردم پاسخ آن پرسش که از ما کردی این است: بهترین چیز برای زن آن است که نه مرد نامحرم او را بنگرد و نه او مرد نامحرم را بنگرد
فرمود: تو که نزد من بودی، پاسخ این سؤال را ندادی، اکنون بگو بدانم، چه کسی این پاسخ را به تو آموخت؟
علی (عليه السلام) گفت: فاطمه (سلام الله عليها) این جواب را داد
پیامبر (صلوات الله عليه) از این پاسخ، خرسند شد و فرمود:
ان فاطمة بضعة منی
همانا فاطمه (سلام الله عليها) پاره تن من است
کشف الغمه، ج ۲ ص ۲۳ و ۲۴
مردمی بودن زندگی انبیاء الهی
و ما أَرْسَلْنا قَبْلَک مِنَ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَیأْکلُونَ الطَّعامَ وَ یمْشُونَ فِی الْأَسْواقِ وَ جَعَلْنا بَعْضَکمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً
و ما پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم مگر آن که آنان(نیز) غذا می خوردند و در بازارها راه می رفتند، و ما بعضی از شما را وسیلۀآزمایش بعضی دیگر قرار دادیم
نکته ها
خداوند در این آیه می فرماید: همۀ انبیا غذا می خوردند و با مردم و در میان آنان بودند و در بازارها رفت و آمد داشتند.
پیامها
1- فرستادن انبیا، از برنامه ها وسنّت های الهی است.
2- آشنایی با تاریخ، هم بهانه جویان را خلع سلاح می کند و هم مایۀ تسلی پیامبر اکرم است.
بهترین و بیشترین یاری خدا در دستگاه امام حسین (ع) نصیبمان می شود
بهترین و بیشترین یاری خدا در دستگاه امام حسین علیهالسلام نصیبمان می شود. امام حسین علیهالسلام در عاشورا عبادتی کردند که باعث شد تمام درهای رحمت عالم باز شود. عبادتی بود در قالب بلا که امام حسین علیهالسلام باب رحمة الله الواسعۀ نام گرفت. در هر مجلسی که برای امام میگیریم در های رحمت باز است و امام خود دست های نیاز را می گیرد شبیه حدیث کسا، که در این نشست امام علی علیهالسلام از پیامبرصلیاللهعلیهوآله سوالی پرسید که: اگر این داستان در مجلسی از مجالس شیعیان و دوستان ما بازگو شود چه اتفاقی می افتد؟ فرمودند: رحمت نازل می شود و ملائک در آنجا حاضر می شوند و برای حاضرین در مجلس استغفار می کنند؛ در اصل قضیه پنج تن یک جا نشستند اما در طول تاریخ در هر مجلسی این داستان ذکر شود رحمت نازل می شود، حدیث کسا برکت زیادی دارد.
منبع :سخنرانی حجت الاسلام عالی در هیئت بیت الحسین (ع) آذر 93
رکن علم آموزی از نگاه امام هفتم(ع)
قَالَ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع أَوْلَى الْعِلْمِ بِكَ مَا لَا يَصْلُحُ لَكَ الْعَمَلُ إِلَّا بِهِ- وَ أَوْجَبُ الْعَمَلِ عَلَيْكَ مَا أَنْتَ مَسْئُولٌ عَنِ الْعَمَلِ بِهِ- وَ أَلْزَمُ الْعِلْمِ لَكَ مَا دَلَّكَ عَلَى صَلَاحِ قَلْبِكَ- وَ أَظْهَرَ لَكَ فَسَادَهُ- وَ أَحْمَدُ الْعِلْمِ عَاقِبَةً مَا زَادَ فِي عِلْمِكَ الْعَاجِلِ- فَلَا تَشْتَغِلَنَّ بِعِلْمِ مَا لَا يَضُرُّكَ جَهْلُهُ- وَ لَا تَغْفُلَنَّ عَنْ عِلْمِ مَا يَزِيدُ فِي جَهْلِكَ تَرْكُه
.
امام مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ«ع» فرمودند:
1- سزاوارترين علم آن است بدون آن نتوانى عمل شايسته انجام دهى. بايسته ترين عمل عملى است كه مكلف به انجام دادن آنى.
2- لازم ترين علم آن است كه تو را به پاكسازى دل (و تهذيب باطن) رهبرى كند و تباهى و فساد دل را بر تو آشكار سازد.
3-نيكفرجام ترين علم آن است بر دانايى كنونى تو بیافزاید،
پس به علمى نپرداز كه ندانستن آن زيانى براى تو ندارد، و از علمى غافل مشو كه فرو گذاشتن آن بر نادانى تو مى افزايد.
بحار الانوار ج 75ص333
بدترين مردم از بیان امام رضا(ع)
به راستى كه بدترين مردم كسى است كه يارىاش را ( از مردم ) باز دارد و تنها بخورد و زير دستش را بزند.
امام رضا(ع) (تحف العقول ، ص 472)
فداها ابوها
روزی عده ای از شیعیان وارد مدینه شدند و پرسش هایی داشتند که می خواستند از محضر امام کاظم (علیه السلام) بپرسند.
امام کاظم (علیه السلام) در سفر بودند.
پرسش های خود را نوشته و به دودمان امامت تقدیم نمودند.
چون عزم سفر کردند، برای پاسخ پرسش های خود به منزل امام شرفیاب شدند.
امام کاظم (علیه السلام) مراجعت نفرموده بود و آنها امکان توقف نداشتند.
از این رو حضرت معصومه (سلام الله علیها) پاسخ آن پرسش ها را نوشتند و به آنها تسلیم نمودند.
آنها با مسرت فراوان از مدینه منوره خارج شدند.
در بیرون از مدینه با امام کاظم (علیه السلام) روبرو شدند و داستان خود را برای آن حضرت شرح دادند.
هنگامی که امام پرسش های آنان و پاسخ های حضرت معصومه (سلام الله علیها) را ملاحظه کردند، سه بار فرمودند: «فداها ابوها» یعنی «پدرش به قربانش باد».
باتوجه به این که حضرت معصومه (سلام الله علیها) به هنگام دستگیری پدر بزرگوارش خردسال بود، این داستان از مقام بسیار والا و دانش بسیار گسترده آن حضرت حکایت می کند.
منبع:کشف اللئالی، آیت الله سید نصر الله مستنبط
اخبار و احادیثی که در مورد شهر قم از ائمه اطهار علیهم السلام
در کتاب های معتبر شیعی همچون بحارالانوار; سفینة البحار و مستدرک سفینة البحار و… در این رابطه روایات جامع و قابل توجهی نقل شده است. برای آشنایی بیشتر به برخی از این روایات اشاره می کنیم:
1- سلام بر اهل قم
امام صادق علیه السلام روزی با اشاره به عیسی بن عبدالله قمی فرمود: «سلام بر مردم قم! خداوند شهرهای آنان را با باران سیراب کند و برکت ها را بر آنان نازل کند و بدی های آنان را به خوبی مبدل گرداند. آن ها اهل رکوع و سجود و قیام و قعودند. آنان فقیه و دانشمند و اهل درک حقایق و روایت و عبادت نیکو هستند».
2- راهی به سوی بهشت
صفوان بن یحیی کوفی معروف به بیاع سابری از نزدیکترین و مطمئن ترین یاران امام رضا علیه السلام می گوید: روزی در حضور امام رضا علیه السلام نشسته بودم که از شهر قم و اهالی آن سخن به میان آمد و اینکه آنان در زمان ظهور حضرت ولی عصر علیه السلام به سوی آن بزرگوار میل خواهند کرد.
شهر قم قبل از ورود حضرت معصومه علیها السلام
قم قبل از اسلام به صورت چند قلعه بوده که عده ای زرتشتی و یهودی در آن زندگی می کردند. بعد از اسلام با آمدن اشعری ها (که اصالتا شیعه و یمنی تبار بوده اند)، کم کم این سرزمین توسعه یافت. در اوائل قرن اول و در سال 23 هجری شهر قم توسط لشکر اسلام فتح گردید و رفت و آمد مسلمانان عرب به قم آغاز شد. نخستین کسانی که از اشعری ها به قم آمدند عبدالله بن سعد و عبدالله احوص و عبدالرحمن و اسحاق از فرزندان سعد بن مالک بن عامر اشعری بودند و به این ترتیب ارتباط شیعیان خالص علوی با قم برقرار شده و مامن شیعیان گردید. از آن زمان مردم قم به مذهب اهل بیت علیهم السلام علاقه خاصی پیدا کرده و به همین جهت مورد سختگیری و بی مهری خلفای حاکم و ستمگر عصر خود بودند.
ورود حضرت فاطمه معصومه سلام عليها به قم
در سال 201 قمری در پی انتقال اجباری امام رضا علیه السلام به خراسان، حضرت معصومه علیها السلام بعد از یک سال تحمل دوری برادر بزرگوارش از مدینه منوره عازم خراسان گردید. از آن جایی که حضرت فاطمه معصومه علیها السلام پیام آور فرهنگ و معارف اهل بیت علیهم السلام و مدافع مظلومیت امامان شیعه و تداوم بخش راه پدر بزرگوارش در مبارزه با طاغوت های زمان بود، عوامل حکومتی بنی عباس، در شهر ساوه به کاروان حامل آن حضرت حمله کرده و همراهان آن حضرت را به شهادت رساندند. حتی طبق نوشته استاد محقق شیخ جعفر مرتضی عاملی در کتاب حیاة الامام الرضا علیه السلام، آن حضرت را نیز مسموم نمودند.
حضرت فاطمه معصومه علیها السلام بر اثر مسمومیت و شدت غم و اندوه در شهر ساوه بیمار گردید و فرمود: مرا به شهر قم ببرید; زیرا از پدرم شنیدم که می فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ماست. برای همین حضرت معصومه علیها السلام در 23 ربیع الاول سال 201 قمری به شهر قم وارد شده و مورد استقبال عده زیادی از مردم مشتاق و شیفته اهل بیت علیهم السلام قرار گرفت. آن بزرگوار بعد از 17 روز اقامت در منزل موسی بن خزرج که به «بیت النور» شهرت یافت، در دهم ربیع الثانی سال 201 هجری دیده از جهان فرو بسته و در «باغ بابلان » محل فعلی مزار آن حضرت دفن گردید.
ویژگیهای رفتاری پیامبر اکرم (ص) است که از زبان حضرت سیدالشهداء علیهالسلام
این عبارات زیبا، بخش کوچکی از ویژگیهای رفتاری پیامبر اکرم (ص) است که از زبان حضرت سیدالشهداء علیهالسلام توصیف شده است:
«دائمُ الفکر» بود؛ همیشه در تفکر بود، هرگز از فکر کردن خسته نمیشد؛ «مُتِواصِلُ الأحزانِ» بود؛ یعنی همواره در غمِ شیرینِ باوقاری فرو رفته بود و معلوم میشد که غم متصلی است و بخش اعظم این غم، در دل پیامبر(ص) بود؛ در حالیکه معمولاً بر لبش، لبخند جاری بود؛ اما غمِ سنگین و ریشهداری در دل همراه او بود. آیا غمِ ناشی از درکِ یک حقیقتِ بزرگ بود؟ غمِ مردم بود؟ «لِیسَت لَهِ راحةٌ» هرگز پیامبر را بیدغدغه نمیدیدیم، همیشه دغدغۀ چیزی داشت. «طَویلُ السَّکت» یعنی اهل سکوتهای طولانی بود.
«لایَتَکَلَّمُ فی غَیرِ حاجَةٍ» جز زمانیکه لازم و مفید بود، سخن نگفت. بنای پیامبر بر سکوت بود، الا وقتیکه حرف زدن، ضرورت و فایدهای میداشت.
لَیِّن و اهل مدارا بود. اما تو خالی و بیاراده نبود. باوقار بود، در عین حال ترسناک هم نبود. پیامبر همیشه در بین ما حُرمت و ابهّت داشت، اما هیچوقت از او نمیترسیدیم.
چرا زیارت حضرت امیرالمومنین از جمله اعمال بسیار سفارش شده در روز ولادت رسول خدا صلی الله علیه و آله است.
در بسیاری از منابع شیعه از جمله کتاب شریف «اقبال الاعمال سید بن طاووس» در بخش اعمال روز هفده ربیع الاول زیارت حضرت امیرالمومنین علیه السلام بسیار سفارش شده است که زیارت آن حضرت همان زیارت رسول الله صلی الله علیه و آله است:
منبع:اقبال الاعمال: ص ۸۷ و ۸۸
اما چرا در این روزی که ولادت پیامبر است به زیارت امیرالمومنین سفارش شده است
با استناد به قرآن کریم جواب را ارائه می دهیم :
درسوره آل عمران آیه ۶۱ پس از در خواست مباهله از سوی مسیحیان نجران خدای متعال به حضرت رسول صلی الله علیه و آله می فرماید: