امام رضا علیه السلام
آخر ماه صفر مصادف است با شهادت امام رضا علیه السلام که در سن 55سالگی در حالی که بیست سال از امامت آن حضرت می گذشت به دست مامون عباسی مسموم و به شهادت رسید.
در حدیثی از امام رضا(علیه السلام) آمده است هرکس نمی تواند کفاره گناهانش را بپردازد برمحمد آله محمد(صل الله علیه وآله وسلم) بسیار صلوات بفرستد؛ چون صلوات گناهان را کاملاً از بین می برد.(عیون اخبار الرضا (علیه السلام) ج 1 ص 294)
و نیز ایشان می فرمایند:
از بداخلاقی بپرهیزید؛ چون بد اخلاق ، بدون تردید در آتش است.(همان ص 34)
آيا پيامبر(صلی الله علیه و آله) به شهادت رسيد؟
در احاديث معتبره وارد شده است كه آن حضرت به شهادت از دنيا رفت چنانكه صفّار به سند معتبر از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده است كه در روز خيبر زهر دادند آن حضرت را در دست بزغاله چون حضرت لقمه اى تناول فرمود آن گوشت به سخن آمد و گفت يا رسول اللّه ! مرا به زهر آلوده اند، پس حضرت در مرض موت خود مى فرمود كه امروز پشت مرا در هم شكست آن لقمه كه در خيبر تناول كردم و هيچ پيغمبر و وصىّ پيغمبرى نيست مگر آنكه به شهادت از دنيا بيرون مى رود. (بصائر الدرجات صفار ص 503، باب الائمه انهُ كلّمهم غير الحيوانات، حديث پنجم) و در روايت ديگر فرمود كه زن يهوديه آن حضرت را زهر داد در ذراع گوسفندى و چون حضرت قدرى از آن تناول فرمود آن ذراع خبر داد كه من زهرآلوده ام پس حضرت آن را انداخت و پيوسته آن زهر در بدن آن حضرت اثر مى كرد تا آنكه به همان علت از دنيا رحلت فرمود. (بصائر الدرجات صفار ص 503، باب الائمه انهُ كلّمهم غير الحيوانات، حديث ششم) صَلَواتُ اللّهِ عَلَيْهِ وَآلِهِ.
یا ثامن الحجج
من کیستم گدای تو یا ثامن الحجج شرمنده عطای تو یا ثامن الحجج
بالله نمی روم بر درِ بیگانه به عجز
تا هستم آشنای تو یا ثامن الحجج
از کار ما گره نگشاید کسی مگر
دست گره گشای تو یا ثامن الحجج
دارالشفاست کوی تووخود تویی طبیب
درد من و دوای تو یا ثامن الحجج
فلسفه,حدود،اسباب و انگیزههای، پیامدها و راهکار های غضب
فلسفه غضب
اگر انسان گمان کند که خداوند نیرویی را در انسان بیحکمت آفریده است یا اینکه بعضی از نیروهای خدادادی صرفاً جنبه ویرانگری دارد چنین کسی حکمت خدا را نشناخته است، هنگامی که انسان خشمگین میشود تمام توان او بسیج میگردد و گاهی قدرت او چندین برابر میشود فلسفه وجودی این حالت در واقع آن است که اگر جان و مال یا منافع دیگر انسان به خطر بیفتد، حداکثر دفاع را در برابر مهاجم داشته باشد و این نعمتی بسیار بزرگ است. بنابراین نیروی غضب نیروی مفید و مهم دفاعی است و برای بقای حیات انسان ضرورت دارد مشروط بر این که در جای خود بکار گرفته شود. (مثل غضب حضرت موسی علیه السلام به دنبال گمراهی بنیاسرائیل و گوساله پرستی آنان که در سوره طه آیات 92 تا 94 به آن اشاره شده است.)[1]
کظم غیظ در قرآن
«الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»؛[سوره آل عمران/134] همانا که در توانگری و تنگدستی، انفاق میکنند و خشم خود را فرو میبرند و از خطاهای مردم درمیگذرند و خدا نیکوکاران را دوست دارد.
در این آیه، سخن از نیکوکاران و ذکر برخی از خصوصیات ایشان است:
انفاق در تنگدستی و توانگری: انفاق فقط به معنی مالی نیست بلکه هر گونه موهبت خدادادی را شامل میشود مثل علم، مال و…
کظم غیظ: فواید ذکر گردید.
عفو و بخشش: در مقابل اشتباهات دیگران فروبردن خشم به تنهایی کافی نیست زیرا ممکن است کینه و عداوت را از قلب انسان ریشه کن نکند، در این حالت برای پایان دادن به عداوت فرو بردن خشم باید توأم با عفو و بخشش باشد البته نسبت به کسانی که شایسته آنند.
نه دشمنان خون آشام که عفو و گذشت باعث جرأت و جسارت آنها میشود.
مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1368 هفدهم، ج3، ص98–96.
کظم غیظ (فرو بردن خشم)
“کظم” در لغت عربی به معنی گلو یا محل خروج نفس است «کظم فلان» یعنی نفس او بند آمد و ساکت شد.[۱] “غیظ” هم به معنی خشم و غضب شدید و حرارتی است که انسان آن را از فوران و جوشش خون قلبش میفهمد و در مییابد.[۲]
اصطلاح «کظم غیظ» یعنی خودداری از اظهار خشم و نگه داشتن آن در دل است.[۳] انسان در روابط اجتماعی با دیگران، بعضاً با عملکرد غلط آنها و خطاهایی دور از انتظار مواجه میشود و این باعث عصبانی شدن فرد میگردد. در چنین حالتی، وظیفه اخلاقی و دینی انسان این است که خشم را آشکار نکند و به آن ترتیب اثر ندهد.[۴]
گوشه اي از صفات امام كاظم عليه السلام
حضرت امام موسى كاظم(عليه السلام) عابدترين و زاهدترين، فقيه ترين، سخى ترين و كريم ترين مردم زمان خود بود، هر گاه دو سوم از شب مى گذشت نمازهاى نافله را به جا مى آورد و تا سپيده صبح به نماز خواندن ادامه مى داد و هنگامى كه وقت نماز صبح فرا مى رسيد، بعد از نماز شروع به دعا مى كرد و از ترس خدا آن چنان گريه مى كرد كه تمام محاسن شريفش به اشك آميخته مى شد و هر گاه قرآن مى خواند مردم پيرامونش جمع مى شدند و از صداى خوش او لذّت مى بردند.
آن حضرت، صابر، صالح، امين و كاظم لقب يافته بود و به عبد صالح شناخته مى شد، و به خاطر تسلّط بر نفس و فروبردن خشم، به كاظم مشهور گرديد.
فضائل و خصوصیات امام موسی کاظم (ع)
ویژگیهای شخصی امام کاظم (ع) از این نقش مهم و مسولیت بزرگی که او می بایست آن را به انجام می رساند پرده بر می دارد. این هاشمی بزگوار سیمای درخشان قامتی به هنجار داشت و سبزه بود . و ریشی سیاه و انبوه داشت که وی را دلپسند و با شکوه جلوه می داد . القاب آن حضرت از خصوصیات مکتبی که در وی تجلی کرده بود پرده برمی داشت . او را کاظم ، صابر، صالح و امین لقب داده بودند . سرانجام آنکه زندگی او عملا از تجلیات این صفات پر فضیلت آکنده بود .
آن حضرت 20 سال از عمر شریف خویش را تحت رعایت و سرپرستی پدر بزرگوارش امام صادق (ع) سپری کرده آن حضرت همواره به فضایل فرزندش اشاره می نمود و به دوستان و یاران مخصوصش می گفت که او سرور فرزندان من است و پس از من امامت را عهده دار خواهد بود.
آخرین باری که هدیه دادی یا گرفتی رو یادت میاد؟
در آموزه های دینی، بیان عیوب دوستان از روی خیرخواهی و به جهت اصلاح، هدیهای تلقی شده است که برادران دینی به یکدیگر اهدا میکنند. امام صادق علیه السلام میفرماید: «اَحَبُّ اِخوانی اِلی مَنْ اَهْدی اِلی عُیوبی؛( روضه بحار، ج 2، ص 250) محبوبترین برادران نزد من کسی است که عیب هایم را به من هدیه دهد (مرا نسبت به آنها آگاه کند)
چه خوب است که این فرهنگ هدیه دادن را تا جایی که ایجاد زحمت و چشم هم چشمی به وجود نیاورد میان خود رواج دهیم.
کادو
مصادیق مادی و معنوی هدیه
از مصادیق مادّی هدایا که در روایات و نیز فرهنگ ملّی ما مطرح شده است، میتوان به این موارد اشاره کرد:
1. خرید و تهیه گوشت، میوه نوبر و لباس نو در اعیاد مذهبی و مخصوصاً روزهای جمعه که ویژه عبادت است.
مهم ترین آثار هدیه دادن
از آنجا که در بحث هدیه، مهمّ آثار تربیتی است؛ شایسته است که در تهیه آن، علاقه و شوق کسانی که هدیه برای آنان خریداری میشود، در نظر گرفته شود؛ تا با دیدن آن، هیجان و شور و شوق روحی در دریافت کنندگان هدیه ایجاد شود و موجب ایجاد صمیمیت و همدلی بین آنان گردد.
این صمیمیت از ضروریترین اموری است که در رشد و تکامل روحی و معنوی انسانها نقش دارد و به ویژه در بین اعضای یک خانواده وجود آن احساس میشود؛ پس با تهیه هدیه بر طبق خواست و سلیقه آنان، به آنها نشان میدهیم که نه تنها در سفر فراموششان نکرده ایم بلکه در همه حال به خواست و علاقه آنها توجه داشته ایم.
بهترین هدیه
اسلام در این زمینه دیدگاه جالب توجه ى دارد. با اینكه به هدیه هاى مادى براى تأمین نیازهاى زندگى و ایجاد الفت و محبت میان مردم توصیه دارد، ولى هدیه را تنها دركادوهاى مادى منحصر نمىكند، بلكه بهترین و ارزنده ترین تحفه ها را، هدیه اى مى داند كه نیازى از نیازهاى معنوى و روحى انسان را تأمین كند.
حضرت محمد (صلى الله علیه وآله) در این باره فرمود:
هیچ هدیه اى براى برادر مسلمان ارزنده تر از سخن حكیمانهاى كه خداوند به وسیله آن هدایتش را افزون كند و مانع سقوط و هلاكتش گردد، نیست.
مولی علی علیهالسلام «موعظه» را به عنوان بهترین هدیه ذکر می کند و میفرماید: «نعمَ الهدیة الموعظة(غررالحکم، ج 2، ص 770)؛ بهترین هدیه، موعظه و پند است.»
این سخن به معناى نفى ارزش هدیه هاى مادى نیست تا بهانهاى براى بخیلان شود و از این پس به جاى زحمت تهیه كادو، موعظه و اندرز براى دیگران به ارمغان ببرند! بلكه رسول خدا (صلى الله علیه وآله)مى خواهد، جامعه اسلامى را به ارزش هدیه هاى معنوى كه اغلب مردم به آن توجه ندارند، آگاه كند تا این سنت نیكو، در جامعه اسلامى جایگاه واقعى خود را در جهت سعادت و كمال انسان بیابد.
آداب هدیه
از سیره های عملی رسول مکرم اسلام(صلی الله علیه وآله) دادن هدیه و گرفتن آن از دیگران بوده است. اما بنا بر روایاتی که از حضرتشان رسیده است، این کار نباید توأم با زحمت و مشقت برای خود و دیگران شود؛ زیرا هدف از این کار، ایجاد انس و الفت است و اگر به آداب و شرایط آن توجه نشود به نتیجه مطلوب نمی رسیم.
از رسول گرامی (صلی الله علیه وآله) روایات فراوانی در این مورد نقل شده است که مواردی از آن را بیان می کنیم:
1. از شرافت و بزرگوارى مرد نسبت به برادر مسلمانش این است که هدیهاش را قبول کند، و از آنچه دارد به او هدیه دهد، و خود را به خاطر او به مشقّت نیاندازد و سپس فرمود: من کسانی را که در این باره خود را به زحمت می اندازند دوست ندارم.[ طبرسی، علی بن حسن، مشکاة الأنوار، ص 219]
آيا پيامبر(ص) به شهادت رسيد؟
در احاديث معتبره وارد شده است كه آن حضرت به شهادت از دنيا رفت چنانكه صفّار به سند معتبر از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده است كه در روز خيبر زهر دادند آن حضرت را در دست بزغاله چون حضرت لقمه اى تناول فرمود آن گوشت به سخن آمد و گفت يا رسول اللّه ! مرا به زهر آلوده اند، پس حضرت در مرض موت خود مى فرمود كه امروز پشت مرا در هم شكست آن لقمه كه در خيبر تناول كردم و هيچ پيغمبر و وصىّ پيغمبرى نيست مگر آنكه به شهادت از دنيا بيرون مى رود. (بصائر الدرجات صفار ص 503، باب الائمه انهُ كلّمهم غير الحيوانات، حديث پنجم) و در روايت ديگر فرمود كه زن يهوديه آن حضرت را زهر داد در ذراع گوسفندى و چون حضرت قدرى از آن تناول فرمود آن ذراع خبر داد كه من زهرآلوده ام پس حضرت آن را انداخت و پيوسته آن زهر در بدن آن حضرت اثر مى كرد تا آنكه به همان علت از دنيا رحلت فرمود. (بصائر الدرجات صفار ص 503، باب الائمه انهُ كلّمهم غير الحيوانات، حديث ششم) صَلَواتُ اللّهِ عَلَيْهِ وَآلِهِ.
ثواب زیارت امام حسین(علیه السلام)
امام صادق (علیه السلام) فرموده اند: شخصی که به زیارت قبر حضرت حسین (علیه السلام) رود زمانی که از اهلش جدا شود با اولین گامی که برمیدارد تمام گناهانش آمرزیده می شود سپس با هر قدمی که برمیدارد پیوسته تقدیس و تنزیه شده تا به قبر برسد.وهنگامی که به آنجا رسید حق تعالی او را خوانده و با وی مناجات نموده ومیفرماید: بنده من! از من بخواه تا به تو اعطاء نمایم،من را بخوان اجابتت نمایم،از من طلب کن ،حاجتت را به تو دهم ،امام (علیه السلام)فرمودند:و بر خداوند متعال حق ثابت است آنچه را که بذل نموده اعطاء فرماید.(وسائل الشیعه ،ج14،ص:421)
کسانی که با حسین علیه السلام مبارزه کردند که دنیا آنها را فریفته بود وبهره های معنوی خویش را به پس ترین چیزها فروخته بودند (فرازی از زیارت اربعین) |
اهميّت كمك به همسر
مرحوم محدّث نورى و علاّمه مجلسى و ديگر بزرگان به نقل از حضرت اميرالمؤمنين امام علىّ عليه السلام آورده اند:
روزى حضرت فاطمه زهراء سلام اللّه عليها مشغول پختن غذا بود، من نيز در تميز كردن مقدارى عدس به او كمك مى كردم .
در همين حال پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و آله وارد منزل شد؛ و پس از آن كه فاطمه زهراء را كنار اجاق آتش مشغول پختن غذا ديد؛ و نيز مرا در حال كمك به او مشاهده كرد، فرمود:
اى ابوالحسن ! سخنم را گوش كن ؛ و توجّه داشته باش كه من سخنى نمى گويم مگر آن كه خداوند مرا به آن دستور داده باشد.
سپس افزود: هر مردى كه همسرش را در اداره امور منزل ، يارى و كمك نمايد، به تعداد هر موئى كه در بدن دارد، ثواب يكسال عبادت نماز و روزه برايش ثبت مى گردد؛ و همچنين خداوند ثواب صابرين را به او عطا مى نمايد.