دلنوشته اربعین
نام :زهرا عباسی
بی عشق زیستن را جز نیستی چه نام است؟
یعنی اگر نباشی کار دلم تمام است ای اقای من سرور شهیدان جامانده ام از غافله عشق .عشقی کا هم وصالش شیرین است هم نرسیدن به وصال تو دلم میگم شاید یه نقطه ی سیاهی رو دلمه که نتونستم تاحالا بیام تو حرمت اقا
ولی تو امام ادمای بدم هستی دلم امیدی نیم نگاهت دارم ارباب شدی که به هرکس رو نزنم
دلنوشته نمازگزاران درمورد خانواده شهدا
شهید سرافراز وطن سلام
شما با وجود گم بودنتان در آشکار ترین نقطه هستی ایستاده اید وما در تقلای دیده شدن گمنام گمنامیم!
خوشا به حالتان عاقبت بخیر شدید.
در این زمانه رسیدن به جایی که شما اکنون رسیده اید حسرتی شده که دل شیفتگان مکتب شهادت را می سوزاند.
وقتی از شما وهمه هم قطارانتان سخن به میان می آید در تحیر این همه اخلاص ،بندگی وطاعت در شگفت می مانم. چه بجا گفتند سردار سلیمانی «کسانی که شهید می شوند شهادت گونه زندگی می کنند» وچه برازنده بود شهات بر نفس پاک شما.
بعد از سی واندی سال به آغوش مادر،،،اما راستی مادرت آنقدر چشم براهت ماند که نگاهش اسیر خاک شد.
پدرت، که حالا پیر و فرتوت شده، سوء چشمی برایش نمانده تا سیر تماشایت کند ولی آغوش پدرانه اش برای بغل کردن جسم نحیفت همچنان گرم است…
خلاصه شهید خوش امدی با خود صفا آورده ای دل ما به عطر حضور شما خوش است که هرزگاهی سری به شهر ما میزنید تا حواسمان جمع باشد دچار مکر دشمن نشویم واز آرمان های مقدستان جدا نشویم.
دعا یمان کنید تا مسیر ما هم در راه شما بیفتد.
آقا مسیر سخت شده است..
بسم الله الرحمن الرحیم.
می خواستند نباشید تا دردهاشان کمی التیام یابد آخر همه می دانند چه جگری از آنها سوزاندید…
دشمن را می گوییم منافقان کور دل وحسود…
می خواستند شما را از ما بگیرند تا دل اسفل سافلینشان کمی آرام گیرد اما کور خوانده بودند نمی دانستند که شما رسالت بزرگی دارید وخداوند شما را برای سرپرستی انقلاب اسلامی برگزیده بود.
می دانیم سخت می گذرد این روزها، چه ضربات سنگینی از دوست که روزی همسنگر هم بودید چه از دشمن که همواره حقد دشمنی اش گوش فلک را پر کرده می خورید ویکه تنها در برابر ناملایمات، فشارها ،سختی ها ایستاده اید تا پاسدار اسلام و انقلاب باشید.
آقا میگویم گوش به فرمانم،اهل کوفه نیستم اما می ترسم از عمل، چرا که خیلی ها گفته بودند تا آخر می ایستند اما منافق شدندو راه گم کردند…
آقا مسیر سخت شده گاها صعب عبور برایمان دعا کنید که در مسیرفتنه ها نیفتیم ودر عمل هم در کنار شما پاسدار انقلاب و آرمان های امام (ره )باشیم.
عمرتان پر برکت،سایه تان مستدام و عاقبتتان شهادت در رکاب امام زمان (عج)
دلنوشته رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
نسیم بهشت در هوای بهاری شروع به وزیدن کرده هوم چه هوایی! بهشت در بهشت!
چه زیباییست بهار رمضان! انگار خدا دلش برایمان تنگ شده، می خواهد با تمام گناهانمان ما را در آغوش رحمت خود بگیرد و به هر بهانه ای رستگارمان کند.
می خواهم اعتراف کنم…
حواسم نبود بی هوا گناه کردم، بی اراده رنجانم و بی آنکه بخواهم از چشمت افتادم، اما من بیچاره تر از آنم که رهایم کنی و مرا با گناهان محشور گردانی.
خدایا!
خسته ام، تنهایم و در درد عمیقی فرو رفته ام که تنها نجات بخشم تویی. تمام دنیا و هست نیستش مال مردم دنیا مرا در نزد نگاهت جایم ده من فقط تو را و نگاه مهربانت را می خواهم طوری که وقتی نگاهم می کنی با لبخند به فرشتگانت مباهات کنی و بگویی این است بنده من.
دلنوشته روز مادر
بنام مادر.
بونت حس وحالیست که با نفس کشیدن در آن هوا می فهمم زنده ام.
از چند وقت پیش که گفته اند شاید بعد از مدتی دیگر نباشی تا فدای نفس هایت شوم مثل کابوس گذشته…
مادرم ،هر روز به شوق نگاه دوباره ات عزم تماشایت می کنم و درآرزوی ماندنت تمام داراریی دلم را نذرت می کنم .
به امید دوباره خوب شدن احوالت تمام قد ایستاده ایم،می دانم هر چقدر بی تابی کنیم از درد هایت کمتریم.
مادر تنهایی بعد از تو درد دارد،خییییییلی این را از خیال نبودنت فهمیده ام اما تو فقط بمان ،در کنار لحظه هایمان تا حس کنیم زنده ایم…
روزت مبارک بانوی رویاهای من.
مهدیه منتظر المهدی
دلنوشته
هوای مدینه حزن انگیز است،زمزمه های تلخ جدایی روح از کالبد یک ابر مرد ، در تمام آسمان ها و زمین پیچیده.
تنهایی وغربت سایه خود را همچون چادر شب در دل مولا آویخته وزمزمه هر لحظه علی:خدا کند که بماند…
بانو،زهرا جان، میوه دلم هنوز نه بهار از نفس کشیدن تنگ دلم نمی گذرد به چه سبب اینگونه با شتاب به آغوش مرگ می شتابی؟!
مگر برای علی جز تو وخدا محرم اسراری هست؟
بی تو جز سر در چاه غم اندوه کردن چاره ای هست؟
بی تو این سر نوشت را چگونه سر کنم؟ با خار در چشم و استخوان در گلو ،چه چاره کنم؟؟
بانو «با رفتنت با چشم خود دیدم که جانم می رود..»آرامش،حال خوش،روح روانم می رود..
السلام علیک یا فاطمة الزهرا سیدة صدیقة الشهیدة.
دلنوشته مهدیه منتظرالمهدی
سلام بانوی حلم
سلام زینت حیدر،خانم زینب، بانوی حلم و زببا نگر کربلا!
شما آمدید تا صدای کربلا در تاریخ گم نشود.
شما آمدید تا در دل خفقان امام کشی تاریخی در کنار امام سجاد ،سجاده امام یاوری را بگسترانی تا حقانیت آل رسول را به گوش عالم برسانی.
بانو، زنان سرزمین من با الگو گرفتن از شما توانستد عزیزان دلشان را به دم گلوله بسپارند به یاد صبر شما صبور شدند وبا دید شما، زیبا نگر و وژرف اندیش و هنوز هم که هنوز است شما الگوی مادران سرزمین منید.
یاریمان کنید چون شما امام شناس و ولایت مدار وموقعیت شناس دقیقی باشیم تا از وظیفه امام یاوری غافل نشویم وامام زمانمان را تنها نگذاریم.باشد که رهرو واقعی مکتب تان باشیم
مهدیه منتظر المهدی.
جای من هم چندقدم بردار...
سلام زائر!
می دانم بار سفر را بسته ای تا راهی حرم ارباب شوی
خوشا به حالت! خوشا به حال قدم هایت زائراباعبدالله حسین!
دلم با توست با تو که همنوا با کاروان عشاق قدم به سرزمین دلدادگی ها می گذاری،آنجا که میزبانش خود خداست، آه که چه سفر ییییی…
خواهشی دارم جای من هم چندقدم بردار دلم از سنگینی گناه خسته شده از تمام درد ها به درد آمده .
زائر !
من راه رسیدن به خدا را گم کرده ام تو که مسیرت صاف در خانه خداست برای من هم دعا کن که به راه برگردم.
خوشا به حال قدم هایت به حال نفس هایت وبه حال خوب دلت.
سلام مرا به ارباب برسان هر چند می دانم برای سلام فاصله راه مهم نیست دلت که به سمتش باشد خودش می شنود اما من روی آن ندارم که بی واسطه عرض ارادت کنم
زائر، تو وساطت کن شاید خدا نگاهم کند و روزی ،روزیم کند زیارت ارباب را.
دلنوشته سلام بر کربلا
سلام بر کربلا ، سلام بر زینب کبری، سلام بر دختر سه ساله ات یا حسین
سلام برآسمان و زمین غرق در خون دشت کربلا
سلام بر خارهایی که شرمسارانه،چون تویی یاس سه ساله ی حسینی راخراشیدند.
سلام بر آسمان نظاره گر آشفتگی ات آن هنگام که پدر نبود تا تسکینی بر قلبت و
سقفی بر خانه ات باشد تا آسمان دلت نبارد.
رقیه جان از عمه ات زینب که سلام خدا بر او باد، صبرو استقامت را آموختی تا به بلوغ رسیدی…
سلام بر پیشوای ششم
سلام بر آقایی که مظهر وتجلی علم خداست،سلام بر پیشوای ششم، امام جعفر صادق(علیه السلام).
زبان قاصر وتفکر از تصور عظمت علمی شما ناتوان است .
پاسخ های کوبنده وصادق شما قلب تاریک جهالت را می شکافد، نالایقی قاصبان حکومت را به رخشان می کشد وجاعلان احادیث را ناکام می گذارد.
آقا من یک طلبه هستم،شرمنده ام که خود را طالب علم قلمداد می کنم اما دغدغه ام حرص نمره وقبولی در حوزه است.
شما دانشمندانی را تربیت کردید که هر کدام به تنهایی جواب دنیا را می دهند اکنون من وارث همان علمم اما در جواب خودم حیران!
آقا دیوار شبهه وگژ فهمی بلند شده به طوری که فتنه بیداد می کند.
حال که امام عصرغایب است مردم از منی که نام طلبه را به دوش می کشم انتظار تبیین و جواب دارند ومن…
از پیشگاهتان طلب خیر ،آگاهی و علم داریم ،علمی که مارا درگیر نمره نکند بلکه راهنمای حقیقتی شود که در زمانه جهل مدرن سکوت یا آب در آسیاب دشمن نباشیم.
عاشوری
سلام بر رئیس مذهب تشیع
سلام بر امامان غریب بقیع،
سلام بر رئیس مذهب تشیع،
سلام برشیخ الائمه ،
امام صادق علیه السلام، تا انجایی که شنیده ام و خوانده ام دوران شما زمان احیاوشکوفایی اسلام ناب محمدی بوده است
اقا جان شنیدم هزاران هزار شاگرد ازمحضرتان کسب علم و معرفت داشته اند
ان روزها شاید خیلی ها هوای کلام شما رادرک نمی کردند اما امروز بعد از ۱۴۰۰ سال با پیشرفت علوم مختلف تمامی اهل علم واهل معرفت پی به کلمات دقیق و سخنان ژرف وپر محتوای شما برده اند
اینک به شما و به مکتب شما افتخار می کنم و از شما تقاضای شفاعت به درگاه الهی رادارم.
رحیمی بصیر
روز قدس نشانه گر پویایی دین اسلام است
اسلامی که همیشه مدافع حقوقبشری است ،
که رژیم صهیو نیسم فقطشعار ان را سرداده است .
سال های متوالی از انقلاب می گذرد و در همان اوایل انقلاب امام عزیز و حکیم ما آخرین جمعه ی ماه مبارک رمضان را روز خروش و فریاد علیه ظلم ظالم قرار داد و هر سال از سال قبل با شکوه تر ؛ نه تنها در کشور ما بلکه در تمام دنیا با محوریت استکبار ستیزی برگزار می شود .
شهید من سلام
می خواهم روزی را یادآور شوم که برای نخستین بار هم را دیدیم چشم در چشم
لبخندی بر روی لبهای شما و غروری در چشمان من، آری چه ساده می توان عوض شد، چه ساده چشمانت، چه ساده نگاهت، چه ساده صدایت…
چه با قاطعیت سخن می گفتی چه استوار، واقعا چه بلایی بر سر این دختر مغرور آورده ای که اکنون بر لبهایتان خنده و در چشمهایم اشک است.
شهید
سرکلاس نشسته بودم کنار مهناز و نیلوفر که بهترین هستند، استاد خانم اصغری آمد و گفت دلنوشته ای بنویسید و موضوعش شهدا…
آری شهید و شهیدانی که از تمام خودشان گذشته تا من الان راحت و آسوده سرکلاس به موضوع شیرین شهید فکر کنم، همین بس که امنیت و آرامش الان را مدیون خون سرخ شماییم.
همین بس که از جوانی ات از زیباییت و از شب و صبح های هر روزت گذشتی تا یک ملت و مردم را با عشق فراوانی که در آسمان ها دیده بودی و آن را حس می کردی زندگی کنی.
شما بین دنیا و خدا به خدا رسیدی، تو ای شهید دنیا را رها کردی زیرا دنیا انسان را کور و کر و لال می کرد، شما نگران آخرت و جاودانه خود بودی و من غافل از تصمیم بزرگ شما.
خداوند مرا به بزرگی فکرت راهنمایی کند.
صابره حسینی