اربعین
اربعین است و دل از سوگ شهیدان خون است / هر که را مینگرم غمزده و محزون است
زینب از شام بلا آمده یا آنکه رباب / کز غم اصغر بیشیر، دلش پرخون است
یا که لیلی به سر قبر پسر آمده است / کاشکش از دیده روان همچو شط جیحون است
مادر قاسم ناکام که مینالد زار / بهر آن طلعت زیبا و قد موزون است
در ره کوفه و در شام و سرا ظلم یزید / کس نپرسید ز سجّاد که حالت چون است
دختر شیر خدا ناطقة آل رسول / کز نهیب سخنش کفر و ستم موهون است
کرد ایراد چنان خطبه و ثابت بنمود / که یزید شقی از دین خدا بیرون است
زنده دین مانده ز تصمیم و ز ایثار حسین / حق و حرّیت و اسلام به او مدیون است
آیت الله صافی گلپایگانی
نماز جماعت
عن الرضا علیه السلام : انما جعلت الجماعة لئلا یکون الاخلاص و التوحید و الاسلام و العبادة لله الا ظاهرا مکشوفا مشهورا؛
نماز جماعت قرار داده شده است، تا اخلاص و یگانگى و اسلام و عبادت براى خداوند آشکار، باز و ظاهر باشد.
(وسائل الشیعه، ج 5، ص 372. بحارالانوار، ج 88، ص 12)
خوش گمانى به نمازگزار
قال الصادق - علیه السلام:من صلى خمس صلوات فى الیوم و اللیلة فى جماعة فظنوا به خیرا و اجیروا شهادته ؛
هر که پنج نماز شبانه روز را به جماعت مى خواند به او خوش گمان باشید و گواهى اش را بپذیرید.
(بحارالانوار، ج 88، ص 8. وسائل الشیعه ، ج 5، ص 371)
ثواب پشت سر عالم
قال رسول الله - صلى الله علیه وآله : من صلى خلف عالم فکانما صلى خلف رسول الله ؛
کسى که پشت سر عالم نماز به جا آورد، مانند کسى است که پشت سر پیغمبر خدا نماز خوانده است
(بحارالانوار، ج 88، ص 119)
دلایل اهمیت اربعین حسینی در فرهنگ شیعی چیست؟
مروری گذرا بر روایات پیامبر و اهل بیت(ع) به خوبی نشان میدهد که از منظر فرهنگ ناب شیعه زیارت امام حسین(ع)، گریه و سوگواری بر مصائب آن امام و بزرگداشت ایام شهادت آن حضرت و یاران مظلومش، از جایگاه بلند و برجستهای برخوردار است. روایات معتبر اسلامی از اهمیت این مسأله و تأکید پیشوایان دین بر زنده نگهداشتن یاد و خاطره جانبازیهای شهیدان کربلا حکایت میکند. تعابیری که در روایات ما در این باره وارد شده و پاداشهای گوناگونی که بر این امر مژده داده شده است، بسیار شگفتانگیز است.
امام صادق(ع) فرمود: خداوند خیر هر کس را بخواهد، دوستی امام حسین و دوستی زیارت او را در دلش میافکند و برای هر کس بد بخواهد، بغض امام حسین و بغض زیارت او را در قلبش قرار میدهد(1)، امام رضا(ع) فرمود: هر کس اباعبدالله را در کنار نهر فرات زیارت کند، مانند کسی است که خداوند را در بالای عرش زیارت کرده است.(2)
روز اربعين حسيني يعني چه توضيح دهيد؟
عدد اربعين يك ويژگي دارد كه آن را از عددهاي ديگر متمايز مي كند عدد 40 (چهل) از اعداد متبركه است از اين رو بسياري از امور ، رياضيات و عبارت ها هنگامي كه به عدد چهل مي رسيد تكميل مي شود، بلكه آثار بسيار بزرگي بر اين عدد مترتب است بيش تر پيامبران در 40 سالگي به مقام رسالت رسيدند در منهج الصادقين آمده است به هيچ پيامبري بيش از 40 سالگي وحي نازل نشده است در حديثي آمده است : حضرت محمد بن عبدالله (ص) در روز بيست و هفتم رجب در حالي كه 40 سال داشتند به رسالت الهي برگزيده شدند (1) البته ناگفته نماند حرف مرحوم ملافتح الله كاشاني در منهج الصادقين حداقل در مورد حضرت عيسي (ع) درست و صادق نيست چرا كه حضرت عيسي (ع) در گهواره گفت: اني عبدالله و آتاني الكتاب و جعلني نبيا …
اربعین حسینی یعنی چه؟
بیستم ماه صفر در تاریخ، به عنوان اربعین حسینی مشهور شده است. در برخی از روایات به بزرگداشت این روز اشاره شده است. در حدیثی از امام حسن عسکری زیارت اربعین به عنوان یکی از نشانههای مؤمن شمرده شده است.[1] «اربعین» در منابع، بیشتر به دو رویداد اشاره دارد:
1- روز مراجعت اسرای کربلا از شام به مدینه؛
2- روزی که جابر بن عبدالله انصاری به زیارت قبر امام حسین(ع) مشرف شد.
اما در اینکه در این روز اسرای کربلا به کربلا رسیده باشند، تردیدی جدی وجود دارد.
شیخ مفید در «مسار الشیعه» آورده است:
«روز اربعین، روزی است که اهل بیت امام حسین(ع)، از شام به سوی مدینه مراجعت کردند و نیز روزی است که جابر بن عبدالله برای زیارت امام حسین(ع) وارد کربلا شد».[2]
امام رضا علیه السلام
آخر ماه صفر مصادف است با شهادت امام رضا علیه السلام که در سن 55سالگی در حالی که بیست سال از امامت آن حضرت می گذشت به دست مامون عباسی مسموم و به شهادت رسید.
در حدیثی از امام رضا(علیه السلام) آمده است هرکس نمی تواند کفاره گناهانش را بپردازد برمحمد آله محمد(صل الله علیه وآله وسلم) بسیار صلوات بفرستد؛ چون صلوات گناهان را کاملاً از بین می برد.(عیون اخبار الرضا (علیه السلام) ج 1 ص 294)
و نیز ایشان می فرمایند:
از بداخلاقی بپرهیزید؛ چون بد اخلاق ، بدون تردید در آتش است.(همان ص 34)
آيا پيامبر(صلی الله علیه و آله) به شهادت رسيد؟
در احاديث معتبره وارد شده است كه آن حضرت به شهادت از دنيا رفت چنانكه صفّار به سند معتبر از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده است كه در روز خيبر زهر دادند آن حضرت را در دست بزغاله چون حضرت لقمه اى تناول فرمود آن گوشت به سخن آمد و گفت يا رسول اللّه ! مرا به زهر آلوده اند، پس حضرت در مرض موت خود مى فرمود كه امروز پشت مرا در هم شكست آن لقمه كه در خيبر تناول كردم و هيچ پيغمبر و وصىّ پيغمبرى نيست مگر آنكه به شهادت از دنيا بيرون مى رود. (بصائر الدرجات صفار ص 503، باب الائمه انهُ كلّمهم غير الحيوانات، حديث پنجم) و در روايت ديگر فرمود كه زن يهوديه آن حضرت را زهر داد در ذراع گوسفندى و چون حضرت قدرى از آن تناول فرمود آن ذراع خبر داد كه من زهرآلوده ام پس حضرت آن را انداخت و پيوسته آن زهر در بدن آن حضرت اثر مى كرد تا آنكه به همان علت از دنيا رحلت فرمود. (بصائر الدرجات صفار ص 503، باب الائمه انهُ كلّمهم غير الحيوانات، حديث ششم) صَلَواتُ اللّهِ عَلَيْهِ وَآلِهِ.
یا ثامن الحجج
من کیستم گدای تو یا ثامن الحجج شرمنده عطای تو یا ثامن الحجج
بالله نمی روم بر درِ بیگانه به عجز
تا هستم آشنای تو یا ثامن الحجج
از کار ما گره نگشاید کسی مگر
دست گره گشای تو یا ثامن الحجج
دارالشفاست کوی تووخود تویی طبیب
درد من و دوای تو یا ثامن الحجج
فلسفه,حدود،اسباب و انگیزههای، پیامدها و راهکار های غضب
فلسفه غضب
اگر انسان گمان کند که خداوند نیرویی را در انسان بیحکمت آفریده است یا اینکه بعضی از نیروهای خدادادی صرفاً جنبه ویرانگری دارد چنین کسی حکمت خدا را نشناخته است، هنگامی که انسان خشمگین میشود تمام توان او بسیج میگردد و گاهی قدرت او چندین برابر میشود فلسفه وجودی این حالت در واقع آن است که اگر جان و مال یا منافع دیگر انسان به خطر بیفتد، حداکثر دفاع را در برابر مهاجم داشته باشد و این نعمتی بسیار بزرگ است. بنابراین نیروی غضب نیروی مفید و مهم دفاعی است و برای بقای حیات انسان ضرورت دارد مشروط بر این که در جای خود بکار گرفته شود. (مثل غضب حضرت موسی علیه السلام به دنبال گمراهی بنیاسرائیل و گوساله پرستی آنان که در سوره طه آیات 92 تا 94 به آن اشاره شده است.)[1]
کظم غیظ در قرآن
«الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»؛[سوره آل عمران/134] همانا که در توانگری و تنگدستی، انفاق میکنند و خشم خود را فرو میبرند و از خطاهای مردم درمیگذرند و خدا نیکوکاران را دوست دارد.
در این آیه، سخن از نیکوکاران و ذکر برخی از خصوصیات ایشان است:
انفاق در تنگدستی و توانگری: انفاق فقط به معنی مالی نیست بلکه هر گونه موهبت خدادادی را شامل میشود مثل علم، مال و…
کظم غیظ: فواید ذکر گردید.
عفو و بخشش: در مقابل اشتباهات دیگران فروبردن خشم به تنهایی کافی نیست زیرا ممکن است کینه و عداوت را از قلب انسان ریشه کن نکند، در این حالت برای پایان دادن به عداوت فرو بردن خشم باید توأم با عفو و بخشش باشد البته نسبت به کسانی که شایسته آنند.
نه دشمنان خون آشام که عفو و گذشت باعث جرأت و جسارت آنها میشود.
مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1368 هفدهم، ج3، ص98–96.
کظم غیظ (فرو بردن خشم)
“کظم” در لغت عربی به معنی گلو یا محل خروج نفس است «کظم فلان» یعنی نفس او بند آمد و ساکت شد.[۱] “غیظ” هم به معنی خشم و غضب شدید و حرارتی است که انسان آن را از فوران و جوشش خون قلبش میفهمد و در مییابد.[۲]
اصطلاح «کظم غیظ» یعنی خودداری از اظهار خشم و نگه داشتن آن در دل است.[۳] انسان در روابط اجتماعی با دیگران، بعضاً با عملکرد غلط آنها و خطاهایی دور از انتظار مواجه میشود و این باعث عصبانی شدن فرد میگردد. در چنین حالتی، وظیفه اخلاقی و دینی انسان این است که خشم را آشکار نکند و به آن ترتیب اثر ندهد.[۴]
گوشه اي از صفات امام كاظم عليه السلام
حضرت امام موسى كاظم(عليه السلام) عابدترين و زاهدترين، فقيه ترين، سخى ترين و كريم ترين مردم زمان خود بود، هر گاه دو سوم از شب مى گذشت نمازهاى نافله را به جا مى آورد و تا سپيده صبح به نماز خواندن ادامه مى داد و هنگامى كه وقت نماز صبح فرا مى رسيد، بعد از نماز شروع به دعا مى كرد و از ترس خدا آن چنان گريه مى كرد كه تمام محاسن شريفش به اشك آميخته مى شد و هر گاه قرآن مى خواند مردم پيرامونش جمع مى شدند و از صداى خوش او لذّت مى بردند.
آن حضرت، صابر، صالح، امين و كاظم لقب يافته بود و به عبد صالح شناخته مى شد، و به خاطر تسلّط بر نفس و فروبردن خشم، به كاظم مشهور گرديد.
فضائل و خصوصیات امام موسی کاظم (ع)
ویژگیهای شخصی امام کاظم (ع) از این نقش مهم و مسولیت بزرگی که او می بایست آن را به انجام می رساند پرده بر می دارد. این هاشمی بزگوار سیمای درخشان قامتی به هنجار داشت و سبزه بود . و ریشی سیاه و انبوه داشت که وی را دلپسند و با شکوه جلوه می داد . القاب آن حضرت از خصوصیات مکتبی که در وی تجلی کرده بود پرده برمی داشت . او را کاظم ، صابر، صالح و امین لقب داده بودند . سرانجام آنکه زندگی او عملا از تجلیات این صفات پر فضیلت آکنده بود .
آن حضرت 20 سال از عمر شریف خویش را تحت رعایت و سرپرستی پدر بزرگوارش امام صادق (ع) سپری کرده آن حضرت همواره به فضایل فرزندش اشاره می نمود و به دوستان و یاران مخصوصش می گفت که او سرور فرزندان من است و پس از من امامت را عهده دار خواهد بود.
آخرین باری که هدیه دادی یا گرفتی رو یادت میاد؟
در آموزه های دینی، بیان عیوب دوستان از روی خیرخواهی و به جهت اصلاح، هدیهای تلقی شده است که برادران دینی به یکدیگر اهدا میکنند. امام صادق علیه السلام میفرماید: «اَحَبُّ اِخوانی اِلی مَنْ اَهْدی اِلی عُیوبی؛( روضه بحار، ج 2، ص 250) محبوبترین برادران نزد من کسی است که عیب هایم را به من هدیه دهد (مرا نسبت به آنها آگاه کند)
چه خوب است که این فرهنگ هدیه دادن را تا جایی که ایجاد زحمت و چشم هم چشمی به وجود نیاورد میان خود رواج دهیم.
کادو
مصادیق مادی و معنوی هدیه
از مصادیق مادّی هدایا که در روایات و نیز فرهنگ ملّی ما مطرح شده است، میتوان به این موارد اشاره کرد:
1. خرید و تهیه گوشت، میوه نوبر و لباس نو در اعیاد مذهبی و مخصوصاً روزهای جمعه که ویژه عبادت است.
مهم ترین آثار هدیه دادن
از آنجا که در بحث هدیه، مهمّ آثار تربیتی است؛ شایسته است که در تهیه آن، علاقه و شوق کسانی که هدیه برای آنان خریداری میشود، در نظر گرفته شود؛ تا با دیدن آن، هیجان و شور و شوق روحی در دریافت کنندگان هدیه ایجاد شود و موجب ایجاد صمیمیت و همدلی بین آنان گردد.
این صمیمیت از ضروریترین اموری است که در رشد و تکامل روحی و معنوی انسانها نقش دارد و به ویژه در بین اعضای یک خانواده وجود آن احساس میشود؛ پس با تهیه هدیه بر طبق خواست و سلیقه آنان، به آنها نشان میدهیم که نه تنها در سفر فراموششان نکرده ایم بلکه در همه حال به خواست و علاقه آنها توجه داشته ایم.